شروع کار من در زمینه آموزش، با قانون جذب بود. من از قانون جذب، چیزهای زیادی یاد گرفتم، قانون جذب به من کمک کرد تا از احساس ناامیدی و نشدنهای اوایل کار، عبور کنم و برایم انگیزههایی برای رشد و پیشرفت ایجاد کرد. همانگونه که در ادامه مقاله به شما خواهم گفت که قانون جذب اگرچه هیچ پایه و اساس علمی ندارد، اما لزوماً همیشه هم چیز بدی نیست.
در ادامه کارم اما با بررسی، مطالعه و تحقیق دریافتم که چیزهای دقیقتری از قانون جذب وجود دارد. دریافتم که به پشتوانه علمی قوانین و نظریهها نگاه کنم، فهمیدم که هرچیز جذابی، لزوماً چیزی علمی نیست. و در ادامه فهمیدم که قانون جذب، یک نظریه علمی نیست و صرفاً بر اساس تجربیات و شهادتهای فردی برخی افراد صاحب نظر در این زمینه مثل راندا برن، استر هیکس و ناپولئون هیل شکل گرفته است.
اگر در یک جمله بخواهم از تجربهی خودم از قانون جذب صحبت کنم، میگویم:
«قانون جذب برای من، یک دروغ دوست داشتنی بود!»
در مقاله پیش رو که یکی از بخشهای “بیشتر از یک ذره بین” است، من (پیام بهرام پور) به همراه ساتیا بالنده و سعید عباسی، بعد از مقدمهای کوتاه تلاش کردهایم با استفاده از منابع گوناگون، قانون جذب را از زوایای مختلف بررسی کنیم و به سوالاتی که در ذهن شماست پاسخ بدهیم.
با ما همراه باشید…
مقدمه…
همهی ما دوست داریم به آرزوها و رویاهایمان برسیم. آن هم بدون کمترین زحمتی. چه کسی از غول چراغ جادو بدش میآید؟ چه کسی افسانهها و باورهای قدیمی در مورد چوب جادویی که هرچه بخواهید در آنِ واحد در اختیارتان میگذارد را دوست ندارد؟ چه کسی داستانهای یک شبه میلیونر شدن برخی افراد که ساختگی هم هستند برایش جذاب نیست؟
قانون جذب ادعا میکند که شما را با چنین غول چراغ جادویی آشنا میکند. آن هم نه یک غول چراغ جادویی که فقط سه آرزوی شما را برآورده کند. بلکه غول چراغ جادویی که همیشه میگوید فرمانبردارم ارباب! در کتاب “راز” چنین آمده است:
قانون جذب مانند غول علاءالدین، خواستههای ما را برآورده میسازد.
اگر به علاءالدین و چراغش فکر کنید، وقتی علاءالدین چراغ را بر میدارد و گرد و خاک روی آن را پاک میکند، ولی از آن بیرون میآید. غول همیشه یک حرف را میزند: “فرمانبردارم، ارباب”
حالا بیایید این استعاره را در زندگی شما بررسی کنیم. توجه داشته باشید که علاءالدین است که آرزوهایش را مطرح میسازد، بعد به عالم هستی با تمام عظمتش بر میخورید، که همان غول است. غول هم همیشه یک حرف را میزند: “فرمانبردارم، ارباب”
غول همان قانون جذب است. غول همیشه حاضر است و به آنچه شما فکر میکنید، میگویید، و انجام میدهید گوش میدهد. غول فرض را بر این میگذارد که هرچه فکر میکنید، خواسته شماست. که هر چه میگویید. خواسته شماست. که هرچه انجام میدهید، خواسته شماست. شما ارباب عالم هستی هستید و غول برای خدمت به شما حی و حاضر ایستاده است. هرگز فرمانهای شما را مورد سؤال قرار نمیدهد. همه را بسیج میکند تا شما به خواسته خود برسید.
جیمز ری
راز به شما همه چیز میدهد: خوشبختی، سلامتی و ثروت.
باب پراکتور
قانون جذب از کجا قدرت گرفت و رشد کرد؟
در سال 1877، خانم هلنا بلاواتسکی (Helena Blavatsky) فیلسوف مشهور اوکراینی، برای نخستین بار در کتاب خود به نام (Isis Unveiled) از عبارت قانون جذب (Law of attraction) استفاده کرد. پس از آن توجه عمومی به این عبارت بیشتر و بیشتر شد و کتابهای مشهوری در این زمینه به چاپ رسید. از جمله کتابهایی از ناپلئون هیل، جیمز آلن و دیگران.
اما قانون جذب به معنایی که امروزه به آن مشهور شده از سال 2006 و با چاپ کتاب بسیار معروف راز (The Secret) از خانم راندا برن (Rhonda Byrne) سر برآورد و به زودی در سرتاسر دنیا از آن صحبت و به آن استناد میشد. مستند این کتاب هم با همین نام راز در سال 2009 تولید و به صورت گسترده منتشر شد.
این کتاب از رازی صحبت میکرد که تمام افراد موفق، ثروتمند و با نفوذ تاریخ از آن اطلاع داشته و برای رسیدن به خواستههایشان از آن استفاده میکردهاند. گویی رازی که صدها سال در اختیار گروهی خاص بوده و اکنون توسط خانم راندا برن و کتابش، برملا شده است.
قانون جذب چه میگوید؟
قانون جذب (law of the attraction) به زبان ساده میگوید:
به هر آن چیزی که فکر کنید، چه خوب و چه بد، آن را جذب خواهید کرد. زندگی انسان از دو چیز تشکیل شده است: چیزهای منفی و چیزهای مثبت. و بر اساس این تعریف قانون جذب که به هر چیزی که فکر کنید آن را جذب میکنید، اگر به چیزهای منفی فکر کنید در حال جذب موارد منفی در زندگی خود هستید و اگر به چیزهای مثبت و خوب در زندگیتان توجه کنید آن را وارد زندگیتان خواهید کرد.
کتاب راز این قانون را اینطور توضیح میدهد:
قانون جذب میگوید مشابهها یکدیگر را جذب میکنند.
به هر چیزی فکر کنید، آن را به سوی خود جذب خواهید کرد و افکار شما به واقعیت تبدیل خواهد شد. افکار شما به صورت فرکانسهایی در تمام جهان ساطع شده و کائنات، آنچه در مورد آن فکر میکنید را در اختیارتان قرار خواهد داد.
به بیان سادهتر، افکار ما نه تنها حال و آیندهی ما را شکل داده است، بلکه ما قادریم با افکارمان در جهان و کیهان تغییراتی به نفع یا ضرر خود ایجاد کنیم! آن هم نه بخشی از جهان، بلکه همه کائنات دست به دست هم میدهند تا شما به خواستهی خود برسید. به کتاب راز نگاهی کنیم:
درست در لحظهای که میطلبید و باور میکنید و میدانید که پیشاپیش در اختیار شما قرار گرفته است، تمام عالم هستی جابهجا میشود تا آن را به منصهی ظهور برساند.
کائنات ترتیبی میدهد تا آنچه میخواهید، نصیبتان شود.
جو ویتالی
طبق قانون جذب، برآورده شدن خواستههایمان چه شرایطی دارد؟
مطابق قانون جذب، برای رسیدن شما به خواستهتان به زمان خاصی نیاز نیست:
برای کائنات زمان و اندازه وجود خارجی ندارد. یک دلار با یک میلیون دلار تفاوت ندارد.
اهمیتی ندارد که خواستهتان کوچک باشد یا بزرگ، کائنات آن را به شما خواهد داد. همچنین این قانون شامل همه چیز میشود.
در کتاب راز میخوانیم:
اندازه برای کائنات مفهومی ندارد. دریافت کردن چیزی بزرگ با دریافت کردن چیزی بسیار کوچک تفاوتی ندارد.
چیزی نیست که مشمول قانون جذب نشود.
این قانون از مبدأ زمان شروع شده است. همیشه اینطور بوده و همیشه اینطور باقی خواهد ماند.
قانونی است که نظم کامل عالم هستی، هر لحظهای از زندگی شما، و آنچه را در زندگی تجربه میکنید رقم میزند. مهم نیست که کی یا کجا هستید. قانون جذب تمام تجربیات زندگی شما را شکل میدهد.
قانون جذب همیشه در کار است، چه آن را باور کنید و بفهمید و چه نه.
باب پراکتور
قانون جذب را در همه جا میتوانید ببینید. شما همه چیز را به سوی خود جذب میکنید. اشخاصی، مشاغل، موقعیتها، سلامتی، ثروت، بدهکاری، شادی، اتومبیلی که با آن رانندگی میکنید و جامعهای که در آن به سر میبرید. مانند آهنربا همه اینها را به سمت خود جذب میکنید. به هر چه فکر کنید، آن را ایجاد میکنید. همهی زندگی شما ناشی از اندیشهای است که در سر میپرورانید.
لیزا نیکولز
ماجرای نقل قول بزرگان در کتاب راز
ساختار کتاب راز بر اساس نقل قول طراحی شده است. در این کتاب مباحث به کمک نقل قولها مطرح میشوند. هیچ استدلال یا شواهدی برای صحبتها ارائه نمیشود و نویسنده صرفاً از این و آن نقل قول میآورد. بخشی از این نقل قولها از مربیان قانون جذب است. بخش دیگر، از زبان انسانهای مهم و تأثیرگذار تاریخی نقل میشوند. این کتاب ادعا میکند که این افراد از راز یا همان قانون جذب مطلع بودهاند.
کتاب راز مینویسد:
شاعرانی مانند ویلیام شکسپیر، رابرت براونینگ، و ویلیام بلیک در اشعار خود به این موضوع اشاره کردهاند. موسیقیدانهایی از قبیل لودویگ بتهوون آن را در موسیقی خود به نمایش گذاشتهاند. نقاشانی چون لئوناردو داوینچی آن را در نقاشیهایشان به تصویر کشیدهاند. متفکران بزرگی چون سقراط، افلاطون، رالف والدو امرسون، فیثاغورث، سر فرانسیس بیکن، سر اسحاق نیوتن، یوهان وولفگانگ فونگوته و ویکتور هوگو در نوشتهها و تعالیم خود به آن اشاره کردهاند. نام آنان جاودانه باقی است و میراث وجودیشان قرنهاست که دوام آورده است.
کتاب راز برای اکثر این موارد، هیچ سند یا حتی نقل قولی نمیآورد. در جایی از کتاب، نویسنده از وینستون چرچیل این نقل قول را میآورد:
شمایید که با حرکت خود دنیایتان را خلق میکنید.
وینستون چرچیل
آیا چرچیل چنین باور و سخنی داشته؟ خیر. نه تنها چنین باوری نداشته بلکه کاملاً با آن مخالف بوده است. نویسندهی کتاب راز با وقاحت تمام، یک جمله از یک متن طولانی چرچیل را تقطیع کرده است. در واقع چرچیل این جمله را از اطرافیانش نقل کرده و سپس آن را مورد نقد قرار میدهد. چرچیل این باور را «ادعای مضحک» و «کاملاً بیهوده» میداند و به خوانندگان جوان هشدار میدهد که این افکار را صرفاً سرگرمی بدانند. سپس علیه این ادعا استدلالهایی میآورد. این سخنان چرچیل را در پانوشتهای این مقاله میتوانید به صورت کامل بخوانید [1].
فارغ از اینکه استدلال و حرفهای چرچیل صحیح است یا غلط، چیزی که مشخص است این است که ایشان عمیقاً با چنین ادعایی مخالف است.
واضح است که کتاب راز، آنچه که چرچیل تحت “مضحک” خطابش کرده را بهعنوان باور چرچیل به مخاطب خود قالب میکند! میبینیم که چرچیل به خود زحمت داده و علیه این ادعا برای خودش استدلالی جمع و جور کرده. پس چرچیل صرفاً این جمله را نقل به مضمون نکرده، مسئله صرفاً این نیست که خودش این حرف نزده، این است که حتی با آن آشکارا مخالف است، آن را مسخره کرده و «مضحک» خطاب کرده و سپس اقدام به استدلالورزی علیه آن میکند!
میبینیم که چگونه این کتاب، گنجشک را به رنگ قناری در آورده و مخاطب خود را فریب میدهد.
آیا دروغها و جعلیات این کتاب محدود به همین نقل قول است؟ خیر. برای نمونه به سراغ یکی دیگر از بزرگان تاریخ برویم که کتاب راز از او نقل قولی دربارهی “راز” میآورد:
راز پاسخی است برای آنچه بوده، آنچه هست، و آنچه خواهد بود.
رالف والدو امرسون
با توجه به تجربهی چرچیل، تصمیم گرفتم تا زمینهی بحث و اصل سخن را پیدا کنم. با جستجو در گوگل، به مطلبی رسیدم که مدعی بود این نقل قول جعلی است و در آثار رالف والدو امرسون اصلاً وجود ندارد. تصمیم گرفتم خودم تمام آثار ایشان را تهیه و نگاه کنم. با بررسی مجموعه آثار رالف والدو امرسون، مشخص شد که این نقل قول دروغین و جعلی است. این دو نمونه را آوردیم تا صداقت نویسنده در انتقال مطالب را به شما نشان بدهیم. برای دیگر نقل قولها نیز صحبتهای بسیاری میتوان کرد، چرا که حاوی تحریفها و سوءاستفادههای فراوانند. اما فعلاً این بحث را طولانیتر نمیکنیم و به سراغ دیگر مسائل میرویم.
آیا قانون جذب علمی است؟
طرفداران و مروجان قانون جذب معتقدند هر چیزی که وارد زندگیتان میشود به صورت تصادفی و اتفاقی نبوده است و خودتان آن را جذب کردهاید. آنها این قانون را مانند قوانین ثابت دیگر مثل جاذبه و پایستگی انرژی میدانند.
آیا قانون جذب آنگونه که مربیان آن ادعا میکنند، بر اساس دانستهها و یافتههای علمی معتبر است و میشود آن را در کنار قوانین طبیعی دیگر از جمله قانون جاذبه و قانون پایستگی انرژی قرار داد؟
قانون جذب، از بخشهای مختلفی تشکیل شده است. در این قانون مواردی را میتوانید پیدا کنید که شبه علم هستند. مواردی را میتوانید پیدا کنید که کاملا غیرعلمی هستند. همچنین برخی از وجوه این قانون همچون مثبت اندیشی و فکر کردن به چیزهای خوب، میتواند تا حدی، کارکردهای خوبی داشته باشد؛ البته در کنار عوارض و پیامدهای منفی.
بنابراین هدفمان در این مقاله، کوبیدن قانون جذب و رد کردن آن به صورت کامل نیست. صرفاً بررسی این قانون از جنبههای مختلف است.
با این حال، هیچ مدرک علمی برای حمایت از محور اصلی ادعاهای قانون جذب وجود ندارد. در جامعهی علمی به طور گستردهای آن را شبه علم میدانند.
چرا قانون جذب علمی نیست و در دستهی شبه علم قرار میگیرد؟
طرفداران قانون جذب بر این باورند که قانون جذب همیشه در حال اجراست و شرایط و تجربیاتی را برای هر فرد به ارمغان میآورد که خود آن فرد غالباً به آن فکر میکند یا آرزو و انتظارش را دارد.
تأثیر مثبت قانون جذب در دستیابی به اهداف دارای شواهد علمی نیست. قانون جذب فقط به روایات و گزارشهای فردی متکی است. این حقیقت ثابت نمیکند که پس قانون جذب وجود ندارد، اما آیا بهنظرتان وقتگذاشتن و صرف پول و انرژی برای چیزی که میتواند بیاثر و حتی زیانآور باشد ارزشی دارد؟ دیگران بیشتر از اینکه شکستهایشان را به گوشمان برسانند موفقیتهایشان را جار میزنند.
وقتی دو چیز نامربوط همزمان برایمان اتفاق میافتند، با اینکه میدانیم خیلی اوقات چنین تصادفی رخ نمیدهد، باز سعی میکنیم که بین آن دو چیز نامربوط ارتباطی خاص پیدا کنیم. مثلاً چند بار شده که به شخصی خاص فکر کرده باشید و آن شخص به شما زنگ بزند؟ از بین صدها نفری که در طول روز به آنها فکر میکنیم، شاید فقط یک دهم درصدشان به ما زنگ بزنند! اما اگر همین درصد را نسبت به کسانی که به شما زنگ زدهاند و تصادفاً در فکرشان هم بودهاید، بسنجید قضیه فرق میکند: من به فلانی فکر کردم و او هم زنگ زد و این یعنی 100 درصد، غافل از اینکه خیلی از کسانی هم که به آنها فکر کرده بودید هیچ زنگی به شما نزدند! قانون جذب منجر به آپوفنی میشود – این باور نادرست که در پس دادههای تصادفی معنایی وجود دارد.
در بسیاری از وبسایتها و منابع قانون جذب ادعا میشود که شانس دستیابی به اهدافی که به آنها فکر میکنید بالای 90 درصد است؛ اما اگر از کارشناسانی که با تمرینکنندگان قانون جذب سروکار دارند بپرسید، به شما خواهند گفت که میزان شکست بسیار بالاست. جان آساراف، از کارشناسان قانون جذب، میزان موفقیت در قانون جذب را فقط حدود 0.1 درصد برآورد کرده است و این رقم منطقیتر بهنظر میرسد.
آیا توسل به تجربههای شخصی، شواهد علمی است؟
شاید شما هم خودتان از دسته باورمندان به قانون جذب و مسائلی شبه علمی مشابه آن باشید. شاید حتی با به کار بستن چنین قوانینی، نتایجی عالی در زندگیتان مشاهده کردهاید؛ اما در این مقاله به شما میگوییم که حتی همین موفقیتهایی که به پای کارکرد قانون جذب میگذارید هم به دلایل متعدد، نمیتواند عامل موفقیت شما بوده باشد.
در کتاب راز، به عنوان یک مثال از کارکردهای موفقیتآمیز قانون جذب، فردی تعریف میکند که زمانی که نیازمند جای پارک است، با فکر کردن به جای پارک به سرعت برای او جای پارک پیدا میشود:
اشخاص اغلب تعجب میکنند که من چگونه به راحتی جای پارک برای اتومبیلم پیدا میکنم. از زمانی که با راز آشنا شدم این کار را کردهام. دقیقاً در جایی که میخواهم، مکانی را برای پارک اتومبیلم در ذهن تصویر میکنم. در ۹۵ درصد مواقع در همانجا مکانی خالی برای پارک کردن اتومبیلم وجود دارد در ۵ درصد مواقع هم کافی است یک دقیقه صبر کنم تا جا پیدا شود. همیشه این کار را میکنم.
دیوید شیرمر
در ابتدا یادآور میشویم که تجربهی شخصی نمیتواند ملاکی برای اثبات یک قانون جهانشمول باشد. تصور کنید من قانونی به نام قانون پرتاب سکهی خوشبختی بسازم و به انسانها بگویم اگر در ابتدای صبح سکه بیاندازند. آن روز برایشان روز خوبی خواهد بود. فرض کنیم در یک جامعهی نرمال، به طور تصادفی نیمی از افراد روز خوبی را داشته باشند و نیم دیگر روزی بد را سپری کرده باشند. اگر به همه یا بخشی از جامعه بگوییم که قانون سکه انداختن را یک بار امتحان کنید تا پی به درستی آن ببرید، آن روز مردم سکه خواهند انداخت و برای نیمی از افراد روز خوبی که رقم بخورد آن را به سکه انداختنشان ربط خواهند داد. همین تجربهی عادی، تأییدی بر این قانون خواهد شد! با توسل به تجربهی شخصی محدود، هر چیز ساختگی و ناکارآمدی (حداقل برای عدهای از افراد) میتواند درست و کارآمد جلوه کند. روش علمی ساخته شده تا ما با بررسی موشکافانه، از این سوگیریها اجتناب کنیم.
در مثال جای پارک که در مستند راز مطرح شد سوالات بیشتری میتوان مطرح کرد. برای مثال چگونه افکار یک شخص وقتی در حال عبور از خیابان است، موقعیت ماشینهای موجود را تغییر میدهد تا برای این شخص جای پارکی پیدا شود؟ تصور کنید به خیابانی وارد میشوید که جای پارکی در آن نیست. شما به جای پارک فکر میکنید و به سرعت چندین ماشین از صحنهی روزگار محو میشوند تا غول چراغ جادوی کائنات به شما بگوید سپاسگزارم سرورم (صحنهای که در مستند راز دیدیم) و شما جای پارک را پیدا کنید؟ آیا خیابانها کش خواهند آمد تا شما بخواهید در فضای تازهی ایجاد شده پارک کنید؟ یا ناگهان کائنات یکی از اشخاصی را که در آنجا پارک کرده (و قصد ترک کردن آن را ندارد) را تبدیل به رباتی بیاختیار میکند و او ناگهان تصمیم میگیرد که ماشینش را بیرون بیاورد تا شما جای آن را پر کنید؟ اگر در منطقهای صد جای پارک خالی وجود داشته باشد اما هزار نفر وارد آن شوند و همگی با رعایت تمام اصول قانون جذبی، به جای پارک فکر کنند، آیا همهی آنها به جای پارک در آنجا خواهند رسید؟ یا همانطور که شرایط مادی اقتضا میکند فقط صدتای آنها جای پارک خواهند یافت؟
قانون جذب پیشبینیهای بدون تاریخ انقضا دارد
یکی از تکنیکهای قانون جذب، پیشبینی بدون تاریخ انقضاست. تکنیکی که در پیشگویی و طالعبینی نیز استفاده میشود. در این تکنیک فرد به این باور میرسد که فلان اتفاق برای او خواهد افتاد. اما نمیداند و مشخص نیست تا چه زمانی این اتفاق روی میدهد. بنابراین نمیتواند بگوید که باورش اشتباه است. زیرا ممکن است صرفاً زمان وقوع آن اتفاق نرسیده باشد. هر زمان هم که بر حسب اتفاق یا تلاش شخصی خودش به آن نتیجه برسد، علت آن را همان مرجع باور خودش خواهد دانست. فرض کنید فردی به من اعتماد دارد و من به او میگویم که اگر صد سکه را پرتاب کنی، کائنات صد میلیون تومان پول به تو خواهد رساند. اگر این فرد حرف مرا باور کند و ماهها بعد که بر اساس شانس و یا تلاش خودش این پول به او برسد، آن را شاهدی برای صحت حرف من حساب خواهد کرد. اگر هم نرسد همچنان صبر خواهد کرد و حرف مرا نادرست نخواهد دانست. او خود را با صحبتهایی مانند اینکه هنوز زمانش نرسیده توجیه خواهد کرد.
به طور مشخص دربارهی قانون جذب، ساختار به شکلی است که به هیچ عنوان انتظار ایجاد شده را نمیتوان به زیر سوال برد یا حتی به اینکه نتیجهی مد نظر هنوز رقم نخورده فکر کرد. چرا؟ مطابق قانون جذب، شما اگر به نداشتن آن چیزی فکر کنید، فقدان آن را بیشتر جذب خواهید کرد. برای مثال اگر فقیر هستید، میبایست به ثروت فکر کنید تا آن را جذب کنید. اگر به فقر و اینکه پول ندارید فکر کنید، فقر بیشتری را جذب خواهید کرد. فرض کنید شما به صد سکهی طلا فکر کنید و مشخص نباشد که تا چه زمانی این صد سکه خواهد رسید. اگر ماهها و سالها هم بگذرد و این صد سکه نرسد، شما نباید به اینکه تاکنون نرسیده حتی فکر کنید، چرا که فکر کردن به نرسیدن سکهها باعث جذب بیشتر نرسیدن آن میشود. آن وقت اگر از یک مدافع قانون جذب بپرسید که ما چرا به آن فکر کردیم و پس از سالها نرسید، به شما خواهد گفت که چون شما به نرسیدنش هم فکر کردید، پس نرسید.
در کتاب راز چنین میخوانیم:
چه مدت طول میکشد؟
سوال دیگری که اشخاص میکنند این است: «چه مدت طول میکشد که صاحب اتومبیل با خانه مورد نظرم بشوم و یا رابطهای را که می خواهم ایجاد کنم؟» من مدرک و قانونی ندارم که بگوید این کار سی دقیقه طول میکشد یا سه روز یا سی روز بیشتر بستگی به این دارد که شما تا چه اندازه با عالم هستی همخوان هستید.
جو ویتالی
عالم هستی بدون کمترین تلاش همه کارها را انجام میدهد چمنها برای اینکه رشد کنند به تلاشی احتیاج ندارند. این طرح عظیم کائنات است. همه چیز بستگی به این دارد که در ذهن شما چه میگذرد، ما وقتی کاری بزرگ است برایش زمان زیاد و وقتی کاری کوچک است برایش زمانی کوتاه در نظر میگیریم. اینها قوانین ما هستند. اما برای کائنات قانون مفهوم ندارد. شما احساس کنید که همین حالا میخواهید تا کائنات به شما واکنش نشان دهد و به خواستهتان عمل کند.
باب دویل
کائنات به زمان نیاز ندارد که آنچه را میخواهید ایجاد کنند. هر تأخیری که تجربه میکنید، ناشی از تأخیر خود شما برای رسیدن به باور کردن. دانستن، و احساس کردن آن است که خواستهتان پیشاپیش تأمین شده است، شمایید که باید در طول موج رسیدن به خواستهتان قرار بگیرید. وقتی در این طول موج قرار میگیرید، آنچه میخواهید ظاهر میشود.
اشخاص میگویند: «پر از اشتیاقم. این برنامه را دیدم و میخواهم زندگیام را تغییر بدهم.» با این حال نتیجهای حاصل نمیشود. اشخاص در اعماق وجود خود میخواهند که این اتفاق بیفتد، اما به نتایج سطحی نگاه میکنند و میگویند: «این حرفها کاری صورت نمیدهد.» و میدانید چه میشود؟ عالم هستی میگوید: «فرمانبردارم، ارباب!» و اینگونه تحولی صورت نمیگیرد.
جیمز ری
وقتی اجازه میدهید تردید و دودلی به ذهنتان رخنه کند، قانون جذب بلافاصله روی تردید سرمایهگذاری میکند و نتیجهای به دست نمیآید. به جای آن بگویید: «میدانم که دریافت میکنم» و این را احساس کنید.
اغلب اوقات وقتی آنچه را طلب کردهایم نمیبینیم، ناراحت میشویم. نومید میشویم و در این زمان تردید به ما روی میآورد. تردید و دودلی اسباب نومیدی میشود. این تردید را کنار بگذارید. این احساس را شناسایی کنید و آن را با احساس باور و ایمان عوض نمایید. میدانم که در راه رسیدن به من است.
لیزا نیکولز
انتظار، نیروی جذب قدرتمندی است. هرآنچه میخواهید، انتظار دریافتش را بکشید. هرآنچه نمیخواهید، انتظارش را نکشید.
تصور کنید آنچه میخواهید، به شما داده شده است. بدانید که در وقت نیاز از آن برخوردار خواهید بود. و بعد صبر کنید تا خواستهتان از راه برسد. نگران آن نباشید. به نداشتن آن فکر نکنید. آن را متعلق به خود بدانید. بدانید که از آن شماست. انگار که هم اکنون در تملک شماست.
رابرت کولیر
چگونه میتوانید به باور برسید؟ باور کردن را شروع کنید. مانند یک کودک باور کنید. طوری رفتار کنید که گویی پیشاپیش آنچه را میخواهید به دست آوردهاید.
حالا به این نتیجه میرسید که تنعم برای شما وجود دارد. کار شما این نیست که بدانید این پول چگونه به شما میرسد. کار شما این است که بخواهید پولدار شوید، باور کنید که پولدار میشوید، و در لحظه از آن خشنود باشید. جزئیات کار را و اینکه چگونه پولدار میشوید، به عالم هستی بسپارید. از تصور خود استفاده کنید. وانمود کنید که به خواستههای خود رسیده اید و پولی را که میخواهید به دست آوردهاید.
تازه صرف باور کردن نیز کافی نیست! بلکه باید احساس نیز تنظیم باشد! در کتاب راز میخوانیم:
عالم هستی، بسیار احساسی است. اگر به فراست چیزی را باور داشته باشید اما به آن بی احساس باشید، از قدرت کافی برای تجلی بخشیدن به آنچه میخواهید برخوردار نخواهید بود. باید بتوانید آن را احساس کنید.
مایکل برنارد بکویت
میبینیم که ما در قانون جذب، انتظاراتی از آینده داریم که هیچ تاریخ انقضایی ندارد و حتی نمیتوانیم به اینکه تاکنون رخ نداده هم فکر کنیم. اصلاً آیا میتوان عامدانه به چیزی فکر نکرد؟ از شما میخواهم که به مدت یک دقیقه خواندن این متن را کنار بگذارید و به “کلاغ” فکر نکنید. به طوری که هیچ اسم، تصویر و یا هیچ چیز مرتبطی از کلاغ به ذهنتان نرسد…
آیا توانستید؟
این حقه نیز توسط رمّالها استفاده میشد. آنها به شما میگفتند که درخواستهای شما را با استفاده از ورد و جادو برآورده خواهند کرد. اما جنها اگر متوجه شوند، مانع این ورد و جادو میشوند. میگفتند که اگر در این مدت به جنها فکر کنید، جنها متوجه خواهند شد و جلوی کار را خواهند گرفت. سپس از شخص میخواستند که اصلاً به جن فکر نکند. چون شخص نمیتوانست این کار را انجام دهد، نمیتوانست مدعی کلاهبردار بودن او شود و دردسری برای رمّال پیش نمیآمد.
یک پاسخ احتمالی به این اعتراض این است که بگویند قانون جذب نمیگوید که اصلاً حتی یک بار هم چنین فکری نکن، بلکه میگویند فکر رسیدن سکهها باید به فکر نرسیدن آنها غالب باشد و چیرگی داشته باشد تا رسیدن را جذب کنی. این پاسخ تفاوتی ایجاد نمیکند. حتی اگر فرض میتوان تفکر غالب خود را تنظیم کرد، باز هم اشکالی به صحبت ما وارد نمیشود. شخص با انتظاری بدون تاریخ انقضا روبروست که باید آن را همینطور تا همیشه ادامه دهد. اگر به مرور زمان فکر اینکه “پس چرا نرسید” بر او غلبه کند، دیگر نمیتواند اعتراض کند چرا که مقصر نرسیدن خودش خواهد بود. چنین فردی هر شک و فکری دربارهی نرسیدن سکهها را باید به سرعت سرکوب کند. به همین خاطر پی نخواهد برد که به دنبال نخود سیاه فرستاده شده است.
مسئلهی دیگر این است که ما در بررسی تجارب شخصیمان اگر صرفاً به حافظهمان رجوع کنیم و دادهها را در لحظه روی کاغذ ثبت نکنیم، در قضاوت خودمان از عملکرد قانون جذب دچار سوگیریهای شناختی میشویم. یکی از این سوگیریهای شناختی، سوگیری بازمانده است. در این سوگیری، ما صرفاً مواردی از نتایج را به یاد میآوریم یا به آنها توجه میکنیم که موفقیت آمیز بودهاند. فرض کنید که به تیراندازی صد تیر شلیک کند و فقط سی تای آن به سیبل بخورد. در نگاه کسی که نتیجهی هر صد تیر نگاه میکند، او تیرانداز خوبی نیست. اما اگر فقط به همان تیرهایی توجه کنیم که به سیبل خورده و موارد شکست توجهمان را جلب نکند، احتمالاً او را تیرانداز خوبی خواهیم دید.
بدفهمی قانون جذب از فیزیک پایه!
قانون جذب در فهم اساس و بنیان فیزیک نیز به خطا رفته است.
در کتاب راز میخوانیم:
سادهترین راه برای پرداختن به موضوع جذب، این است که خودم را مغناطیس در نظر بگیرم. میدانم که مغناطیسی دیگر آن را جذب میکند.
جان آساراف
اندیشه یا نگرش ذهنی غالب مانند مغناطیس است. و قانون این است که مشابهها یکدیگر را جذب میکنند. در نتیجه نگرش ذهنی بدون استثنا موقعیتی را جذب میکند که با طبیعت آن همخوانی داشته باشد.
چارلز هانل
بر طبق قانون جذب، انرژیهای مشابه همدیگر را جذب میکنند. اما چنین حرفی در فیزیک کاملاً برعکس است. در فیزیک بارهای مشابه همدیگر را دفع میکنند و نه جذب. دو بار مشابه (برای مثال دو بار مثبت یا دو بار منفی) یک آهنربا را کنار هم بگذارید و خواهید دید که یکدیگر را دفع خواهند کرد. این دو بار مخالف هستند که یکدیگر را جذب میکنند. اگر بخواهیم بر طبق قوانین فیزیک پیش برویم، باید قانون جذب را رها کرده و به دنبال قانون دفع باشیم! قانونی که بگوید اگر سلامتی میخواهید دائماً باید به فکر بیماری باشید تا آن را جذب کنید. اگر به سلامتی فکر کنید همواره آن را دفع خواهید کرد. اگر ثروت میخواهید باید به فقر فکر کنید تا آن را جذب کنید. وای بر کسی که خواهان بهبود وضعیت مالی خود باشد و در ذهنش تصویر سکه و اسکناس نقش ببندد، به سرعت همهی پولها را دفع خواهد کرد! البته در واقعیت اینطور نیست چرا که اسامی مثبت و منفی در مورد انرژیهای فیزیکی را نمیتوان با اتفاقاتی که ما در زندگیمان مثبت یا منفی میدانیم مرتبط دانست و این فقط یک شباهت اسمی است.
چرا باید علم و شبه علم را بشناسیم؟
قانون جذب در دسته شبه علم قرار میگیرد؛ بنابراین اگر میخواهید علم و شبه علم را به خوبی تشخیص دهید، فاکتورها و ویژگیهای هرکدام را به دقت بشناسید و تفاوتهای بین علم، شبه علم، غیرعلم و ضد علم را بدانید، یک محصول رایگان برایتان آماده کردهایم. شاید اصلاً با دیدن این دوره رایگان 4 ساعته، حتی نیازی به خواندن این مقاله هم نداشته باشید.
پس روی لینک زیر کلیک کنید و به صورت کاملاًرایگان به این دوره بسیار ارزشمند دسترسی داشته باشید:
قانون جذب چه ضررهایی دارد؟
در زمانی که احساس میکنید همه چیز در حال فروپاشی است، به راحتی جذابیت این تصور را حس میکنید که میتوانید با افکارتان سرنوشت خود را کنترل کنید. قانون جذب ممکن است در کوتاه مدت باعث شود ما احساس قدرت کنیم و در برخی موارد انگیزه مثبتی را کسب کنیم، اما تمرکز فقط بر موارد مثبت و انتظار اینکه کائنات همیشه برای ما همه چیز را فراهم کند، میتواند اثرات منفی بر سلامت و رفاه روانی داشته باشد.
موضوعات شبه علمی مثل قانون جذب علاوه بر اینکه موجب سردرگمی افراد میشود، بعضاً سواستفاده افراد ناآگاه یا سودجو را در پی دارد. کما اینکه تاکنون افراد زیادی در پوشش استفاده از قانون جذب، سر خیلی از مردم کلاه گذاشته یا اگر هم قصد سودجویی نداشتهاند، با ناآگاهی و عدم شناخت دقیق قانون جذب و مسائلی از این قبیل، باعث ناآگاهی مخاطبینشان شدهاند.
قانون جذب نه تنها درست نیست، بلکه با سادهسازی بیش از حد مسائل پیچیده، باعث تنبلی فکری در میان مردم میشود. برای مثال فهم علل و ریشههای نابرابری اقتصادی بحث پیچیدهای است که به سالها مطالعه و پژوهش نیاز دارد. کتاب راز به سادگی در چند جمله این مبحث را “توضیح” میدهد. دیگر نیازی نیست برای فهم مسائل پیچیدهی اقتصادی، جامعه شناسی، اقتصاد و دروس مربوط به اقتصاد سیاسی را بخوانید. کتاب راز پاسخ را در دستان شما قرار میدهد! همچنین وعده میدهد که شما را نیز ثروتمند میکند:
به نظر شما چگونه است که یک درصد جمعیت، ۹۶ درصد کل درآمدی را که تولید میشود نصیب خود میکند؟ فکر میکنید این تصادفی است؟ نه، اینگونه طراحی شده است، آنها به موضوعی پی بردهاند. آنها راز را درک میکنند، و حالا این راز با شما در میان گذاشته میشود.
باب پراکتور
تصور کنید همه چیز را مطابق با قانون جذب به تصورات و ارتعاشات (!) و افکار خود محدود کنیم و به دنبال آزمایش و مطالعه و کاوش و جستجو نرویم. در دایره امن خود گیر میکنیم و نمیتوانیم به پدیدههای موجود در جهان و یافتههای قبلی دانشمندان شک کنیم و هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود.
قانون جذب میتواند باعث بدبینی مردم به علم شود. یک دسته از افرادی که فریب قانون جذب را میخورند، افرادی مستأصل هستند که در زندگی به بن بستهایی رسیدهاند. چنین افرادی که از همه جا ناامید شدهاند، به قانون جذب پناه میبرند. سپس وقتی آموزههای این قانون برایشان کار نکرد، با توجه به اینکه شناخت چندانی هم از تفاوتهای علم و شبه علم ندارند و قانون جذب را علم میپندارند، علاوه بر اینکه نسبت به علم بدبین میشوند، ناامیدی و استیصالشان دو سه برابر میشوذ و بیشتر در بن بستها و باتلاقهایشان فرو میروند.
ما از شما میخواهیم که این مطلب را انتها خوانده و به دقت بررسی کنید که آیا میخواهید زمان، پول و انرژی را بر روی چنین چیزی سرمایهگذاری کنید؟
سوالاتی از طرفداران قانون جذب!
شاید پرسیدن سؤالات زیر از طرفداران سرسخت قانون جذب جالب باشد:
◼️ اگر قانون جذب واقعاً وجود دارد، چرا در بوتهی آزمایش و نقد کار نمیکند؟
◼️ چرا پژوهشگران مطرح دنیا و دانشگاههای بزرگ جهان، هیچ نظریهی تأیید شدهای در مورد آن ندارند؟
◼️ اگر قانون جذب واقعاً کار میکند، پس چرا با اینکه مردم از مرگ در سفر هواپیمایی بیشتر میترسند تا سفر قطاری، آمار تلفات قطارها چندین برابر تلفات هوایی است؟
◼️ آیا هراتفاق و هر رویدادی را میتوان به قانون جذب مرتبط دانست؟ پس اگر اینطور است، آیا بدبختی و خوشبختی تمام مردم کشورهای دنیا را میتوان صرفاً به طرز تفکر تک تک مردم آن کشورها محدود کرد؟
◼️ اصلاً اگر بنای این جهان به این شکل باشد که هرکسی هرچه جذب کند به آن میرسد (چه مثبت و چه منفی) آیا موفقیت تمام مردم دنیا امکان پذیر است؟
◼️ آیا میتوانیم بگوییم تمام مردمی که در فقر، فلاکت، جنگ، قحطی، بدبختی و اسارت زندگی میکنند، خودشان با جذب این اتفاقات عامل آن شدهاند؟
قانون جذب از علم، اعتبار قرض میگیرد!
از آنجایی که شبه علم، پایه و اساس علمی ندارد و بنابراین اعتبارش زیر سؤال میرود، ناچار است برای خود اعتبار بخرد یا قرض کند!
قانون جذب هم از این قاعده مستثنی نیست. باید به این نکته بسیار مهم توجه کنید که اغلب قریب به اتفاق واژهها و عباراتی که در قانون جذب استفاده میشوند، لغاتی علمی و ارزشمندند هستند اما متأسفانه در خرافات و شبه علم و قانون جذب، مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند و به غلط، از آنها در آموزشهایشان استفاده میشود.
مربیان انگیزشی قانون جذب، اغلب کوچکترین اطلاعی از تعاریف دقیق این واژهها ندارند و تعریف و تفسیر ذهنیشان از آن را با استنتاجها و مغلطه ها ترکیب میکنند و به خورد مخاطبینشان میدهند.
از جمله عباراتی که در علم جایگاه ارزشمندی دارند اما در قانون جذب مورد سواستفاده قرار گرفته، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ذرات بنیادین – کوانتوم – متافیزیک – ذهن – دیانای – آرانای – ارتعاش – انرژی – فرکانس – نظریه ریسمان – درهم تنیدگی – و…
در علم فیزیک، حتی خود فیزیکدانها هم دهها سال است به دنبال تعاریف دقیق و جامعی از هرکدام از این عبارات هستند و هرگز آزمایشها و مشاهداتشان را برای شناخت دقیقتر آن متوقف نکردهاند! اما در قانون جذب این عبارات مهم مصادره شده و هرکدام از این مسائل به راحتی توضیح داده شده و به صورت اشتباه تلاش شده است تا سادهسازی صورت بگیرد.
چرا قانون جذب این همه طرفدار دارد؟
دلایل زیادی باعث شده تا موضوعات شبه علمی مثل قانون جذب، طرفداران فوقالعاده زیادی پیدا کنند.
از جمله این دلایل را بخوانید:
دلیل اول: جذاب است! خیلی!
مردم طی هزاران سال، عاشق افسانهها و موضوعاتی بودهاند که به رویاها و آرزوهایشان دست کم به صورت ذهنی جامه عمل بپوشاند. قانون جذب، میتواند برای بسیاری از پدیدههایی که علم هنوز توانایی اثباتشان را ندارد (که البته تمرکز علم بیشتر بر رد نظریههای قبلی است تا اثبات نظریههای جدید!) پاسخهایی به دست میدهد که اگرچه هیچکدام پایه علمی ندارند، اما جذاباند و خیال افراد را راحت میکند!
دلیل دوم: موجب راحتی و آسایش خیال است
مغز ما دوست دارد در محیطی امن و آسوده بماند. مغز از تغییر میترسد. قانون جذب با موضوعات جذاب خودش، پاسخهایی برای موضوعات پیچیده به دست میدهد که خیال ما را راحت میکند. مثلاً وقتی میگوییم برای موفقیت لازم است تلاش کنیم، اراده داشته باشیم، انگیزه در خود ایجاد کنیم و به ساخت عادات پایدار بکوشیم، این برای مغز سخت است، اما وقتی بگوییم باور کن تا به هرچه دلت خواست برسی، گویی راهی میانبر و ساده برای مغزمان پیدا کردهایم و این موجب خوشحالی و خشنودیمان میشود. نیازی به تلاش یا حتی خواستن مداوم نیست. فقط کافیست یک بار به کائنات سفارش دهید تا گارسون کیهانی سفارش شما را برایتان بیاورد! در کتاب راز میخوانیم:
مجبور نیستید بارها و بارها خواستهتان را مطرح کنید. کافی است یک بار بخواهید و طلب کنید. درست شبیه آن است که از روی یک کاتالوگ سفارش بدهید. هر چیزی را فقط یک بار سفارش میدهید. بعد از سفارش دیگر تردید نمیکنید که سفارش شما را دریافت کردهاند یا نه. تنها یک بار سفارش میدهید.
وقتی باور کردید که دریافت میکنید، آماده شوید و به تماشای معجزه بنشینید.
نیازی نیست که بدانید چگونه از کار در خواهد آمد. نیازی ندارید که بدانید کائنات کارش را چگونه انجام میدهد.
جو ویتالی
دانستن اینکه چگونه اتفاق خواهد افتاد و عالم هستی چگونه خواسته شما را برآورده خواهد ساخت مهم نیست. مجبور نیستید در این خصوص چیزی بدانید. به کائنات واگذارش کنید. وقتی میخواهید بدانید چگونه این اتفاق میافتد، موجی از خود ساطع میکنید که نشان میدهد ایمان کافی ندارید، باور ندارید که پیشاپیش آن را به دست آوردهاید. فکر میکنید شما باید این کار را بکنید و باور ندارید که کائنات این کار را برایتان خواهد کرد دانستن اینکه چگونه انجام میشود، مهم نیست.
همچنین قانون جذب ادعا میکند که برای همهی افراد جواب میدهد. در حیطههای علمی معمولاً راهکار ارائه شده به شرایط مختلفی از جمله نوع و نحوهی زندگی شما و محیط پیرامونتان بستگی دارد. این پیچیدگیها برای ذهن خستهکننده هستند. اما کتاب راز میگوید:
روشی که برای یک نفر مؤثر واقع شود، برای همگان مؤثر واقع خواهد شد.
رابرت کولیر
برای همین هم هست که اغلب سخنرانان انگیزشی و قانون جذب، تلاش میکنند میانبرها (یک شبه پولدار شدن، 50 روزه انگلیسی را کامل یاد گرفتن، 10 روزه وزن کم کردن فقط با باور و تفکر قانون جذب و غیر) را به همهی ما قالب کنند!
دلیل سوم: کلمات قلمبه سلمبه دارد و پرطمطراق به نظر میرسد!
اعتباری که دانشمندان پرتلاش علوم مختلف طی سالیان دراز و تلاشهای شبانهروزی جمع کردهاند، توسط برخی از قانون جذبیها مورد استفاده و سواستفاده قرار گرفته است. اغلب مربیان قانون جذب بدون اینکه کوچکترین اطلاعی از عبارات علمی مثل ارتعاش، فرکانس، بسامد، کوانتوم و غیره داشته باشند، از این عبارات برای اعتبار بخشیدن به گفتههایشان و فریب افراد بهره میگیرند. هرچه قلمبه سلمبه تر حرف بزنی، افراد فکر میکنند حرفت درستتر و واقعیتر است.
دلیل چهارم: افراد مختلف ناآگاهاند
یکی دیگر از دلایل اینکه شبه علم و قانون جذب طرفداران زیادی دارند، عدم آگاهی است. بسیاری از ما روزانه با مطالب زیادی مواجه میشویم که واقعاً نمیتوانیم تشخیص بدهیم علمی است یا علمی نیست. روش علمی را بلد نیستیم. ویژگیهای علمی را نمیشناسیم. مروجان شبه علم و قانون جذب آنچنان جذاب حرف میزنند و از کلمات قلمبه سلمبه و علمی اعتبار خرج میکنند که باور نکردنش برای ما دشوار میشود. به همین خاطر پیشنهاد میکنیم دورهی رایگان تفکر نقادانه را ببینید و مقالهی علم چیست را از مجموعهی بیشتر از یک ذره بین را با دقت بخوانید.
گسترش شبه علم، راه را بر گسترش علم سد میکند. در جوامعی مثل ایران که خرافات دران از گذشته جایگاه ویژهای داشته است، باید تلاش کنیم علمی بیندیشیم و تفکراتمان را به تفکر نقادانه نزدیکتر کنیم. در این رابطه، حتماً ضروری است در دوره رایگان 4 ساعته تفکر نقادانه شرکت کنید. روی لینک زیر کلیک کنید:
آیا قانون جذب فوایدی هم دارد؟
آنقدر از قانون جذب، برداشتها و تفسیرهای گوناگون شده که واقعاً نمیدانیم آیا قانون جذب، جنبههای مفیدی هم دارد یا خیر.
اگرچه به نظر میرسد امیدواری بیشتر به آینده و زندگی بخش مفیدی از قانون جذب باشد، اما اگر این امید به امید واهی و پوچ تبدیل شود و به جای ایجاد انگیزهی کار و تلاش و زحمت باعث شود هر روز منتظر بمانیم تا اتفاقات خوب رخ دهد، همان گونه که گفتیم، این از نظر علم، امکان پذیر نیست.
ممکن است افرادی که قانون جذب را قبول دارند، به موفقیتهایی رسیده باشند و در این صورت فکر کنند که قانون جذب واقعاً کار میکند! اما علم میگوید تا وقتی چنین چیزی مورد آزمایش قرار نگیرد و قابل تعمیم به عموم مردم نباشد و تکرار پذیر هم نباشد، از نظر علمی، باطل و پوچ است.
تفاوت قانون جذب با مثبت اندیشی در روان شناسی
باید بین مثبت اندیشی و خیالات واهی و بی پایه و اساس در قانون جذب تفاوت قائل شویم.
هر کس از فکر یا انرژی مثبت حرف میزند، اشاره به فیلم و کتاب راز یا قانون جذب ندارد. اتفاقاً یک جنبش روانشناسی به نام روانشناسی مثبتگرا وجود دارد که آنچه به عنوان فکر و انرژی مثبت مطرح میکند، کاملاً متفاوت از نگاه قانون جذب است.
هدف جنبش روانشناسی مثبتگرا، رضایتبخشتر کردن زندگی روزمره افراد است. این دیدگاه روانشناسی از افراد میپرسد، شما چه تواناییهایی دارید و بیشترین تاکیدش روی تقویت توانمندیهای بالقوه و بالفعل کردن آنهاست. این دقیقاً بر خلاف مثبت اندیشی است که در راز و قانون جذب مطرح میشود.
این نوع مثبت اندیشی (یعنی تلاش برای دیدن و پررنگتر کردن وجوه مثبت اتفاقات و ناگواریها و بحرانها) با صحبتهایی که در قانون جذب مطرح میشود کاملاً متفاوت است. برای مثال در قانون جذب شما میبایست خودتان را فریب بدهید که چیزی که خواهان آن هستید را از قبل دارید. یعنی اگر 10 میلیارد پول میخواهید، در مثبت اندیشی به سبک قانون جذب، باید دچار این توهم شوید که همین الان 10 میلیارد پول را دارید. به این صحبتهای کتاب راز دقت کنید:
قدم دوم باور کردن است. پیشاپیش باور داشته باشید که آنچه میخواهید، از آن شماست. به آنچه من ایمان بی چون و چرا مینامم اعتقاد داشته باشید. به آنچه دیده نمیشود ایمان داشته باشید.
لیزا نیکولز
وقتی تظاهر به باور کردن میکنید، باور میکنید که آن را به دست آوردهاید، غول در تمام لحظات به افکار غالب شما واکنش نشان میدهد. به همین دلیل است که وقتی درخواست میکنید، باید همچنان باور کنید.
دریافت کردن مستلزم این است که احساس کنید آنچه را میخواستید دریافت کردهاید.
خودفریبی به این صورت توصیف شده که شما هنگامی که بر روی ترازو ایستادهاید، شکم خود را داخل میدهید! این کاری است که قانون جذب به ما پیشنهاد میدهد: زندگی در اوهام و تخیل.
برخی از پیامدهای منفی قانون جذب
در قانون جذب نیازی به اقدام و عمل نیست
براساس قانون جذب تنها راه اتفاق افتادن افکارمان، زندگیکردن به گونهای است که انگار به هدفمان رسیدهایم. کافی است به کلامی از اِستِر هیکس، از مشهورترین آموزشدهندگان و مروجان قانون جذب توجه کنید:
«به این دنیا نیامدهاید که چیزی را با عمل بهوجود بیاورید»
در کتاب راز نیز میخوانیم:
نیازی به تلاش ندارد. احساس خوبی ایجاد میکند، زیرا شما در طول موج دریافت کردن قرار دارید.
زندگی را رودخانهای با جریان آب سریع در نظر بگیرید. وقتی اقدامی میکنید تا اتفاقی بیفتد، احساس میکنید که در جهت خلاف حرکت آب شنا میکنید، سخت و دشوار و پر تلاش به نظر میرسد. وقتی برای دریافت کردن از کائنات تلاش میکنید، احساس میکنید در جهت آب رودخانه در حرکتید، نیازی به تلاش ندارید. این همان احساس اقدام الهام شده است. هم جریان شدن با زندگی و عالم هستی است.
در کتاب راز نقل قولی وجود دارد که میگوید گاهی اوقات اقدام ضرورت پیدا میکند. با دیدن این نقل قول کمی خوشحال شدم که قانون جذبیها نیز بهرحال تأثیر تلاش و کار را انکار نمیکنند. اما این خوشحالی مدت زمان کوتاهی دوام آورد چرا که نویسندهی کتاب راز بلافاصله بعد از این نقل قول، میگوید که این اقدام را با کار اشتباه نگیرید و بیان میکند که اگر شما اقدام کنید و بخواهید که اتفاق بیافتد، راه را اشتباه رفتهاید:
گاه اقدام ضرورت پیدا میکند، اما اگر به واقع مطابق میل و خواسته عالم هستی رفتار کنید، به شادی و نشاط میرسید. احساس سرزنده بودن میکنید. زمان متوقف میشود. میتوانید تمام مدت روز این کار را بکنید.
باب دویل
اقدام کلمهای است که برای بعضیها معنای «کار» میدهد. اما اقدام الهام شده به کار شباهت ندارد. تفاوت میان اقدام الهام شده و اقدام از این قرار است: اقدام الهام شده وقتی است که برای دریافت کردن اقدام میکنید. اگر اقدام کنید و بخواهید که اتفاق بیافتد، راه اشتباه رفتهاید.
در قانون جذب برای دست یابی به هدف، نیازی به برنامهریزی نیست
مطابق با قانون جذب اگر بپذیریم که بهترین راه دستیابی به اهدافمان زندگیکردن به گونهای است که گویی به آنها رسیدهایم، پس چه نیازی به برنامهریزی؟ در قانون جذب برنامهریزی یعنی دارید به کائنات نشان میدهید که به قابلیتش در برآوردهسازی رویاهایتان شک دارید!
همانطور که جک کنفیلد از دیگر مروجان معروف قانون جذب در کتابش میگوید:
وظیفهی ما نیست که ببینیم هدفهایمان چطور محقق میشوند! ایمان داشته باشید که کائنات خودش کشف خواهد کرد چطور هدفتان را متجلی کند.
در قانون جذب زمانبندی و صبوری برای رسیدن به هدف بیمعنی است
اگر قرار باشد طوری زندگی کنیم که انگار به هدفمان رسیدهایم، پس دلیلی ندارد که برای خودمان زمانبندی یا موعد رسیدن به هدف تعیین کنیم. راندا بِرن، نویسنده کتاب معروف راز میگوید:
برای کائنات هیچ زمانی نمیبرد که خواستهتان را متجلی کند.
کارشناسان قانون جذب این باورند که تعیین ضربالاجل برای رسیدن به هدف، با سازوکاری که کائنات هدفمان را محقق میکنند جور نیست. در حالی که شواهد از اهمیت برنامهریزی و تعیین جدول زمانی برای دستیابی به موفقیت پشتیبانی میکنند، مروجان قانون جذب ادعا میکنند که تعیین ضرب الاجل برای جهان برای رسیدن به هدف شما نامناسب است.
در قانون جذب دستیابی به هدف هیچ چالشی ندارد
در قانون جذب چالشها جزو افکار منفی دستهبندی میشوند و باید از آنها اجتناب کرد.
خانم هیکس در کتابش میگوید:
هرگاه به این درک برسید که فکرکردن به هر آن چیزی که نمیخواهید فقط باعث میشود که همان چیز را بیشتر تجربه کنید، آنوقت است که کنترل افکارتان دیگر کار سختی نخواهد بود.
این درحالی است که شناخت چالشها و برنامه ریزی برای رویارویی با آنها نقش مهمی در مسیر رسیدن به هدف دارد؛ اما باور به قانون جذب جایی برای شناسایی و مبارزه سازنده با چالشها باقی نمیگذارد.
در قانون جذب جایی برای همدلی وجود ندارد
براساس قانون جذب شرکت در فعالیتهایی همچون خیریه و کمک به دیگران بار منفی دارد و باعث جذب بیشتر بار منفی و فقر میشود. والاس واتِلز، از بنیانگذاران قانون جذب میگوید:
از فقر حرف نزنید، درموردش کنکاش نکنید و خودتان را درگیرش نسازید. وقتتان را صرف امور خیریه یا جنبشهای خیر نکنید. همه این کارها فقط فلاکتی را که سعی به از بین بردنش دارند تداوم میبخشند. تمام توجهتان را به ثروتمندان معطوف کنید و فقر را نادیده بگیرید.
راندا بِرن در کتاب راز میگوید:
اگر کسی را دیدید که اضافهوزن داشت، نگاهش نکنید! اگر به بیماریها فکر کنید یا درموردشان حرف بزنید، خودتان هم بیمار خواهید شد. به هرچه فکر کنید یا خودتان را در معرضش قرار دهید، چه خوب چه بد، همان چیز برای خودتان پیش خواهد آمد.
بنابراین اگر به قانون جذب باور داشته باشید، باید از مشاغل مربوط به حوزههای کمکرسانی یا سلامتی از قبیل پزشکی، پرستاری، خدمات بیمارستانی، روانشناسی، افسری نیروی انتظامی، پیراپزشکی و بسیاری شغلهای دیگر اجتناب کنید!
از فعالیت در مشاغلی که نیازمند به دیدن فقرا و مراوده با آنها دارند، بپرهیزید و با این اوصاف حسابدار، کارگذار وام مسکن، بانکدار یا وکیل نشوید. در حالی که مطالعات متعدد نشان دادهاند شرکت در کارهای خیر، همدلی و شرکت در فعالیتهای داوطلبانه برای هر دو طرف، هم انجامدهنده کار خیر و هم دریافتکننده آن، منفعت دارد.
در قانون جذب همیشه خودمان مقصریم
در قانون جذب بهعنوان قانونی جهانی و بینقص هر چیز مثبتی همیشه باید چیزهای مثبت بیشتری را به خود جذب کند؛ بنابراین هرکسی خودش کاملاً مسئول اهدافی است که برایش محقق نشدهاند و اصلاً هم اهمیتی ندارد که آن اهداف محققنشده چقدر غیرواقعی بودند. بهعبارتی براساس قانون جذب ما نهتنها افکار و اعمال خودمان بلکه افکار و اعمال اطرافیانمان و حتی طبیعت را نیز تحت کنترل داریم؛ اما در واقعیت چنین چیزی نیست!
قانون جذب ادعا میکند که اگر هر چیز بدی برایتان اتفاق افتاد، تنها دلیلش این است که خودتان به افکار بد فکر کردهاید. مثلاً اگر تصادف کردید، صددرصد تقصیر خودتان است. یا اگر به سرطان سینه مبتلا شدید، باز هم صددرصد تقصیر خودتان است و اصلاً هم ربطی به ژنتیک ندارد. اگر قربانی تجاوز و سوءِاستفاده شدید، باز صددرصد خودتان مقصرید. کودکان قربانی حملات تروریستی، کودکان بیمار، قربانیان بلایای طبیعی، هولوکاست و هر مصیبت دیگری از تقصیر خود فرد مصیبتزده ناشی میشود. این به قربانی نکوهی و سرزنش قربانی منجر میشود. چنین طرز فکری مسخره است؛ اما همینها اساس قانون جذب را تشکیل میدهند که میگوید هیچکس هرگز چیزی را که در فکرش نباشد جذب نخواهد کرد؛ یعنی هر اتفاق بدی که میافتد خودمان مقصریم.
بر این اساس اگر به قانون جذب باور داشته باشید، نباید برای مثلاً مبتلایان به سرطان یا کودکانی که در سختی و فقر زندگی میکنند متأسف باشید، چراکه مسبب وضعیتشان کسی جز خودشان نیست. بهنظرتان علت چاقی چیست؟ اگر به قانون جذب باشد، علتش نه متابولیسم پایین بلکه فکرکردن به چاقی است. در کتاب راز دربارهی چاقی اینطور گفته میشود:
چاق شدن از طریق اندیشهای که دربارهی آن داشتید فراهم آمده. به عبارت دیگر، علت چاق شدن این است که فکر چاقی به ذهنمان خطور کرده است، چه این را بدانیم و چه ندانیم. کسی نمیتواند فکر لاغری بکند و چاق شود. این خلاف قانون جذب است.
خواه به اشخاص بگویید که تیروئید کم کار دارند، متابولیسم کند دارند، و یا جثهشان ارثی است، اینها در نهایت اندیشیدن به چاقی در جامه مبدل هستند. اگر بپذیرید که یکی از اینها در مورد شما کاربرد دارد و این را باور کنید. به تجربه شما تبدیل میشود و این گونه به چاق شدن ادامه میدهید.
بیشترین و شایعترین اندیشهای که اشخاص در سر دارند و من هم در سر داشتم، این است که غذا سبب چاقی است. این باوری است که خدمتی به شما نمیکند. غذا مسئول چاق شدن نیست. اندیشهی شماست که به وزن شما اضافه میکند، و در نتیجه این اتفاق میافتد، به خاطر داشته باشید که اندیشه علت همه چیز است. بقیه هرچه هستند، معلول این افکار هستند. درست فکر کنید تا وزنی عالی پیدا کنید.
دست از اندیشههای محدودکننده بکشید. غذا نمیتواند شما را چاق کند. مگر آنکه فکر کنید غذا شما را چاق میکند، و آن وقت این اتفاق میافتد.
در کتاب راز دربارهی بیماریها اینگونه میخوانیم:
بیماری نمیتواند در بدن فردی که در وضعیت عاطفی سالمی باشد زیست کند.
باب پراکتور
در واقع بخشهایی از بدن ما همه روزه جابهجا میشود بعضی از اجزای بدن ما چند ماهی دوام میآورد. بعضی از اندامها هم چند سالی زنده میماند. اما ما هر چند سال یک بار صاحب جسمی کاملاً جدید میشویم.
جان هاگلین
اگر همهی بدن ما در مدت چند سال به کلی تعویض میشود، چگونه است که بیماری میتواند سالها در جسممان باقی بماند؟ تنها اندیشه است که میتواند بیماری را زنده نگه دارد. بیماری با توجهی که به آن میکنیم در بدن ما زنده باقی میماند.
جیمز آلن، دیگر مروج قانون جذب هم میگوید:
افکار و اعمال خوب هرگز نمیتوانند نتایج بد در پی داشته باشند. افکار و اعمال بد هم هرگز نمیتوانند نتایج خوب در پی داشته باشند. رنج و عذاب همیشه اثر فکر غلط در بعضی جهات است.
آیا میتوانیم بگوییم تمام مردمی که در فقر، فلاکت، جنگ، قحطی، بدبختی و اسارت زندگی میکنند، خودشان با جذب این اتفاقات عامل آن شدهاند؟ کتاب راز ادعا میکند که هیچ محدودیتی در جهان ما وجود ندارد و قانون جذب میتواند از عرضهی نامحدود کائنات، همه چیز را به همه کس بدهد:
اگر با کمبود روبهرو هستید، اگر در معرض فقر و بیماری قرار دارید، علتش این است که برداشت درستی از قدرت خود ندارید. مسئله این نیست که عالم هستی به شما چه میدهد. کائنات به همه همه چیز میدهد. در این شک نکنید.
رابرت کولیر
کائنات از طریق قانون جذب همه چیز را به همه کس میدهد. شما از این توانمندی برخوردارید که آنچه را میخواهید تجربه کنید، انتخاب نمایید. میخواهید برای شما و برای دیگران همه چیز به قدر کافی وجود داشته باشد؟ پس بدانید که همه چیز در فراوانی به سر میبرد، عرضهی همه چیز نامحدود است.
با این حساب وقتی فرد تصور کند که هیچ محدودیتی روی زمین وجود ندارد، به این نتیجه خواهد رسید که مسئولیت و تقصیر فقر و بدبختی افراد، فقط باورهای خودشان است.
اگر ارتعاشات و جذب کار میکنند، پس لابد بلایای طبیعی که در یک منطقه به وجود میآید، از جمله سیل و زلزله و خشکسالی و غیره، حاصل جذب افراد آن منطقه یا شهر یا کشور بودهاند.
قانون جذب دارای اثر پلاسیبو یا همان تأثیرات تلقینی است
پلاسیبو به موادی غیرفعال و بیاثر گفته میشود که اثر مثبتی را به آنها نسبت داده باشند. هرچه بیشتر به خودتان بگویید که چیزی اثرگذار خواهد بود، متقابلاً شانس بیشتری هم برای دریافت نتیجه مثبت نصیبتان خواهد شد. برخی از پیروان سرسخت قانون جذب معتقدند که چون ذهن انسان ابزار قدرتمندی است، ما حتی میتوانیم ضربان قلب و فشار خونمان را از طریق تجسم افزایش یا کاهش دهیم.
درکتاب راز میخوانیم:
تأثیر دارونماها مثالی عالی درباره قانون جذب در عمل است. وقتی بیمار به واقع بپذیرد که قرص تأثیر درمانی دارد، آنچه را به آن ایمان دارد دریافت میکند و درمان میشود.
توجه کردن به سلامتی کامل، کاری است که همهی ما میتوانیم انجام دهیم، مهم نیست بیرون از ما چه میگذرد.
خنده شادی و نشاط را جذب میکند، منفیها را از درون ما بیرون میریزد، و درمانی معجزهگونه را فراهم میآورد. بیماری تحت تأثیر اندیشه در بدن باقی میماند. با توجهی که به بیماری میکنیم، آن را در خود نگه میداریم. اگر احساس میکنید کمی حالتان خوب نیست، دربارهاش فکر نکنید و از آن سخن نگویید. وقتی به دیگران که درباره بیماریشان حرف میزنند گوش میدهید، به بیماری آنها انرژی میدهید. به جای آن درباره مطالب خوب حرف بزنید. آنها را در وضعیت سلامت ببینید.
آیا این صحبتها شواهد علمی دارد؟ خیر. اثر دارونما در علم، تأثیرات محدودی دارد و هیچ پژوهشی تأیید نکرده است که یک شخص با اثر دارونما میتواند تمام بیماریهای خودش را درمان کند! علاوه بر این، وقتی کتاب راز توصیه میکند که دربارهی حال بد ناشی از بیماریمان به کسی چیزی نگوییم یا به سخن دیگران از بیماریشان نیز گوش ندهیم، سلامت و جان انسانها را تبدیل به بازیچهی خود میکند. چنین اقداماتی میتواند باعث شود بیماریها را جدی نگیرید و به همین خاطر در پیگیری فرآیند تشخیص و درمان، اهمال کاری کنید. فرض کنید کسی سردرد ناشی از تومور مغزی داشته باشد و بنا به توهمات و ایدههای هذیانی کتاب راز، سردردهای خود را جدی نگیرد و به کسی نیز نگوید. در این صورت این تومور میتواند رشد کرده و به مرحلهی حادی برسد که دیگر قابل درمان نباشد. هر باوری که باعث سستی و تأخیر در پیگیری درمانهای موثر شود، برای سلامتی مردم خطرناک است.
تئوری توطئه در قانون جذب
باورهای شبه علمی معمولاً توسط جامعه علمی و یا سازمانهای معتبر پشتیبانی نمیشوند. مربیان شبهعلمی برای توجیه این مسئله، دست به دامن تئوری توطئه میشوند. آنها بدون ارائه شواهد و مدارک معتبر، میگویند که این افراد و سازمانها به خاطر منافع خودشان، این اسرار را مخفی میکنند تا مردم از آن مطلع نشوند.
در کتاب راز نیز میخوانیم:
رهبرانی که در گذشته به راز اشراف داشتند، میخواستند قدرتشان را برای خود حفظ کنند و آن را با کسی در میان نگذارند. آنها مردم را در بیخبری از باز نگاه داشتند. مردم به سر کار میرفتند، کارشان را میکردند، و به خانه برمیگشتند، آنها روی تردمیلی راه میرفتند که برق نداشت زیرا راز در محدوده اشخاصی معدود حفظ میشد.
دنیس ویتلی
مخاطب با خواندن و باور کردن این مطالب، تصور میکند که مخالفان قانون جذب از گماشتگان و مزدوران همین افرادی هستند که میخواهند جلوی آگاهی ایشان را از راز بزرگ جهان بگیرند. چنین نگاهی باعث میشود شکگرایی این افراد از بین برود و به مخالفان خود دیدگاه خصمانه داشته باشند و آنها را دشمن خود به حساب بیاورند.
یک بررسی علمی: آیا راه دیگری برای ارتباط با کائنات وجود دارد؟
کتاب راز میگوید:
شما یک ایستگاه فرستنده هستید. شما نه تنها قدرتمندتر از هر ایستگاه تلویزیونی ساخته شده در روی زمین، بلکه قدرتمندترین ایستگاه فرستنده در تمام جهان هستید. مخابرات شما باعث خلق زندگی شما و خلق جهان میشود. فرکانسهایی که شما ساطع میکنید از شهرها و کشورها و از تمام جهان میگذرد و در تمام جهان طنین انداز میشود و تمام این فرکانسها تنها توسط تفکر شما خلاقیت خلق میشود…
آیا چنین کاری توسط مغز ما شدنی است؟ آیا نورونهای مغز ما میتواند مستقیماً با جهان ارتباط برقرار کند؟
بیایید فرض کنیم شما قصد دارید رئیس جمهور آینده ایالات متحده یا فضانوردی باشید که قرار است در دو سال آینده به فضا برود. بعد از خواندن کتاب راز یا شرکت در یکی از سمینارهای قانون جذب تصمیم گرفتهاید به هر قیمتی شده انرژی خود را به تمام حداقل آمریکا ساطع کنید تا محیط و مردم این قاره در مسیر این آینده ایدهآل شما حرکت کنند.
در این صورت شما حداقل باید از دو محدودیت عبور کنید:
اول: محدودیت مغز درتولید امواج الکترومغناطیسی
برخلاف ادعای قانون جذب، مغز ما به هیچ عنوان با یک ایستگاه رادیویی قابل مقایسه نیست. روش الکترومغزنگاری یا همان نوار مغز خودمان در صد سال گذشته کمک کرده تا از طریق آن شدت فعالیتهای الکتریکی مغز مشخص شود و به صورت خطوط EEG رسم میشود. بسیاری از افراد این خطوط را با امواج الکترومغناطیسی اشتباه میگیرند، در حالی که خطوط EEG فقط فعالیتهای الکتریکی بخشهای مختلف مغز را در زمانهای مختلف مثل خواب، حل مسائل ساده، ریلکسیشن، استراحت و خواب عمیق اندازه میگیرد.
این امواج نه تنها هیچ ارتباطی به امواج رادیویی ندارد، بلکه به شدت ضعیف و ناپایدار هستند و برای تشخیص آنها الکترودها باید حتماً به سطح سر متصل باشند. البته مغز ما به طور طبیعی امواج الکترومغناطیسی بسیار ضعیف و محدودی هم تولید میکند اما این امواج به اندازهای ضعیف هستند و ناپایدار هستند که قبل از این که حتی از جمجمه ما خارج شوند از بین میرود.
اگر شما بتوانید این محدودیت بیولوژیکی را بشکنید و قدرت میدان الکترومغناطیسی مغز خودتان را به اندازه یک ایستگاه رادیویی بالا ببرید، باید از چالش دوم و مهمتر عبور کنید.
دوم: چالش تهیه انرژی
ما انسانها به طور به طور متوسط روزانه 2000 کیلوکالری انرژی مصرف میکنیم که اگر بخواهید این مقدار را به وات تبدیل کنید یعنی بدن ما چیزی نزدیک به یک لامپ 100 وات مصرف انرژی دارد. در حالی که یک ایستگاه رادیویی قوی مثل ایستگاه رومولوس فرانسه مجموعاً قدرت هزار و 400 کیلووات دارد که توسط آنها میتواند امواج رادیویی را به سطح اروپا برساند.
شما نمیتوانید این مقدار انرژی تولید کنید یا خودتان را به پریز برق وصل کنید. برای تأمین این انرژی، باید بتوانید از طریق خوردن غذا معادل 1400 کیلو وات را برای مغزتان فراهم کنید که بتوانیم محدودیتهای بیولوژیکی بدنتان از جمله زمین مقدار انرژی و غذا را برطرف کنید.
اما چقدر غذا؟
با در نظر گرفتن اینکه از نظر طبیعی فقط 20 درصد از انرژی خالص غذاها به مغز ما میرسد، شما باید برای تهیه این مقدار انرژی چیزی نزدیک به 120 هزار مرغ سوخاری یا 290 عدد گاو را در هر روز خورده و کاملاً جذب کنید!
این مقدار غذا برای 200 سال زندگی یک فرد عادی کافی است. اگر فقط 11 درصد از 30 میلیون نفری که کتاب راز را خریدهاند، بخواهند چنین کاری کنند، در عرض تنها 24 ساعت هیچ گاو و مرغی دیگر روی زمین وجود نخواهد داشت.
اگر نمیتوانید این کار را انجام داده یا مس را به طلا تبدیل کنید، مطمئن باشید هیچ فرکانس افکار و احساساتی از بدن شما به جایی ساطع نمیشود و هیچ انسان یا کائناتی نمیتواند آرزوها و رویاهای شما را برآورده سازد.
بیایید فرض کنیم راههای اسرارآمیز و کشف نشدهای هستند که از طریق آنها افکار ما میتوانند بدون محدودیت و با سرعت نامحدود به سراسر کیهان ساعته شود. چه تضمینی وجود دارد که این کار اصلاً تاثیری روی چیزی داشته باشد؟
اینجا قانون جذب میگوید هیچ واقعیت عینی وجود ندارد و حقیقت جهان تنها در اثر تماشای ما انسانها و همسو با تفکراتمان به وجود میآید و تمام جهان هستی در گرو افکار ماست.
به نظر میرسد منشأ علمی چنین صحبتی از قوانین و آزمایشهای فیزیک از جمله آزمایش دو شکاف به وجود آمده باشد. در مورد این موضوع لطفاً به صحبتهای مجتبی حکیمی در این باره توجه کنید که بخشهایی از همین مقاله هم از روی مستند کوتاه 30 دقیقهای فوقالعاده او نوشته شده است.
در کتاب راز با این توصیه مواجه میشویم:
با چیز کوچکی مانند یک فنجان قهوه شروع کنید. بخواهید که چیز کوچکی را جذب خود کنید. بعد به سراغ چیزهای بسیار بزرگتر بروید.
پس از نظر مروجان قانون جذب، ایرادی ندارد که غول چراغ جادوی کائنات را برای امور کوچک نیز استفاده کنیم. با این حساب، پیام بهرام پور برای معتقدان و مروجان قانون جذب، یک چالش را مطرح میکند: چالش تغییر نتایج پرتاب سکه.
سخن پایانی
یادمان باشد، افکار مثبت باعث افزایش انگیزه و تلاش بیشتر برای رسیدن به اهدافمان میشود، اما به هیچ وجه از مغز ما به جایی ساطع نشده و موفقیت یا شکست خوردن ما را تضمین نمیکنند. ما هیچ کنترلی روی جهان و کیهان نداریم و جهان همانگونه که برای بیش از 13 میلیارد سال بدون نیاز به نظارت و دخالت ما انسانها و بی تفاوت به پیدایش حیات، انقراضهای بزرگ، مرگها، تولدها، جنگها، انقلابها، سیاستمداران، مبلغان و دانشمندان وجود داشته، بعد از ما هم وجود خواهد داشت و به مسیر خود، «با ما» یا «بدون ما» ادامه خواهد داد. راز واقعی و نه چندان جذاب این است: هیچ درمان جادویی وجود ندارد، حتی در فریب ساده و امیدوارکنندهی قانون جذب.
******
پی نوشت:
[1] بعضی از cousinهای من که امتیاز تحصیل در مقاطع تکمیلی را داشتند، عادت کرده بودند که من را با استدلالهایی اذیت کنند؛ استدلالهایی که نشان دهند هیچ چیز جز آنچه که ما از آن فکر میکنیم وجود ندارد. تمامی خلقت صرفاً یک رؤیاست و تمامی پدیدارها در تصورات ما هستند. همانطور که ادامه میدهید، جهان خودتان را خلق میکنید. تخیل قدرتمندتر، جهانتان را رنگارنگتر میکند. هنگامی که دست از رؤیاپردازی برمیدارید جهان نیز همراه با آن به عدم میپیوندد.
اشکالی ندارد که با این نرمشهای ذهنی بازی کنیم. چنین ایدههایی کاملاً معصوم و کاملاً عبث میباشند. من به خوانندگان جوانتر هشدار میدهم که با این افکار بهعنوان یک سرگرمی رفتار کنند. آخرین کلام از آنِ متافیزیسینها خواهد بود و در این عین شما را به چالش میکشند که این ادعاهای مضحکشان را رد نمایید.
[در جواب به این ادعاها] من همواره به استدلالهایی که سالها پیش برای خودم طراحی کرده بودم اتکا میکنم.
وقتی به آسمان نگاه میکنیم خورشید را میبینیم. چشمانمان تیره میشوند و حواسمان این امر واقع را ادراک مینمایند. پس، بهنظر میرسد [تصور] این خورشید خجسته هیچ شالودهی مستحکمتری از ادراکات ما ندارد. اما خوشبختانه در اینجا روشی موجود است. روشی منفک از ادراکات ما برای آزمونپذیریِ واقعیتِ خورشید. این بهواسطهی ریاضیات است. بهواسطهی پروسههای تطویلیافتهی ریاضیات، کاملاً منفک از حواسمان، منجمین میتوانند زمانهای کسوف و خسوف را محاسبه نمایند. بهواسطهی عقل محض، آنها پیشبینی میکنند که یک لکهی کدر در روزی مشخص جلوی خورشید عبور میکند. شما میروید و نگاه میکنید، و آناً حس بیناییتان محاسبات را تصدیق میکند. بنابراین، شواهدی که از روی ادراکات شما بهدست میآید توسط شواهد کاملاً منفک و مستقلای از استدلالهای ریاضی پشتیبانی میشود. در نقشهسازی نظامی به چنین عملی cross bearing گفته میشود. ما شهادت مستقلی از واقعیتِ خورشید را داریم. هنگامی که دوستان متافیزیکدوست من به من میگویند که محاسبات منجمین از روی دادههایی است که ضرورتاً توسط حواسشان ادراک شده، من میگویم «خیر». شاید آنها، حداقل در تئوری، توسط ماشینهای اتوماتیکی محاسبه شده باشند که توسط تابش نور بر روی آنها بدون دخالت حواس انسانها به کار میافتند. هنگامی که [متافیزیسینها] پافشاری میکنند که باید بهگونهای به ما در مورد محاسبات گفته شود و ما از گوشهایمان برای چنین هدفی استفاده میکنیم، من جواب میدهم که فرآیند ریاضی خودبسنده بوده و خود برای خودش واقعیتی دارد، و در شرف کشف، خودش عاملی تازه و مستقلی را تشکیل میدهد. من عادت دارم به اینجای بحث که رسیدم، مجدداً بر آنچه که به آن توجیه شدهام را با تأکید بیان بدارم، خورشید واقعی است و همچنین داغ است – بهواقع بسیار داغ، و اگر متافیزیسینها به این شک دارند میتوانند به آنجا روند و خودشان ببینند.
وینستون چرچیل
۴۵ دیدگاه دربارهٔ «قانون جذب چیست؟ | آیا قانون جذب دروغ است؟ | رد قانون جذب»
سلام
من خیلی اتفاقی به این مقاله رسیدم
سخنی با جناب بهرام پور؛
نوشته اید که شروع کار من در زمینه آموزش، با قانون جذب بود. واقعا به کی و کجا آموزش میدادید؟؟؟
تا اونجا که ما شنیدیم شروع کار شما با آموزش نجوم بوده و در کلاسهای آقای بقوسیان با نظر ایشان سراغ آموزش فن بیان و سخنرانی رفتید
و بعد ها دوره و ایده ایشان به نام کارخانه تولید اطلاعات را کپی کردید و با نام مدرسه استادی فروختید
البته هوش و ذکاوت و پشتکار آقای بقوسیان ایشان را در زمینه فروش اطلاعات به فرد شماره یک ایران تبدیل کرد و امثال شما ها حتی به صد قدمی ایشان هم نخواهید رسید
به نظر من شما هیچ صلاحیتی ندارید که بخواهید درباره رد یا دروغ بودن قانون جذب نظر بدهبد البته من از مدرسان قانون جذب نیستم اما نتایج خوبی گرفته ام
در ادامه یکبار به نظرات افرادی که در این پست نظر گذاشته را بدهید .
واقعا اگر قانون جذب کذب است خب چرا هزاران نفر نتیجه میگیرند !؟ چرا!؟ مگر میشود از چیزی که (به قول شما) از پایه اشتباه است نتیجه درست گرفت؟
برای دیدن نتایج سایت عباس منش و کانال تلگرام امیر شریفی را بررسی کنید
فقط شامل حدود ۱۵۰۰۰ هزار نظر ونتیجه بود باز هم تاکید میکنم:
فقط یک پست وبلاگ عباسمنش
برای من واقعا سواله که وقتی یه موضوع غلطه چرا عداه ای نتایج خوب و عالی میگیرند؟؟ و شما هیچ پاسخی ندارید
جواب این سوال را که خیلی ها پرسیدن بدید. وقتی در این باره ناتوان هستید یعنی این مقاله شماست که دروغ میگوید
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه و یادگیری هستید.
ممنونیم ک نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید؛ بهتون پیشنهاد می کنیم جهت اطلاعات بیشتر از طریق لینک های زیر در دوره رایگان علم و شبه علم و تفکر نقاد همراهمون باشید.
دوره رایگان علم و شبه علم
دوره رایگان تفکر نقاد
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر
اگر قانون جذب درست نیست، پس چرا برخی از آن نتیجه میگیرند؟
پاسخ:
مقدمه:
اگر منظور از قانون جذب این است که افکار و احساسات میتواند در درون شما تأثیر بگذارد و در نتیجه محرکی برای رفتار باشد، بله، این حدیث قانون جذب به این معنا را ثابت میکند و در دایره وسوسه و تورط و… میچرخد که میتواند منجر به رفتار بیرونی میشود؛ ولی آنچه درباره قانون جذب معروف است و ترویج میکنند این است که افکار شما چه مثبت و چه منفی میتواند در عالم خارج تأثیر بگذارد و چیزی را خلق کند و به وجود بیاورد. این معنای دومی مبنای دینی و علمی ندارد.
اما چرا برخی گمان میکنند از قانون جذب نتیجه گرفتهاند:
۱. گزارشهای مبنی بر موفقیت با قانون جذب تجربههای شخصیِ بیضابطه است.
۲. هیچ آمار دقیقی نشانگر این نیست که چند درصد از باورمندان به قانون جذب از آن نتیجه گرفتهاند و چند درصد نتیجه نگرفتهاند. معمولاً آنهایی که فکر میکنند به دلیل باور به قانون جذب نتیجه گرفتهاند، موفقیت خود را ابراز میکنند؛ ولی باقی افراد چنین نیستند. همینجاست که برخی از مروجان و استادان قانون جذب برای فروش بیشتر دورههای خود، مرتکب سوءاستفادهٔ خواسته یا ناخواسته میشوند.
۳. اینان دچار خطای شناختی سوگیری تأییدی در انتخاب نمونهاند. یعنی تنها نمونههایی را بیان میکنند و میبینند که در آنها دستاوردی داشتهاند. بنابراین فقط چند دستاورد خود را ذکر میکنند و ناکامیهای دیگری را که در همین مدتی که به قانون جذب باور داشتهاند، ذکر نمیکنند.
۴. چقدر این موفقیتها تکرار شده است؟! روشن نیست.
۵. برخی از موفقیتها حاصل اقدامات پیشین افراد بوده است؛ نه به دلیل باورمندی به قانون جذب.
۶. قانون جذب میگوید برای رسیدن به خواستهات باید آن را با جزئیات تصور و تجسم کنی. بسیاری از دستاوردهایی که افراد به دست میآورند، چنین نیست.
۷. معمولاً اگر فردی که به خرافاتی نظیر قانون جذب باور دارد، اگر به صورت تصادفی به موفقیتی دست یابد به دلیل همزمانی باور به آن خرافه و دستیابی به آن موفقیت، دچار خطای شناختی در تشخیص علت میشود.
در پایان ما خوشحال خواهیم شد که مردم و دوستانمان به موفقیت برسند. همچنین هرگاه قانون جذب مطابق با معیارهای معتبر و دقیق علمی و مطابق با تفسیر درست و دقیق و جامع تعالیم وحیانی ثابت شد، همدلانه و متواضعانه میپذیریم.
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه و رشد و یادگیری هستید؛ ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
باتوجه به اینکه اهل یادگیری هستید، بهتون پیشنهاد می کنیم در دوره رایگان تفکر نقاد و علم و شبه علم از طریق لینک های زیر همراهمون باشید و از این ۲ فرصت رایگان استفاده نمایید.
دوره تفکر نقاد
دوره علم و شبه علم
عالی
چقدر خوب که علاقه مند به مطالعه و آموزش هستید؛ تبریک به شما
سلام و درود ، بسیار از این مطالبی و وقت ارزشمندی که گذاشتید که تا این مطالب را گرد بیاورید تشکر می کنم مخصوصا از شما اقای بهرامپور عزیز امیدوارم هر جا که هستید موفق باشید ، به امید روزی هستم که نه فقط مردم ایران بلکه کل دنیا رو ببینم که از شر این افکار پوچ و توخالی و بدون منبع ازاد شده باشند
چقدر خوب که تو عید نوروز هم دقایقی را به آموزش می گذرانید؛ تبریک به شما
به امید آن روز.
امسالتون مبارک, بیشتر ازیک نفر
سلام. به نظرم با توجه به شیوع این نظریه در جامعه ، سمینار و یا وبینارهای متعددی در این خصوص جهت روشن شدن جوانب آن برگزار شود.
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که همراهمون هستید؛ ممنونیم که نظراتتون رو باهامون به اشتراک می گذارید؛ حتما به تیم محتوای آموزشی و اقای بهرام پور منتقل خواهیم کرد.
بیشتر ازیک نفر
سلام. ممنونم. مطالب خوب و آموزنده ای بود.
خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه مطالعه و یادگیری دارید؛ تبریک به شما
سلام برشما دوستان که قانون جذب را از نطر علمی نقد کردین
آفرین!
متاسفانه باید بگم که کتابی به نام چرا ذهن فراتر از ماده کار میکند؟ نوشته دکتر همیلتون در ایران چاپشده است.
دقت کنید نویسنده اش یک دکتر است.
براتون متاسفم که بگم خبر بدی دارم!
در این کتاب؛ دکتر همیلتون با ا ارائه بیش از ۲۰۰ تحقیق علمی، چی نوشتم دوستان؟ بیش از ۲۰۰ تحقیق علمی، به شما میآموزد که چگونه با شناخت ساختار ذهن و بهرهگیری از قدرت بیانتهای آن به آرزوهایتان برسید و جهانی مملو از صلح و نیکی را پدید آورید. ارتباطات دوجانبهی ذهن و جسم، ارتعاشاتی که ذهن به سوی کائنات ارسال میکند و نقش عواطف انسان در دستیابی به رویاها و تجربهی یک زندگی بهتر، موضوعات اصلی این کتاب روانشناختی محسوب میشوند.
در بخشی از کتاب چرا ذهن فراتر از ماده کار میکند؟ میخوانیم:
به زمانی فکر کنید که تجربه قدرتمندی داشتید، برای مثال اولین قرار ملاقات. آیا ساعتها بعد، حتی روزها به آن فکر کردهاید؟ آیا راجع به آن خیالپردازی کردهاید، حتی حواشی اضافی از آن در ذهن خود ساختهاید؟ البته که این کار را انجام دادهاید. این امر همان بازپخش خلاقانه یا رؤیاپردازی است که باعث بیان ژن تکراری میشود که در نهایت سلولها و ارتباطات عصبی تولید میکند و اگر به آن فکر کنید، متوجه میشوید که بازپخش یا رؤیاپردازی همان تجسم است.
بنابراین به عبارت دیگر تجسم (از جمله احساسات مرتبط با تصاویر) ژنها را تحریک میکند تا روشن شده و باعث رشد پروتئینها و سلولها شوند. هرچه بیشتر تجسم کنید و بار احساسی همراه با تصاویر قویتر باشد، پروتئینها و سلولهای بیشتری میسازید.
قطعا تا آخر عمرتون نمیتوانید جواب این فردی که پرسیده بودن: اگر قانون جذب وجود ندارد خب، چرا خیلی از افراد از دوره های آموزشی جواب و نتیجه میکیرن، را بدید (کافیه سری به سایت یکی از بزرگترین اساتید ایران بزنید و حدود بعضا ۵۰۰ کامنتی که زیر یکی از هزاران پست یا صفحات سایتشان هست را بخوانید)
قطعا هیچ پاسخی برای آزمایشات و تحقیقات علمی این کتاب که مبنی بر درست بودن قانون جذب است هم ندارید. البته اگر نگویید تحقیقات ایشان شبه علمی است!
تو رو خدا کتاب را بخوانید
شاید متقاعد شدید برای معروف شدن دست به کارای دیگری مثل بازاریابی و تمرکز روی فروش محصولات آموزشی خودتون بزنید
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل آموزش و مطالعه هستید؛ ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید؛ پیشنهادتون حتما منتقل خواهد شد اما ممنون می شویم شماهم از این فرصت رایگان استفاده کرده و در دوره رایگان های زیر شرکت نمایید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
دسترسی به دوره رایگان علم و شبه علم
دسترسی به دوره رایگان تفکر نقاد
بنظرم یکی از بهترین ابزاری که میتونید از این مقاله بردارید و توی کل زندگیتون ازش استفاده کنید اینه که
بدونید علم همه چیز رو آزمایش میکنه.
اگه من بگم من توانایی ماورایی دارم، علم میگه باشه! نوکرتم هستم فقط قبلش بیا آزمایش کن
خوشحالیم که به فکر مطالعه و رشد فردیتون هستید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
ممنون از شما بابت مقاله کامل و پر محتواتون✅❤️
خوشحالیم که به فکر مطالعه و رشد فردیتون هستید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی مرسی از قلم خوبتون
سلام همراه عزیز اهل آموزش؛ خوشحالیم که همراه بیشتر ازیک هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
سلام ممنون میشم درمورد چشم سوم هم بفرمایید که آیا چشم سوم چیزی واقعیست یا دروغ است
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که دنبال علم و تشخیص شبه علم هستید؛ برای تشخیص کلی این موضوع و شناخت علم از شبه علم بهتون پیشنهاد می کنیم در دوره رایگان های زیر همراهمون باشید.
دوره رایگان علم و شبه علم
دوره رایگان تفکر نقاد
بیشتر ازیک نفر
سلام ودرود خدا برشما
خواستم بگم از تمامی دوستان ودست اندرکارانی که چنین منبع ومطالب فوق العاده شگفت انگیزی رو نشر وپخش کردند بی نهایت سپاسگزارم
افراد زحمت کش داخل این سایت نمیدونند که با اینکارشان چقدر از هم وطنان خود را از گمراهی قانون جذب واز افرادی مثل باب پراکتور وجو ویتالی و..که دشمن بشریت هستند ومردم را گمراه میکنن نجات داده اند خدا خیرتون بده به طور دسته جمعی عاقبت بخیر شه تولید کننده محتوای این سایت که اینقدر زیبا وعلمی ودقیق بررسی کرد همه جوانب را واقعیتش من خودم ۱۰ ساله که به امید قانون جذب نشستم وهیچ پیشرفتی درزندگی نداشتم چون تا الان گمراه شده بودم ودنبال یه منبع متضاد قانون جذب خیلی وقته میگشتم که بتونم از گمراهی در بیام ولی تا الان هیچ منبع پرو کاملی مثل منبع شما پیدا نکرده بودم الان دیگه آرامش گرفتم وخیالم راحت شد ومیتونم که به زندگی ادامه بدم به زیبایی تما م
خدا قوت موفق باشید
همراه عزیز
خوشحالیم که همراهمون هستید و به آموزش و یادگیری علاقه مندید.
بهتون تبریک میگیم که تصمیم گرفتید با مشاهده آموزش، آگاهانه تر زندگی کنید.
رضایت و همراهیتون باعث افتخارمون هست؛ مرسی که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
بیشتر ازیک نفر
سلام
سریع بریم سر اصل مطلب و مزخرفاتی را که نوشتید، به روش علمی بکوبیم (خصوصا این فیلمی که این بنده خدا ساخته)
انسان ماشینی است که طبق انتظار عمل میکند.
این جمله را بی اف اسکینر…یکی از بزرگترین روانشناسهای قرن بیستم گفت. و ما میدانیم که حرف او کاملا اشتباه است چون با وجود اینکه اکثر افراد هر جامعه توسط رسانه و دولت و اینترنت و…..هیپنوتیزم شده و طبق انتظار عمل میکنند، افراد زیادی خلاف این موضوع را اثبات میکنند.
حالا موضوع چیست؟
موضوع این است که طی چندین دهه….اسکینر چنان تسلطی بر روانشناسی دنیا داشت که کسی جرات نداشت مخالف او حرف بزند. تا اینکه از دهه ۶۰ میلادی و با شروع پایههای علوم شناختی، نظریات انجیل گونه او زیر سوال رفت.
نیمچه مقدمه شماره ۱- در علم روانشناسی این اثبات شده…
عبارت بالا یکی از (معذرت میخواهم) احمقانهترین حرفهایی است که زده میشود. در دنیای به شدت متغیر امروز اثبات در علوم تجربی مثل فیزیک و شیمی هم دیگر اعتبار گذشته را ندارند چه برسد به اثبات در علمی که با ذهن و روان بسیار پیچیده انسان سر و کار دارد.
من با رویکرد علمی به موضوعات روانشناسی موافقم اما این تحقیقات چیزی را اثبات نمیکند. مثلا بامیستر تحقیقات بسیار زیادی روی محدود بودن اراده انسان کرده و حجم تحقیقات مستقیم و غیرمستقیم او روی این نظریه بسیار زیاد است….اما چند سال بعد کلیه نظریات او با انجام تحقیقات متفاوتی زیر سوال رفت. (هر چند که من نظریه بامیستر را بیشتر میپسندم)
حرف من این است که نباید هر چیزی را با برچسب تحقیقات علمی و اثبات شده بررسی کرد چون دانش ما در این زمینه بسیار محدود است.
نیمچه مقدمه شماره ۲ – اگر ارتعاش تو با آن لامبورگینی قرمز هم فرکانس باشد…
با عبارت بالا هم مشکل دارم.
البته به شکلی که متاسفانه رایج شده است. به این شکل که انگار اگر من صبح خودم را با آن چه میخواهم هم ارتعاش کنم….و بعد از آن به اداره رفته و کارهای روزمره را انجام دهم…به زودی این موجود هم فرکانس وارد زندگی من خواهد شد.
این تفسیر بسیار سطحی و بسیار دروغین و البته کاملا ناکارآمد از قانون جذب است و شاید توسط کسانی به منظور تخریب متافیزیک ترویج داده میشود وگرنه من چنین چیزی را در کتابهای جو ویتالی و استر هیکس و وین دایر و ….ندیدم.
وظیفه ما در زندگی، دستیابی به سیستمی برای ایجاد نتایج تکراری است
فرض کنید که دوربین موبایل شما به دلایلی خوب کار نمیکند و عکسهای تار میگیرد.
شما چندین وبسایت را جستجو کرده و انواع و اقسام راهکارها را امتحان کرده و در نهایت دوربین موبایل شما درست میشود.
این موضوع را فراموش میکنید تا اینکه ۴ ماه بعد دوباره با همین مساله روبرو میشوید. کلا فراموش کردهاید که دفعه قبل چه کار کردهاید و باید تمام کارها را از اول انجام دهید.
زندگی ما هم به همین شکل است.
خیلی از نتایج و دستاوردهای ما در زندگی به شکل اتفاقی (ظاهرا) رخ داده است….مثلا در هنگام مراسم ازدواج از جایی که فکرش را نمیکردیم پولی جور شده یا در اثر توصیه یکی از دوستان به شکل شانسی در فلان شرکت استخدام شدیم یا مثلا به شکل شانسی ارز دیجیتال خریده و قیمت آن چندین برابر شد.
اما این شیوه زندگی به دلیل اینکه نمیتواند نتایج تکراری برای ما ایجاد کند، به هیچ دردی نمیخورد. چون همیشه باید از اول چرخ را اختراع کنیم.
اینجا طرفداران رویکرد علمی پا به میان گذاشته و میگویند که به دلیل اتفاقی بودن نتایج در اثر مراقبه یا تصویرسازی یا قانون جذب، شما باید رویکرد درستی داشته باشید. باید یک مکانیزم گام به گام را طی کنید.
اما کار به این آسانی نیست….که اگر به همین آسانی بود نه هزار نفر و نه صد نفر….حداقل ۱۰ نفر میبایست قادر باشند با شیوه کاملا مشخص سرمایهگذاری وارن بافت سوپر میلیاردر شده باشند….اما حتی یک نفر هم موفق به این کار نشده است.
چرا؟…چون هر کس مسیر منحصر بفرد خودش را دارد.
مهمترین وظیفه ما در زندگی ساخت یک مدل ذهنی شخصی و رو به تکامل است
مدل ذهنی موتور تصمیمگیری و انتخابهای ماست. هر نتیجهای در زندگی هم حاصل مرکب شده انتخابهای ماست. بنابراین مدل ذهنی نقشی حیاتی در زندگی ما و ایجاد نتایج دارند.
اما مساله اینجاست که این مدل ذهنی ریشه در ناخودآگاه دارد. مثلا ممکن است من خودم را انسان ریسکپذیری بدانم چون از بانجی جامپینگ نمیترسم یا ۳ بار تا الان شرکت عوض کردهام اما داستان کاملا برعکس باشد.
به همین دلیل است که بارها نوشتهام که ناخودآگاه، سوپر کامپیوتر خلق نتایج در زندگی است.
و
به همین دلیل است که برخی از آموزههایی که در مورد قانون جذب وجود دارد، برای موفقیت و رسیدن ما در زندگی بسیار کارآمد و حیاتی هستند و کاملا احمقانه است که با گرفتن ژست روشنفکری، قانون جذب را به خرافات پیوند بزنیم.
به قول اسکینر….انسانها ماشینهایی هستند که طبق انتظار عمل میکنند و این موضوع قطعا روی بسیاری از تحقیقاتی که به آنها برچسب علمی میزنیم اثر گذاشته است.
سلام همراه عزیز
چه خوب که اهل مطالعه هستید.
ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید؛ اما ما یه پیشنهاد برای شما داریم؛ یک پیشنهاد رایگان 🙂
بهتون پیشنهاد می کنیم دوره رایگان های زیر را نیز مشاهده نمایید؛ امیدواریم براتون مفید و کاربردی باشد.
دوره رایگان علم و شبه علم
دوره رایگان تفکر نقاد
بیشتر ازیک نفر
سلام و خدا قوت
قطعا کتاب راز کاستی هایی داره ولی بهتر بود شما نظرات دیگر اساتید رو هم مطالعه میکردید
مثلا در اموزش های درست و اصولی یکی از اساتید جذب گفته شده که وقتی افکار و احساست رو مثبت کردی، قلبت از کینه و خشم و نفرت خالی شد و اروم شدی باعث میشه ایده های ناب به ذهنت برسه که این کاملا علمی هستش چون تمرکز ذهنی داری و بعد همون استاد جذب گفتن حالا یک قدم برای عملی کردن ایده بردار و مدام هدفی که داری رو توی ذهنت مثل یک نقشه ذهنی حفظ کن و داشتن هدف هم که یکی از اصول بدیهی تو علم روانشناسیه! و اصلا هم نگفت هیچ کار نکن قانون جذب خودش همه کارا رو میکنه! قطعا هیچ ادم اگاهی نمیگه من صبح تا شب میشینم رو صندلی و فقط با فکر به پول به اون میرسم!
ببینید از یه گروه پرسیده شد که چی کار کنیم تعداد زندان ها به نصف برسه گفتن امکان نداره
گفتن حالا فرض کنید امکان داره
یکی گفت فلان موضوع توی مدرسه اموزش داده بشه
یکی گفت فلان فیلم و برنامه حذف یا اضافه بشه
یکی گفت دسترسی به برخی سایت ها و محتواهای اینترنت برای فلان سنین محدود بشه
یکی از ایجاد شغل و کم کردن بیکاری و سرگرمی جوونا با اموزش مهارت رایگان ...گفت
و خیلی ایده های ناب مطرح شد
پس اگر ما باور داشته باشیم کاری شدنیه ذهنمون راهی براش پیدا میکنه و اون استاد جذب میگفت میدونید چرا ۹۰ درصد سمینارهای موفقیت جواب نمیده چون به شما نمیگن فقط به چیزی میرسید که با تمام وجود باور دارید.
پس باور قلبی و عملی کردن ایده هم تو باقی منابع اومده ولی شما نگفتین
در اموزه های دینی هم داریم:
من نزد گمان بنده مومن خویشم اگر گمان او به من نیک باشد مطابق ان گمان با او رفتار میکنم(اصول کافی جلد۲ص۷۷)
هرگاه دعا میکنی گمانت این باشد که حاجتت پشت در آماده است(امام صادق ع)
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه و یادگیری هستید.
ممنونیم ک نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید؛ بهتون پیشنهاد می کنیم جهت اطلاعات بیشتر در دوره رایگان علم و شبه علم و تفکر نقاد همراهمون باشید.
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر
سلام
من کمی به قانون جذب مسلط هستم و خیلی از مواردی را که نوشته اید به طور کاملا حرفه ای ناقص و بریده بریده نوشته اید!
آفرین حرفه ای عمل کرده اید.
پاسخ خیلی از این سوالات را من هم میدانم چه برسد به استادان این کار مثل خانم استر هیکس
یکی نوشته بود، قانون جذب یعنی هنر مدیریت احساسات. آفرین این بهترین تعریف بود. و من اضافه میکنم؛ همه مباحث موفقیت فردی (مثل دوره های رایگان وپولی شما) آخر آخرش میخواد احساس ما را خوب کند.
جالبه آن وقت شما منکر قانون جذب هستید.
همچنین من با نظر یکی که این زیر نوشته: از دوستانی که درباره قانون جذب شک دارند دعوت میکن تا کتاب های آقای جو دیسپنزا را بخوانند کاملا موافق هستم.
نمیدانم نویسنده این مقاله و این فردی که این مستند را درست کرده چقدر درباره فیزیک کوانتوم تخصص دارند!؟
جداقل من اسمشان را به عنوان دانشمند یا فیزیک دان نشنیدهام.!!!! اما آقای جو دیسپنزا فوق تخصص علوم مغزی و کونتوم هستند ۲۰ سال سابقه دارند به همراه یک تیم قوی و کلی نتیجه
چطور نوشته اید که مردم فریب قانون جذب را نخورند کدام فریب وقتی شما خیلی حرفه ای خیلی از مواردی را که نوشته اید را ناقص عنوان کرده اید.از یک فصل کتاب یک پاراگراف را بریده اید و آن را زیر سوال میبرید.!!!
کدام فریب؟ وقتی تو این مستند آزمایشانی مربوط به چمد دهه قبل است.
به شعور مردم توهین نکنید این بزرگوار خوب گفتندکه؛ علم که ناقص و البته در حال رشد است:
جوزف تامسون جایزه نوبل را برای اثبات ذره بودن الکترون ها دریافت کرد و سپس پسرش همان جایزه را برای اثبات اینکه الکترون ها ذره نیستند بلکه موج هستند دریافت کرد.
(چه مثال عالی و فکر شده و بی نقصی، کیف کردم)
کدام فریب؟ وقتی خانم استر هیکس به تمام شبهات وسوالات مردم رود رو جواب میدن
افراد از آموزش هاشون نتیجه میگیرند و با ذوق و شوق تعریف میکنند.
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل تفکر و مطالعه هستید.
ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید؛ اما بهتون پیشنهاد می کنیم این فرصت رایگان رو از دست نداده و دوره رایگان علم و شبه علم و همچنین دوره رایگان تفکر نقاد رو مشاهده نمایید.
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر
سلام
یک موضوعی همیشه برام خیلی جالبه:
آدم هایی که به خودشان وصل هستند ( به اون طبیعت درستی که خداوند در وجود همه ما قرار داده وا صطلاحا از روح خودش دمیده) همیشه به مردم کمک میکنند تا آنها هم به خودشان وصل بشوند مثلا طرف یک کتاب مینویسه درباره شکر گزاری یا یک دوره رایگان میسازه تا به مردم کمک کنه قدر داشته هایشان را بیشتر بدانند.
اما افراد منطقی و وابسطه به علم بیشتر میخوان بگن ما درستیم. همه چی را زیر سوال میبرن و مدام استدلال علمی میارن.
به قول اون دوستمون که نظر داده؛ علم همیشه ناقص و در حال رشده!
بابا عزیز دل آدم با یکسری چیزها حال میکنه و ازش نتیجه میگیره احساسش خوب میشه. چرا باید بره دنبال استدلال علمی؟
اصلا چه اهمیتی داره که علم چی میگه؟
مهم اینکه دل ادم چی میگه
سلام همراه عزیز
ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
بهتون پیشنهاد می کنیم در این زمینه دوره رایگان علم و شبه علم رو مشاهده کرده و این فرصت رایگان رو از دست ندهید.
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر
اینایی که دارن این مقاله رو نقد میکنن همونایی اند که تو کرونا ماسک و واکسن نمیزدن
اینا دنبال معجزه و عصای موسی میگردن
مواردی که گفتین خیلی مربوط به قانون جذب نبود
خصوصا این فیلمی که از این آقا گذاشتین ایشان هنوز به درستی درباره قانون جذب آگاهی ندارید و کلیپی ساخته اند که ربطی به قانون جذب ندارد.
قانون جذب یعنی هنر مدیریت احساسات! احساس خوب شما را در شرایط جذب اتفاقات خوب بیشتر قرار میدهد و برعکس.
ساختن و داشتن احساس خوب که مقدمه داشتن آرامش است اولویت هر انسانی است.
همانظور که عارف بزرگ مولانا فرمود: خوش باش هر که راز داند داند که خوشی خوشی کشاند.
(به قول آقای الهی قمشه ای، علم، دانش،آگاهی و دیدگاه یک دانشمند تا اندازه پشت بام یک خانه چهار طبقه است در حالی که برای عارف تا بیکران تا آسمان هفتم) انقدر دم از علم نزنید!
این هم نمونه علم که ناقص و البته در حال رشد است:
جوزف تامسون جایزه نوبل را برای اثبات ذره بودن الکترون ها دریافت کرد و سپس پسرش همان جایزه را برای اثبات اینکه الکترون ها ذره نیستند بلکه موج هستند دریافت کرد.
به نظرم خیلی وقته که دیگه دوره کوبیدن موضوعی که حداقل همه مردم آن را شنیده اند، برای معروف شدن تمام شده.این کار چیپی ست!
فقط کافی ست به سایت آقای عباس منش یا امیر شریفی بروید تا نتایج صوتی و تصویری هزار نفر از افرادی که از این قانون نتیجه گرفتن را ببینید.
علمی که مرتب از آن دم میزنید برای نتایجی که هزاران نفر از مردم از قانون جذب گرفته اند چه توجیهی دارد؟!
از دوستانی که درباره قانون جذب شک دارند دعوت میکن تا کتاب های آقای جو دیسپنزا را بخوانند
ایشان متخصص علوم مغز هستند حدود ۲۰ سال با یک تیم بزرگ درباره اهمیت فکر و احساسات و تاثیر آن بر روی زندگی افراد تحقیق کرده اند.
کافی ست نتایج افرادی را ببینید که ایشان درمانشان کرده اند. ی افرادی که با کمک ایشان صاحب شغل، همسر ویا اهداف خود شده اند.
بزرگواری که این فیلم نقد را قرار دادی و از آن حمایت میکنی لطفا آقای جو دیسپنزا را نقد کن.
امیدوارم این نظر درج شود
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه هستید و و ممنوینم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
بهتون پیشنهاد می کنیم در دوره علم و شبه علم و دوره تفکر نقادمون رایگان همراهمون باشید.
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر
دوره علم و شبه علم!!!!!!
چه نیازی به دوره علم و شبه علم هست وقتی که میبینم افرادی که در کارگاه های خانم استر هیکس و آقای دکتر جو دیسپنزا از نتایج عالی شان میگویند.
چه نیازی به دوره علم و شبه علم هست وقتی با تمرینات قانون جذب (خصوصا شکر گزاری) به آرامش رسیده ام. فهمیدم چه نعمت های مهمی در زندگی ام دارم، در حالی که تا به حال از آنها غافل بودم. با قانون جذب یاد گرفتم که تمرکز کنم روی موارد مثبت زندگی ام . موارد منفی را بپذیرم و درک کنم بخش زیادی اش را میتوانم با ذهنیت درست و اقدامات الهام گرفته شده تغییر بدم.
چه نیازی به دوره علم و شبه علم هست وقتی دارم میبینم نتایح مردم از دوره های امیر شریفی، عباس منش و اساتید خارجی را.
نتایج صوتی و تصویری هزار نفر از افرادی که از این قانون جذب نتیجه گرفتن را میتوانید در کانال پرورش افکار امیر شریفی و سایت عباس منش ببینید.
یک سوال ساده از شما عزیزان دل! اساتید بزگوار ، روشنفکر و علم گرا.
واقعا اگر به نقد و کذب بودن قانون جذب باور دارید،چرا شما ها این نتایج مردم را زیر سوال نمیبرید!؟ چرا یک مستند درباره اش درست نمیکنید؟
واقعا اگر قانون جذب کذب است خب چرا هزاران نفر نتیجه میگیرند !؟ چرا!؟ مگر میشود از چیزی که (به قول شما) از پایه اشتباه است نتیجه درست گرفت؟
علم و عقل شما چه پاسخی به این موضع دارد؟؟؟؟
راستی اصطلاح علمی نتیجه گرفتن مردم چیه؟!
لطفا پاسخ من را به طور شفاف بدهید. منتظرم
ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
برای دریافت پاسخ به ابهامتتون مجددا بهتون پیشنهاد می کنیم این دوره رایگان رو مشاهده کرده و این فرصت رایگان رو از دست ندهید.
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر
من ۸-۹سال پیش بوسیله عباس منش با قانون جذب آشنا شدم وضع مالی خوبی داشتم ولی این آموزه ها من را بدبخت کرد و تا الان به روزای خوبم برنگشتم اون دوره ها فقط خودشو پول دار کرد و رفت آمریکا.
من خیلی چیزها از عباس منش یادگرفتم و برعکس شما دوره باورهاش شرایط مالی من را دگرگون کرد
حب شما همون اول که دیدید دارید بدبخت میشدید ادامه نمیدادید!!
پول، انرژی و وقتتان را صرف عباس منش نمیکردید. به کسب و کار و زندگی تان میرسیدید و همون اوضاع خوب را حفظ میکردید.
البته الان هم دیر نشده!
عباس منش و قانون جذب را فراموش کنید، همون کارهایی که قبل آشنایی تان با عباس منش و قانون جذب میکردید را انجام بدید تا دوباره اوضاعتون عالی بشه!
وقتی تصور کنیم و هیچ قدمی برای آن موضوع و هدف برنداریم چطور میتوانیم
به آن برسیم مثلا ما اگر غذا نخوریم و فقط باور کنیم که غذا خورده ایم
آیا ترس از شکست خوردن ما را از پیشرفت بازمیدارد یا یک محرکه قوی است؟
اگه خدا میخواست ما از اول به همه چی برسیم پس چرا وسایل رسیدن به آن هدف را بما داده مثل دست و زبان و پاها که برای رسیدن به آن هدف قدم برمیداریم پس باید وایسیم و یا بنشینیم تصور کنیم که رسیده ایم همین الان که دارم منظورمو به شما میفهمونم از انگشتای دستم کمک گرفتم پس باید تصور کنم که شما منو دیدید و شنیدید
سلام . من هم مطالب زیادی راجب قانون شنیدم . تونستم ازشون استفاده کنم. یککانال هست که تازگیا دنبالش میکنم و مطالب خوبی راجب قانون جذب میزاره . شما هم دنبالش کنید . https://t.me/qanonjazbe
سلام من چندوقت پیش به شوخی والکی به یکی ازدوستام گفتم بیمارستانم بعدازیه چندماهیم بازبه شوخی به یکی ازدوستام گفتم حالم بده وبیمارستانمو و عکس دست وسرم براش فرستادم فقطم براسرکارگذاشتن خدایامنوببخش
بعدازچندوقت زدمن انفولانزا گرفتم وبعدشم یه سری داستاناکه مجبورشدم هی دکتربرموبیمارستان برم ازاین دکتربه اون دکتریه جورایی تادمه مرگ رفتم برگشتم.یکی ازاقوام ما که طرفداره قانون جذبه اومدبه من گفت اره دیدی هی نشستی راجبش حرف زدی عکسشم فرستادی ازاین کاراکردی جذبش کردی بخداکه من موندم همون لحظه ازیه طرف عقلم میگفت نه بابا چه ربطی داره ازطرفم مونده بودم چی بگم به اون طرف به نظرشماراسته؟
سلام همراه عزیز
بابت اتفاق پیش اومده متاسفیم و امیدواریم همیشه سلامت باشید.
بهتون پیشنهاد میکنیم دوره رایگان تفکر نقاد و علم و شبه علم رو مشاهده کنید.
بیشتر ازیک نفر باشید…
دوره رایگان تفکر نقادانه | سنجشگرانه اندیشیدن
دوره رایگان شناخت علم و شبه علم
چقدررر جالب بود من ۲سااال کامل پیشرفته ترین اموزه های قانون جذب رو خوندمو اجرا کردم شاید یه کم خالم خوب شد اونم موقتی چون به خودم قول و وعده میدادم خیلی جاها واقعا باورم شده بود تا اینکه شروع کردم به مطالعه اقتصاد رفتاری که دیدم متفق القول همه نویسنده های مطرح دنیا این قانون رو مزحک و خنده دار دونستن برام جالب شد و رفتم سراغ تحقیقاتی که قانون جذب رو نقد کنه خدارو شکر اساتید باسواد و فرهیخته ای تو ایران هستند که وقتی پای حرف اونا نشستم کاملا منطقی متوجه شدم این یک دروغ بزرگه که فقط تونسته مدرسان این قانون رو حسابی سرمایه دار کنه واین فرایند همچنان ادامه داره…
تا اینکه خیلی مشتاق شدم در مورد سیستم عملکرد مغز مطالعه داشته باشم که میتونم بگم بهترین تصمیم زندگیم تا الان همین بود و اینکه الان اینجایم خدارو هزااااران مرتبه شکر میکنم که با اقای بهرامپور اشنا شدم و تک تک جملاتی که این نازنین مرد میگه رو من بشدت دنبالش بودم و هستم بیییبنهایت ممنونم از همه عزیزان بیشتر از یک که زندگی خیلیا رو تغییر دادند و میدهند و خواهد داد
از یک طرف دلم برا وقت و انرژی که برای این خزعبلات گذاشتم میسوزه ازیک طرفم میگم خدارو شکر اگه اونا نبود الان من اینجا نبودم
ودر اخر باید بگم همیشه بدرخشی اقا پیام
سلام دوست عزیز
چقدر خوب که دغدغه مطالعه و یادگیری دارید اونم تو این روزا؛ تبریک به شما.
همراهیتون باعث افتخارمون هست.
بیشتر ازیک نفر بمانید.