همه ما بارها و بارها در زندگی در معرض نظرات و سبک زندگیهای مخالف قرار میگیریم. کنار آمدن با انتقادها و نظرات مخالف، کار سادهای نیست و کمتر کسی میتواند ادعا کند که انتقاد برای او اصلاً آزاردهنده نیست. بااینحال هرکدام از ما درجات مختلفی از انتقادپذیری را داریم. در این مقاله ما ابتدا به این موضوع میپردازیم که انتقادپذیری به چه معناست و در ادامه نیز به چراییِ دردناک بودن انتقاد و شیوه انتقادپذیر بودن میپردازیم.
- مطلب مرتبط: انتقاد چیست؟ با انواع انتقاد بیشتر آشنا شوید!
انتقادپذیری چیست؟
انتقادپذیری به این معناست که بپذیریم ضعفها و نقصها و اشتباهاتی را داریم و همانگونه که دیگران میتوانند اشتباه کنند، ما نیز میتوانیم نقص و اشتباه داشته باشیم. یک فرد با انتقادپذیری بالا زمانی که مورد نقد قرار میگیرد بهجای جبههگیری و پرخاشگری، با شفافیت به انتقاد طرف مقابل گوش میدهد.
البته این لزوماً به این معنا نیست که حرفهای دیگران را قبول کنیم و بپذیریم، بلکه به این معنی است که قبول کنیم ما نیز میتوانیم نقصهایی را داشته باشیم و دیگران حق دارند که اشتباهات و نقصهای ما را به ما اعلام کنند.
چرا انتقادپذیر بودن سخت است
هیچکدام از ما نمیتوانیم ادعا کنیم که به سادگی میتوانیم از کنار انتقادات بگذریم. این درست است که هرکدام از ما درجات مختلفی از انتقادپذیری را داریم ولی بااینحال همه ما نسبت به انتقاد آسیبپذیریم. در این قسمت به دلایل سخت بودن انتقادپذیری میپردازیم:
- مطلب مرتبط: چگونه درست و اصولی انتقاد کنیم؟ هشت گام مهم!
۱- انتقاد باعث میشود ما احساس بی ارزش بودن کنیم
همه ما درجاتی از احساس بیارزشی را در درون خود داریم. در واقع همه ما در کودکی بارها و بارها در معرض انتقاد قرار گرفتهایم. از یک طرف این انتقادات که معمولاً از سمت والدین بودهاند به شکل درست و سالمی بیان نمیشدند و والدین ما یک اشتباه کوچک ما را به هویتمان گره میزدند و تحقیر و سرزنشمان میکردند.
از طرف دیگر هم در آن زمان ما از نظر شناختی و ذهنی به اندازهای رشد نکرده بودیم که بتوانیم انتقادها را به عوامل بیرونی ربط دهیم و هر انتقادی را معطوف به هویت و شخصیت خودمان میدانستیم. مثلاً ما نمیتوانستیم بفهمیم که دلیل عصبانیت مادر پرمشغله بودن و درگیری اوست و سریعاً با هر انتقادی به خود میگفتیم: “تو بیعرضهای، تو بی ارزشی”
این احساس بیارزشی درونی مانند یک زخم بر روان ما میماند و باعث میشود که نسبت به انتقاد آسیبپذیر باشیم. در واقع هر بار که دیگران انتقاد میکنند گویی بر زخم بیارزشی ما نمک میپاشند و فارغ از اینکه یک انتقاد به چه نحوهای بیان شود ما ممکن است جبهههای مختلفی بگیریم.
تصور کنید که شانههای شما زخمی است. در چنین حالتی اگر کسی کوچکترین ضربهای با کف دست به شانه شما بزند، فوراً از جا میپرید و بدنتان واکنش شدید نشان میدهد. در واقع در این حالت آن ضربه نیست که باعث درد شما میشود، بلکه آن زخم کهنه است که درد شما را شدیدتر میکند، وگرنه ضربه در حد یک اشاره کوچک و آرام بوده است. واکنش ما به انتقاد هم دقیقاً متناسب با زخمهایی است که روی روانمان وجود دارند. هرچه زخمهای بیشتری روی روانمان باشد، در مقابل انتقاد آسیبپذیرتر هستیم و احتمال جبههگیری بیشتر است. (2)
۲- مغز ما انتقاد را به عنوان یک خطر و تهدید تفسیر میکند
اولین و سادهترین دلیلِ سخت بودن پذیرش انتقاد این است که مغز ما انتقاد را به معنی خطر و تهدید تفسیر میکند. در واقع وقتی یک مشت به سمت ما میآید، بدنمان فوراً حالت تدافعی به خود میگیرد و سعی میکند با گرفتن حالت خاصی از خودش در برابر آن مشت دفاع کند.
انتقادها هم معمولاً در مغز ما به عنوان حملاتی به روان ما تفسیر میشوند و این طبیعی است که روان ما هم مانند بدنمان نسبت به چیزی که برایش خطر محسوب میشود حالت تدافعی بگیرد. به میزانی که یک انتقاد به شیوه درستتر و معقولتری بیان شود احتمال اینکه ما حالت تدافعی بگیریم کمتر است. البته موضوع همیشه به این سادگیها نیست و گاهی اوقات یک انتقاد با اینکه به صورت درست بیان میشود هم به شدت ما را میرنجاند. (1)
۳- انتقاد باعث میشود ما احساس طرد شدن کنیم
یکی دیگر از احساساتی که پذیرش انتقاد را برای ما سخت میکند احساس طرد شدن و دوست داشته نشدن است. در واقع زمانی که یک فرد از ما انتقاد میکند مغزمان این پیام را دریافت میکند که: «تو نقص داری، پس لیاقت دوست داشته شدن رو نداری» در واقع ما به نوعی باور داریم که حتماً باید بدون نقص باشیم تا دوست داشته شویم و اگر نقص داشته باشیم دیگر دوستداشتنی نیستیم؛ اما ما باید بپذیریم که همه ما دارای نقصهای فراوانی هستیم و برای دوست داشته شدن نباید بینقص بود.
در واقع دیگران میتوانند نقصهای ما را ببینند و باز هم ما را دوست بدارند. پس باید بدانیم که مورد انتقاد قرارگرفتن به معنی دوستداشتنی نبودن نیست.
۴- گره زدن باورها و ارزشهای به هویت و احساس ارزشمندی
خیلی اوقات به محض اینکه باورها و یا ارزشهای ما مورد سؤال قرار میگیرد شدیداً واکنش نشان میدهیم و به دنبال دفاع از خود برمیآییم. دلیل این بههمریختگی این است که ما باورها، ارزشها و سبک زندگیمان را به حس ارزشمندی و اقتدار خود گره زدیم. در واقع در این شرایط دیگر این باور ما نیست که زیر سؤال رفته بلکه هویت و شخصیت ماست که زیر سؤال برده شده. تصور کنید شما با کلی فکر و تلاش یک نوع سبک زندگی خاص رو برای خود انتخاب کردهاید. حال یک نفر سبک زندگی شما را مورد انتقاد قرار میدهد. در این شرایط شما ممکن است به هم بریزید چرا که آن سبک زندگی را به احساس ارزشمندیتان گره زدهاید.
به عنوان یک مثال دیگر تصور کنید که شما اشتباهی را مرتکب میشوید و یکی از دوستانتان شما را بابت آن اشتباه مورد انتقاد قرار میدهد. در چنین شرایطی حتی اگر آن دوست به شیوه درستی از شما انتقاد کند باز هم ممکن است به هم بریزید. در واقع در چنین حالتی آن فرد به شما میگوید: «تو اشتباه کردی» اما مغز شما اینگونه برداشت میکند که: «تو اشتباهی هستی» و این باعث میشود شما احساس شرم و بیارزش بودن کنید. بهصورت کلی باید گفت که ما ازآنجاییکه باورها و رفتارهای خود را به هویت و احساس ارزشمندیمان گره میزنیم با هر انتقادی تصور میکنیم که هویت ما زیر سؤال رفته و بجای پذیرش آن انتقاد به دنبال اثبات ارزشمندی خود میرویم.
6 نکته مهم برای انتقادپذیر بودن
تا اینجای کار به درک خوبی از انتقاد و دلیل دردناک بودن آن رسیدهایم. وقت آن است که به سراغ چند راهحل برای پذیرش بیشتر انتقادها برویم.
۱- بپذیرید که نقص دارید
اولین و مهمترین قدم برای پرورش مهارت انتقادپذیری این است که با تصویر رؤیایی و اغراقآمیزی که از خود در ذهن داریم خداحافظی کنیم. همه ما دارای نقصهای زیادی هستیم و ممکن است در زندگی مرتکب اشتباهاتی شویم. پس باید بپذیریم که مثل سایر انسانها قابل نقد هستیم و دیگران میتوانند از ما انتقاد کنند. پس اولین قدم این است که بپذیریم که ضعفهای خاص خود را داریم و دیگران حق دارند که از ما شاکی شوند و انتقاد کنند.
۲- بپذیرید که میتوان نقص داشت و باز هم دوستداشتنی و کافی بود
دو مورد از احساساتی که پس از انتقاد، آزارمان میدهند احساس ناکافی بودن و احساس دوستداشتنی نبودن هستند؛ اما نباید فراموش کنیم که همه ما نقصهای خود را داریم و در عین نقص داشتن ویژگیهای مثبت مهمی نیز داریم. پس یک رفتار و یا ویژگی منفی نمیتواند به صورت کلی باعث طرد شدن و یا ناکافی بودن ما شود و با وجود نقصهایمان میتوانیم دوستداشتنی و کافی باقی بمانیم.
۳- بدانید که خیلی اوقات انتقادات دیگران ناشی از فرافکنی هستند
خیلی اوقات انتقادات دیگران بیشتر از اینکه چیزی را راجع به ما نمایان کند، آشکارکننده درونیات خود آنها است. در واقع خیلی اوقات افراد برای کنار آمدن با مسائل و مشکلات خود دست به فرافکنی آسیبها، ترسها و احساسات خود به دیگران میزنند.
برای مثال تصور کنید که من فردی بداخلاق و عصبانیام. من ممکن است مدام دیگران را بداخلاق و عصبانی ارزیابی کنم و آنها را مورد انتقاد قرار دهم. در چنین شرایطی آن انتقاد به نوعی انتقاد از خود است. در واقع نمیتوانم این را بپذیرم که فردی بداخلاق و عصبانیام و سعی میکنم با نسبت دادن این ویژگی به دیگران از شر حس بدی که نسبت به آن ویژگی خود دارم خلاص شوم. در واقع من با انتقاد از دیگران تلاش میکنم که صداهای درونی و سرزنشگر خود را خفه کنم. گویی که صدای بیرونی من در تلاش است که با نسبت دادن آن ویژگیهای آزاردهنده به دیگران صدای درونی آزاردهندهام را خفه کند.
۴- بدانید که دیگران لزوماً قصد تحقیر و تخریب شما را ندارند
همانگونه که در بالا توضیح دادم، خیلی اوقات انتقادات دیگران بیشتر از اینکه چیزی را راجع به ما نمایان کند، آشکارکننده مسائل درونی خود آنها است. در واقع دیگران با مسائل مختلفی درگیرند و گاهی برای فرار از تنش و رهایی از اضطراب شروع به نسبت دادن ویژگیهای منفی خود به دیگران میکنند. در چنین شرایطی دیگر مسئله شما نیستید و مسئله اصلی آنها هستند. پس لازم است که بدانید دیگران لزوماً حین انتقاد قصد تحقیر و تخریب شما را ندارند. وقتی بدانیم هدف دیگران از انتقاد از ما، تحقیر و سرزنش نیست خیلی راحتتر میتوانیم آن انتقادات را بپذیریم.
۵- بدانید که بازخورد دیگران نمیتواند در ارزشمندی شما تغییری ایجاد کند
هر بار که از انتقاد دیگران ناراحت شدید و احساس بیارزشی کردید میتوانید این سؤال را از خود بپرسید: «آیا بازخورد دیگران به عنوان یک عامل بیرونی واقعاً میتواند در ارزشمندی درونی من تغییر ایجاد کند؟»
اگر ما به خوبی به این سؤال فکر کنیم به این نتیجه میرسیم که انتقاد دیگران به عنوان یک عامل بیرونی نمیتواند در ارزشمندی درونی ما تغییری ایجاد کند. در واقع این درست است که انتقاد میتواند در لحظه به ما احساس بیارزشی بدهد ولی نباید فراموش کنیم که ما احساساتمان نیستیم.
اینکه در لحظه احساس بیارزشی میکنیم نمیتواند ما را بیارزش کند و در طرف مقابل هم اینکه در لحظه احساس با ارزش بودن کنیم نمیتواند ما را به فردی ارزشمند تبدیل کند. منظور این است که بازخورد دیگران چه مثبت و چه منفی یک عامل بیرونی است و نمیتواند در ارزشمندی درونیمان تغییری ایجاد کند. در واقع فارغ از بازخورد دیگران همانی هستیم که هستیم و بازخورد دیگران چه مثبت و چه منفی نمیتواند تغییری در ارزشمندی و شخصیت ما ایجاد کند. توجه به این نکته ساده و البته مهم خیلی میتواند در مدیریت احساسات بیارزشی به ما کمک کند.
۶- بپذیرید که طبیعی است که انتقاد شما را اذیت کند
در نهایت باید بپذیریم که ما موجوداتی به دنبال تایید هستیم و علاقه و اشتیاقی برای شنیدن انتقاد نداریم و این طبیعی است که انتقاد، آزارمان دهد. نباید از خود انتظار داشته باشیم که به صورت صد در صد نسبت به همه انتقادات مسلح باشیم. در واقع این کاملآ طبیعی است که انتقاد ما را آزار دهد. البته با شناخت خود و تمرین و تکرار میتوانیم از شدت آزاردهندگی انتقاد کم کنیم.
سخن پایانی
در این مقاله به صورت مفصل به موضوع انتقادپذیری پرداختیم. پس از تعریف انتقادپذیری به سراغ چرایی دردناک بودن انتقادات رفتیم و در نهایت نیز به سراغ راهحلهای انتقادپذیر بودن رفتیم. بهصورت کلی انتقادات به ما احساس بیارزشی و ناکافی بودن و دوستداشتنی نبودن میدهند و به همین دلیل است که پذیرش انتقاد برایمان سخت است. برای افزایش میزان انتقادپذیری، باید خود و زخمهایمان را بیشتر بشناسیم و سعی کنیم بین ارزشمندی و هویت خود و نظر دیگران فاصله قائل شویم.
منابع
کتاب تیغ؛ جامعترین کتاب در مورد انتقاد پذیری و انتقاد کردن از دیگران!
در کتاب تیغ که صدها نفر آن را تهیه کرده و از مطالب آن استفاده کردهاند، روشها و تمرینهای خلاقانه و جذابی در مورد نحوه انتقاد کردن و انتقاد پذیرفتن بخوانید. روی تصویر زیر کلیک کنید:
۹ دیدگاه دربارهٔ «انتقاد پذیری چیست و چگونه انتقاد پذیر باشیم؟»
به نظر من بشر باید نقد پذیر باشه ببخشید این مدت اعصاب همه رو خورد کردم به نظرم آفرین به کساییکه اختراع می کنن اوضاع رو برای مردم بهتر می کنن چه اخترعات خوبی به نظرم اساتید اشتباه کردن نمره ندادن باید تنبیه شن به هرحال از این به بعد اخترعات خریده میشه نسل به نسل هرچند یادگیری طولانی
درود ،مطمئناهرکتاب یانوشته ای درخودپیامی دارد که باتوجه به نیازدرونی هرشخص برای وی ممکن است تاثیرگذار باشد.باتشکراززحمات بیشترازیکی ها
عااااااااااااااااااااااالیییییییی بود من استوری کردم که بقیه هم استفاده کنند
دوست عزیز سلام خوشحالیم که همراهانی چون شما داریم . ممنون که نظرات خود را با ما به اشتراک میگذارید. پیروز و بیشتر از یک نفر باشید.
انتقاد کردن و انتقاد پذیری از نظر من جز مهارت ها کمیابی که باید در ایران یاد گرفته بشه به خاطر شرایط فرهنگی
سلام دمتون گرم ممنونم بابت محتوای با ارزش شما
دوست گرامی سلام از شما ممنونیم که در این مسیر ما رو همراهی میکنید موفق، شاد و بیشتر از یک نفر باشید.
ممنون که به نوشتن انشاءبه من با سایتتون کمک کردین
دوست گرامی سلام
از شما ممنونیم که در این مسیر ما رو همراهی میکنید موفق، شاد و بیشتر از یک نفر باشید.