سلام امروز داشتم لایو استاد بهرام پور با ماهان تیموری رو میدیدم

تا قبل از این لایو همیشه دلم میخواست یکی مثل استاد بهرام پور بشم ؛ البته مثلشون نه دقیقا خودشون به علت اینکه فکر می کردم ایشون چون زیاد مطالعه کردن و تجربه های زیادی دارن بنابراین بهترین طرز تفکر جهان رو هم دارند و هرکسی به جز ایشون هرچی که گفت اشتباهه

اما امروز فهمیدم انسان ها میتونن اهداف بسیار عالی و زیبایی داشته باشند که ممکنه گاهی اوقات با هم در یک جهت هم باشند اما نوع نگاهشون ؛ طرز فکرشون و درنهایت نحوه برداشتشون با هم کاملا متفاوت باشه.

تو این لایو یجورایی هر دو استاد هدفشون رو گفتند و بدون شک وجه مشترک اهدافشون مؤثر بودن و ایجاد تغییر در جهت بهبود بود ؛ اما نوع نگاهشون و طرز فکرشون کاملا متفاوت بود.

بعد از این لایو تصمیم گرفتم که نخوام کسی باشم یا اینکه شبیه به کسی باشم ؛ دوست دارم خودم باشم اما بهترین خودم ؛ دوست دارم مؤثر باشم اما به روش خودم.

و یک نکته خیلی عالی که در این لایو یاد گرفتم این بود که هر انسانی با هر طرز فکری ؛ با هر عقیده ای ؛ با هر باوری ؛ با هر دین و مذهبی ؛ با هر گرایش سیاسی و خلاصه در هرنوع دسته بندی که به ذهنمون میرسه ؛ دو قسمت داره 1- درست 2- نادرست

نادرستش به من مربوط نیست و در موردش قضاوتی نمی کنم چون اطلاعات در اون مورد ندارم.

قسمت درستش رو هم ازش استفاده می کنم.

من با آقای تیموری آشنا بودم تا حدودی و میدونستم در زمینه مالی موفقیت های خیلی بزرگی به دست آوردند ولی فکرشم نمی کردم وقتی یه نفر اینقدر تو یه زمینه رشد کرده و به بهترین خودش تبدیل شده میتونه اینقر مورد هجمه قرار بگیره ؛ چون اگر خودش تونسته پس روشش رو هم بلده و میتونه به دیگران یاد بده ؛ دیگه چرا باید بهش گفت شیاد و کلاهبردار؟

این سوال تا آخر لایو تو ذهنم بود تا اینکه بعد از لایو بلافاصله به پیجشون سرزدم ؛ آخرین پستشون رو دیدم

اولین کامنت رو دیدم

و بعد ادامه دادم و دیدم چقدر زیادن از این کامنتا

از اینا نتیجه گرفتم

یادم باشه وقتی بهترین خودمم باشم بازهم هستند افرادی من در نظرشون بدترینم ؛ یادم باشه حتی وقتی بهترین خودم هستم ممکنه بهم بگن کلاهبردار ؛ پس فقط توجه هم روی خودم باشه

نویسنده در سایت قدیمی: محسن زارع کمالی