چرا بعضی ها به حرف هایمان گوش نمی دهند؟!
سرفصل های مهم این مقاله
چندی پیش پیام بهرام پور در فرودگاه فایلی را ضبط کردند در خصوص تاخیری که در پرواز رخ داده بود. اینکه وقتی در شرایطی قرار می گیریم که طبق خواسته مان نیست اعتراض مون رو با چه کسی مطرح می کنیم؟ کار درست در وقوع چنین رخدادهایی چیست و باید چه کاری انجام بدهیم؟
در فایل صوتی “چرا بعضی ها به حرف هایمان گوش نمی دهند؟!” در مورد این موضوعات صحبت کردیم:
- چرا ارتباطات مان یک طرفه هست؟
- چرا به صحبت هامون گوش نمی دهند؟
فایل صوتی آقای پیام بهرام پور درباره “چرا بعضی ها به حرف هایمان گوش نمی دهند؟!” را می توانید از طریق لینک زیر دانلود کرده و گوش دهید:
چرا بعضی ها به حرف هایمان گوش نمی دهند؟!
در این مقاله میخواهیم درمورد یک موضوع مهم صحبت کنیم. موضوعی که به ما توضیح بدهد که “چرا خیلی ها به حرف هایمان گوش نمی دهند؟!”
گوش ندادن به حرف می تواند در یک سمینار باشد
یعنی من به عنوان یک سخنران باشم که دیگران به حرفم بی توجه اند و گوش نمی دهند.
- یا می تواند جلسه ای باشد که در حال صحبت با شخص دیگری هستم و بعد از چند دقیقه، از صحبت کردن با من منصرف می شود یا می گوید ببخشید کاری پیش آمده است و باید بروم.
- یا اینکه متوجه می شویم آنطور که باید و شاید به حرفمان گوش نمیدهد. مثلا اگر جایگاه خیلی خوبی داشته باشیم افراد خیلی راحت نمی توانند صحبت ما را ناقص بگذارند و بروند که به کار خودشان برسند ولی می بینیم که آنجا حضور ندارند و به موبایلشان نگاه میی کنند و اینها.
به صورت کلی اینکه آن رضایت کافی از ارتباطات وجود ندارد وقتی با هر کسی صحبت می کنیم.
دلیل این موضوع چیست؟!
واقعیت این هست بنظر می رسد که ما آدم ها موجودات خودخواهی هستیم. یعنی همیشه در حال فکر کردن به منافع خودمان هستیم و اگر چیزی منافع ما را تأمین کرد آن موقع است که میتوانیم به این موضوع توجه بکنیم، در غیر اینصورت احتمال این که به موضوعی توجه بکنیم واقعاً پایین هست. یعنی منفعتی باید داشته باشد.
شما اگر یک کانال تلگرامی را می بینید احتمالاً برایتان یک فایده ای دارد یعنی:
- یک محتوای آموزشی دارد.
- یا باعث تفریح شما می شود.
- یا باعث می شود که در جریان باشید.
- یا اطلاعاتی را به شما می دهد که به دردتان می خورد.
خلاصه یک نفعی پشت آن وجود دارد. همین الان که این فایل را گوش می دهید احتمالاً این احساس را دارید که آموزش ها می تواند به شما کمک کند که موفق تر باشید، بهتر بشوید و بیشتر از زندگی لذت ببرید و اتفاقات زیباتری رخ بدهد.
حالا چیکار بکنیم؟
خب حالا با این توضیحات برویم سراغ این که در این فضا چه کاری میتوانیم بکنیم و چه نکته ای را از این موضوع یاد بگیریم.
داستان از این قرار هست که ما چون بسیار خودخواه هستیم تمرکزمان همیشه بروی نیازهای شخصی خودمان است، چیزهایی که خودمان دوست داریم، چیزهایی که خودمان به آنها توجه می کنیم، چیزهایی که مورد علاقه خودمان است را بیان می کنیم حال این که یک سخنران باشیم یا در کافی شاپ با همسرمان در حال صحبت باشیم تفاوتی نمی کند.
