تفکر طراحی یک رویکرد حل مسئله است که شامل همدلی با کاربر، نمونهسازی و آزمایش ایدهها و تکرار بر اساس بازخورد است. اغلب در طراحی محصولات، خدمات و تجربیات استفاده میشود، اما میتواند برای طیف گستردهای از چالشها از جمله استراتژی کسبوکار، طراحی سازمانی و توسعه خط مشی نیز به کار رود.
تفکر طراحی در هسته خود در مورد درک نیازها و انگیزههای کاربران یا مشتریان و توسعه راهحلهایی است که این نیازها را به روشی خلاقانه، نوآورانه و مؤثر برآورده میکند. بر اهمیت نمونهسازی اولیه و آزمایش ایدهها در مراحل اولیه و همچنین در مراحل بعدی، تأکید میکند و همکاری و ادغام دیدگاههای متنوع در فرآیند حل مسئله را تشویق میکند.
تفکر طراحی (Design Thinking) از فرایند زیر پیروی میکند!
تفکر طراحی معمولاً از یک فرآیند ساختاریافته پیروی میکند که ممکن است شامل موارد زیر باشد:
همدلی کنید: با جمعآوری دادهها از طریق تحقیق و مشاهده، نیازها و انگیزههای کاربران یا مشتریان را درک کنید.
تعریف کنید: مشکل یا چالشی را که باید حل شود به وضوح بیان کنید.
ایده پردازی کنید: طیف وسیعی از ایدهها را برای راهحلهای مشکل لیست کنید.
نمونه اولیه ایجاد کنید: یک نمایش فیزیکی یا دیجیتالی از یک یا چند ایده ایجاد کنید.
تست کنید: نمونه اولیه را با کاربران یا مشتریان ارزیابی کنید و بازخورد جمعآوری کنید.
تکرار کنید: نمونه اولیه را بر اساس بازخورد اصلاح کنید و فرآیند را تا زمانی که یک راهحل رضایتبخش ایجاد شود تکرار کنید.
توضیحات بیشتر در مورد تفکر طراحی که باید بدانید!
تفکر طراحی اغلب همراه با رویکردهای دیگر، مانند استارتآپ ناب، برای ایجاد یک رویکرد جامع برای حل مسئله و نوآوری استفاده میشود.
تفکر طراحی میتواند در محیطهای مختلف و برای طیف وسیعی از چالشها استفاده شود. اغلب در طراحی محصولات، خدمات و تجربیات استفاده میشود، اما میتواند در استراتژی کسبوکار، طراحی سازمانی، توسعه خط مشی و موارد دیگر نیز به کار رود.
یکی از اصول کلیدی تفکر طراحی، همدلی با کاربر است. این به معنای درک نیازها و انگیزههای افرادی است که از محصول، خدمات یا تجربهای که در حال طراحی است استفاده میکنند. این کار معمولاً از طریق تحقیق و مشاهده، مانند انجام مصاحبه، نظرسنجی، یا گروههای متمرکز، یا از طریق تکنیکهایی مانند نقشهبرداری از سفر کاربر یا شخصیتها انجام میشود.
یکی دیگر از اصول کلیدی تفکر طراحی، ایده نمونهسازی و آزمایش است. به این معنا که طراحان به جای تلاش برای یافتن راهحلی بیدرنگ، نمونههای اولیه ایدههای خود را ایجاد میکنند و آنها را با کاربران یا مشتریان آزمایش میکنند. این به طراحان اجازه میدهد تا قبل از توسعه کامل طرحهای خود، بازخورد دریافت کرده و اصلاحاتی را انجام دهند.
تفکر طراحی همچنین بر اهمیت همکاری و تنوع دیدگاه تأکید دارد. این به معنای گرد هم آوردن طیفی از افراد با پیشینهها، مهارتها و تخصصهای مختلف است تا با هم روی یک مشکل کار کنند. با تقویت همکاری و تشویق ادغام دیدگاههای مختلف، تفکر طراحی با هدف ایجاد راهحلهای نوآورانهتر و مؤثرتر است.
در نهایت، تفکر طراحی یک فرآیند تکراری است، به این معنی که شامل چندین بار تکرار مراحل فرآیند به منظور اصلاح و بهبود راهحل است. این میتواند شامل بازگشت به ابتدای فرآیند و شروع مجدد در صورت لزوم یا صرفاً انجام تنظیمات و اصلاحات کوچک بر اساس بازخورد باشد.
تفکر طراحی (Design Thinking) چه ویژگیهایی دارد؟
برخی از مهمترین ویژگیهای تفکر طراحی از قرار زیر است:
ویژگی اول: انسان محور بودن!
تفکر طراحی بر درک نیازها و انگیزههای افرادی متمرکز است که از محصول، خدمات یا تجربهای که در حال طراحی است استفاده میکنند.
ویژگی دوم: خلاقیت
تفکر طراحی، تولید طیف وسیعی از ایدهها را تشویق میکند و خلاقیت را در یافتن راهحل برای مشکلات تشویق میکند.
ویژگی سوم: تکراری بودن!
تفکر طراحی یک فرآیند تکراری است، به این معنی که شامل تکرار چندین باره مراحل فرآیند به منظور اصلاح و بهبود راهحل است.
ویژگی چهارم: مشارکتی بودن
تفکر طراحی بر اهمیت همکاری و ادغام دیدگاههای متنوع در فرآیند حل مسئله تأکید میکند.
ویژگی پنجم: تجربی بودن
تفکر طراحی، نمونهسازی و آزمایش ایدهها را زودهنگام و اغلب به منظور دریافت بازخورد و اصلاحات تشویق میکند.
ویژگی ششم: کلنگر بودن
تفکر طراحی با در نظر گرفتن نیازها و انگیزههای کاربران، امکانسنجی فنی راهحلها و تأثیر بر اکوسیستم بزرگتری که راهحل در آن عمل میکند، رویکردی کلنگر برای حل مسئله دارد.
ویژگی هفتم: همدلانه بودن
تفکر طراحی شامل همدلی با کاربر است، به این معنی که طراحان سعی میکنند دیدگاه و نیازهای کاربر را درک کنند تا راهحلهای معنادار و مؤثر ایجاد کنند.
علاوه بر ویژگیهایی که در بالا ذکر کردم، چند جنبه دیگر از تفکر طراحی وجود دارد که شایان ذکر است:
ویژگی هشتم: تکرار شونده و انعطافپذیر
تفکر طراحی یک فرآیند تکراری است که شامل چندین بار تکرار مراحل فرآیند به منظور اصلاح و بهبود راهحل است. این به این معنی است که طراحان باید آماده باشند تا در صورت لزوم به مراحل قبلی روند برگردند و بر اساس اطلاعات یا بینش جدید برای تغییر مسیر آماده باشند.
ویژگی نهم: تمرکز بر نمونههای اولیه و آزمایش
یکی از اصول کلیدی تفکر طراحی، ایده نمونهسازی و آزمایش است. این بدان معناست که طراحان به جای تلاش برای یافتن راهحلی بیدرنگ، نمونههای اولیه ایدههای خود را ایجاد میکنند و آنها را با کاربران یا مشتریان آزمایش میکنند. این به طراحان اجازه میدهد تا قبل از توسعه کامل طرحهای خود، بازخورد دریافت کرده و اصلاحاتی را انجام دهند.
ویژگی دهم: مشارکتی و فراگیر
تفکر طراحی بر اهمیت همکاری و ادغام دیدگاههای متنوع در فرآیند حل مسئله تأکید دارد. این به معنای گرد هم آوردن طیفی از افراد با پیشینهها، مهارتها و تخصصهای مختلف است تا با هم روی یک مشکل کار کنند. با تقویت همکاری و تشویق ادغام دیدگاههای مختلف، تفکر طراحی با هدف ایجاد راهحلهای نوآورانهتر و مؤثرتر است.
ویژگی یازدهم: تمرکز بر نتایج
تفکر طراحی بر درک نیازها و انگیزههای کاربران یا مشتریان و ایجاد راهحلهایی متمرکز است که این نیازها را به روشی خلاقانه، نوآورانه و مؤثر برآورده میکند. این بدان معنی است که طراحان باید به جای صرفاً ویژگیها یا جنبههای فنی طراحی، روی نتایجی که راهحلهای آنها برای دستیابی به آنها در نظر گرفته شده است، تمرکز کنند.
سخن پایانی مقاله تفکر طراحی!
یادمان باشد که «تفکر طراح» (Design Thinking) فقط مخصوص طراحان نیست، بلکه همه مبتکران بزرگ ادبیات، هنر، موسیقی، علوم، مهندسی و تجارت از آن استفاده کرده و می کنند. پس چرا آن را «طراحی» مینامیم؟ فرایندهای کاری طراحان، میتوانند به ما کمک کنند تا روشهای تفکر طراحی را بهصورت سیستماتیک و سازماندهی شده استخراج کنیم، آموزش دهیم، یاد بگیریم و استفاده کنیم تا بتوانیم مشکلاتی را که در طرحها، مشاغل، کشور و زندگیمان وجود دارند، با خلاقیت حل کنیم.
دورهای که طرز فکرتان را تغییر خواهد داد…!
تا الان چگونه فکر میکردید؟ در مورد مغز چه میدانید؟ دوست دارید طرز فکرتان به طرز چشمگیر و البته مثبتی تغییر کند؟ لطفا در دوره زیر ثبت نام کنید. روی تصویر زیر کلیک کنید: