اگر در شرایط سخت و جایی که واقعا نیاز دارید، کسی باشد که فعالانه (نه منفعلانه) به حرفهای شما گوش بدهد و درست مثل یک مربی کارکشته شما را هدایت و راهنمایی کند، واقعا چقدر انگیزه میگرفتید؟
زندگی زیباتر نمی شد اگر کسی بود که مثل یک پیر مرشد، هرگاه در سختی و گرفتاری و تردید گیر افتادید، پیش او می رفتید و او شما را راهنمایی میکرد؟
بسیار خب! کوچ کارش همین است. کوچ در سختیها، تردیدها، دو دلیها و ترسها کنار شماست. او به شما راهکار نمیدهد. با شما همدلی میکند. به شما این توان را میدهد که تمام راهحلها را از درون خودتان بیرون بکشید. راهحلهایی که حتی خودتان نمیدانید چقدر قدرتمندند و همه آن ها در وجودتان جمع شده. ولی او میداند. او میداند چون تجربهاش کرده، چون زندگیاش کرده، چون آموزش دیده و چون میداند چطور رازهای درون شما را کشف کند و به شما نشان دهد.
با این مقاله همراه شوید… چیزهای خوبی یاد میگیرید… تعریف کوچینگ چیست؟ مهم ترین نکته ای که باید در مورد کوچینگ بدانید
هنوز وارد مقاله نشده، این ویدئوی جالب را نگاه کنید تا با یک تمثیل و با استفاده از داستان روباه و جغد، ببینیم کوچینگ به زبان ساده چیست و قضیه از چه قرار است؟
داستان روباه و جغد و کوچینگ!
کوچینگ چیست؟ (Coaching)
این شرایط را تصور کنید:
بعضی وقتها دچار تردید و دو دلی میشویم. با اینکه مشتاق موفق شدن هستیم، اما این دو دلی اجازه نمیدهد برخیزیم و کاری انجام دهیم؛
گاهی وقتها پیش خودمان احساس میکنیم چقدر چیز بلدیم، چقدر توانایی داریم اما از هیچ کدومش استفاده نکردیم.
خیلی موقعها با خودمان میگوییم: کجای راه را اشتباه رفتم که الان کنار آدمهای خیلی موفق قرار نگرفتم؟
حتی پیش میآید که حس تنهایی می کنیم. دوست داریم کسی باشد که راههای زیادی را رفته، دوست داریم به ما بگوید بهترین مسیر کدام است؟ از کدام راه برویم که به مقصد برسیم؟
و موقعیتهای زیادی دیگری که گویی دوست داریم یک نفر باشد که ما راهنمایی کند. مربی ما باشد. ما را هدایت کند. دستمان را در طول مسیر ول نکند. با دلسوزی، یک خودآگاهی عمیق به ما بدهد که از درونمان خبردار شویم و ببینیم چطور این همه استعداد و توانایی را بیرون بکشیم.
کار یک کوچ و مربی، همین چیزهاست. اما دیگر به چه دلایلی لازم است یک کوچ ما را همراهی کند؟ توصیه به شما: ویدئوی زیر را ببینید. منیر چگینی (کوچ بین المللی) به شما از علتهای داشتن یک مربی خوب می گوید:
کوچینگ به معنی مربیگری است اما احتمالاً اگر چیزی در مورد کوچینگ ندانید، وقتی ما کلمه مربی را میشنوید، ذهنتان به سمت ورزش و مربیگری ورزشی (مثل الکس فرگوسن که در تصویر میبینید!) میرود. ولی درواقع باید بگویم که مربیگری میتواند در جنبههای دیگر با هدف توسعه معنی پیدا کند. از جمله: مربیگری در زندگی، مربیگری در تجارت، مربیگری شخصی، مربیگری در سلامت، مربیگری در آموزش، مربیگری در ارتباط و …. کوچینگ چیست؟
کوچینگ یک رابطه حمایتی و دو طرفه است که در آن کوچ (مربی) به مراجع خود کمک میکند با تمرکز بر هدف انتخاب شده به نتایج موردنظر دست پیدا کند. کوچ به افراد کمک میکند در زندگی شخصی به نتایج دلخواه خود برسند و از این طریق اهداف شخصی محقق شود.
به چه کسی میگویند کوچ؟ (Coach)
کوچ (فارسیاش میشود مربی، راهبر، هدایتگر، تسهیلگر یا هر اسم دیگری که شما دوست دارید!) کسی است که به شما کمک میکند به آگاهی برسید و مسائلی را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید. کوچها هرگز شما را نصیحت نمیکنند و به شما راهکار ارائه نمیدهند، بلکه با استفاده از ابزارهایی کارآمد در حرفه خود (مثل گوش دادن فعال، پرسیدن سؤالات مؤثر و قدرتمند و بازخورد)، به شما کمک میکنند تا نقشه راه را برای پیشبرد اهدافتان تعیین کنید یا پازلهای درونی که موجب بروز مسائلی در زندگی شما شدهاند را کنار هم ببینید و به نتیجه برسید.
