یکی از خصوصیاتی که ما ایرانیها داریم و احتمال زیاد خودمان هم نسبت به آن آگاهیم این است که اغلب در گذشته گیر میکنیم و توانایی این را نداریم که گذشته را فراموش کنیم.
خاطرات بد اغلب تمرکز ما را به خود مشغول میکند و لذت لحظه حال را از ما میگیرد. در این مطلب به شما خواهیم گفت که چطور گذشته را فراموش کنیم.
گذشته خوب است یا بد؟
دلتنگی یکی از ویژگیهای اساسی انسانهاست. ما اغلب اوقات دلمان برای گذشتهمان تنگ میشود. نه تنها برای روزهای خوب که برای روزهای نه چندان خوشایند هم این اتفاق میافتد. دلیل این امر چندان مشخص نیست.
همین الان با وجود ویژگیهای دهههای گذشته و سختیهایی که از لحاظ تکنولوژیکی و امکانات داشتهایم، بازهم دلمان میخواهد به گذشته برگردیم؛ اما در اغلب اوقات گذشته اصلاً جذاب نیست. همه ما در هر سن و سال و موقعیتی که باشیم، طعم سختیهایی را در گذشته چشیدهایم.
شاید یک اتفاق یا سانحه بد، از دست دادن یک عزیز، شکستهای روحی روانی ناشی از ورشکستگیهای مالی، افسردگیهای ناشی از دغدغههای اجتماعی و بسیاری دیگر از اتفاقات که برای هرکدام از ما به نوعی رخ داده است.
روانپزشکان توصیه میکنند که بهتر است به جای فکر کردن بر روی خاطرات بد گذشته، این خاطرات را به عنوان تجربه و چراغ راه آینده در نظر بگیریم و از لحظه حال نهایت لذت را ببریم.
آیا باید تمام اتفاقات گذشته را فراموش کنیم؟
خیر! فراموش کردن گذشته به معنی «فراموشی هر چیز خوب و بد» نیست. ما میتوانیم به خاطرات خوب فکر کنیم، انگیزه و انرژی بگیریم و شوق و ذوق داشته باشیم.
دانشمندان می گویند به جای «فراموش کردن گذشته» میتوانیم «فراموش کردن گزینشی گذشته» را امتحان کنیم.
مثلاً شما دلتان میخواهد بازی تیم ملی فوتبال ایران با استرالیا که لحظات فوق العاده ای برای ما رقم زد را به یاد بسپارید، اما نمیخواهید به بیماریای که برای یکی از نزدیکانتان پیش آمده بود فکر کنید و آن را به یاد بیاورید.
بنابراین لازم نیست هر اطلاعاتی را به ذهن بسپاریم. فراموشی گزینشی راهی عالی برای پاکسازی ذهن از خاطرات بد است.
فراموش کردن گذشته چه فوایدی دارد؟
نادر ابراهیمی در کتاب «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» میگوید:
فراموشی را بستاییم!
یاد؛ انسان را بیمار میکند…!
واقعیت این است که فراموش کردن، فواید شگفت انگیزی دارد.
اگر قدرت فراموشی نداشتیم، خاطرات بد هر لحظه به مغز و ذهن ما فشار وارد میکرد و اجازه زندگی کردن از ما سلب میشد.
اگر عزیزی را از دست بدهیم، اگرچه روزهای اول بسیار سخت و طاقت فرسا میگذرد، اما به مرور این «قدرت فراموشی» است که باعث میشود حالمان بهتر شود و رفتن او را باور کنیم.
وقتی دچار شکست روحی میشویم، رفته رفته با فراموش کردن خاطرات بد، اجازه نمیدهیم این خاطرات ما را به ورطه نابودی بکشاند.
به قول معروف: «انسان یک زخم است و فراموشی یک بخیه برای ترمیم انسان… و اگر فراموشی نبود، زخمهای ما هرگز خوب نمیشد!»
خاطرات بد چه اثراتی بر مغز دارد؟
وقتی قابلمه داغ از روی اجاق برمیگردد، به طور ناخودآگاه دست خود را به سرعت میکشید. این پروسه به دلیل کنترل اختصاصی مغز بر روی شکستن زنجیره دستورهای اتوماتیک است. جالب است بدانید که این پروسه میتواند در بازیابی خاطرات نیز رخ دهد. به این شکل که مغز از به یاد آوردن خاطراتی که بالقوه دردناک هستند، جلوگیری میکند.
درون مغز، خاطرات به شکل شبکهای قرار میگیرند، به همین دلیل است که به یاد آوردن یک خاطره به طور ناخودآگاه و بدون تلاش فرد باعث بازیابی خاطرات دیگر نیز میشود. وقتی سعی میکنیم خاطرهای را به یاد آوریم، مغز خاطرات دیگری که مدنظر نیست را هم به یاد میآورد.
بنابراین یادآوری خاطرات، شامل خاطرات دردناک نیز میشود؛ اما ما میتوانیم در برابر این پروسه به خوبی عمل کنیم و گذشته را فراموش کنیم.
یادآوری گزینشی چطور ممکن است؟
یادآوری سه مرحله اصلی دارد: جذب، ذخیره و به خاطر آوردن.
وقتی افراد از حافظهشان شکایت میکنند، فکر میکنند مشکلشان این است که به اندازه کافی اطلاعات در ذهن خود نگه نمیدارند؛ اما حداقل بخشی از این مشکل به این مربوط میشود که آنها به اندازه کافی و به شکل کارآمد فراموش و به شکل گزینشی یادآوری نمیکنند. یادآوری گزینشی درست مثل این است که در یک اتاق شلوغ و بههمریخته، فقط به دنبال پیدا کردن چیزهایی باشید که به آنها نیاز دارید. این کار به اندازه کافی باعث بهبود عملکرد مغز میشود. چون دیگر لازم نیست چیزهای به دردنخور و آزاردهنده را به یاد بیاورید.
مرتب سازی ذهن به فراموشی خاطرات بد کمک میکند
هر چه اطلاعات بیشتری به ذهن بسپاریم، احتمال تداخل خاطراتمان هم بیشتر میشود. به نظر میرسد اطلاعات قدیمی و بیربط، تلاش ما برای به کارگیری خاطرات خوب را با مشکل روبرو میکنند، فرایندی که در تصمیمگیریها نقشی حیاتی دارد.
درمان افسردگی؛ روش های تازه، دلایل کمتر شناخته شده
بلیک ریچاردز و پل فرانکلند از دانشگاه تورنتو معتقدند فراموشی، فقط ناتوانی در یادآوری نیست و در واقع یک مکانیزم درونی و ذاتی است. به گفته آنها هدف اصلی حافظه کمک به تصمیمگیری هوشمندانه از طریق نگه داشتن خاطرات مهم و رها کردن اطلاعات غیرضروری است.
همه اینها خوب است! اما چطور گذشته را فراموش کنیم؟
حال که اندکی در مورد فرایندهای یادآوری و فراموش کردن خاطرات بد اطلاعات کسب کردیم، وقت آن است که چند کار را یاد بگیریم برای اینکه گذشته را فراموش کنیم. (خاطرات بد را فراموش کنیم).
فراموش کردن خاطرات بد را یاد بگیریم
احتمالاً میگویید: «اوکی! همه اینها که گفتید خوب است. حالا چطور خاطرات بد را فراموش کنیم؟»
این توصیهها را گوش کنید:
1- خاطرات بد را مرور نکنید!
وقتی میخواهیم چیزی را به یاد بیاوریم، همانطور که در بالا اشاره کردیم، مغز ما چیزهای جانبی بیشتری را به یاد میآورد. درست مثل این است که در وسط یک جنگل خود را تصور کنید. در این جنگل هرچه بیشتر پیش بروید، با صحنههای بیشتری مواجه میشوید و درختان و حیوانات بیشتری را میبینید.
این رویداد، ارتباط فیزیکی بین نورونها را در مغز تقویت میکند. به این صورت که ذهن تصور میکند خاطرهای که دنبالش هستیم، اهمیت زیادی دارد. برای اینکه این «دومینو» ی نه چندان خوشایند فرو نریزد، بهتر است همان اول کار، اولین قطعه این دومینو را فرو نریزید. به بیان دیگر برای جلوگیری از یک سفر نه چندان مطلوب، همان اول که یاد یک خاطره بد افتادید، جلوی آن را بگیرید و اجازه ندهید در این جاده جنگلی بروید. همان جا فرمان را کج کنید، دور بزنید و برگردید.
2- تمرینات منظم و ادامه دار
حافظه را میشود تمرین و آموزش داد. حافظه ما درست مثل عضلاتی است که با بدنسازی و تمرین پرورش مییابد.
آقای مایکل اندرسون، استاد دانشگاه کمبریج در سال 2001 میلادی ثابت کرد سرکوب برخی اطلاعات مشخص به شکل فعالانه میتواند به مهار خاطرات گذشته و ناخواسته کمک کند.
دانشمندان پیشین روانشناسی مثل فروید، اعتقاد داشتند هرچیز ناخواستهای، دوباره به سراغ ما خواهد آمد؛ اما آقای اندرسون (استاد دانشگاه روانشناسی) معتقد است این بهترین روش برای نظم بخشیدن به احساسات، افکار و خاطرات است. لااقل در کوتاه مدت!
3- انجام ورزشهای قلبی عروقی
یکی دیگر از دانشمندان و محققین به نام بلک ریچارد پژوهشی روی موشها انجام داده است.
آقای ریچارد از نتایج تحقیقاتش متوجه شده است که بین فراموشی و افزایش تولید نرونها در هیپوکامپ مغز (هیپوکامپ، مرکز یادگیری در مغز است) رابطه وجود دارد. ارتباطات میان نورونها در مغز ما پیوسته در حال تغییر است. سلولهای مغزی میتوانند ضعیف شوند و یا حتی به طور کل از بین بروند. با به وجود آمدن نورونهای تازه، مدارهای مغزی در هیپوکامپ دوباره شکل میگیرند و جایگزین خاطرات کنونیمان میشوند؛ بنابراین انجام ورزشهای قلبی عروقی راهی خوب برای بهبود و افزایش سلولهای عصبی در مغز است.
4- خواب کافی، منظم و با کیفیت داشته باشید
خواب کافی به شدت بر روند یادگیری، فراموشی و به خاطرسپاری خاطرات بد تأثیرگذار است.
کیفیت خواب بسیار مهمتر از ساعاتی است که میخوابید.
در حقیقت ممکن است شخصی 6 ساعت در شبانه روز بخوابد اما خواب با کیفیتی داشته باشد. شخصی دیگر 9 ساعت بخوابد اما خوابش بی کیفیت باشد و در طول شبانه روز احساس خستگی داشته باشد.
خواب خوب همچنین نقش پررنگی در اینکه خاطرات بد را فراموش کنیم دارد.
وقتی خواب شما کافی نباشد، مغزتان کمی شلوغ و شلخته و بی نظم میشود. مغز ما نیاز دارد تا بسیاری خاطرات بد را فراموش کند تا افسرده و ناراحت نشویم. درست مثل یک درخت که هر بار باید هرس شود، مغز ما هم باید هربار اصلاح شود و از خاطرات بد، تهی!
این اصلاح شدن، نیاز به خواب کافی و با کیفیت دارد.
مغز زمان خواب شروع به پاکسازی خود میکند. سایز سلولهای مغز شما تا شصت درصد کاهش مییابد تا فضایی برای باغبانهای گلیال ایجاد کنند تا داخل سلول شوند و ضایعات را با خود ببرند و سیناپس را هرس کنند. تصور کنید از یک خواب خوب و استراحت شبانه بیدار شدهاید و توانستهاید خیلی خوب و سریع فکر کنید.
این به این خاطر است که تمام هرسها و کارایی مسیری که در طول شب اتفاق افتاده است فضای کافی برای گرفتن و سنتز اطلاعات جدید (یادگیری) باقی گذاشته است.
به همین علت هم هست که چرتهای روزانه کوتاه مدت برای تواناییهای شناختی ما بسیار مفیدند. یک چرت 10 یا 20 دقیقهای به باغبانهای میکروگلیال فرصت ورود به سلولها را میدهد تا ارتباطات بدون استفاده را پاک کنند و فضای کافی برای رویش ارتباطات جدید ایجاد کنند.
چطور صبح از خواب بیدار شویم؟ سحرخیزی
اندیشیدن با یک مغز محروم از خواب مانند کندن مسیر با یک چاقوی بزرگ در همان مسیر جنگلی است. درختان زیادی وجود دارند، کار آهسته پیش میرود و خستهکننده است. مسیرها تداخل دارند و نور خورشید نمیتواند از درختان عبور کند. اندیشیدن با مغزی که استراحت خوبی داشته، مثل گشتوگذاری سرخوشانه در یک پارک است؛ مسیرها مشخص هستند و در نقاط خاصی به هم وصل میشوند، درختان سر جای خودشان هستند و میتوانید چندین متر جلوتر از خود را هم ببینید. این کار شادی آور و موجب نشاط هم هست.
کلام آخر
مهارت در فراموش کردن، به اندازه به یاد آوردن برای انسان ضروری است. خلاص شدن از خاطرات ناخواسته و احساسات مربوط به آنها کار سختی است، اما تمرین اوضاع را برایمان بهتر میکند. پس دست به کار شوید و این توصیهها را به کار ببندید.
در لینک زیر، سرفصل هایی را مطالعه می کنید که روزها و ماه ها در مورد آن فکر شده و با جدیدترین تحقیقات علمی تست شده است.
«حرفه ای» به همه کمک می کند تا بهینه ترین سبک زندگی را انتخاب و تمرین کنید
روی تصویر زیر کلیک کنید: