چطور در شرایط بحرانی ناامید و افسرده نشویم؟ (یک سؤال از پیام)
من پیام بهرام پور هستم و جمعهها در مجموعه مقالات «یک سؤال از پیام» تلاش میکنم بهترین و کاربردیترین پاسخ را به سؤالات کاربران سایت بیشتر از یک بدهم.
این بار کاربری از ما در مورد اینکه «چطور در شرایط بحرانی ناامید و افسرده نشویم؟» پرسیده است. متن کامل سؤال به شرح زیر است:
«روح و روان نمونده! سلام خدمت آقای بهرامپور نازنین. آقا هر روز قیمتها داره میره بالا. طبق فرمایشات شما زیاد اخبارو دنبال نمیکردم و تمرکزم روی کارام بود؛ اما اخبار همیشه به گوشمون میرسه. این روزا از لحاظ روحی خیلی به هم ریختهام. قیمت ماشین و خونه و همه چی سرسامآور داره میره بالا. وقتی آدم کلی وقت پول جمع میکنه و کارمیکنه و کارهایی میکنه که دیگران حاضر نیستند انجام بدن، توقع داره فردا بتونه کارهایی کنه که دیگران قادر نیستن؛ اما انگار همه آرزوهامون دود میشه میره هوا. میخواستم ازدواج کنم، ماشین و خونه بخرم اما الان حتی ماشینم نمیتونم با پولم بخرم. چطور با چنین موضوعاتی روبرو بشم. به خدا خیلی تلاش میکنم. الان بیشتر از اینکه پول بخوام نیاز به آرامش دارم افسرده شدم. نا امید شدم خب»
پاسخ من، پیام بهرام پور را در فایل صوتی 8 دقیقه ای زیر بشنوید:
آیا اگر «امروز کارهایی را…» حتماً باید «فردا کارهایی را…»؟
حتما می دانید یکی از سخنانی که من خیلی روی آن تاکید دارم این است:
شاید یکی از برداشتهای اشتباهی که از صبحت های من میشود این است که اگر امروز کارهایی را کردیم که دیگران حاضر نیستند انجام دهند، فردا «حتماً و قطعاً» کارهایی را خواهیم کرد که دیگران قادر نیستند انجام دهند.
اگرچه به نظر من این یک گزاره مهم است، اما هیچ قطعیتی را درست نمیکند.
فرض کنید شما هرکاری که برای موفقیت لازم است را انجام دادهاید و سال بعد منتظر هستید که نتیجه کارهایتان را ببینید؛ اما یک تصادف ناخوشایند و دلخراش، تمام رشتههای شما را پنبه میکند!
بنابراین گام اول این است که شما باید تا میتوانید برای موفقتی تلاش کنید اما هر اتفاقی هم این وسط ممکن است رخ بدهد. درست مثل شرایطی مثل کرونا که هیچکس انتظارش را نداشت. یا گران شدن ناگهانی خانه و ماشین!
مهم این است که به جای ناامید شدن، فقط و فقط به دنبال یافتن بهترین راه حلها و گرفتن بهترین تصمیمها باشید.
چه چیزهایی در این راه به دست آوردهاید؟
اگرچه حرفهای دوست عزیزی که این سؤال را پرسیده درست است، اما اگر خوب دقت کنیم، میبینیم در پس هر اتفاق ناخوشایند، چیزهای خوبی هم پیدا میشود.
مثلاً من به شما می گویم که تلاشتان تحسین برانگیز است. شاید نتوانستهاید به خواستههایتان برسید، اما در این راه کلی چیز یاد گرفتهاید.
آزمون و خطا کردهاید، مهارت تصمیم گیری را تست کردهاید و اکنون هم قرار است مهارتی به نام «حل مسئله» را یاد بگیرید.
بنابراین تبدیل شدهاید به انسانی که نسبت به قبل تاب آوری بیشتری دارد، خلاقتر شده و از این به بعد، میداند که سختیها همیشه هست و نباید کم بیاورد.
یک نکته مثبت! اگر این کارها را نمیکردی الان در چه وضعیتی بودی؟
شاید الان از شرایط ناامید شده باشید، اما تصور کنید اگر تا همین جا هم اینقدر تلاش نمیکردید چه میشدید؟
آیا همین پولی که برای خانه و ماشین جمع کرده بودید را داشتید؟
برای دفعه بعد، حواستان باشد!
در کشور ما، «پول» هرسال کم ارزشتر میشود؛ بنابراین این موضوع جدیدی نیست.
شما گفتید که چندسال کار کردید و پول جمع کردید؛ اما اگر همانقدر که پول در میآورید یاد بگیرید که با ان کار کنید، آن را به داراییهای دیگری تبدیل کنید یا آن را در جایی سرمایه گذاری کنید که رشد کند، کمتر ارزشش را از دست میدهد.
پس این یک درس مهم برای شما شد که در جستجوی راههایی خوب باشید برای سرمایه گذاری که دیگر ارزش پولتان مثل حالا از دست نرود.
به شما توصیه میکنم در مورد «مدیریت سرمایه» مطالعه کنید و سعی کنید راههای مدیریت سرمایه را به خوبی یاد بگیرید.
نیلوفر مرداب!
بازهم به شما توصیه میکنم دوره فوق العاده «نیلوفر مرداب» را حتما گوش بدهید.
چرا؟
چون اساتید در آن دقیقا از تجربههایشان در بحران ها می گویند…