کوچها در حقیقت به شما کمک میکنند که خودتان با رسیدن به آگاهی و پاسخها، میان آن کسی که هستید و آن کسی که میخواهید باشید پلی ایجاد کنید. کوچها به شما کمک میکنند تا افکار و پیچیدگیهای ذهن خود را خودتان سروسامان دهید، ساده کنید و به شفافیت برسید.
ویژگیهای یک کوچ خوب چیست؟ یک کوچ خوب باید…
پرسشگر بسیار خوبی باشد. یادمان باشد، همیشه به ما آموختهاند که «پرسیدن سؤال خوب، یعنی نصف راه را رفتهایم!» یک کوچ حرفهای باید پرسشگر ماهری باشد و باید بداند «چه موقع»، «چگونه» و «چه چیزی» بپرسد.
اصلا شاید بتوانیم دانش کوچینگ را دانش پرسشگری نام بگذاریم!!
پرسشگری برای نوعِ خاصی از کشف تواناییهای بالقوه درون افراد و قرار دادن این کشف در جلوی فرد درست مانند یک آیینه و تکرار این فرایند تا پیدا کردن شفافترین و زلالترین آیینه که بهتر و دائماً بهتر درون فرد را به خودش نشان دهد و خود فرد هم این آیینه را قبول کند.
بعد از مشخص شدن وضعیت کنونی فرد با توجه به نوع علایق و البته ارزشهای او، کوچ توجه مراجع را به بخشهای تاریکتر و پنهانتر وجودش جلب میکند تا با تواناییهای درونی خود به سمت نقطه مطلوب خودش برسد…
کوچینگ تخصصی است که تمام تلاشش را میکند به بهترین نحو با ابزارهایی که دارد، آیینهای از تمام هویتِ طرف مقابل را جلوی او قرار دهد. برای این سیر به درون فرد، یک کوچ حرفهای باید ابتدا شنونده بسیاری خوبی باشد تا به دقت به مراجع گوش کند و او را بهاصطلاح «هضم» کند. پس مهارت شنیدن و مهارت پرسشگری برای رفتن به لایههای پایینتر فرد خیلی مهم است. شاید نقش پرسشگری در کوچینگ نقش موتور برای ماشین را داشته باشد. کوچ، با پرسشهای خاص در زمان مناسب به درون فرد بیشتر نفوذ میکند. البته شاید بهتر است بگوییم اصلاً پیش از مهارتهای شنیدن یا پرسشگری، کوچ باید مهارت همذات پنداری و همدلی را بلد باشد. در ادامه مقاله با مهمترین مهارتهایی که یک کوچ باید بلد باشد، بیشتر آشنا میشویم.
کوچینگ، از کجا «کوچینگ» شد؟ (تاریخچه کوچینگ)
در قرن 16 میلادی در شمال غربی مجارستان روستایی به نام «کاکس» (Kocs) بوده برای رفتوآمد بین وین و بوداپست. کالسکههایی تولید کردند که مردم روستا رو با کیفیت بهتر منتقل میکردند که بعداً همین اسم روستا روی کالسکهها ماند و به «کالسکههای کاکس» معروف شد که در زبان انگلیسی به نام Coach مشهور شد، اسم کوچینگ فعلی هم همین مضمون را دارد و مراجع را از نقطه موجود به نقطه مطلوب هدایت میکند.
در کوچ، مراجع از «نقطهای که هست» به نقطهای که «دوست دارد باشد» هدایت میشود…
سال 1974 بود که تیموتی گالوی با نوشتن کتاب «بازی درونی تنیس» اثر قابل توجه و عمیقی بر رویکرد کوچینگ و تثبیت آن گذاشت. او یک مربی تنیس بود و در حین تدریس با کنجکاوی و عمیق شدن روی رفتارهای شاگردانش توانست سبک جدیدی در بازی تنیس خلق کند. بعد کتابی در این زمینه نوشت. این کتاب در آن سال به تیتراژ میلیونی رسید. تیموتی گالوی با کتاب بازی درونی تنیس، تفکرات را درباره کوچینگ متحول ساخت. به اعتقاد او:
گالوی بر این باور است که کوچ باید راه را بر دیالوگهای درون ذهنی افراد ببندد و این جمله را در ذهن آنها جا بیندازد؛ “روی دستهایت تمرکز کن! باید زاویه متفاوتی به دستهایت بدهی.”. گالوی میگوید: «من با اعتماد عمیق به تواناییهای درونی بازیکنانم به یادگیری با تجربههای دست اول خودشان پی بردم»
او ادامه میدهد: “وقتی به دیالوگهای درونی ذهنت مجالی برای خودنمایی نمیدهی، بدنت میتواند کنترل اوضاع را به دست بگیرد. میتوان گفت وقتی این دیالوگهای درونی ذهن به حالت تعلیق درمیآید، بدن میتواند به یک ایده کاملاً واضح و شفاف دست یابد و بفهمد که چه باید بکند.”
تفاوت کوچینگ (Coaching) با منتورینگ (Mentoring) و مشاوره (Consulting)
اجازه بدهید کمی در مورد تفاوتهای منتورینگ و مشاوره با کوچینگ را بگوییم که دچار اشتباه نشوید.
کوچ در فرآیند کارش تلاش میکند که ابتدا بفهمد «مراجع هم اکنون کجاست و روی کدام پله ایستاده است» و سپس بفهمد که او «به کدام پله میخواهد برسد». برای همین، کوچ یا تسهیلگر، به حال کنونی و زمان حال او کار دارد نه گذشته. یعنی خیلی کم پیش میآید که بخواهد از گذشته چیزی بپرسد یا در آن کندوکاو کند. درحالیکه مشاوره اتفاقاً با کندوکاو در گذشته مراجع، تلاش دارد ریشههای مشکلات را کشف کند. در منتورینگ هم فرد مراجع تلاش دارد از تجربیات پیشین خودش حرف بزند. درحالیکه در کوچینگ، فرد از حالات کنونی خود سخن میگوید.
در منتورینگ، فرد منتور، احتمالاً خودش قبلاً آن کارها را کرده و از تجربیاتش برای حل مشکل استفاده میکند. اما در کوچینگ اتفاقاً پیشنهاد میشود که کوچ با مراجع هم تخصص نباشند چون ممکن است پرسشها جهتگیری پیدا کنند. کوچ با تواناییهای درونی خود مراجع به جایی که میخواهد برود هدایتش میکند. در کوچینگ همه جواب درون خود فرد قرار دارد نه بیرون از او و فرد، مسئول است! (تئوری انتخاب را به یاد دارید؟) اما در مشاوره، مراجع بار خودش را به دوش رواندرمانگر میاندازد و رواندرمانگر پاسخها و تکنیکها را به او میدهد. در کوچینگ اصلاً قضاوت وجود ندارد، و کوچ فقط میشنود و بازخورد به مراجع میدهد تا به نقطه بهینه کوچینگ برسند.
در جدول زیر، به صورت خلاصه، تفاوت کوچینگ را با منتورینگ و مشاوره ببینید:
منتورینگ | مشاوره | کوچینگ | |
پرسش | چه چیزی؟ | چرا؟ | چگونه؟ |
تمرکز | آینده | گذشته | خال |
مقصود | رشد و پیشرفت فرد و تعهد به اهداف یادگیری | غلبه بر مشکلات روانی | بهتر شدن مهارتها |
هدف | گستردهتر کردن دیدگاه | درک کردن خود | ارتقای شایستگی و صلاحیت |
انواع کوچینگ (Coaching)
کوچینگ اکنون آنقدر مهم شده که انواع و اقسام مختلفی پیدا کرده است. دو تا از مهمترین انواع کوچینگ را میتوان «کوچینگ زندگی (Life Coaching)» و «کوچینگ کسب و کار (Business Coaching)» نام برد. اما انواع دیگر کوچینگ این ها هستند:
- کوچینگ اجرایی
- کوچینگ عملکرد
- کوچینگ رهبری
- کوچینگ سلامت
- کوچینگ شغلی
- کوچینگ ثروت
- کوچینگ مالی
- کوچینگ رشد معنوی
- کوچینگ تحصیلی
- کوچینگ روابط
- کوچینگ ورزشی
- و….
در مورد انواع کوچینگ، این فیلم را نگاه کنید:
کوچینگ چیست؟
فواید کوچینگ چیست؟
علم کوچینگ چیست و چه فوایدی دارد؟ کوچینگ فواید بیشماری دارد. اما برای نمونه، تنها به چند تا از فواید کوچینگ اشاره میکنیم تا درک بهتری از آن کسب کنید:
اول: خودآگاهی، شناخت خود و هوشیاری
اصلاً هدف اصلی کوچینگ خودآگاهتر شدن است! جلسات کوچینگ خودآگاهی و هوشیاری شما را تقویت میکند. ازآنجاکه تمرکز کوچینگ بر حال و اکنون است، در جلسات شما بیشتر روی خود متمرکز میشوید و بیشتر خودتان را میشناسید.در این فرایند، شما به نقاط قوت و ضعف، خطاها و توانمندیها، افکار، احساسات و رفتارهای خود آگاه شده و به شناخت بیشتری از خود میرسید. همچنین، میفهمید که چطور از این آگاهیها در جهت رشد و رسیدن به اهدافتان استفاده کنید.
دوم: بهبود عملکرد و اثربخشی بیشتر
کوچینگ به شما کمک میکند عملکردتان در مجموع در زندگی و کار بهتر شود. وقتی خودآگاهتر شوید، وقتی شناخت بیشتری از خود پیدا کنید، بدیهی است که تصمیمات بهتری هم میگیرید و کارهای موثرتری میکنید. هدفگذاری دارید و ارزشهای زندگیتان را پیدا خواهید کرد. کوچینگ به شما کمک میکند که فعالیت و برنامههایی را که تاکنون به شما کمک چندانی نکردهاند شناسایی کرده، کنار گذاشته و برنامههای بهتری را انتخاب کنید. این روند به شما کمک میکند که به ارزیابی صحیحتری از عملکرد خود در زندگی، روابط و حرفه خود دست یابید و آن را اصلاح کنید.
