تاکنون دیده‌اید که افراد برای مدیریت پروژه‌های خود از کتاب مقدس استفاده کنند؟ جای تعجب ندارد، چرا که اصول مدیریت چابک مانند یک کتاب مقدس برای مدیران عمل می‌کند! در سال 2001 بود که برای اولین بار، به‌جای روش‌های سنگین، توسعه‌دهندگان نرم‌افزار یک بیانیه انعطاف‌پذیر تنظیم کردند تا تمام اصول و شیوه‌های خوب را دربربگیرد. این بیانیه بعدها در زمینه‌های مختلف به‌ویژه توسعه نرم‌افزار، به‌عنوان یک شیوه مدیریتی به‌نام چابک مورد استفاده قرار گرفت. در این مطلب، به‌طور کامل با روش‌ها، متدولوژی‌ها، مزایا و معایب مدیریت چابک آشنا خواهید شد.

 پایه و اساس ذهنیت چابک!

مدیریت چابک رویکردی است که در آن، از چرخه‌های تکراری برای تکمیل یک پروژه استفاده می‌شود. این چرخه‌ها شامل چندین مرحله هستند که یکی پس از دیگری به تکمیل پروژه کمک می‌کنند. این رویکرد اغلب در پروژه‌های توسعه نرم‌افزار برای افزایش سرعت و سازگاری مورد استفاده قرار می‌گیرد، چرا که به‌ لطف آن می‌توان به‌جای دنبال کردن یک مسیر خطی، در طول مسیر انعطاف‌پذیری زیادی به‌خرج داد. (منبع)

همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، یک بیانیه یا مانیفست وجود دارد که تمامی بخش‌ها و ویژگی‌های اصلی مدیریت چابک را ذکر می‌کند. اگر می‌خواهید یک ذهنیت چابک داشته باشید، پیش از هر چیز باید با اصلی‌ترین بخش‌های این بیانیه آشنا شوید.

4 رکن اصلی برای پرورش یک ذهنیت چابک وجود دارند که شامل موارد زیر می‌شوند:

1. اول افراد، سپس ابزارها و فرآیندها: تیم‌های چابک، به همکاری تیمی و کار گروهی بیشتر از کارهای مستقل یا کار براساس کتاب ارزش می‌دهند.
2. عملکرد مهم‌تر از مستندسازی: براساس شیوه چابک، نرم‌افزاری که ایجاد می‌شود باید کار کند! مابقی کارهای اضافی شامل مستندسازی به‌ اندازه توسعه نرم‌افزار اهمیت داده نمی‌شود.
3. همکاری مهم‌تر از قرارداد: مشتریان در متدولوژی Agile بسیار مهم هستند. آنها می‌توانند تعیین کنند که نرم‌افزار به کجا باید برود. بنابراین، همکاری با مشتری از هر جزئیاتی که در قرارداد ذکر شده مهم‌تر است.
4. پذیرای تغییرات بودن مهم‌تر از طبق برنامه‌ پیش رفتن: این ویژگی به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا انعطاف‌پذیر باشند. درنتیجه، می‌توانند به سرعت استراتژی‌ها و جریان‌های کاری را باتوجه به شرایط تغییر دهند.

اصول مدیریت چابک

باتوجه به این 4 رکن اصلی، یک سری اصول در مدیریت چابک به‌وجود آمده‌اند که در ادامه آنها را بررسی می‌کنیم:

• با تحویل زودهنگام و بهبود مستمر، رضایت مشتری را همواره به‌دست آورید.
• از تغییرات استقبال کنید، حتی اگر در آخرای پروژه هستید.
• به‌طور مکرر به مشتریان کار با ارزش تحویل دهید.
• همکاری، ویژگی کلیدی در روش چابک است.
• پروژه‌ها را حول افراد با انگیزه و فعال بسازید.
• موثرترین راه ارتباط، به‌صورت حضوری (چهره به چهره) است.
• نرم افزار کاربردی، معیار اولیه پیشرفت است.
• سرعت کار پایدار داشته باشید.
• برتری مستمر چابکی را افزایش می‌دهد.
• گاهی اوقات ساده‌ترین راه‌حل بهترین راه‌حل است.
• تیم‌های خودکار بیشترین ارزش را ایجاد می‌کنند.
• به‌ طور منظم روش کار خود را برای افزایش اثربخشی تغییر دهید.

