برای موفقیت در هر کسب و کاری باید مهارت های فروش را یاد بگیرید. یک درس از 30 درس رایگان را مشاهده می کنید، برای اینکه تمام فایل ها را ببینید فقط کافیست که در سایت بیشترازیک عضو شوید.

👇شما چقدر به خواسته مشتریانتون احترام میذارید؟ همه میدونیم برای فروش بهتر، باید نحوه برخورد با مشتری را یاد بگیریم👇

سینا محمدیان برای شما 30 روز تفکر در نظر گرفته است.30 ویدئویی که در پایان آن شما کسب و کارتان قطعا متحول خواهد شد.
اما قبل از هر چیزی از شما خواهشی داریم، این ویدئو ها را هرگز بدون قلم و کاغذ نبینید یا اگر در موبایل خود در حال دیدن هستید و در مکانی هستید که دسترسی به کاغذ ندارید حتما در واتساپ یا تلگرام یکی از همکاران خوش فکر و انرژی مثبت خودتان را انتخاب کنید و او را مخاطب همفکری خودتان قرار دهید.
این فیلم ها به سبکی است که شما باید خودتان و کسب وکاری که در آن مشغول هستید را بررسی کنید. کدام قسمت مربوط به شماست، کدام را انجام می دهید و در کدام ضعف دارید.

آموزش های این محصول در حوزه های زیر است:

– بازاریابی

– تبلیغات

– بازارسازی

– شیوه های مختلفی از فروش

– مدیریت کسب و کار

– و….

اما چرا این محصول را ضبط کردیم؟ خب میدونید برای موفقیت در هر کسب و کاری، حتی کوچک باید با مفهوم فروش آشنا باشید

خیلی از ما بهانه این را داریم که در دوران رکود و چالش های اقتصادی فروش کالا و خدمات و کلا ادامه هر کسب و کاری بی معنی است! بهترین راه رفتن از ایران است و ای کاش ما هرگز در این کشور به دنیا نمی آمدیم!
جالب است بدانید که در 5 ماه گذشته 11 مستند در مورد کسب و کار های موفق و برتر در هر صنعت و رشته کاری برای صدا و سیما ضبط کردم.

با مدیران و کار آفرینان موفق بسیاری روزها و ساعت ها گپ زدیم و متوجه شدم که 90 درصد از آن ها هنوز که هنوزه دارن از تراکت و اس ام اس و کسب و کارهای آنلاین از ایمیل مارکتینگ و مسیج مستقیم در اینستاگرام استفاده می کنند! کسانی که جزو 10 درصد برتر کسب و کار خودشان بودند دیگر چرا از این روش های سنتی و قدیمی استفاده می کردند!

بیشتر که دقت کردم متوجه شدم آنها از روش های معمول خودشان درس ها و نتایج بسیاری گرفته اند و با بهبود عملکرد خودشان توانسته اند در این اوضاع پر چالش نه تنها دوام بیاورند بلکه مجموعه های خود را گسترده تر و شعب جدید تری را افتتاح کنند.
افراد کلیدی و تاثیرگذار مجموعه ها آموزش دیده بودند یا در حال مطالعه مستمر کتاب و بسیاری از آنها وابسته به مشاوره های افراد آموزش دیده بودند.
مبلغ سرمایه گذاری در این دوره:

حالا پاسخ چرایی ضبط محصول رو دوست دارم با این سوال در ذهن تک تک شما دوستان پاسخ دهم چرا ضبط کردید و چرا رایگان!؟

قطعا با یک محاسبه ساده می توان پی برد که هزینه ساخت فیلم ها و ارزش زمانی که برای ضبط محصولات گذاشته شده بسیار زیاد بوده و از نظر بسیاری از دوستان رایگان بودن این فیلم ها صرفه اقتصادی ندارد.

درباره مدرس این دوره:

من سینا محمدیان از سال 93 با مجموعه بیشتر از یک آشنا شدم و در طی این سال ها به این درک رسیدم که باید تمام تلاش خودم را در جهت رسیدن به رسالت شخصی خودم در زندگی و رسیدن به انسانی بیشتر از یک نفر گام بردارم.
زمانیکه می بینم هنوز بسیاری از کسبه و فروشنده ها برای مشتریان خود در این رکود اقتصادی از جا بلند نمی شوند واقعا ناراحت می شوم.

کسی که شاید 2 ساعت قبل اگر با او صحبت میکردی حتی به خودکشی فکر کرده بود، اخبار را زیر و رو کرده بود و تمام انرژی و انگیزه خود را طی این یک سال از دست داده بود. هرگز متوجه این موضوع نیست که چه موضوعی عالی تر از اینکه یک نفر با پای خودش وارد مغازه شده!

🔶چه موضوعی مهم تر از مشتری که خودش نیاز به خرید دارد!

🔶اما معمولا وقتی از فروشنده می پرسم چرا برای مشتری وقت نذاشتی

🔶چرا به او با لبخند سلام نکردی

🔶چرا بهش جنس دیگری معرفی نکردی

می گوید: بخر نبود! این کاره نبود! پول نداشت! اومده بود دور بزنه!

خوشحالم در مجموعه ای کار می کنم که توانسته ایم برای پرسنل فروش این موضوع مهم را جا بیندازیم که به هر دلیلی اگر مشتری از ما نخرید با او تماس بگیریم یا حضوری بپرسیم: چه اتفاقی می افتاد خرید می کردید؟
با دریافت هر پاسخی آگاه می شدیم که مشکل از طرف من بوده یا مشتری تمایلی به خرید نداشت. پس تمام پیش داوری ها را کنار می گذاریم و تمام تلاشمان را می کنیم تا بتوانیم مشتری های خودمان را حفظ کنیم.

قبل از دیدن فیلم ها پیشنهاد می کنم در ادامه مطالب زیر را مطالعه کنید:

🔷خواهر خانم من: واقعا همبرگرش خوشمزه است! مرسی آقا سینا!

🔷امیر ارسلان خواهر زاده خانم من: عمو خیلی خوب بود غذای من!

🔷من: نوش جونتون!

🔷باجناق من: دمت گرم جای خوبی ما رو آوردی.

🔷من: جای بد شما رو میبرم آخه؟!

🔷همسرم: آقا سینا کارش درسته!

تا حالا شده باجناقتون را ببرید رستوران و با افتخار سرتون را بالا بگیرید؟! از اونجا که من تازه داماد هستم زمان زیادی را با خانواده همسرم سپری می کنم و خیلی با آنها روزهای خوشی را میگذرونم.
باجناق من مثل برادر بزرگتر می ماند و اگر چشم نزنید ما رابطه خوبی داریم! دوست داشتم آن ها را یک شب مهمون کنم و خیلی برام مهم بود که کیفیت غذا و ظاهر رستوران خوب باشه و اینکه قطعا قیمت مناسبی هم داشته باشه!

منم یک دوست رستوران داری دارم که نزدیک 2 سال است کسب و کارش را راه انداخته و از ابتدای راه اندازی آنجا با نحوه مدل کار و کیفیت غذاهاشون آشنا هستم. چند ماهی هم هست که به همه پرسنل آن ها آموزش های مشتری مداری میدم. البته که اینقدر رییس آموزش دیده خوبی دارند که خیلی از آموزش ها را تحت یک دستورالعمل و حین کار بهشون داده بود. ولی احساس نیاز می کرد که پرسنلش باید بیش از اینها آموزش ببینند.
چون کار رستوران را از نزدیک دیده بودم می دونستم حسابی پرچم من به هوا بر می خیزد!

غذا که تمام شد باز هم همگی از ظاهر و غذای اونجا تعریف کردند. اما مساله اصلی هر کسب و کاری فقط محصول تولیدی و ویترین و ظاهر اونجا نیست! عامل موفقیت اون کسب و کار به کلی چیزهای دیگه بستگی داره. مواردی که من اسم آن ها را گذاشتم بایدهای یک کسب و کار.