سوم: توانایی حل مسئله
یکی از مهمترین فواید کوچینگ این است که توانایی تفکر و مهارت حل مسئله در شما تقویت میشود. اگر تجربه شرکت در جلسات کوچینگ را داشته باشید، میدانید که شما به کمک کوچ خود، وارد مسیر تفکر عمیق و پیدا کردن راهکارهای متناسب با خود میشوید. شاید در ابتدا پیدا کردن راهکارها برای شما دشوار باشد و فکر کنید که در کارهای خود، هیچ کمکی به خودتان نمیتوانید بکنید و نیاز به راهکارهای فردی دیگر دارید؛ حتی شاید آنقدر ذهن شما دچار سردرگمی و پیچیدگی شده باشد که توانید به صورت شفاف فکر کنید.اما به مرور با تمرین و تمرین و تکرار، ذهنتان به دنبال راهحلها میگردد.
چهارم: تقویت اعتمادبهنفس
یادگیری مهارت کوچینگ و یا اینکه خودتان کوچ داشته باشید، باعث تقویت اعتمادبهنفس در شما میشود. همانطور که در بالا گفتیم، کوچینگ مهارت حل مسئله را در شما تقویت میکند، به شما خودآگاهی میدهد و اثربخشی و عملکردتان را بهتر میکند. بنابراین شما میتوانید نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید و برنامهریزی بهتری کنید. تجمیع این اثرات مبثت در نهایت منجر به افزایش باورها و مهارتهای شما که دو بال اعتمادبهنفس هستند میشود.
و فواید بسیارِ دیگری مثل هدفدار شدن، برنامهریزی صحیح،انگیزه بیشتر، اراده قویتر و ساخت عادات خوب!
کوچینگ چیست؟
فرایند کوچینگ چگونه است؟
کوچینگ با یک مسئله آغاز میشود. هرگاه در زندگی مسئلهای داریم که احساس میکنیم نمیتوانیم از پس آن بربیاییم و یا گیر افتادهایم برای حل آن راههای مختلفی سر راه ما قرار دارد. کوچینگ یکی از این راههاست که با تمرکز بر منابع درونی خودمان میتوانیم راهکار مناسب خودمان را پیدا کنیم.
مسئله هر چه که باشد، از نگاه بیرونی سخت یا آسان مهم این است که فرد با آن درگیر میشود و اصطلاحاً قفل میشود و نمیتواند تصمیم درست یا واکنش درستی به آن انجام دهد. کوچ با استفاده از ابزار کوچینگ کمک میکند که فرد مسئله را از زوایای دیگر ببیند و بتواند با دیدن پتانسیلها و منابع و تواناییهای خودش مسئله را حل کند یا طور دیگری ببیند که مانع پیشرفت و حرکت او نشود.
شاید برای همهی ما پیش آمده باشد که وقتی با مسئله یا مشکلی روبرو میشویم عاجز میشویم و روی بقیهی بخشهای زندگی و یا کسبوکار ما هم اثر میگذارد و راندمان ما را پایین میآورد. در این شرایط ممکن است ما از اطرافیان، دوستان، همکاران و یا مشاوران کمک بگیریم و سعی در حل مشکل داشته باشیم؛ اما جنس کمکی که معمولاً میتوانیم بگیریم از جنس راهکار است و راهحلی به ما میدهد که ممکن است خیلی کمک کند ولی از طرف دیگر ممکن است که این راهکارها برای مشکل ما و شرایط ما مناسب نباشد و از دیدگاه ارائه دهنده راهکار مناسب است؛ اما کوچ با ابزار کوچینگ کمک میکند که ما راهکار مناسب شرایط خودمان را پیدا کنیم.
کوچ با باز کردن خود مسئله و با پرسیدن سؤالات مناسب موضوع را آنقدر شفاف میکند که راهحل نیز به گونهای پدیدار میشود؛ اما این راهکار مناسب شرایط و منابع ماست و خودمان به آن میرسیم پس احتمال اینکه بتواند به حل مسئله کمک کند خیلی بیشتر از مواقعی است که کسی بدون علم کامل به شرایط و تواناییهای ما راهحلی ارائه میدهد.
اعتقاد کوچینگ این است که همهی ما توانمندیم و اگر مسئلهای در زندگی ما ظهور میکند مطمئناً قدرت حل کردن آن را نیز داریم ولی ممکن است این پتانسیل و توانایی در زاویه دید ما نباشد و کوچ با تاباندن نوری بر زوایای تاریک وجود ما کمک میکند تواناییها و پتانسیلهایی که از آنها غافل هستیم را بیدار کنیم و دوباره ببینیم و برای حل مسئله به کار بگیریم. باور به توانمندی به فرد احساس ارزشمندی میدهد و اشتیاق به اقدام در جهت رفع مسئله را خیلی افزایش میدهد.
کوچینگ با علم روانشناسی و رون درمانگری و روانپزشکی متفاوت است چون به فرد اینگونه نگاه میکند که تو خودت توانمندی و میتوانی مسئلهات را حل کنی درحالیکه این علوم با تخصص در اختلالات و بعضی بیماریهای روانی به افرادی که درگیر این معضلات هستند کمک میکنند تا بتوانند با مداخلات متخصص مشکل خود را رفع کنند. کوچینگ فقط یک گفتگوست که با بهرهگیری ازاصول و ابزارهای مختص خودش فرد را به شناخت بیشتر خود دعوت میکند. این ابزارها مهارتهایی هستند که با تمرین و پشتکار تقویت میشوند.
مهارتهای اساسی در کوچینگ
وقتی وارد یک گفتگوی کوچینگی میشوید به عنوان کوچ باید به یک سری مهارت مجهز باشید و بتوانید در جای درست آنها را به کار بگیرید. برای شناخت این مهارتها با ما همراه باشید:
1- مهارت گوش دادن
اساس کوچینگ بر مبنای گوش دادن فعال است. کوچ زمانی میتواند ایجاد ارتباط و حس امنیت کند که خوب به حرفهای فرد گوینده گوش کند و بتواند این اعتماد را به او بدهد که حضور کاملی دارد و خوب گوش میکند. در گفتگوی کوچینگ، کوچ حرف گوینده را قطع نمیکند و زمانی که فکر میکند تا جملهای را بیان کند کوچ جمله او را با تصورات و حدسیات خودش پر نمیکند.
کوچ باید حرفهایی که او بیان میکند را به همراه حرفهایی که بیان نمیکند بشنود. احساس مراجع، دیدگاه او، واکنشهای جسمانی و هیجانی او همه میتوانند در رساندن پیام به کوچ کمک کنند.
گوش دادن لایههای متفاوتی دارد و کوچ با تمرین بیشتر میتواند این عمق را در گوش دادن خودش بیشتر و بیشتر کند.
2- مهارت ارتباط مؤثر
کوچ با استفاده از این مهارت به دنیای مراجع راه پیدا میکند و میتواند به مراجع کمک بیشتری بکند. ایجاد حس اعتماد و امنیت باعث میشود مراجع با جلسه و هدفش همسو شود و هر جا که مانعی احساس میکند با اعتماد به این رابطه سعی در بیان بیشتر موضوعات و پیدا کردن راهحل مناسب داشته باشد. این ارتباط همانقدر که چارچوب دارد و طبق یک قرارداد مشخص پیش میرود همانقدر هم صمیمانه و همراه با اعتماد و ایجاد حس مطلوب است.
کوچ با در نظر گرفتن خط قرمزهای مراجع و با احترام به باورها و ارزشهای مراجع، فقط او را در مسیر هدفش همراهی میکند و بارها خاطرنشان میکند که او خودش توانمند است و از پس مسئلهاش برمی آید. اگر این ارتباط در کوچینگ صورت نگیرد این فرایند نمیتواند خیلی کمک کننده و مؤثر باشد و فرد با قلب و ذهن باز به کندوکاو و جستجو در دنیای درون خودش نمیپردازد.
جملهای منسوب به آلبرت اینشتین میگوید:
اگر برای حل مسئلهای که همهی زندگیام به آن مسئله بستگی دارد یک ساعت زمان داشته باشم 55 دقیقه به طراحی سؤال مناسب اختصاص میدهم چون اگر سؤال درستی برایش پیدا کنم در کمتر از 5 دقیقه به جواب دست پیدا میکنم.
فکی میکنم این گفته برای نشان دادن اهمیت سؤال درست کافی باشد. چطور میتوان سؤال درستی برای مراجع طراحی کرد؟ با گوش دادن کامل و با فکر کردن به این که موضوع اصلی و مورد اهمیت چیست. وقتی با سؤالات مناسب مراجع را به فکر کردن عمیق دعوت کنیم ناگزیر به لایههای زیرین شخصیت خودش میرود و شناخت بهتری از خودش و موقعیتش و همینطور مسئله پیدا میکند. هدف از سؤال پرسیدن در کوچینگ کشف بیشتر و بیشتر است و هرچه سؤال به ما در رسیدن این هدف کمک کند سؤال مناسبتری است.
حتماً در زندگی همهی ما پیش آمده است که یک سؤال توانسته مسیر زندگی ما را و یا مسیر تفکرات ما را تغییر دهد و این سؤالی بوده که فردی اثرگذار یا خودمان از خودمان پرسیدهایم. سؤال قدرتمند سؤالی است که برای پاسخ دادن به آن، فرد باید لحظه درنگ کند و به درون خود برود و جستجو کند تا بتواند پاسخ آن را پیدا کند و با پاسخ دادن به آن سؤال به آگاهیهای جدیدی از خودش و موقعیتش دست پیدا کند و این آگاهیها به او کمک کند که دیدگاه جدیدی به مسئله پیدا کند و یا راهکار جدیدی به ذهنش میرساند.