 

 

• بیشتر بخوانید: مدیریت ذینفعان
• بیشتر بخوانید: مدیریت جلسات
• بیشتر بخوانید: مدیریت ارتباط با مشتری

 

 

 روش‌های چابک برای مدیریت!

باید یک موضوع را روشن کنیم، مدیریت چابک به‌تنهایی یک متدولوژی نیست، بلکه مجموعه‌ای از روش‌هاست! در واقع، روش‌های متعددی وجود دارند که از ذهنیت چابک پیروی می‌کنند. برخی از رایج‌ترین متدولوژی‌های چابک و مزایا و معایب آنها را در ادامه بررسی می‌کنیم:

1_ اسکرام (Scrum)

در بین انواع روش‌های مدیریت چابک، می‌توان گفت که اسکرام بیشترین کاربرد را دارد. این روش با حداکثر کردن زمان توسعه برای یک محصول نرم‌افزاری، آن را به‌سوی هدف اصلی خود پیش می‌برد. سیکل‌ها یا مراحل توسعه در این روش، به اسپرینت (sprint) معروف هستند. مدت زمان هر اسپرینت از دو هفته تا یک ماه متغیر است. هدفی که برای محصول مشخص می‌شود ارزش بالایی دارد که در هر اسپرینت تیم اسکرام یک قدم به هدف مورد نظر نزدیک‌تر می‌شود.

مانند بسیاری از متدولوژی‌های این روش، اسکرام معمولا در توسعه نرم‌افزاری استفاده می‌شود، اما در کسب وکارهای دیگر هم کاربرد دارد. برای استفاده از این روش، روزانه با یک جلسه 15 دقیقه‌ای شروع کنید. این جلسات به‌ تیم‌های مدیریتی کمک می‌کنند تا در وهله اول مشکلات را شناسایی کنند. همچنین، با صحبت درمورد پیشرفت کار و موانع احتمالی، انگیزه و اشتیاق برای پیشرفت اعضا بیشتر خواهد شد. (منبع)

در این روش، سه نقش وجود دارد که شامل مالک محصول، اسکرام مستر و تیم می‌شوند. مالک محصول کسی است که به‌ عنوان نماینده مشتریان و ذی‌نفعان، مسئولیت مدیریت و سازماندهی محصول را برعهده دارد. او باید لیستی از وظایف بر اساس اولویت‌بندی طراحی کند. نقش بعدی اسکرام مستر است که به‌ عنوان رهبر تیم فعالیت می‌کند. این شخص تلاش می‌کند تا قوانین به‌ خوبی اجرا شده و تمامی اعضای تیم درک درستی از پیشرفت کار داشته باشند.

نقاط قوت و ضعف اسکرام

جلساتی که به‌صورت روزانه طبق روش اسکرام ایجاد می‌شوند علاوه‌ بر آن که امکان شناسایی مشکلات را فراهم می‌کنند، منجر به تشویق همکاری فعال بین تیم‌ها هم می‌شوند. این روش از ابزارهایی مدرن استفاده می‌کند که شفافیت را افزایش می‌دهند، میزان شفافیت در این روش به‌ حدی است که در هر زمان می‌تواند توسط تمامی اعضای تیم یا حتی سازمان بررسی شود!

اسکرام یک تعریف ساده برای اعتبارسنجی ارائه می‌دهد. این متدولوژی، بر کیفیت تمرکز دارد و در نتیجه، اشتباهات کمتری ایجاد می‌کند. میزان پویایی در این روش به‌ قدری است که توسعه‌دهندگان می‌توانند اولویت‌‌ها را تغییر دهند، بدون آن که تغییری در سرعت تکمیل اهداف ایجاد شود!

البته، با توجه به آن که کل پروژه به بخش‌هایی به نام اسپرینت تقسیم می‌شود، چنین امکانی وجود دارد که تیم پروژه اصلی را فراموش کرده و بر روی بخش‌ها تمرکز کنند. همچنین، اگر نقش اعضای تیم به‌ خوبی مشخص نشده باشد ممکن است منجربه سردرگمی شود.

 

 

• بیشتر بخوانید: مدیریت تغییر چیست
• بیشتر بخوانید: اهمیت مدیریت تولید در کسب‌وکارها

 

 

2_ کانبان (Kanban)

کانبان در زبان ژاپنی تقریبا به‌معنای “در زمان” است. این مفهوم با روش اجرای آن ارتباط دارد. به این صورت که یک تابلو یا جدول که به تابلو کانبان شناخته می‌شود را به ستون‌هایی تقسیم می‌کنند تا در هر ستون، فعالیت‌های درحال جریان نوشته شوند. با ایجاد هر تغییر، اطلاعات این جدول هم تغییر خواهد کرد.

ریشه کانبان به اواخر دهه 1940 میلادی برمی‌گردد. در این زمان، شرکت تویوتا درحال تلاش بود تا از روش‌ انبار کردن قفسه سوپرمارکت‌ها، در یک محیط کارخانه‌ای استفاده کند. برای مثال، هنگامی که یک مشتری به یک فروشگاه عرضه می‌رود، بتواند اقلام مورد نیاز خود را خریداری کند. درنتیجه، این روش به‌ عنوان ضمانتی برای ادامه جریان تولید و انجام مداوم کارها، به‌جای شروع کار جدید به‌کار گرفته شد.

برای انجام روش کانبان کافیست این 6 اصل را به‌خاطر داشته باشید:

• گردش کار را تجسم کنید!
• کار در حال انجام را محدود کنید!
• بر روی کار درحال انجام، مدیریت داشته باشید!
• سیاست‌های فرآیند را بیان کنید!
• حلقه‌های بازخوردی را پیاده‌سازی کنید!
• با استفاده از مدل‌ها و روش علمی، مشارکت را بهبود دهید!

با توجه به این اصول، حتما متوجه شده‌اید که کانبان به‌جای تمرکز بر روی تکرار، بر جریان پیوسته تمرکز می‌کند. تابلوی کانبان، همان ابزاری است که تجسم کار را امکان‌پذیر می‌کند. ساده‌ترین حالت آن، شامل سه ستون است که با نام‌های درخواست شده، درحال انجام و انجام شده مشخص می‌شوند. این تابلو کمک می‌کند تا کارها را مدیریت کنید، نه کارگران را!

نقاط قوت و ضعف کانبان

مهم‌ترین ویژگی کانبان آن است که امکان مشاهده تمامی وظایف مربوط به یک پروژه را فراهم می‌کند. این روش تعیین می‌کند که چه مدت زمان برای تحویل یک پروژه یا رفع عقب ماندگی‌های آن نیاز است.

علاوه‌ بر آن، با استفاده از این روش می‌توان به‌ صورت مداوم تحلیل انجام داد، در واقع بدون نیاز به تغییرات شدید، با افزایش تمرکز و به‌ صورت تدریجی و پیوسته، به کارهای نهایی رسیدگی می‌شود. البته، در برخی مواقع چنین امکانی هم وجود دارد که اعضای تیم، مفاهیم نشان داده شده بر روی تابلو را به‌اشتباه تفسیر کنند.

 

 

• بیشتر بخوانید: مدیریت آموزشی چیست و در سازمان چه تاثیری دارد؟
• بیشتر بخوانید: ارتباط موثر با مشتری

 

 

3_ برنامه‌نویسی مفرط (xp)

برنامه‌نویسی مفرط یک روش ساده اما مهم در مدیریت چابک است که بدون ایجاد بار سنگین در دیدگاه بلند مدت، به کشف ساده‌ترین چیزها کمک می‌کند. این روش بر ارزش‌هایی مانند ارتباطات، سادگی، بازخورد، شجاعت و احترام تاکید دارد و رضایت مشتری را بر هر چیز دیگری اولویت می‌دهد. به این صورت که حتی اگر سیکل پروژه در مراحل آخر خود باشد، پذیرا بودن تغییراتی که مشتری تعیین کرده واجب است! 

نکته دیگری که در xp اهمیت دارد، تمرکز بر روی کار تیمی است. در صورت وجود هرگونه مشکل، کل تیم مدیران یا توسعه‌دهندگان برای رفع آن اقدام می‌کنند. در نتیجه، تمامی افراد به قطعات ضروری یک پازل تبدیل می‌شوند که یک محیط عالی برای بهره‌وری و کارایی بالا در تیم ایجاد می‌کنند.

در برنامه‌نویسی مفرط، نرم‌افزار از روز اول آزمایش شده و بازخوردها را برای بهبود توسعه جمع‌آوری می‌کند. بنابراین، این روش با استفاده از یک مولفه آزمایشی قوی، یک روش عالی مهندسی محسوب می‌شود.

نقاط قوت و ضعف xp

متدولوژی xp در مدیریت چابک بالاترین سطح همکاری و پایین‌ترین سطح مستندات اولیه را دارد. این روش چابک، یک مدل تحویل کارآمد و پایدار است که به سطح بالایی از نظم و انضباط و مشارکت فراوان افراد نیاز دارد. بنابراین، برای دریافت بهترین نتایج از این روش، داشتن مهارت XP پیشرفته برای هر عضو تیم، یک امر حیاتی است.

این روش معمولا برای تیم‌های کوچک که در یک محیط نرم‌افزاری شامل توسعه‌دهندگان باتجربه و باسابقه مشغول هستند، بهترین انتخاب است. از آنجایی که این روش همواره با آزمایش‌های مداوم سروکار دارد، نسبت به سایر روش‌ها چابک‌تر درنظر گرفته می‌شود.

البته، باید این موضوع را هم درنظر گرفت که تمرکز شدید بر روی کد می‌تواند اهمیت به طراحی را کاهش دهد، به این صورت که بعدها باید این کمبود جبران شود. همچنین، اگر تمامی اعضای تیم در یک منطقه جغرافیایی قرار نداشته باشند، این روش ممکن است در بهترین حالت خود، کار نکند. در آخر باید اشاره کنیم که در xp، رجیستری از خطاهای احتمالی نگهداری نمی‌شوند، این عدم نظارت ممکن است منجر به بروز باگ‌های مشابه در آینده شود.

4_ توسعه ناب (Lean Development)

توسعه ناب روشی است که توسط شرکت تویوتا کشف و اجرا شد. در این روش، یک چارچوب مفهومی از ارزش‌ها، اصول و شیوه‌های یک توسعه خوب تعریف شده و از آن پیروی می‌شود. این چارچوب، تیم را مجبور می‌کند تا هرگونه فعالیتی که ارزش نهایی برای محصول ایجاد نمی‌کند را بدون تعارف حذف کنند!

این یکی از 7 ویژگی اصلی در توسعه ناب است که لیست آنها را در ادامه مشاهده می‌کنید:

• حذف چیزهای بی‌اهمیت
• توسعه کیفیت
• ایجاد دانش
• تعهدات متفاوت
• تحویل سریع
• احترام به تیم
• بهینه‌سازی کلی

توسعه ناب، بر روی ساخت راه‌حل‌های ساده، ارائه آنها به مشتریان، و دریافت بازخورد از آنها درمورد “محصول” تمرکز می‌کند. این تفکر، کسب‌وکارها را تشویق می‌کند تا از تمام شیوه‌هایی که مانع پیشرفت آنها می‌شوند صرف نظر کنند، درعوض، استراتژی‌هایی که کارآمد هستند را به‌ حداکثر برسانند. برای مثال، درمورد اصل اول می‌توان به از بین بردن اسناد بی‌فایده و حذف جلسات غیرمفید اشاره کرد.

باید بر این نکته تاکید کنیم که منظور از ناب، در تعریف این متدولوژی، استفاده از هر روشی است که در آن لحظه مفید واقع می‌شود. این روش هر کار پیش‌نیازی که ممکن است در آینده مفید باشد را حذف می‌کند. همچنین، احترام به اعضای تیم یکی از مهم‌ترین اولویت‌های این روش است. بنابراین، در به‌کارگیری این روش باید به عملکرد هر عضو اعتماد داشته باشید.

نقاط قوت و ضعف توسعه ناب

با حذف موارد غیرضروری و غیرمفید در فرآیند توسعه ناب، تاحد زیادی در زمان و هزینه صرفه‌جویی خواهد شد. این روش زمان مورد نیاز برای ارائه محصولات را کاهش می‌دهد، چراکه تیم توسعه را در حین تصمیم‌گیری آماده می‌کند. همچنین، این روش با سایر روش‌ها سازگار است، می‌توان آن را به‌راحتی در هر ابعادی استفاده کرد.

برای اجرای توسعه ناب باید از توسعه‌دهندگان متعهد و با استعداد استفاده کنید، چرا که از دست رفتن تمرکز در فرآیند آن بسیار آسان است. توجه داشته باشید که برای اجرا، به یک سری اسناد نیاز دارید تا ویژگی‌های اصلی و با اولویت را تعیین کنند. درغیر این صورت ممکن است توسعه به راه اشتباهی کشیده شود.

5_ کریستال (Crystal)

در متدولوژی کریستال، آزادی فوق‌العاده‌ای در اختیار تیم توسعه‌دهنده قرار دارد. این روش بیشتر بر روی افراد و نحوه تعامل آنها متمرکز است، بنابراین، ارتباط یک جنبه کلیدی در کریستال محسوب می‌شود.

این متدولوژی در واقع مجموعه‌ای از روش‌های کوچک‌تر را در خود جای می‌دهد که شامل کریستال شفاف (Crystal Clear)، کریستال زرد (Crystal Yellow)، کریستال نارنجی (Crystal Orange) و کریستال قرمز (Crystal Red) می‌شوند. انواع این روش‌ها از نظر تعداد اعضای تیم‌ با یکدیگر متفاوت هستند. اما شباهت‌های آنها بیشتر از تفاوت‌های‌شان هست.

تمامی روش‌های کریستال به اصول زیر پایبند هستند:

• ارتباطات
• مردم
• جامعه
• مهارت‌ها
• تعامل
• استعداد

این روش چابک، تاکید می‌کند که هر پروژه، منحصربه‌فرد بوده و برای انجام آن باید فرآیندها، شیوه‌ها و سیاست‌های متفاوتی در پیش گرفت. به همین دلیل، به‌عنوان یکی از سبک‌ترین رویکردها برای مدیریت شناخته می‌شود.

نقاط قوت و ضعف کریستال

متدولوژی کریستال به تحویل مکرر نیاز دارد تا مشکلات احتمالی را در هر مرحله شناسایی کند. درنتیجه، همیشه فضایی برای بهبود ویژگی‌ها وجود دارد. با این روش، ارتباط نزدیک‌تری در تیم‌ها ایجاد شده و فضایی برای تعامل و به‌اشتراک گذاری دانش ایجاد می‌شود.

به‌دلیل ماهیتی که روش کریستال برای فضاهای تیمی به‌همراه دارد، ممکن است برای تیم‌هایی که اعضای آن در موقعیت‌های مختلف جغرافیایی هستند بهترین انتخاب نباشد. همچنین، در این روش برنامه‌ریزی و توسعه به الزامات پروژه وابسته نیست. در نهایت، بهتر است که تیم‌های با تجربه این روش را به‌کار ببرند.