شاید بگید ما که کارمون رستوران و کافه نیست! واقعیتش اینه که کار من هم هیچ وقت نبوده! اما به قول یک دوست، رستوران دارها مثل رانندگان تاکسی هستند از هر قشری میان داخل کسب و کارشون! هر نوع آدمی با هر نوع سلیقه و خلق و رفتاری! و همه هم ازت طلبکارن!
🔺مگه میشه جلوشون غذای بد گذاشت!
🔺مگه میشه بهشون اخم کرد!
🔺مگه میشه هواشون رو نداشت!
🔺آخه مگه میشه محیط جذاب نباشه!
🔺پس هر کسب و کاری که دارید قطعا سخت تر از رستوران داری نیست!
🔺من مدرس می توانم اطلاعات قدیمی به مخاطبینم بگویم؟
🔺می شود صرفا با مطالعه کتاب های غیربومی از مخاطبینم توقع موفقیت داشته باشم؟
🔺آیا هنوز مردم به جک های قدیمی می خندند؟! اگر به این علم رسیدم که طنز باعث بالا بردن یادگیری مخاطب می شود، چه مقداری از طنزهای من برای خودم هست و توانستم به روز باشم؟

با هم چند مورد از موارد خدمات دهی به مشتریان و فروش در کسب و کار را بررسی می کنیم

به نظر شما رستورانی که در طول روز کلی توریست بیاد داخلش و غذا بخوره همه جای شهر شما پیدا میشه؟!
قطعا یک فرصت بسیار استثنائی است. اما این کسب و کار تعداد زیادی مشتری توریست خارجی داره که گاها در طول روز 2 بار میان اونجا! و مساله بعدی آنها به دوستان خود هم این رستوران رو معرفی می کنند و میگن رفتی ایران برو اونجا! محیط و غذاش خوبه!

صاحب رستوران عادت داره همیشه با خوشرویی تمام به زبان انگلیسی از مشتریان خودش می پرسه چی شد این کافه رو انتخاب کردید، آن ها معمولا می گویند از سایت یا کتاب trip advisor که کتابی است برای راهنمایی توریست ها در سفر به هر کشوری به آنجا آمده اند. و یا دوستی که قبلا اومده بوده ایران بهشون اینجا رو معرفی کرده است. اما یک زن و شوهر پاسخ جالبی دادند و آنها تعریف کرده اند که در کاخ موزه گلستان با یک زن و شوهر توریست هلندی آشنا شده بودند و شروع به گپ زدن کرده بودند. اونا گفته بودن نزدیک هتل ما یک رستوران خوب وجود دارد و اینجا رو به ما معرفی کردند!

4 درس مهم

– کیفیت محصول شما

کیفیت کار شما در سطح بسیار بالایی قرار داره؟ از نظر ما ایرانی ها، خارجی ها محصولات بد و بی کیفیت استفاده نمی کنند و این روزها برای همه ما درآمد دلاری جذاب شده، آیا کار شما و مدل کاری تون در حدی است که بتوانید آن را برای صادرات یا توریست خارجی ارائه دهید؟

آیا من که مدرس هستم، آموزش هایم برای ارائه به مردم دیگر کشورها مفید می تواند باشد؟

– دوباره ازتون می خرند؟

آیا یک مشتری شما حاضره دوبار ازتون خرید کنه!؟ همه یک بار رستورانی را امتحان می کنند اما آیا کسی دوبار رستورانی را می رود؟
کتاب اول شما را خریدند و مطالعه کردند، طوری کار کردید که حاضر باشند بدون چون چرایی کتاب دوم را هم بخرند؟ با شما یک بار معامله می شود آیا بار بعدی هم تمایلی به تعامل با شما وجود دارد؟

– نظرات در مورد شما

مردم در مورد محصول شما کجا حرف می زنند؟
جایی هست که بتوان در مورد شما کامنت داد؟
شما چقدر کامنت ها را بررسی می کنید؟
اگر از شما انتقادی شود تلاش برای رفع مشکل و برطرف کردن مشکلات می کنید؟
جایی هست که تبلیغ خدمات و محصول شما شود؟
استفاده کنندگان راضی شما را می توانند مشهور تر کنند. برای ثبت نظراتشان برنامه ای دارید؟

– سفیر رایگان شما

آیا کسی بعد از استفاده از محصولات و خدمات شما آن را بقیه توصیه می کند؟ به عزیز ترین افرادش حاضر است شما را معرفی کند؟ حتما شما هم کتاب گاو بنفش را مطالعه کردید طی نمودار زیر قشر وسیعی در بخش اکثریت اولیه و ثانویه قرار دارند، کسانی که کافیست از زبان صمیمی ترین دوست خود بشنود که فلان رستوران یا فلان کلاس عالی بود. برای همه ی ما پیش آمده بعد از دیدن یک فیلم یا رفتن به تئاتر و سینما دیدن یا ندیدن آن فیلم را بقیه توصیه می کنیم.

 ⭕️با تهیه این محصول چه چیز های دریافت می کنید؟

      تمام فایل های تصویری 

       تمام فایل های صوتی 

◀️ افرادی که محصول را خریداری نمایند، فایل های به روز رسانی شده را به صورت رایگان دریافت می نمایند و نیازی به هزینه بیشتر نمی باشد.

حتما ببین! یا نبین مزخرفه! کمی فکر کنید شما چه کسانی رو معرفی میکنید؟ حتما باید از اون خدمات یک خیر و اتفاق مثبتی دیده باشید. در غیر اینصورت چرا باید به شخصی دیگر توصیه کنید. واقعیت تلخ اینه که مشتریان ما در صورت نارضایتی و هر خدمات دهی نامطلوبی می توانند کاری کنند که شما کسب و کارتان را تعطیل کنید.

بگو ببخشید:

خانم مسنی از فروشگاه بزرگی یک شیشه خیارشور می خرد. به همراه سبد خریدش به صندوق می رود، آن ها را حساب می کند و راهی منزل می شود. چند ساعت بعد مشغول آشپزی می شود و با اتمام آشپزی میز غذا را آماده می کند تا به همراه خانواده مشغول به خوردن شام شوند. ظرفی را برای خیارشورها از کابینت برمیدارد و درب پلمپ شده خیار شور را به سختی باز می کند.ناگهان متوجه می شود یک عدد خیار شور که گاز زده شده درست روی محصول وجود دارد.
اعضای خانواده هیچ کدام تا آن لحظه در خانه نبودند اطمینان داشت کار همسرش یا فرزندانش نیست. بلافاصله لباسش را می پوشد و راهی فروشگاه می شود. درخواست می کند مدیر را ملاقات کند و پرسنل علت این درخواست را جویا می شوند.

ایشان هم توضیح می دهد که یک خیارشور گاززده داخل ظرف بود. همه به حرف های ایشان می خندند و می گویند امکان ندارد!
تمام این مطالب را برای مدیر توضیح می دهد و مدیر هیچ رقمه صحبت هایش را قبول نمی کند. و می گوید حتما یکی از اعضای خانوادتون این کار را کرده است.

فردا صبح تیتر اول روزنامه این بود: خیارشور گاز زده!
از شانس بد آن فروشگاه و شرکت تولیدکننده خیارشور این خانم سردبیر یک روزنامه اقتصادی بود!

دقت به داخل کسب و کار

من همیشه معتقد بودم که باید هر لحظه در حال بازاریابی و پیدا کردن مشتری جدید باشم. اما امروز متوجه شدم 30 درصد زمانم را به بازاریابی باید اختصاص بدهم و مابقی زمان را اختصاص به داخل کسب و کار و پایگاهم بدهم. در هر کسب و کاری بایدهایی وجود دارد که با رعایت اونها مشتریان شما تمایل دارند با شما همکاری شان را ادامه دهند.
اگر من تبلیغات و بازاریابی کنم، مشتری وارد کسب و کار من شود و من توان پاسخگویی به سوالات و نیاز هایش نداشته باشم؛ تمام تلاش هایم نقش بر آب می شود.

حتما شما هم به آگهی های سایت هایی مانند شیپور و دیوار تماس گرفته اید. فرض کنید یخچال شما خراب است و مواد غذایی داخل آن رو به فاسد شدن می روند. شما برای تعمیر یخچال خود به یکی از این سایت ها مراجعه می کنید و با شماره ای تماس می گیرید. کسی که پشت خط است با شما به سردی صحبت می کند، وقتی متوجه می شود که از شما خیلی دور است می گوید اگر دوست داری خودت یخچال رو بیار اینجا! ما تعمیر کار برای اون سمت شهر نداریم! طبیعی است که شما با شماره ای دیگر تماس خواهید گرفت.

به همین راحتی مشتری که خودش حاضر بود پول پرداخت کند از دست رفت!
تنها به یک دلیل هرگز حاضر نبود آموزش ببیند چون یقین داشت که مشتری همیشه خودش می آید و بدون چون چرا کارت می کشد!
شاید بگویید دادن در این سایت ها نیمه رایگان است هر کسی در هر طبقه کاری آگهی می تواند بدهد.
اما این فقط برای این آگهی های رایگان و کسب و کارهای کم بضاعت نیست.
قطعا برای شما پیش آمده با شرکتی بسیار قدرتمند جهت تمدید خدمات یا خرید محصولی تماس گرفته اید. قرار بوده با شخص مورد نظر صحبت کنید و همکار او چنین جملاتی می گوید:

⭕️پشت میز نیستند!
⭕️10 دقیقه دیگه تماس بگیرید!
⭕️من اطلاعی ندارم کی می آیند!
⭕️بعدا تماس بگیرید!
⭕️من در جریان نیستم!
⭕️به بخش من مربوط نیست!
⭕️داخلی را اشتباه گرفتید!

⭕️و….

باز هم به همین راحتی مشتری از دست رفت!

آمار تکان دهنده:

اجازه بدهید چند آمار که تحقیقات جدید نشان داده و «کارن لی لاند» در کتاب Customer Service به آن اشاره کرده را با هم مرور کنیم:

1- ما حاضریم تا 10 درصد برای کالایی بیشتر بپردازیم و خدمات بهتری دریافت کنیم.
2- ما در مورد خدمات خوبی که گرفته ایم با 9 تا 12 نفر صحبت می کنیم.
3- وقتی خدمات بدی دریافت می کنیم به 20 نفر درباره آن می گوییم.

این یعنی تأثیر ارتباط با مشتری. حال تصمیم با شماست که بقیه متن را بخوانید یا نه!

• اگر بتوانید یک حسّ فوق العاده در مشتریان خود ایجاد کنید، حتی در شرایط بد اقتصادی هم می‌توانید از رقیب های خودتان جلو بزنید.
• عامل مشترک تمام کسب و کارها در رضایت مندی مشتری، ارتباط مناسب با مشتریان است.
• اگر به هر طریقی با مشتریان خود ارتباط دارید، بدون شک مهارت‌های مشتری مداری می‌تواند تغییری شگرف در کسب و کار شما ایجاد کند.

 من که مدرس هستم و فروش و مشتری مداری به کارم نمی آید!

داستان نقاشی های مادرم

تا وقتی بچه بودیم مادرم ما را از جلوی تلویزیون بلند می کرد و حدود 5 سال پیش نوبت من بود! احساس کردم مادرم عمرش را دارد جلوی تلویزیون نابود می کند. لطف همیشگی اش شامل همه ی ما بود. غذای گرم و خانه ی تمیز و مهر و محبت فراوان. اما تلویزیون چه تاثیری می توانست در او داشته باشد؟ او هم مثل خیلی انسان های دیگر وقت بسیاری را پای تلویزیون می گذاشت. دلم می سوخت چون او به زبان فرانسه و انگلیسی بسیار مسلط بود و چنین شخصی کارهای بزرگ تری باید انجام می داد.

او در سال های جوانی نقاشی می کرد و بعد ها به واسطه شغل معلمی و بعد هم آمدن بچه در زندگی نتوانست نقاشی بکشد. با این علم به گذشته او تمام تلاشم را کردم و به زور او را در کلاس طراحی در فرهنگ سرای نزدیک خانه خودمان ثبت نام کردم.

حسابی علاقمند شد و پس از سال ها دوباره شروع کرد به طراحی. انگار رویاهایش دوباره زنده شده بودند. هر هفته کلاس می رفت و کارهایش را با خود به خانه می آورد. آن ها را قایم می کرد تا ما نبینیم. وقتی از او سوال کردم که چرا این کار را می کند گفت آنقدری خوب نیست که کسی الان طراحی های من را ببیند.

من یواشکی سراغ کارهای او می رفتم و می دیدم که فوق العاده در حال رشد است. بعد از گذشت 2 سال به همراه استادشان نقاشی هایشان را تابلو کردند و نمایشگاهی از آثارشان برگزار شد. بسیار عالی و زیبا بود. خوشحال شدم از این همه تلاشی که برای رفتن او به کلاس کردم. بعد از مدتی به او گفتم حالا وقت این است که تابلوهایت را بفروشی مادر. از تعجب من را نگاه می کرد و گفت: هرگز! من؟! کی می خره اینها رو؟!

گفتم امتحان می کنیم. خیلی با او صحبت کردم تا قانعش کنم ولی می گفت: نه کسی آنها را نمی خرد. من مبتدی هستم!
چند وقت بعد از آن به او اصرار کردم که کارهای جدیدی که می کشی را بفروش. می گفت: چه خوب که تو فروشنده بودی و بازاریابی کردی.من هرگز بلد نیستم این ها رو بفروشم.من از جوانی معلم بودم و هرگز فروشی نداشته ام.

👇چطور می تونیم فروشنده ماهری باشیم؟ کسب اطلاعات بیشتر از کارگاه مشتری مداری و فروش روی عکس زیر کلیک کنید👇

هنر فروشی نیست!

شما هم شنیدید که بعضی هنرمندان می گویند هنری که فروشی باشد هنر نیست. با احترامی که برای آنها قائل هستم می خواهم بگم خیر!اتفاقا کار با ارزش را رو هوا می برند! اگر موزه لووری وجود دارد همه حاصل خرید ثروتمندان مختلف دنیا است و همین الان هم لوور کارهای هنری قدیمی با ارزش را با کمال میل می خرد. شاید نتوان رقم دقیقی روی آثار گذاشت ولی اگر روزی هنرمندی گفت هنرم فروشی نیست دقیقا یعنی من بلد نیستم بفروشم! من با کسی که فروشنده آثار هنری است نمی توانم رابطه خوبی جهت فروش آثارم ایجاد کنم. یا من توان متقاعد کسی رو ندارم!

خیلی از شما دوستان آقای فرهاد لقایی یکی از مدرسین مجموعه بیشتر از یک نفر را می شناسید. ایشون موزیسین، نوازنده و آهنگساز هستند. سبک ایشان بسیار خاص است و از نظر هر هنرمندی در این رشته، این نوع موزیک صرفا عشق است و بس و درآمد هنرمندان از کارهای غیر هنری است. آقای لقایی متفاوت عمل کرد. آقای لقایی در مجموعه بیشتر از یک نفر روی برد صدا و صدا سازی کسانی که به دنبال آموزش سخنرانی هستند کار می کنند. خیلی زمانی قدر آموزش های ایشان را می دانند که در سالن همایش برق قطع می شود و شما باید برای 800 نفر بدون میکروفون سخنرانی کنید! یا در یک کلاسی هستید که به خاطر نبود پنجره دوجداره صدای خیابان و اطراف کامل در محیط است و مجبورید چند درجه بالاتر از صدای معمولیتان به مدت 8 ساعت صحبت کنید! از همه مهمتر وقتی فایل صوتی ضبط می کنید اگر خوب تمرین های ایشان را انجام داده باشید مخاطبتان آموزش ها با صدای شما را به هر موزیکی ترجیح می دهد! آقای لقایی آگاه شد که چگونه می تواند از استعداد و هنرش و شناخت آوا های صوتی به درآمد برسد.