بیشتر بخوانید:
لایف کوچینگ چیست؟ (کوچینگ زندگی)
3- مهارت همدلی
در فرایند کوچینگ لحظات بسیاری ممکن است پیش بیاید که مراجع دچار احساس غم یا شادی و خشم یا نگرانی میشود و این احساسات و هیجانات را بروز میدهد و کوچ با همدلی صمیمانه و درک متقابل سعی میکند کنار او باشد. کوچ نگاه بالا به پایین ندارد و خود را آگاه به مسائل نمیداند و معتقد است که همه چیز درون مراجع است و با همدلی و همراهی به مراجع کمک میکند که بتواند به بهترین خودش تبدیل شود.
مراجع فقط به منابع درونی خودش نیاز دارد تا بتواند از آنها در مسیر درست استفاده کند و راندمان خودش را بالا ببرد. همدلی کوچ تأثیر فوقالعادهای بر کیفیت رابطه میگذارد و باعث میشود که مراجع بتواند به لایههای زیرین شخصیتش برود و پتانسیلهای خودش را ببیند و بتواند بهترین تصمیم را بگیرد.
4- مهارت بازخورد دادن
کوچ ممکن است در روند جلسه اتفاقات و یا نکاتی را مشاهده کند که مراجع به آنها آگاه نیست و یا ممکن است که از آنها غافل باشد. کوچ با ارائهی بازخورد صحیح و در جایگاه مناسب میتواند مشاهدات خودش را به مراجع انتقال دهد تا او با آگاهی به این موضوعات تصمیم مناسبی بگیرد. بازخورد دادن باید با جملات مثبت و اشتیاق به پیشرفت مراجع همراه باشد. در غیر این صورت اثر عکس خواهد داشت و به رابطه آسیب وارد میکند.
البته که کوچ باید به مهارتهای دیگری نیز مجهز باشد که در ادامه این مقاله در مورد آن صحبت کردهام…
در کوچینگ ما به مراجعان کمک میکنیم که به اهدافشان برسند، تواناییهای خودشان را بیابند، در موضوعات خود بهتر شوند و در کشف اینکه چه چیزی برایشان اهمیت بیشتری دارد حمایتشان میکنیم.
گاهی مراجعین برای شرایطی که از کنترل آنها خارج است به ما مراجعه میکنند: برای اینکه شغلشان را از دست دادهاند، رابطهای که به پایان رسیده است و یا مدیر جدیدشان کسی نیست که دوست داشته باشند با او کار کنند. گاهی هم شرایط بیرونی میتوانند اثر گذار باشند مثل ویروس covid-19 که الان تجربهاش میکنیم و زندگی را برای مراجعین ما سخت کرده است.
خوب حالا ما چطور میتوانیم به مراجعین خود کمک کنیم وقتی که به نظر میرسد که هدفی برای رسیدن در ذهنشان نیست بلکه میخواهند از شر چیزی خلاص شوند؟ چطور به آنها کمک کنیم وقتی که در این شرایط کاری از دست آنها ساخته نیست؟
در کوچینگ راهحل محور (Solution Focus Coaching) ما مرز بین مشکلات و محدودیتها را مشخص میکنیم. مشکل اینگونه تعریف میشود که در واقع راهحلی برای آن وجود دارد. محدودیت چیزی است که ما نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. بهترین راه برای تبدیل یک محدودیت به مشکل قابل حل یا یک هدف در جلسه کوچینگ این است که توافق را اینگونه تنظیم کنیم که چطور با یک محدودیت کنار بیاییم.
یک نمونه موردی:
مراجع:
کسب و کار من در خطر است و خیلی از قراردادها را از دست دادهام. این موضوع باعث افسردگی و بی انگیزگی شده است. من واقعاً نمیدانم چه کار باید انجام بدهم و آرزو داشتم همه چیز درست میشد. الان هم فقط با بچههایم توی خانه نشستم و هیچ کاری انجام نمیدم.
کوچ:
متأسفم اینو میشنوم. به نظر می رسه که زندگی شرایط رو برای شما سخت کرده. چطوری داری سعی میکنی باهاش کنار بیای؟
مراجع:
خوب، سعی میکنم که برنامه کاری منظمی داشته باشم. صبح از خواب بیدار میشم و سعی میکنم حتماً تمرین دوچرخه سواری مو هر چند وقت یک بار داشته باشم. این کمکم می کنه سلامت خودم رو یه کمی حفظ کنم.
کوچ:
پس برنامه منظم و تمرین دوچرخه سواری کمک می کنه شما سالم بمونید؟
مراجع:
بله ولی واقعاً دارم دست و پا میزنم مخصوصاً از وقتی که خیلی برای کسب و کارم نگرانی دارم.
کوچ:
من دارم چند تا چیزو میشنوم که به نظر می آد برای تو خیلی مهم هستند: در خانه ماندن و سلامتی خود را حفظ کردن_ با انگیزه موندن و بیزینس خود را از دور کنترل کردن_ آیا اینها درسته؟
مراجع:
بله همینه.
کوچ:
کدام موضوع رو دوست داری راجع بهش صحبت کنی یا اینکه اینها به هم مربوط هستند؟
مراجع:
من فکر میکنم موضوع مهم امروز من آینه که سالم بمونم و آرامش خودم رو حفظ کنم برای اینکه به نظر می رسه برای اینکه بتونم کسب و کارم رو مدیریت کنم این سلامتی و آرامش پیش نیازش هست.
کوچ:
اوکی. خوب سالم موندن و آرامش رو حفظ کردن رو برام تعریف کن. فرض کن که تونستی مدیریت کنی و سلامت و آرام هستی. اولین چیزی که میبینی و مهمه چیه؟
اینجا حرکتهای کوچینگِ مشخص شده با توجه به مثال بالا به اختصار مطرح میشود.
- جدا کردن فرد از مسئله (تکنیکی از Narrative therapy یا روایت درمانی)
کوچ به جای گفتن « شما دشوارهایی را تجربه میکنید « میگوید » شرایط زندگی را برای شما سخت کرده است.» این بیان مراجع را دعوت میکند که مسئله را بیرون از خودش تصور کند. مشکل چیزی میشود که مراجع میتواند با آن رو در رو شود و کنار بیاید و مشکل به مراجع تعلق ندارد.
- فرض اینکه مراجع برای کنار آمدن با شرایط قبلاً هم کارهایی انجام داده است
کوچ میپرسد که مراجع برای مقابله با این شرایط چه کارهایی انجام میدهد، چه احساس و افکاری دارد
- چیدن برنامه بر اساس چیزی که مراجع میخواهد به جای چیزی که نمیخواهد
مراجع میگوید که میخواهد آرام و سالم باشد و اینکه کسبوکارش در خطر و بحران است. کوچ این دو کلمه مهم را برمیدارد و از مراجع میخواهد که هر کدام را آنطور که میخواهد بیان کند.
- توافق بر سر چیزی که مراجع میخواهد روی آن کار کند (چیزی که تحت تأثیر او باشد)
وقتی که مراجع موضوعی را که میخواهد روی آن کار کند انتخاب کرد، موضوعی که تحت کنترل و اثر او باشد (کنار آمدن با محدودیت) از مراجع بخواهید توضیح بیشتری بدهد به نحوی که یک توافق مشخص و واضح و قابل درک ایجاد شود.
- ادامه گفتگو در جهت چیزی که میخواهد به نتیجه دلخواهش برسد
مراجع را با آرامی به سمت چیزی که میخواهد هدایت میکنیم نه چیزی که نمیخواهد مخصوصاً اگر مکالمه به سمتی رفته باشد که چرا و چگونه شرایط خیلی سخت است. این کار میتواند با تأکید دوبارهی کوچ انجام شود با بیان این موضوع که شرایط، زندگی را برای مراجع سخت کرده است و از او بپرسیم که چه کاری میتوان برای ایجاد یک تغییر مثبت در زندگی خودشان.
کوچینگ چه چیزی نیست؟
از تعاریف کوچینگ گذشتیم، فرایند کوچینگ را با هم مرور کردیم و یک مثال عینی را تست کردیم.
اما کوچینگ چه چیزی نیست؟ بیایید این موضوع را بررسی کنیم که کوچینگ چه چیزی نیست؟ در فیلم کوتاه زیر، منیر چگینی به شما میگوید که کوچینگ، کوچینگ است! کوچینگ رواندرمانگری نیست، کوچینگ سخنرانی و تدریس نیست، کوچینگ با مشاوره متفاوت است و قرار نیست یک کوچ، نقش یک مشاور را بازی کند. این ویدئو را ببینید:
همانطور که دیدید، کوچینگ دستاوردهای متفاوتی دارد. کوچینگ به جای مطرح کردن نظرات جدید ایده ها را از ذهن افراد بیرون می کشد. به جای تحمیل عقاید راهکارهای ذهنی شخص را پرورش می دهد، به جای رهنمون دادن، وی را به تفکر وادار میکند. کوچینگ وابسته به واکنش فرد، قابل انعطاف و کارآمد است، نه اینکه تجویدی و دستوری باشد. در این روش از قضاوت خودداری می شود و به افراد کمک می شود تا در زمینه های گوناگونی رشد و پیشرفت داشته باشند. کوچینگ تئوری نیست بلکه میدانی ست و باید آن را با تمرین و تکرار زندگی کرد.
یک کوچ، میتواند در چه نقشهایی باشد؟
همانطور که در بالا خواندید، زندگی با رویکرد کوچینگ، میتواند کیفیت زندگی را به شدت ارتقا دهد. شاید فکر کنید کوچ میتواند در نقش یک مربی کسب و کار یا مثلاً مربی سبک زندگی فعالیت کند. اما در واقع یک کوچ میتواند نقشهای زیادی در زندگی داشته باشد.
همین خود شما، میتوانید به راحتی یک کوچ حرفهای باشید و در نقشهای زیر قرار بگیرید:
پدری باشید که با رویکرد کوچینگ، هم در کسبوکارش موفق است، هم چالشهای ارتباطی با همسر یا فرزندانش را بهتر پشت سر میگذارد و هم سطح رضایت از زندگی خودش و خانوادهاش را بالا میبرد.
مادری باشید که با این همه چالش ریزودرشت خودش و فرزندانش، نه با رویکرد سنتی و غیر کارآمد که با رویکرد کوچینگ و کارآمد و حل مسائل مختلف، زندگی شادتری تجربه میکند.
معلمی باشید که الهامبخش دانش آموزان یا دانشجویانتان هستید. چون بلدید چطور با آنها رفتار کنید و چه کار کنید که دانشجویان، خودشان را باور کنند و تواناییهای درونیشان را شکوفا کنند.
یک دوست، کارمند، همسر، فروشنده، کارگر، پزشک و خلاصه هرکس دیگری که فکر کنید، میتواند رویکرد زندگیاش را از حالت منفعلانه و سنتی به حالت فعالانه و کوچینگی درآورد.
و خلاصه در هر نقش و جایگاهی که باشید، کوچینگ کمک میکند بهتر، کارآمدتر و مؤثرتر از قبل شوید..
چطور رویکرد کوچینگی به زندگیمان بدهیم؟ (تکنیکهای کوچینگ)
هرچیزی که یاد بگیریم بدون اینکه در زندگیمان عملی شود و تأثیر مثبت روی زندگی بگذارد، عملاً بی فایده است. چه فایده وقتی چیزی را بلد باشیم اما از آن برای بهتر شدن زندگی و کسب رضایت بیشتر استفاده نکنیم؟
برای آغاز پیادهسازی رویکرد کوچینگی در زندگی، باید تغییر کنیم. کم کم باید یاد بگیریم در تک تک گفتگوها و رفتارهایمان، رویکرد کوچینگی داشته باشیم. در بالا با یک مثال این موضوع را برای شما شرح دادیم. اما بد نیست دوباره مروری روی این بخش داشته باشیم و ببینیم چطور میتوانیم رویکرد کوچینگی را در زندگی پیاده کنیم؟
با این فیلم از منیر چگینی همراه شوید.
چطور از کوچینگ در زندگی شخصی استفاده کنیم؟
جمعبندی و سخن پایانی مقاله کوچینگ چیست؟
در این مقاله جامع و کامل درمورد کوچینگ، تلاش کردیم مفهوم این مهارت مهم را به شما آموزش دهیم و ضمن آن، نکات مهمی که در رابطه با کوچینگ وجود دارد را به شما گوشزد کنیم. همچنین از نمونههای موردی در مورد کوچینگ برایتان گفتیم و تلاش کردیم با فیلم و عکس، نکات را به خوبی در ذهنتان جا بیندازیم.
امیدواریم از خواندن این مقاله لذت کافی برده باشید. لطفاً نظر یا پیشنهاد خودتان را در قسمت کامنتها برایمان بنویسید.
چطور سبک زندگی حرفهای داشته باشیم؟
دورهای واقعاً منحصر به فرد برایتان تدارک دیدهایم که در آن، هرچیزی که برای داشتن یک سبک زندگی موفق به آن نیاز دارید، وجود دارد. روی تصویر زیر کلیک کنید:
۱۶ دیدگاه دربارهٔ «کوچینگ چیست و شامل چه مهارتهایی است؟ +مهمترین نکات»
سلام خداقوت
مفید و آموزنده بود و ذهنم نسبت به کوچینگ بازتر شد سپاس ازتلاش تیم تون
سپاس بابت همراهی شما دوست عزیز اهل آموزش
مفید و اموزنده بود
سپاس فراوان
خوشحالیم که محتوا براتون کاربردی بوده است؛ همراهیتون ارزشمنده
بهتر هست از معادل فارسی برای واژه کوچینگ استفاده کنید
ممنونیم بابت اینکه نظرتون رو باهامون به اشتراک گذاشتید.
بسیار عالی وقابل درک برای همه سپاس
از این که اهل مطالعه و یادگیری هستید بسیار لذت میبریم؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
سپاسگزارم از تیم بیشتر از یک
سلام دوست عزیز اهل آموزش؛ خوشحالیم که همراهمون هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
با سلام از اینکه مطالب ارزنده ای را ارائه نمودید ممنون بسیار ساده و قابل هضم بودند و تا حدی کاربردی بود
ممنون که همراهمون هستید و دغدغه آموزش و یادگیری دارید؛ همراهیتون باعث افتخارمون هست…
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
مثالی که از دیالوگ مراجع و کوچ زدید خیلی به فهم موضوع کمک کرد
سلام دوست عزیز
خوشحالیم که مقاله کوچینگ چیست؟ برای شما کاربردی بوده
از شما ممنونیم که در این مسیر همراه ما هستید.
موفق و بیشتر از یک نفر باشید …
چقدر دقیق و عمیق و در عین حال به زبان ساده نوشته شده بود این مقاله…
کلی ازش یاد گرفتم و حظ بردم
تبریک میگن بهتون
سلام دوست عزیز
تبریک به شما که اهل یادگیری و اموزش هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید…