چرا به چیزهای اشتباهی می‌چسبیم؟ چه موقع باید مشتمان را باز کنیم؟

سرفصل های مهم این مقاله

بومیان آمازون روش جالبی برای شکار میمون دارند. آن‌ها سوراخ‌های کوچکی در دل سنگ‌ها یا تپه‌ها ایجاد می‌کنند به طوری که دست یک میمون بتواند وارد آن شود. در حالی که میمون‌ها با کنجکاوی به این شکارچیان نگاه می‌کنند، شکارچیان، مقداری از غذاهای مورد علاقه میمون‌ها را درون سوراخ می‌ریزند و سپس در جایی پنهان می‌شوند تا واکنش میمون‌ها را ببینند. تله آماده است!

میمون بخت برگشته، از سر کنجکاوی و همچنین گرسنگی، به طرف سوراخ رهسپار شده و دستش را داخل سوراخ می‌برد. او مشتش را از دانه‌های خوراکی پر می‌کند، اما چون مشت خود را بسته، نمی‌تواند دستش را از سوراخ، در بیاورد.

میمون ها اگر فقط مشتشان را باز کنند و از غذاهای ناچیز (که گاهی حتی غذا هم نیست و سنگریزه است) دل بکنند، آزاد می‌شوند و اسیر دام شکارچیان نمی‌شوند، ولی به هیچ قیمتی حاضر نیستند چیزی را که به دست آورده‌اند از دست بدهند. به همین راحتی، شکارچی با بندی که به گردنشان می‌اندازد، شکارشان می‌کند!

شما می‌توانید از چنین داستانی، ده‌ها درس یاد بگیرید؛

مثلاً جالب است بدانید اگر میمون مورد نظر را آزاد کنند، فردا دوباره در چنین دامی اسیر می‌شود و هزاران سال است که این قضیه ادامه پیدا کرده است.

یا بد نیست بدانید که اگر یک میمون دیگر، میمون موردنظر را ببیند که گیر افتاده، برایش درس نیم‌شود و خود نیز در سوراخ کناری گرفتار می‌شود.

امروز اما می‌خواهیم در این باره صحبت کنیم که چرا باز کردن مشتمان به موقع، می‌تواند تا این اندازه حیاتی باشد؟

آیا به چیزهای اشتباهی چسبیده‌ایم و حاضر نیستیم آن‌ها را رها کنیم؟

آیا هزینه فرصت‌هایی که در زندگی به دست می‌آوریم را می‌شناسیم؟

آیا ما هم از اینکه به تاول‌های کف پایمان بگوییم راه را تا اینجای مسیر اشتباه آمده است، خجالت می‌کشیم یا هرموقع که بدانیم مسیرمان اشتباه بوده است، آن را اصلاح می‌کنیم؟

موفق‌ها دقیقاً چه کار می‌کنند که ما نمی‌کنیم؟

این مقاله را که از سمینار بله استراتژیک استخراج شده است، حتماً بخوانید. حاوی نکات مهمی است!

انرژی‌خوارها؛ چیزهای اشتباهی که به آن‌هاچسبیده‌ایم!

افراد موفق، نه از مریخ آمده‌اند و نه جادو و جمبل خاصی دارند. آن‌ها فقط در تخصیص دادن منابع محدودی که داریم (زمان، انرژی، پول و …) استاد شده‌اند و ارزش آن‌ها را آنقدر درک می‌کنند که حاضر نیستند به راحتی خرجشان کنند.

اما ما چه منابعی داریم که به راحتی خرجشان می‌کنیم و به آن‌ها دقت نمی‌کنیم؟

بیایید چند مورد از آن‌ها را بررسی کنیم:

زمان؛ همه 24 ساعت از آن داریم!

یکی از منابع ارزشمندی که برای همه ما (از خود شما گرفته تا انیشتین و ایلان ماسک و بیل گیتس و …) به طور یکسان توزیع شده، زمان است!

همه ما در طول روز 24 ساعت وقت داریم. اما اینکه هرکدام از ما با این زمان بسیار محدود چه می‌کنیم، تفاوت‌ها را رقم می‌زند.

برخی از ما می‌خواهیم این 24 ساعت را فقط به تفریح، فیلم دیدن، گشت‌وگذار در اینستاگرام و یا بدگویی پشت سر این و آن بگذرانیم و برخی دیگر دو کار واقعاً مفید برای نزدیک شدن به اهدافشان انجام می‌دهند. چه کسی است که نخواهد جزو دسته دوم باشد؟ اما رفتارمان چیز دیگری را نشان می‌دهد…!

انرژی؛ دزدهای انرژی شما چه چیزهایی هستند؟

انرژی ما و اغلب افراد دیگر، تقریباً برابر است. اما شما حاضرید انرژی‌تان را صرف کدام یک از رفتارهای زیر کنید؟

  • پشت سر این و آن بد گفتن؛
  • غیبت کردن و شکایت به آدم‌های بی‌ربط بردن؛
  • دنبال کردن اخبار و اطلاعاتی که واقعاً بی‌فایده هستند؛
  • غر زدن و دائماً ناله و شکایت کردن؛
  • و..

یا

  • ورزش کردن و رسیدگی به سلامت جسم؛
  • خواندن کتاب‌هایی که برای کار، سلامت روح و دانش ما مفید هستند، نه صرفاً اطلاعات زیاد؛
  • خوب خوابیدن و مدیتیشن کردن در طول روز؛
  • و…

هدف‌مندی یا بی‌هدفی؟ هدف‌گذاری را بلدید؟

تصور کنید شما و یک فرد مشابه شما وجود داشته باشد. شما هر روز را مشابه روز قبل به سر می‌برید، همان کارهای قبل را می‌کنید و همان رفتارها را تکرار می‌کنید، طبیعتاً نتیجه یکسانی می‌گیرید.

فرد دیگر، یک هدف مشخص درست کرده و هر روز، برای رسیدن به اهدافش کار کوچکی انجام می‌دهد.

در انتهای یک سال، او 365 کار کوچک برای رسیدن به اهدافش کرده و شما هیچ!

ببینید این تفاوت که در ابتدا هیچ بوده، در انتهای یک سال چقدر زیاد می‌شود و به یک شکاف بزرگ بدل خواهد شد!

(راستی، اگر باخود می‌گویید “من که هدف‌گذاری بلد نیستم” به شما دوره رایگان هدف‌گذاری که به جرات می‌توان گفت بهترین دوره برای یادگیری این مهارت قدرتمند است را معرفی می‌کنم، دیگر بهانه‌ای نخواهید داشت)

کارهای کوچک، عادات خرد و رفتارهای ریز برای رسیدن به اهداف، به مرور زمان به یک اثر مرکب بزرگ تبدیل می‌شود و تفاوت‌ها را رقم می‌زند!

 

آخرین “نه”هایی که برای رسیدن به اهدافتان گفته‌اید، چه بوده است؟

چقدر نه گفتن بلدید؟ به دزدهای انرژی‌تان می‌گویید؟ به هرچیزی که مانع از رسیدن به اهداف یا ترمزی بر سر راه انجام کارهای مفید و موثر باشد، نه می‌گویید؟

آخرین باری که به کسی نه گفتید، کی بوده است؟

قبل از اینکه به یک “نه”گوی حرفه‌ای تبدیل شوید، باید بدانید که نه گفتن، می‌تواند شما را نزد دوستان و اطرافیانتان منفور کند.

وقتی از شما می‌خواهند همراهشان شوید و کارهای مهم‌تری دارید و به آن‌ها نه می‌گویید؛

وقتی در مقابل خواسته‌های غیرمعقول دیگران مثل انجام کارهایشان نه می‌گویید؛

و خلاصه باید پیه منفور شدن را به تن خود بمالید.

البته وقتی این را می‌گوییم، منظور ما رد پیشنهادها بدون در نظر گرفتن آن‌ها و یا عدم ارائه کمک به افرادی که واقعاً به آن نیاز دارند نیست. منظور ما موقعیت‌هایی است که در آن‌ها باید:

  • از زمان خود در برابر دیگران محافظت کنید؛
  • شجاعت این را پیدا کنید که علی‌رغم نفوذ دیگران، به تصمیمات خود وفادار بمانید؛
  • آگاهانه تصمیم بگیرید که ارزش‌ها و باورهای خود را در اولویت قرار دهید؛

به همین خاطر مهم است که نه گفتن حرفه‌ای به رئیس، همکار، کارمند، دوست، اعضای خانواده و یا مشتری خود را بیاموزید. این نه گفتن نه‌تنها به روابط شما آسیبی نمی‌زند،  بلکه در دراز مدت می‌تواند ارتباط و همکاری شما را حتی بهتر کند و دیگران متوجه بشوند که شما فرد ارزشمند و مهمی هستید.

 

به چه چیزهایی نه بگوییم؟ یک لیست کامل!

نه بگویید به این چیزها:

«نه» گفتن به کارهایی که می توانید به راحتی به بیرون بسپارید (تمیزکاری خانه، غذا پختن در صورتی که هیچ علاقه‌ای به آن ندارید و …)

«نه» گفتن به کارها و فعالیت‌هایی که در راستای ارزش‌های شما نیست و با هدف شما مطابقت ندارند (کتاب بی‌مورد، فیلم بی‌مورد، همایش بی‌مورد و…)

«نه» گفتن به کارها و مواردی که باعث حواس‌پرتی شما شده و وقتتان را هدر می‌دهند (چیزهایی که دیگران برایمان می‌فرستند، غیبت کردن و…)

«نه» گفتن به چیزهایی که برای سلامت ذهن و بدن شما مفید نیستند (غذاهای نامطلوب، کارهای خطرناک و…)

«نه» گفتن به اضطراب ناشی از مواردی که به عهده شما یا در کنترل شما نیستند (دولت، آب‌وهوا، طوفان و زلزله در جای دیگری از جهان و …)

 

چه تعصباتی کورمان کرده، چه راه‌هایی را اشتباه رفته‌ایم؟ داستان تاول‌های کف پا…!

ﺍﺯ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :

ﭼﺮﺍ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ؟

ﺭﺍﺳﻞ پاسخ داد:

ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ، ﭼطور ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭل‌های ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟

 

هیچ انسانی در جهان نبوده و نخواهد بود که ادعا کند اشتباهی مرتکب نشده است. اما بسیاری از ما، همیشه روی ادامه اشتباهاتمان پافشاری می‌کنیم، چون به قول آقای راسل، فکر می‌کنیم چون بابتش هزینه داده‌ایم، نباید رهایش کنیم.

این موضوع برای تعصباتمان هم صادق است. به خیلی از چیزهایی که به آن اعتقاد راسخ داریم، لحظه‌ای شک نمی‌کنیم چون دوست داریم فکر کنیم که همیشه درست فکر می‌کرده‌ایم. در حالی که تا وقتی به راهی که طی کرده‌ایم شک نکنیم، نمی‌فهمیم کجا را اشتباه آمده‌ایم.

 

و اما بله استراتژیک…! آیا از این مهارت مهم چیزی می‌دانید؟

همیشه شنیده‌ایم و خوانده‌ایم و تلاش کرده‌ایم که نه گفتن را بیاموزیم. نه گفتن به دزدان انرژی و زمان و پول!

بله این مهارت مهمی است، اما “بله گفتن” را چقدر بلدیم؟

وقتی نه‌های استراتژیک را یاد بگیریم، خود به خود به چیزهای مهم‌تر و اولویت‌های بالاتر زندگی، بله می‌گوییم.

وقتی به چیزهای کم‌ارزشی که ما را از هدفمان دور می‌کند دائماً بله بگوییم، آن بله استراتژیکی که می‌تواند شما را یک سر و گردن از افراد معمولی جدا کند را پیدا نخواهید کرد.

اما وقتی به چیزهای کم ارزش و بیهوده نه بگویید، بله‌های کمی می‌گویید که بسیار استراتژیک و مهم‌اند.

اگر دوست دارید این مهارت مهم که ده‌ها فرد موفق و ثروتمند و پر اراده از آن استفاده می‌کنند، کافی است فیلم سمینار زیر را ببینید:

بله استراتژیک!

پس از دیدن این فیلم سمینار، نتایج زیر را می‌گیرید:

احتمالاً کمی منفور خواهید شد؛ چون قرار است تغییرات اساسی در خود ایجاد کنید؛

ارتباطات موثرتر و مفیدتری خواهید داشت و فقط در راستای ارزش‌ها و اولویت‌های خود؛

یاد می‌گیرید که چطور با جلوگیری از وقت‌کشی و اتلاف زمان، برای کارهای مهم و اساسی خود وقت خالی کنید؛

و به شما هشدار می‌دهم:

دیدن این سمینار، درد دارد؛ درست مثل یک جراحی موفق!

اگر تحمل روبرو شدن با حقیقت را ندارید و می‌خواهید به روال روتین خود ادامه دهید، هیچ نیازی به دیدن این فیلم نیست.

ولی اگر می‌خواهید درد را تحمل کنید، به مغز و ذهنتان چکش و تلنگر وارد کنید و سپس کم‌کم نتایج این تصمیم شجاعانه‌تان را ببینید؛ توصیه می‌کنیم این فیلم سمینار را نه یکبار که چند بار ببینید و مرور کنید!س

پیام

نحوه رسیدن به درآمد با راه‌اندازی کسب و کار

Picture of مهدی ابراهیمی

مهدی ابراهیمی

مدیر سئوی هلدینگ بیشتر از یک
امتیاز (4/5)
4/5
به اشتراک بگذاریم
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

۴۸ دیدگاه دربارهٔ «چرا به چیزهای اشتباهی می‌چسبیم؟ چه موقع باید مشتمان را باز کنیم؟»

  1. درود
    مقاله خواندنی و کاربردی بود چراکه با تمثال بسیا جالبی استارت زده شده و نهایتا تداعی معانی و مشکلات مبتلابهی که اکثرا درگیر آنیم را گوشزد میکند.
    متشکرم از مجموعه برای این تذکره عالییی

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      خوشحالیم که در این مقاله همراهمون بودید؛ امیدواریم بازهم با محتوایی کاربردی در خدمتتون باشیم.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

  2. من آشناهای دارم دوست های دارم فامیل های دارم که اتفاقا نه استراتژی به همه موقعیت ها نگفتند با هر موقعیت رقصیدند و نتیجه این شد که بعد بیست سال کار و زحمت کشیدن از زندگی هیچ چیز ندارند اما شخصی که می دونست از اول قرار چیکار کنه دوست خودم من به یک موقعیت بله استراتژیک گفت و ظرف سه سال با ارماتور بندی الان داره ساخت ساز انجام میده.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      چقدر خوب که تو این روزای شلوغ اخر سال، شما دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز مطالعه؛ خوشحالیم که کنار دغدغه های زندگیتون اهل آموزش هستید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز مطالعه؛ خوشحالیم که کنار دغدغه های زندگیتون اهل آموزش هستید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

  3. خدیجه کریمی فرد

    من از وقتیکه به اموزشهای استاد عمل کردم با +۱ همراه شدم واقعا در زندگی تغییر کردم .

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

  4. ای کاش همه ما توانایی پذیرش اشتباهاتمون رو داشتیم!
    من که تصمیم گرفتم هرجا احساس کردم مسیرم اشتباهه(چه یک قدم چه صد قدم) برگردم

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز اهل آموزش؛ خوشحالیم که همراه بیشتر ازیک هستید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز اهل آموزش؛ خوشحالیم که همراه بیشتر ازیک هستید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز اهل آموزش؛ خوشحالیم که همراه بیشتر ازیک هستید.
      موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز
      خوشحالیم که اهل مطالعه مقاله هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز مطالبی مفید و کاربردی در اختیارتون قرار دهیم.
      بیشتر ازیک نفر

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز
      خوشحالیم که اهل مطالعه مقاله هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز مطالبی مفید و کاربردی در اختیارتون قرار دهیم.
      بیشتر ازیک نفر

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز
      خوشحالیم که اهل مطالعه مقاله هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز مطالبی مفید و کاربردی در اختیارتون قرار دهیم.
      بیشتر ازیک نفر

  5. سلام و وقت بخیر خدمت مجموعه بیشتر از یک خیلی مقاله پر مفهمومی بوده.تلاشم رو می کنم که بتونم از اشتباهات پر تکرار جلو گیری کنم.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک

      سلام همراه عزیز
      خوشحالیم که اهل مطالعه مقاله هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز مطالبی مفید و کاربردی در اختیارتون قرار دهیم.
      بیشتر ازیک نفر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا
برای ورود مشکل دارید؟