برایان تریسی یکی از مشهورترین سخنرانان دنیاست. او علاوه بر نظریه‌ها و سخنرانی‌های خود، نویسنده ماهری هم هست و کتاب‌هایش میلیون‌ها نسخه به فروش رفته‌اند.

آقای برایان تریسی در ایران با کتاب «قورباغه‌ات را قورت بده» شهرت پیدا کرد؛ اما کتاب‌های بسیار کامل‌تر و کاربردی‌تری هم نوشته است.

در این مقاله، به زندگینامه برایان تریسی می‌پردازیم، زوایای کمتر شناخته شده زندگی او را بررسی می‌کنیم، از نصیحت‌ها و توصیه‌های او بهره می‌بریم و بیشتر او را می‌شناسیم. قبل از شروع مطالعه زندگینامه برایان تریسی، این فیلم کوتاه را ببینید:

 برایان تریسی در مورد محمد پیام بهرام پور چه می‌گوید؟

 

در این ویدئوی کوتاه، آقای تریسی محمد پیام بهرام پور را یکی از مدرسین برتر ایران معرفی کرده که می‌توانیم از آموزش‌های منحصر به فرد و نوین او بهره مند شویم:

 

 مارکوپولویی به اسم برایان تریسی

 

برایان تریسی در حال حاضر به طور گسترده به سراسر دنیا برای سخنرانی سفر می‌کند. از اروپا و جزایر اقیانوس آرام گرفته تا جنوب شرقی آسیا، آمریکا و همین یاران خودمان (آقای تریسی چندین بار به ایران سفر کرده است).

او در بیش از 80 کشور و شش قاره جهان کارکرده است. او به چهار زبان مختلف مسلط است و یک پیام ساده دارد: «من اعتقاد دارم از طریق یادگیری و استفاده از توانایی‌هایتان، از پس هر مسئله‌ای در زندگی برمی‌آیید، بر هر مانعی غلبه می‌کنید و به هر هدفی دست پیدا می‌کنید».

 

 کودکی‌های برایان تریسی

 

برایان تریسی در سال 1944 ونکوور کانادا و در خانواده‌ای به دنیا آمد که حتی بر سر پرداخت قبض‌های آب و برقشان هم مانده بودند!

پدرش شغل مشخصی نداشت و او و سه برادرش با لباس‌هایی که از خیریه تهیه شده بود، به مدرسه می‌رفتند.

والدینش البته شریف بودند و به اصول اخلاقی پایبند اما به شدت در فقر به سر می‌بردند.

از زمانی که برایان تریسی به یاد می‌آورد، همیشه برایش سؤال بود که چرا خانواده‌های دیگر از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند و آن‌ها در باتلاقی از مشکلات دست و پا می‌زنند.

به دلایل مختلف ناچار شد زود از مدرسه کناره‌گیری کند.

برایان تریسی از همان دوران جوانی اعتقاد داشت انسان به چیزی تبدیل می‌شود که به آن فکر می‌کند. او همچنین به این نکته تأکید می‌کرد که میلیونرها همان افراد عادی هستند با این تفاوت که فقط بر روی «استقلال مالی» تمرکز دارند.

 

کارهایی که برایان تریسی تجربه‌اش کرده است!

 

وی مدتی به کارگری پرداخت و مدتی به شستن ظرف‌ها در یک هتل کوچک! مدتی به شستن اتومبیل‌ها و زمانی به شستن کف سالن‌های رستوران‌ها!

او حتی تجربه کار در مزارع و کارخانه‌ها را هم دارد؛ بنابراین، او اصلاً با محیط‌های کاری بیگانه نیست. شاید همین آشنایی واقعی با کار کردن از کودکی، باعث شده مشاوره‌های کسب و کار برایان تریسی آن‌قدر کامل و کاربردی باشد.

او همچنین به صورت کارگر زراعی زمان برداشت محصول کار می‌کرد. در انبار روی کاه‌ها می‌خوابید با خانواده کشاورز غذا می‌خورد و پس از پایان برداشت محصول مجدداً بیکار شد.

 سفر برایان تریسی به دور دنیا

 

در 20 سالگی، برایان تریسی سفرهای گسترده‌اش را آغاز کرد. سفری هشت ساله که به شدت به تجربیاتش افزود. او در این سن کم تصمیم گرفت دور دنیا را بگردد. برای همین تمام پس‌اندازهایش را برداشت و در یک کشتی مشغول به خدمت‌رسانی شد.

در طول سفرهای دریایی خود از اقیانوس اطلس تا بریتانیا به کار در کشتی مشغول بود. سپس با دوچرخه از فرانسه به اسپانیا و تنگه‌ی جبل‌الطارق رفت.

آقای تریسی بعد از مدت‌ها کار کردن بر روی کشتی، تصمیم گرفت به همراه دو تن از دوستان خود یک اتومبیل لندرور بخرد و با عبور از صحرای بزرگ آفریقا خود را به ژوهانسبورگ رساندند. برایان حدود دو سال در آنجا کار کرد. سپس به لندن بازگشت و مدتی را نیز در آلمان و انگلستان مشغول به کار شد. در برخی از سفرهایش، او خاطرات هیجان انگیزی را تجربه کرد. حتی تجربه نزدیک شدن به مرگ در صحرای بزرگ آفریقا!

در خلال این سفرها، زندگی او شروع به شکل‌گیری کرد و در کنار دکتر آلبرت شوارتزر (پزشک مشهور که 40 سال از عمرش را در میان قبایل آفریقایی طبابت کرد) در آفریقای جنوبی کار کرد. برایان تریسی همچنین در رشته کاراته به درجه استادی رسید و کمربند مشکی آن را به دست آورد.

بعد از دو سال زندگی در ژوهانسبورگ (پایتخت آفریقای جنوبی) آنجا را به مقصد لندن ترک کرد و سپس از مناطق اروپا و خاورمیانه بازدید کرد؛ سرانجام از هند خارج شد و به مالزی، سنگاپور و به مدت دو سال به تایلند رفت.

اگر همیشه همان کاری را انجام بدهید که همیشه انجام می‌دادید، همان چیزی را به دست می‌آورید که همیشه به دست می‌آوردید.

 قورباغه را قورت بده

 

کتاب قورباغه را قورت بده یکی از مشهورترین کتاب‌های برایان تریسی است. باهم گریی کوتاه به این کتاب می‌زنیم:

عصر حاضر برای زندگی کردن دوران فوق العاده ای است. در هیچ بازه زمانی تا این حد امکانات و فرصت‌های گوناگون برای دست یابی به بیشترین اهداف وجود نداشته است.

شاید در هیچ دورانی از تاریخ بشر به این اندازه انتخاب‌های گوناگون در پیش روی انسان نبوده است. با وجود اینکه اغلب ما به این دوراه، با عینک بدبینی نگاه می‌کنیم.

 در واقع آنقدر کارهای خوب و جالب برای انجام دادن وجود دارد که شاید بشود گفت توانایی تصمیم گیری و انتخاب از میان آنها عامل تعیین کننده موفقیت شما در زندگی است.

اگر شما هم مثل بیشتر مردم این دوره و زمانه باشید حتماً با زیادی کارها و کمبود وقت مواجه هستید.

ممکن است نتوانید تمام کارهایتان را انجام بدهید. شما هیچوقت نمی‌توانید از کارها پیشی بگیرید و همیشه در مورد بعضی از کارها و شاید در مورد بیشتر کارها از برنامه عقب می افتید.

به این ترتیب تعیین مهم‌ترین کارهایی که باید شروع کرده و سریعاً به اتمام برسانید به احتمال زیاد نقش بسیار مهمی در موفقیت شما خواهد داشت.

یک انسان معمولی اگر بتواند طوری خلق عادات کند که کارهای خود را به طور واضح اولویت بندی کند و کارهای مهم را سریعاً انجام دهد حتی می‌تواند از یک نابغه که زیاد حرف می زند و نقشه‌های عالی می‌کشد اما کمتر کاری را به اتمام می‌رساند جلو بزند.

بله! قورباغه را قورت بده!

 

تصور کنید اولین کاری که باید هر روز صبح انجام بدهید این باشد که قورباغه زنده‌ای را قورت بدهیداما در ادامه روز، دیگر قرار نباشد هیچ کار دیگری انجام بدهید. شما این کار را برای چه زمانی در روز می‌گذارید؟

حالا فرض کنید این قورباغه، مهم‌ترین کارتان است. همان کاری که اگر الان فکری به حالش نکنید به احتمال زیاد اهمال کاری‌های بعدی اجازه انجام آن را دیگر نمی‌دهد.

کار مورد نظر همان کاری است که انجام آ ن حاضر می‌تواند بیشترین تأثیر مثبت را در زندگی شما بگذارد.

حالا اگر قرار باشد دو تا قورباغه را بخورید چطور؟

آنگاه بهتر است قورباغه بزرگتر را اول بخورید.

برایان تریسی می‌گوید: «خود را موظف کنید که بلافاصله دست به کار شوید و آنقدر مداومت به خرج دهید تا کار را به اتمام برسانید پیش از آنکه دست به انجام کار دیگری بزنید. به این کار مثل یک امتحان فکر کنید و با آن مثل یک مبارزه فردی روبرو شوید. در برابر این وسوسه که اول کارهای آسان‌تر را انجام دهید مقاومت کنید. مدام به خودتان یادآوری کنید که مهم‌ترین تصمیمی که هر روز می‌گیرید این است که اول چه کاری را انجام بدهید و بعد از آن به چه کاری مشغول بشوید البته اگر کار اول را به انجام برسانید»

 در کتاب قورباغه را قورت بده «برایان تریسی» چه نکاتی گفته می‌شود؟

 

کتاب قورباغه را قورت بده به بیست و یک فصل مجزا تقسیم شده است. در هر فصل نکته‌ای شرح داده است تا اهمال کاری کاهش یابد. این نکات را هم می‌توانید در این کتاب پیدا کنید:

اول مهمترین کار

کلید رسیدن به سطوح عالی کارایی و بهره وری این است که عادات خوب را برای همیشه در خود ایجاد کنید. هر روز صبح ابتدا به سراغ مهم‌ترین کار خود بروید.

باید در زندگی این عادت را در خود ایجاد کنید که بدون صرف وقت زیاد هر روز قبل از انجام هر کاری اول قورباغه خود را قورت بدهید.

ویژگی عمل گرایی به عنوان بهترین، بارزترین و پایدارترین رفتار در افراد موفق خودنمایی می‌کند. افراد موفق و مؤثر کسانی هستند که مستقیماً به سراغ کارهای اصلی خود می‌روند و خود را موظف می‌کنند تا به طور مداوم و بدون حواس پرتی به انجام آن کارها ادامه دهند تا آنها را تمام کنند.

مشغله زیاد به معنای موفقیت نیست!

 

بسیاری از مردم مشغله زیاد را با موفقیت اشتباه می‌گیرند.
این قبیل افراد مدام حرف می‌زنند، مرتب جلسه تشکیل می‌دهند و بعضاً برنامه‌های فوق العاده را طرح ریزی می‌کنند؛ اما در نهایت کار مفیدی انجام نمی‌دهند و به نتایج مطلوب دست پیدا نمی‌کنند.

بخش بزرگی از موفقیت شما در زندگی و کار بستگی به عادات مختلفی دارد که به مرور زمان کسب می‌کنید.

 عادت تعیین اولویت‌ها، غلبه بر اهمال کاری و تنبلی و مداومت در انجام مهم‌ترین وظایف یک مهارت ذهنی و جسمی است.

 پس می‌توانید این عادت را از طریق تمرین و تکرار پی در پی یاد بگیرید و آنقدر به آن ادامه دهید تا ملکه ذهنتان شود.

زمانی که این رفتار تبدیل به عادت شود انجام آن به آسانی و به طور خودکار صورت می‌گیرد.

شما از نظر ذهنی و عاطفی طوری طرح ریزی شده‌اید که موفقیت در انجام کارها به شما حس خوب و مثبتی می‌دهد، شما را خوشحال می‌کند و در شما احساس پیروزی ایجاد می‌کند.

کارها را تمام کنید

 

هر وقت کاری را تمام می‌کنید، موجی از شور و شوق، انرژی و اعتماد به نفس را در خود احساس می‌کنید. هر چه این کار مهم‌تر باشد در وجود خود و دنیای اطرافتان شادی، اعتماد به نفس و قدرت بیشتری حس می‌کنید

یکی از راه‌های رسیدن به یک زندگی عالی، موفقیت شغلی و رضایت کامل از خود این است که کارها را به اتمام برسانید و مدام در فکر بهبود آنها باشید.

بنابراین عادت شروع کردن کارهای مهم و تمام کردن آنها را در خود ایجاد کنید. وقتی به این مرحله برسید این عادت چنان نیرومند می‌شود که به پایان رساندن کارهای مهم را آسان‌تر از رها کردن آنها خواهید یافت.

اراده و تمرین

 

می‌گویند مردی در یکی از خیابان‌های نیویورک از موسیقیدانی می‌پرسد که چطور می‌تواند به تالار اپرا برسد و موسیقی دان جواب می‌دهد: با تمرین آقا، با تمرین!

تمرین، مادر مهارت‌ها و کلید تسلط بر هر مهارتی است.

ذهن ما مثل یک ماهیچه است که نیاز به ورزیده شدن دارد.

هر چه بیشتر آن را به کار بگیرید قوی‌تر می‌شود و قابلیت بیشتری پیدا می‌کند.

هر رفتار یا مهارتی را که دوست دارید با تمرین و تکرار می‌توانید به دست آورید.

برای ایجاد عادت و تمرکز بر روی مهم‌ترین کارها به سه ویژگی اساسی نیاز دارید که هر سه را می‌توانید یاد گرفت:

این سه ویژگی، تصمیم گیری، انضباط و اراده هستند.

اول باید تصمیم بگیرید که عادت به اتمام رساندن کارها را در خود پرورش دهید.

دوم باید خودتان را منضبط کنید تا اصول لازم برای ایجاد این عادت را آنقدر تمرین کنید تا بر آنها تسلط پیدا کنید؛ و در آخر باید هر کاری را که بر اساس این اصول انجام می‌دهید با استفاده از نیروی اراده تقویت کنید تا اینکه این عادت ثبات پیدا کند و به جزء جدا نشدنی شخصیت شما بدل شود.

ذهنیت مثبت

 

برای اینکه روند پیشترفت خود را به سوی شخصیت مثمرثمر، مؤثر و بیشتر از یک سرعت ببخشید یک روش ویژه وجود دارد.

باید مدام به فواید و مزایای اهل عمل بودن، سریع کار کردن و تمرکز داشتن فکر کنید.

خود را همان فردی تصور کنید که کارهای مهم را به سرعت، به خوبی و به صورت مداوم و پیوسته انجام می‌دهد.

تصویر ذهنی که از خودتان دارید تأثیر شگرفی بر رفتارتان دارد. خود را به صورت فردی که می‌خواهید در آینده باشید مجسم کنید. تصویر شما از خودتان یا به عبارت دیگر اینکه خود را از درون چگونه می‌بینید تا حد زیادی نحوه عملکرد شما را در جهان بیرون تعیین می‌کند.

شما تبدیل به همانی می‌شوید که تجسم می‌کنید. توانایی شما برای یادگیری و پروراندن مهارت، عادات و قابلیت‌های جدید عملاً نامحدود است. وقتی از طریق تکرار و تمرین خودتان را پرورش می‌دهید تا بر تنبلی غلبه کنید و کارهای مهم خود را به سرعت انجام دهید، در جاده زندگی و کار وارد خط سبقت می‌شوید به سرعت به سمت موفقیت حرکت می‌کنید.

 چند نکته برای مدیریت زمان از برایان تریسی

 

توانایی شما برای مدیریت زمان به شدت مهم است. یکی از کارهایی که می تواند فرق بین شما و افراد ناموفق باشد.

زمان، منبعی ضروری و غیرقابل جایگزین است. زمان بدون شک ارزشمندترین دارایی شماست. شما هرگز نمی توانید آن را پس انداز یا بازیافت کنید. هر چه بهتر از زمان خود استفاده کنید، در نهایت موفق‌تر خواهید بود و پاداش های بزرگتری دریافت می کنید.

مدیریت زمان برای برخورداری از حداکثر بهره وری شخصی حیاتی است. میزان کنترلی که بر زمان و زندگی خود دارید، شاخصی مهم از مقدار آرامش درونی، هماهنگی و سلامت ذهنی شماست.

احساس عدم توانایی در کنترل زمان، می تواند باعث استرس، نگرانی و افسردگی شود. با مدیریت زمان بهتر، با کیفیت تر می خوابید و کارهای بیشتری انجام می دهید.

این نکات از کتاب برایان تریسی با نام «کتابخانه مدیریت برایان تریسی – مدیریت زمان» گرفته شده است.

1- قاطعانه تمرکز کنید

 

تمرکز بر یک چیز در یک زمان و فقط پرداختن به یک کار از الزامات دستیابی به موفقیت های بزرگ است. تمرکز، یعنی وقتی  مهمترین کارتان را شروع کردید، تصمیم بگیرید که آن را بدون حواس پرتی انجام دهید. توانایی شما برای تمرکز قاطعانه، اولین نکته برای مدیریت زمان است.

اگر در یک زمان نتوانید بر روی یک کار خاص تمرکز کنید، مدیریت زمان از دست می رود.

کارهای مهم را اول انجام دهید، در هر زمان یک کار انجام دهید و کارهایی که چندان مهم نیستند را کنار بگذارید. اگر نتوانید خود را مجبور به تمرکز کنید، همیشه مشغول کار بر وظایفی می شوید که اولویت کمتری خواهند داشت.

کارهایتان را اولویت بندی کنید. زمان لازم برای انجام آن کار را تصور کنید و سپس سی درصد آن زمان را برای محکم کاری به زمان اصلی اضافه کنید تا مزاحمت ها، کارهای فورس ماژور و مسئولیت های ناگهانی را هم لحاظ کرده باشید.

این یکی از رازهای دستیابی به سطوح بالای بهره وری در کار است. 

2- تک کاری را امتحان کنید

 

یکی از مهمترین تکنیک های مدیریت زمان انجام یک کار است. وقتی کاری را شروع می کنید (تا حدود 2 ساعت) تا اتمام 100 درصد آن، به کار ادامه  دهید. تک کاری، یعنی کاری را بارها و بارها شروع نکنید، یا آن را کنار نگذارید تا سراغ کار دیگری بروید و بعد دوباره به کار اول برگردید.

 با این روش خود را موظف می کنید کاری را که شروع کرده اید، تکمیل کنید و بعد سراغ کار دیگری بروید.

اصل تک کاری حاصل مطالعات فراوان در حوزه زمان و حرکت است که نتیجه کار افرادی را که مصمم تمرکز می کنند، با نتیجه کار افرادی مقایسه می کند که تا زمان اتمام کار بارها و بارها سراغ آن می روند، آن را رها می کنند و دوباره به آن کار بازمی گردند.

مطالعات برایان تریسی نشان می دهد هر بار که کاری را رها می کنید و سراغ کار دیگری می روید، آهنگ آن کار را از دست می دهید و مسیر انجام کار را گم می کنید. وقتی دوباره سراغ آن می روید، چاره ای ندارید جز اینکه کاری را که قبلا انجام داده اید، مرور کنید و ببینید که هنگام ترک کار در چه مرحله ای بوده اید. سپس دوباره شروع کنید. 

این فرایند تا 5 برابر زمان لازم را برای انجام آن کار بیشتر می کند. به عبارت دیگر، با تک کاری می توانید کیفیت کار نهایی را به شدت افزایش دهد.

3- وقفه ها در کار را کنترل کنید

 

وقفه های غیرمنتظره و بدون هماهنگی، از مهمترین تلف کننده های وقت در کسب و کار و صنعت هستند. برایان تریسی می گوید این وقفه ها می تواند به شکل ناتیفیکیشن دریافت ایمیل، تلفن، زنگ دریافت پیامک یا افرادی باشد که به اتاقتان می آیند تا با شما صحبت کنند.

طبق نظر برایان تریسی اشخاص اطرافتان، بزرگترین تلف کنندگان وقت در دنیای کار هستند. نیمی از زمان کار ما به گفتگوهای بیهوده با همکاران می گذرد. بسیاری افراد صبح ها سر کار می آیند و شروع به گپ زدن با همکاران می کنند و تا 2 تا 3 ساعت بعد به این کار ادامه می دهند.

در بسیاری از محیط های کاری (به خصوص در همین ایران خودمان!)، افراد تا ساعت 11 صبح کار جدی را آغاز نمی کنند و فورا پس از آن وقت ناهار است. پس از ناهار برمی گردند و کمی دیگر با همکارانشان گپ می زنند و تا ساعت 1:30 یا 2 بعدازظهر بر سر کارشان باز نمی گردند.

قانون برایان تریسی می گوید «همه زمان کاری خود را به کار اختصاص دهید». وقتی به محل کارتان می روید، فوری کار را شروع کنید. با دیگران به گپ و گفت بیهوده و غیر کاری نپردازید، روزنامه نخوانید یا در اینترنت نچرخید. بعدازظهر روز قبل برای فردا برنامه ریزی کنید.

برای حداکثر بازدهی وقتی کسی به شما زنگ می زند، فورا سر اصل مطلب بروید. مثلا بگویید: «سلام. خیلی خوشحالم صداتون رو میشنوم. راهنمایی از دست من بر میاد؟» قبل از تماس، فهرستی از نکاتی که می خواهید در این تماس مطرح کنید را یادداشت کنید. وقتی زنگ زدید، بگویید «می دانم چقدر کار داری، اما 4 مورد هست که باید با شما در میان بگذارم. آن وقت می گذارم سر کارت برگردی.»

وقتی کسی برای گفتگو به دفترتان می آید، می توانید بگویید «خیلی دلم میخواهد همین الان با شما صحبت کنم، اما باید به سر کارم برگردم. باید این کار را تا عصر تمام کنم.» این رویکرد، مودبانه و حرفه ای است.

4- تلفن را مدیریت کنید

 

تلفن یک چاقوست! هم می تواند کشنده باشد هم کیک تولد ببرد!

تلفن می تواند خدمتکاری فوق العاده یا اربابی خشن باشد؛ مخصوصا اگر فکر کنید که مجبورید به هر تماسی پاسخ بدهید. برای کسب میزان زیادی از بهره وری، باید تلفن را سر جایش بگذارید تا برده هر کسی که شماره تان را می گیرد نباشید.

بهترین راه کنترل تماس های تلفنی این است که منشی شما آنها را بررسی کند. در غیر اینصورت، تلفن را در حالت سایلنت قرار دهید.

 برایان تریسی و فلسفه «بهانه بی بهانه»

فلسفه زندگی آقای تریسی ممکن است برای بسیاری از افراد دشوار باشد. برای همین هم هست که تعداد کمی از کسانی که به فلسفه او می‌پیوندند، موفق می‌شوند. در فلسفه برایان تریسی، هیچ عذر و بهانه‌ای (مثل پول آموزش ندارم، وقت مطالعه ندارم و یا شرایط اجازه نمی‌دهد) برای «موفق نشدن» وجود ندارد. فرمول برایان تریسی این است: «بخوانید، گوش کنید، به طور مداوم یاد بگیرید و رشد کنید. اگر واقعاً بخواهید، می‌توانید هر چیزی را یاد بگیرید».

خودش به مدت 50 سال این کار را انجام داده ‌است. او حتماً روزانه دستکم سه ساعت مطالعه می‌کند و به گفته خودش نزدیک به 4000 جلد کتاب خوانده است.

او می‌گوید از هیچ فرصتی برای یادگیری غافل نشوید: «هرگز اجازه ندهید اتومبیلتان حرکت کند، بدون اینکه چیزی یاد بگیرید. می‌توانید در اتومبیل به جای آهنگ، فایل صوتی آموزشی گوش کنید و ترافیک را بی اثر کنید.»

فلسفه زندگی برایان تریسی در یک نگاه:

فلسفه او زمانی به ذهنش رسید که او برای مدتی طولانی آواره شده بود و شرایط زندگی‌اش خارج از کنترل خودش بود؛ اما او از خواب غفلت بیدار شد و متوجه شد که فقط و فقط «او» مسئول زندگی خودش است. موفقیت یا شکست، تنها به خود او بستگی داشت. او تنها کسی بود که می‌توانست کاری در این باره انجام دهد. بعدها به نوشتن کتابی بسیار شگفت‌انگیز در این مورد پرداخت که در زندگی هزاران نفر انقلابی پدید آورده است: «بهانه بی بهانه»

 توسعه فردی برایان تریسی و هدف مقدس «آموزش»

 

برایان تریسی وقتی بالاخره از خواب بیدار شد و متوجه شد «تنها کسی است که می‌تواند خودش را به موفقیت یا شکست برساند»، شروع به توسعه فردی خودش کرد.

آغاز با فروش

در سال 1968 راهی یک سفر زمینی از لندن به سنگاپور شد. در این مسیر از کشورهای ترکیه، ایران، پاکستان، هند و مالزی عبور کرد و سرانجام به سنگاپور رسید. سپس مجدداً از طریق مالزی عازم تایلند شد. در آنجا اقامت کرد و به کار مشغول شد. زمانی که دیگر نتوانست برای کارگری کاری پیدا کند، به فروشندگی روی آورد.

او از فروش آغاز کرد. از دفتری به دفتر دیگر می‌رفت و با درصد معینی که از سود فروش کالاها به دست می‌آورد زندگی را می‌گذراند. اغلب تمام مدت روز را کار می‌کرد تا یک فروش را به سرانجام برساند تا با درآمد آن اجاره اتاقش را بپردازد و شب جایی برای خوابیدن داشته باشد.

مدت‌ها به مطالعه بهترین روش‌های فروش کرد. فروشندگان حرفه‌ای را زیر نظر می‌گرفت و تکنیک‌ها و روش‌های هرکدام از آن‌ها را یادداشت می‌کرد و برای خود هدف مشخص می‌کرد.

یکی از این اهداف برایان تریسی این بود که موفق‌ترین فروشنده در حوزه خودش شود. او با تمام وجود این هدفش را دنبال می‌کرد و هر آنچه باید در این زمینه یاد می‌گرفت را فراگرفت. مدتی بعد برایان تریسی به سمت «مدیر فروش» شرکتی که در آن کار می‌کرد، ارتقا درجه پیدا کرد.

بعد از تسلط بر فروش، او به مشاغل بزرگ‌تر و بهتر کر کرد. مشاغلی از جمله خرید و فروش املاک، مشاوره کسب‌وکار و بازاریابی، روی هرچیزی که دست می‌گذاشت، بهترین می‌شد.

او در بسیاری از زمینه‌ها متخصص شد و در یکی از نقاط عطف زندگی‌اش، به ریاست اجرایی یک شرکت 265 میلیون دلاری رسید.

اهداف بزرگ او به زودی برایان را به یک غول مشاوره کسب و کار تبدیل کرد. مشاوره‌هایی که برایش چندین میلیارد دلار درآمد به همراه داشت. شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ مدت‌ها در صف «مشاوره کسب و کار» او می‌ماندند. چون او چیزی داشت که بقیه نداشتند؛ «فوت کوزه‌گری!»

آقای برایان تریسی البته به حوزه «آموزش» علاقه زیادی دارد. به گفته خودش اگر به حوزه آموزش (که علاقه شخصی و در واقع تفریحش بود) روی نمی‌آورد، در کسب و کارهای دیگر هم می‌توانست موفق شود.
برایان تریسی می‌گوید: «من علاقه شدیدی به انتقال اطلاعات و دانشم به هر کسی که تعلیم پذیر است، دارم.»

او برای هدف آموزش خود و آموزش گسترده‌تر، یک دانشگاه تأسیس کرد. دانشگاه بین‌المللی برایان تریسی در سن دیگو کالیفرنیا.

افراد موفق همیشه به دنبال فرصت هایی برای کمک به دیگران هستند. افراد ناموفق آنهایی هستند که همیشه می پرسند «چه سودی برای من دارد؟»

 

 رمز رشد دائمی برایان تریسی، همیشه یاد بگیر، همیشه رشد کن!

 

برایان تریسی از اوایل زندگی با خود عهد کرد که یک یاد گیرنده مادام العمر باشد، برای همین شروع به خواندن آثار نویسندگان کلاسیک مثل ناپلئون هیل، کلود بریستول، اورسون ولز و دیگران پرداخت. او هنوز هم یک خواننده حریص است و تا به امروز نزدیک به چند هزار جلد کتاب را شخم زده است!

آقای برایان تریسی یک «مولتی تسک» یا «چند پتانسیلی» است. «مولتی تسک» یا «انسان با چند توانایی» کسی است که در چند زمینه دانشی و شغلی، توانایی دارد و به عبارت دیگر کسی است که علایق متعدد خود را شناخته و آن‌ها را به مهارت و توانایی تبدیل کرده است.

تا سال 1981 به یادگیری ادامه داد و بعد از شرکت در سمینارهای مختلف دریافت که این سمینارها می‌تواند با کیفیت بسیار بهتری برگزار شود. برای همین نسل تازه‌ای از «آموزش» را پایه ریزی کرد و به زودی طرفداران زیادی از سراسر دنیا به او پیوستند.

 تفکر مثبت و شفاف

 

برایان تریسی می‌گوید باید در مورد اهدافی که تعیین می‌کنید، کاملاً شفاف باشید؛ نباید اجازه دهید احساسات و تفکر منفی بر روی روند موفقیت شما اثر بگذارد و مانع آن شود.

احساسات منفی باعث می‌شود که مغز شما بسته شود و نتیجه آن، قضاوت ضعیف و تصمیم‌گیری بد است. ما باید مثبت بمانیم.

 

 

 نکات برجسته شغلی برایان تریسی

 

رویکرد پویای برایان برای یادگیری، میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. او موضوعات وسیعی از اقتصاد، توسعه شخصی، تاریخ و کسب و کار را مطالعه کرده و در بسیاری از زمینه‌ها متخصص شده است.

برایان تریسی به صورت متوسط سالانه برای 250 هزار نفر سخنرانی می‌کند و یک مشاور تجاری و اجرایی برای بیش از 1000 شرکت در سراسر جهان است. او در مورد موضوعاتی مثل فروش و بازاریابی، عزت‌نفس و تنظیم هدف و نحوه ایجاد تغییرات روان‌شناختی که موفقیت کوتاه و بلندمدت را به ارمغان می‌آورد صحبت می‌کند.

او مدیرعامل شرکت «برایان تریسی اینترنشنال» است، جایی که به افراد و شرکت‌ها به طور مداوم آموزش می‌دهد تا با تمرکز بر دستیابی به اهداف شخصی، سرعت و بازدهی خود را افزایش دهند. مهارت‌هایی مثل رهبری، فروش، اعتماد به نفس، اهداف، استراتژی، خلاقیت و روانشناسی موفقیت در شرکت او آموزش داده می‌شود.

 موفقیت‌های برایان تریسی…

 

فعالیت‌های آقای تریسی در سه زمینه از سایر زمینه مشهورتر و موفق‌تر بوده است.

اولین زمینه فعالیت او، کتاب نویسی بوده است. کتاب‌های او پشت سر هم تجدید چاپ شده، به فروش رفته و به بسیاری از افراد در سراسر دنیا کمک کرده تا کسب و کار یا ارتباطاتشان را بهبود ببخشند.

از جمله کتاب‌های پر فروش او می‌توانیم به «قورباغه‌ات را قورت بده»، «کمک به خویشتن»، «قدرت جذبه»، «جادوی انگیزش»، «مدیریت زمان»، «قدرت بیان»، «قدرت برنامه‌ریزی»، «مدیریت بحران»، «کانون تمرکز» و «قورباغه‌ات را ببوس» اشاره کنیم.

 

از دیگر کتاب‌های برایان تریسی می‌توانیم به کتاب‌های مشهور زیر اشاره کنیم:

 

• پیش به سوی ثروت
• اوج موفقیت
• 21 روش عالی برای این‌که یک فروشنده فوق ستاره شوید
• 12 اصل رهبری عالی
• افکارتان را تغییر دهید تا زندگی‌تان تغییر کند
• 100 قانون بی چون و چرا برای موفقیت در تجارت
• به روش خود ثروتمند شوید
• آینده خود را خلق کنید

 

زمینه دوم فعالیت‌های او آموزش است. همان‌طور که گفتیم او سالهاست در زمینه آموزش فعالیت دارد. او طی سال‌های گذشته سه بار هم به ایران سفر کرده است که آخرین بارش همین سال 1396 بود.

برایان تریسی همچنین بیش از 300 کیت و فایل آموزشی و تصویری از جمله مجموعه «روانشناسی موفقیت» را تولید کرده است.

و زمینه سوم هم دانشگاه معتبر اوست. برایان یک دانشگاه فوق‌العاده را توسعه داده که هر سال تعداد زیادی از افراد را آموزش می‌دهد و راه «استقلال و آزادی مالی» را برای هر کسی که مایل به یادگیری باشد هموار می‌کند.

 

 خانواده برایان تریسی

 

آقای تریسی یک خانواده شاد و خوشحال دارد. با همسرش باربارا تریسی، 4 فرزند و تعدادی نوه به مقدار لازم!

 

 

 هدیه به شما؛ 23 فرمان از برایان تریسی

همان‌طور که گفتیم، آقای تریسی دو سه باری هم به ایران سفر کرده است. آخرین سمینار او در تهران، سرشار از نکاتی بود که با توجه به شرایط ایران گفته شد و به درد شما، ارتباطات و کسب و کارهایتان می‌خورد. دوست دارید از محتوای سخنان ایشان در تهران با خبر شوید؟ نکات زیر، مهم‌ترین نکاتی بود که آقای تریسی به آن‌ها اشاره کرد. البته این سخنرانی طولانی بود، اما این خلاصه‌ای از نکات مهم این سخنرانی است:

 

آموزش؛ کلید موفقیت
آموزش کلید موفقیت است، ولی چون سخت و وقت‌گیر است و بیشتر انسان‌ها تنبل‌اند، کسی برای یادگیری اهمیت قائل نمی‌شود!

 

با ارزش‌ترین دارایی ما
با ارزش‌ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است، نه آن پولی که به دست می‌آوریم. پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود، اما توانایی از دست نمی‌رود.

 

نردبان موفقیت و پله‌های آن
موفقیت مثل نردبان است و مهارت‌های ما پله‌های آن را می‌سازد، اگر پله‌ها کامل نباشد، نمی‌توانیم از نردبان بالا برویم.

 

پتانسیل شما بی نهایت است
پتانسیل انسان آن‌قدر زیاد است که می‌تواند صد زندگی همزمان داشته باشد. ما می‌توانیم هر چیزی را بیاموزیم و در هر امری متخصص شویم. فقط کافی است مسیر عصبی آن را در ذهن خود بسازیم.

 

عزت نفست رو پرورش بده
کیفیت زندگی و هدف اصلی ما بستگی به عزت نفس ما دارد. اینکه چه احساسی در مورد خودمان داریم و در مورد خود چگونه می‌اندیشیم.

 

واژه‌ها مهم‌اند!
اهمیت کلمات در زندگی بسیار مهم است. کلمات خوب، تفکرات بهتری را ایجاد می‌کنند. با خود تمرین کنید تا هرروز کلمات بهتری یاد بگیرید و به تدریج هر کلمه منفی را از واژه‌های روزانه خود حذف کنید.

 

فرق افراد موفق و ناموفق در چیست؟
افراد موفق بر راه حل‌ها تمرکز می‌کنند، اما افراد متوسط به فردی که مشکل را به وجود آورده است، فکر می‌کنند.

 

فرق دوم!
افراد موفق همیشه به دنبال فرصت‌هایی برای کمک به دیگران هستند. افراد ناموفق آنهایی هستند که همیشه می‌پرسند «چه سودی برای من دارد؟»

 

اهدافت را مکتوب کن!
افرادی که اهداف مکتوب دارند، احتمال موفقیتشان ده برابر بیشتر از دیگران است. نوشتن اهداف اهمیت بسیار زیادی دارد.

 

مهارت هوش مالی را کسب کن
اگر می‌خواهید به موفقیت مالی برسید، در روز حداقل دو ساعت درباره اقتصاد و سرمایه گذاری مطالعه داشته باشید. کسب مهارت‌های مالی برای زودتر به نتیجه رسیدن ضروری است.

 

تنبل‌ها به بهشت نمی‌روند!
افراد موفق کارهای بزرگ و سخت انجام می‌دهند ولی افراد متوسط، دنبال کارهای راحت و معمولی می‌روند!

 

برنامه بلندمدت داشته باش
هر کدام از ماباید یک نقشه 20 ساله داشته باشیم و به جای فکر کردن به مسائل اقتصادی به دنبال برداشتن گام‌ها در مسیر اهداف خود باشیم.

 

پشتکار داشته باش و مقاومت کن
پشتکار و سرسختی، رازی بزرگ برای موفقیت‌هاست. باید با خودتان عهد کنید که کنار نمی‌کشید و دست بردار نیستید. تا وقتی به هدف نرسیده‌اید، پا پس نکشید.

 

به خودت ایمان داشته باش!
باید به محصولات یا خدماتی که ارائه می‌دهید ایمان داشته باشید، اگر اعتقاد دارید که محصولتان عالی است، ناخودآگاه مشتری این موضوع را درمی یابد.

 

تا می‌توانی نه بشنو!
کسانی بیشترین «بله» ها را می‌شنوند که روزی بیشترین «نه» ها را شنیده‌اند. برای اینکه در برابر احساس بد «نه» شنیدن واکسینه شوید تا می‌توانید «نه» بشنوید.

 

هیچوقت دیر نیست
هیچ وقت نگویید که دیگر دیر شده است. هیچ وقت برای گرفتن تصمیمات صحیح دیر نیست. سن تنها یک عدد است و مغز ما هرگز برای یادگیری پیر نمی‌شود.

 

فردایت را خودت بساز
انتخاب‌های امروز، کیفیت زندگی فردای شما را می‌سازند. گذشته را رها کنید و به فکر ساخت فردای خویش باشید.

 

کاری کن همه به تو احترام بگذارند
احترام به دست آوردن کار ساده‌ای نیست. افرادی که موفق و در جامعه مورد احترامند کسانی هستند که بیشترین وقت را روی آماده سازی برای آینده می‌گذارند و در حقیقت لیاقت احترام را دارند.

 

امروز کارهایی انجام بده که دیگران حاضر نیستند…
برای تسخیر آینده باید از لذت‌های آنی دست بکشید.

 

شعار مجموعه بیشتر از یک نفر:

امروز کارهایی را انجام دهید که دیگران حاضر نیستند انجام دهند؛

تا فردا کارهایی انجام دهید که دیگران قادر نیستند انجام دهند.

سخت کارکن اما هوشمندانه
افراد موفق سخت کار می‌کنند اما هوشمندانه! هوشمندانه یعنی کارهایی را انجام دهیم که با اهدافمان سازگار باشد. (بخوانید: هوشمندانه کار کنید؛ نه سخت +راهکارهای بهبود اثربخشی)

 

قورباغه‌ات را قورت بده
کارهای کوچک، ساده و راحت را انجام ندهید زیرا کم کم به آن‌ها عادت می‌کنید. از کارهای سخت و بزرگ استفاده کنید. کارهای سخت و بزرگ را ابتدا انجام دهید.

 

نیمه کاره رها نکن
میلیاردرها عادت دارند کارهایشان را تکمیل کنند. آن‌ها کارهایشان را معمولاً نیمه کاره رها نمی‌کنند.

 

شما همه چیز را باهم نخواهید داشت
هیچوقت پول کافی، زمان کافی و منابع کافی همزمان وجود ندارند؛ بنابراین یک مدیر موفق باید یاد بگیرد اولویت بندی کند؛ و در بهترین شرایط، بهترین تصمیمات ممکن را بگیرد.

 

 

 کلام آخر

 

برایان تریسی را می‌توانیم «ژنرال موفقیت کسب‌وکارها» توصیف کنیم. او نمونه‌ای کامل از کسی است که عمرش را صرف کرد تا دنیا را جای بهتری برای زندگی کند. او الگویی نوین برای «بیشتر از یک نفر» بودن است.
ثروت او از دانش و خرد در طول سال‌ها «تلاش»، «مطالعه» و «استفاده بهینه از زمان» به دست آمده است.

برایان در گذشته کارهایی را انجام داده که دیگران حاضر نبوده‌اند انجام دهند یا جرات انجام آن را نداشتند.