ما ذاتا فروشنده ایم

همه ی ما ذاتا فروشنده هستیم! توانایی فروش اکتسابی است. ما در طول مسیر زندگی ارتباط با انسان ها را یاد می گیریم. ما احترام به دیگران را می آموزیم.
این ما هستیم که وقتی کودک بودیم اولین فروشمان را شروع کردیم! ما پدر و مادرمان را متقاعد کردیم به ما رسیدگی کنند. برای ما چیز هایی که دوست داشتیم را بخرند.
موقع استخدام ما خودمان را فروختیم. زمان مان رو فروختیم. هنر، توانایی و زور و بازویمان را فروختیم.
همه ما فروشنده هستیم. وقتی با کسی در مدرسه دوست شدیم توجهمان را فروختیم! 30 نفر سر کلاس درس بودند اما شما بغل دستی یک نفر شدید و با او رفیق و صمیمی شدید.
معلم های محبوب مدرسه توجه 30 نفر را خریدند. اساتید دانشگاهی که کلاس هایشان همیشه زود تر از دیگر اساتید پر می شود، آن ها هم ارائه هایشان را می فروشند. (البته به غیر از آنهایی که کشکی نمره می دهند!)

شاید بگید کلاس های من بسیار اندک هستند و تعداد شرکت کنندگان هنوز کم است، حتی اگر برای یک نفر کلاس خصوصی می گذارید باز هم شما یک فروشنده هستید. علم خود، زمان خود و نحوه ارائه خود را می فروشید.
شما که مدرس هستید نیز برای جذب و ماندگاری مخاطبین در سایت و کلاس ها نیاز دارید تا مشتری مداری کنید، بفروشید و آنها را به مجموعه تان وفادار کنید.
هر کسب و کاری که داشته باشید نیازمند فروش و مشتری مداری هستید.

فروش آغاز یک رابطه است

دوستی دارم که در قدیم همیشه التماس دعا داشت تا در سمینارهای مختلف به عنوان عکاس او را معرفی کنم.
می گفتم باید بری جلو و خودت باهاشون صحبت کنی! باید نمونه کار داشته باشی. باید از یک جایی شروع کنی تا به تو اعتماد کنند. گفت: همه می گویند که رایگان بیا کار کن تا ببینیم بعدا چه می شود.

– من پرسیدم: تو رفتی؟

– نه هرگز! من رایگان کار نمی کنم!

خب وقتی اونها نمونه کاری از تو ندیدند چطوری به تو اعتماد کنند! یک بار رایگان بهترین کارت رو انجام میدی و بار دوم که دعوت کردند می گویی پول بریزید تا بیام!
یا دوست دیگری که طراح سایت بود و می گفت مشتریانم چندین ماه بعد از تحویل سایت دیگه نمی خواهند با من کار کنند! و همه کارشون رو میبرن جای دیگه!

گفتم خب چرا!؟ گفت: نمی دونم! می گن تو به ما رسیدگی نمی کنی، خدمات نمیدی. تلفن جواب نمیدی!
-واقعا تلفن جواب نمی دادی؟!
– نه! نمی شه که هی تماس بگیرند!
گفتم خب مشکل همین جاست! فروش آغاز یک رابطه است! تازه بعد از تحویل کار شروع میشه! تو حتما بابت پشتیبانی درخواست پول می کردی و اونا بعد از تحویل کار به تو مبلغی حاضر نبودند بپردازند. گفت دقیقا!
گفتم این دفعه که خواستی کاری رو قرارداد ببندی مبلغ را بالاتر میگی و حتما تعهد میکنی به پشتیبانی یک ساله! اگر هم که پاسخگو نباشی باید خودت به اونا جریمه بپردازی! حالا ببین کسی ترک ات میکنه یا نه!
فروش آغاز یک رابطه است.