6_ توسعه ویژگی محور (FDD)

در متدولوژی چابک ویژگی محور، برخلاف روش‌های اولیه که در این لیست مطالعه کردید، روند کار بسیار سختگیرانه است! به این صورت که در بازه‌های زمانی دو هفته، مدل‌ها باید ارائه شوند. در این روش به‌ ترتیب، دامنه‌ها، طراحی و کد بررسی شده، سپس مدل به‌ همراه لیستی از ویژگی‌ها ارائه می‌شود. برای هر ویژگی، یک طرح توسعه طراحی می‌شود تا پس از تست و آزمایش، درصورت صلاحیت برای ساخت آماده شوند.

نقاط قوت و ضعف توسعه ویژگی محور

همانطور که گفتیم، توسعه ویژگی محور از یک فرآیند سختگیرانه پیروی می‌کند. اگر بخواهیم از جنبه مثبت به این روش نگاه کنیم، تهیه اسناد و مدارک با کیفیت بالا و ارزیابی طراحی یا کد را تاحد زیادی آسان می‌کند.

با این وجود، باید درنظر بگیرید که این روش چابک به سطح بالایی از مهارت نیاز دارد. درصورت وجود نقص در مراحل اولیه، اصلاح آن ممکن است تا مدت طولانی طول بکشد. استفاده از این روش برای بخش‌های بانکی و مالی مشاغل بزرگ پیشنهاد می‌شود.

مدیریت چابک، روشی سرشار از مزیت!

مدیریت چابک در قرن 21 به یک روش قابل توجه تبدیل شده است، اما باید بدانید که این موضوع اتفاقی نیست! مزایای متعدد این روش باعث شده‌اند که با وجود انتقادات زیاد درمورد آن، محبوبیت روزافزون داشته باشد. برخی از این مزایا را درادامه بررسی می‌کنیم:

انعطاف‌پذیری بالا

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های متدولوژی Agile، آن است که به‌ خوبی با محیط‌ها و تیم‌هایی که همواره درحال تغییر هستند، وفق پیدا می‌کند. تمرکز این روش بر انجام وظایفی است که در صورت نیاز، اجرای آنها اهمیت دارد. به‌ لطف این مجموعه‌ از الزامات، تیم توسعه به‌ خوبی از وظایفی که باید براساس اولویت‌ها انجام شوند آگاهی دارد.

این سیستم تضمین می‌کند که اولا، رسیدگی به مشکلات همیشه در اولویت قرار داشته باشد و دوما، مشتریان نقطه تمرکز باشند. با پرورش چنین فضایی، احتمال ضرر تاحد زیادی کاهش پیدا می‌کند. از آن مهم‌تر به‌ لطف انعطاف‌پذیری بالا همواره با فضای بازار مرتبط باقی می‌مانید!

پرورش ذهنی باز

یک مزیت دیگر به‌کارگیری ذهنیت چابک، عدم قطعیت است. این روش چنین شرایطی ایجاد می‌کند که نتیجه یک پروژه، تا زمانی‌ که کامل نشده است نامعلوم باقی بماند. این موضوع می‌تواند باعث ایجاد ذهنی باز شده و راه کشف ایده‌ها و روش‌های جدید را باز بگذارد. در صورتی‌ که نتیجه به‌ طور قطعی مشخص نباشد، در مواقع بروز مشکل می‌توان راه‌های جدیدی برای حل آن پیدا کرد.

تقویت کار گروهی

یکی از اصول Agile بر جلسات حضوری برای ارتباط با تیم تاکید می‌کند. این روش به‌طور کلی، تیم‌ها را تقویت می‌کند تا به‌ صورت گروهی برای پروژه‌ها تلاش کنند.  جالب است بدانید که باوجود تغییرات گسترده در تکنولوژی و افزایش محبوبیت برای ارتباط ازطریق پلتفرم‌های آنلاین، اصل مدیریت چابک برای مشارکت به‌صورت حضوری هنوز تغییر نکرده است!

دریافت بازخورد فوری

در برخی از روش‌های متدولوژی چابک مانند اسکرام، توسعه معمولا طی یک بازه زمان مشخص شده یا همان سیکل اتفاق می‌افتد. هر سیکل، شامل یک وضعیت آماده به انتشار است، به این صورت که از طریق آزمایش‌های مداوم و دریافت بازخورد از مشتریان، تغییرات مورد نیاز اجرا می‌شوند.

معمولا در طی این سیکل‌ها از شرکت‌کنندگان نظرسنجی می‌شود، با جمع‌آوری نظرات و پیشنهادات از آنها هر سیکل یک محصول نهایی خواهد داشت که به مرور نتیجه نهایی را شکل می‌دهند.

ایجاد نتایج کارآمد

از مزایای دیگر متدولوژی چابک آن است که محصول نهایی به‌دست آمده، در مقایسه با سایر محصولاتی که می‌توان از روش‌های دیگر به‌دست آورد، بسیار کارآمدتر است. کاربردی بودن این نتایج از آزمایش‌ها و بازخوردهای دریافت شده در طی فرآیند به‌دست می‌آید. یکی از مهم‌ترین بخش‌های این فرآیند، اشکال‌زدایی است. این کار به‌تنهایی ضمانت می‌دهد که محصول نهایی شما در بهترین حالت خود باشد.

مدیریت چابک، پکیجی کامل از مزایا و محدودیت‌ها!

بدون شک، مدیریت چابک یک روش عالی برای توسعه محسوب می‌شود، اما این باعث نمی‌شود که یک روش بی‌نقص باشد! برخی از محدودیت‌هایی که در ادامه بررسی می‌کنیم باعث می‌شوند که افراد از به‌کارگیری این روش منصرف شوند:

عدم وجود اسناد

به‌عنوان مهم‌ترین نقطه ضعف مدیریت به روش چابک می‌توان به این ویژگی اشاره کرد که در طول فرآیند هیچ مستندی ایجاد نمی‌شوند! واضح است که به‌دلیل متغیر بودن دامنه الزامات، مستندسازی در مورد یک مدل خاص کار دشواری خواهد بود. به همین دلیل، این روش تاکید خاصی برروی مستندسازی ندارد، حتی برخی از تغییرات جزئی به مستندات نهایی اضافه نمی‌شوند.

زمان زیاد

با توضیحاتی که از روش‌های مدیریت چابک مطالعه کردید، منطقی است که زمان زیادی برای اجرای آن صرف شود. کل سیکل‌ها باید توسعه یافته و مورد آزمایش، بازخورد و بازآفرینی قرار بگیرند که این مراحل به زمان و منابع فراوانی نیاز دارد. توجه داشته باشید که در اجرای این فرآیند، اعضای تیم همواره باید در دسترس باشند، این ویژگی باعث می‌شود تا زمان اختصاص داده شده برای سایر کارهای مربوطه کاهش پیدا کند.

غیرقابل پیش‌بینی بودن

در حالی‌ که مبهم بودن این متدولوژی یک عامل مثبت در فرآیند آن است، این ویژگی می‌تواند یک عامل منفی هم باشد. این واقعیت که مشتریان، ذینفعان و حتی توسعه دهندگان از نتیجه تصمیمات گرفته شده در طول تولید مطمئن نیستند، برای برخی ممکن است استرس‌زا باشد، تاحدی که بخواهند از پروژه انصراف دهند! درنتیجه انصراف اعضا هم در بدترین حالت، امکان پایان یافتن کل پروژه وجود دارد!

کلام آخر

درنهایت، درمورد مدیریت چابک باید بگوییم که باوجود متدولوژی‌های متفاوتی که برای اجرای آن وجود دارد، تمام این روش‌ها 4 رکن اصلی ذهنیت چابک که در ابتدای این مقاله بررسی کردیم را دارا هستند. اکنون که با این شیوه مدیریتی به‌طور کامل آشنا شدید، برای ما بنویسید نظرتان درمورد مدیریت چابک چیست؟ آیا تجربه استفاده از این روش را دارید؟

 

منابع:

• businessmap
• asana
• businessmap
• xpand-it
• qualium-systems