نگاه بکنید و ببینید که در یک سخنرانی معمولاً چه اتفاقی می افتد؟!
اصلا خیلی ساده تر، نه یک سخنرانی!
وقتی که یک معلم در ابتدای سال تحصیلی وارد کلاس می شود، بعنوان اولین کار، خواسته های خودش را میگوید یا قبل از آن مدیر در حیاط بچه ها را به صف کرده است و می گوید که “امسال دیگر مانند سال قبل نیست” و “امسال اینطور و آنطور است” و اینکه “ما می خواهیم مدرسه ی آن شکلی باشیم” ، “ما دیگر قوانینم ان به این صورت است” و …
حتما این صحبت ها را شنیده ایم دیگر!! خب تمرکز این صحبت ها روی کجا است؟! تمرکز تمام این صحبت ها روی “من” است نه “مخاطب” بنابراین ما هم در دوران مدرسه همیشه مشغول شیطنت بودیم مگر اینکه می گفتیم که اول سال هست و می خواهیم که متفاوت بشویم که دو سه روز بیشتر هم متفاوت نبودیم.
پس این می شود فضای اول:
فضای اول: توجه نکردن به نیازهای مخاطب
در این مثال ها مدیر و معلم را داریم که خواسته های خودشان را می گویند و هیچ توجهی به خواسته های بچه ها ندارند. کمی جلوتر می رویم و در سمینار هم می بینیم. حتما سمینارهایی را دیده اید که حضّار یا دارند میخ وابند یا دارند با همدیگر حرف می زنند یا سرشون در موبایلشان هست یا به محض اینکه فرصتی دست بدهد سالن را ترک می کنند
من خیلی از این سمینارها را دیده ام و خب دلیلش هم کاملا مشخص هست، سخنران چیزی را که دوست دارد مطرح میکند نه چیزی را که مخاطب دوست دارد. حال مسأله اینجا این هست که ما باید بتوانیم با یک خلاقیت بسیار بالا و با یک زیرکی خیلی خوب، چیزی که خودمان دوست داریم را به گونه ای مطرح بکنیم که مخاطب هم دوست داشته باشد.
به این معنی نیست که خیلی وقت ها یک حرف هایی را ما باید بزنیم و کاری نداریم که مخاطب دوست دارد یا نه و این هنر ما هست که انگیزه ی درونی برای مخاطب ایجاد بکنیم یعنی منافع را به آنها برسانیم که این می تواند خیلی خیلی کمک بکند. این که چطور منافع را برسانیم.
چطور می شود این کار را انجام داد؟
یک ویدئوی خیلی خیلی کامل ضبط کرده ام که می توانید در ادامه آن را مشاهده کنید.
نکته بعدی این هست که در روابط فردی مان هم دقت کنیم
این را احتمالاً بسیاری از جاها خوانده اید یا دیده اید که افرادی در روابط فردی جذاب هستند که سعی می کنند بیشتر راجع به خود فرد مقابل سوال کنند، یعنی من اگر با نامزدم یا با همسرم یک صحبتی دارم خیلی مهم هست که خودم بگویم:
- خب چه خبر؟
- چیکار کرده ای؟
- می خواهی چه کار بکنی؟
- اِ اِ اِ اِ چه جالب، دیگر چه خبر؟!
یعنی اطلاعات بگیرم تا اینکه خیلی ها هستند که یکطرفه فقط راجع به خودشان:
- من این را دوست دارم
- من اینکار را می کنم
- من این شکلی ام
و این واقعاً یک چیز خیلی خسته کننده می شود.
پس از شما خواهش میکنم که حتما به نیازهای طرف مقابلتان خیلی خیلی جدی توجه بکنید.
برای دانلود متن pdf کافیست اینجا کلیک کنید
دوره رایگان سخنرانی و فن بیان نسخه جدید و تازه!
.jpg?quality=90)
مقالات خواندنی دیگر که برایتان مفید خواهد بود
جلوگیری از تپق زدن و سوتی دادن | مسلط صحبت کردن
ارتباط چیست؟ 8 نکته کاربردی برای ارتباط سالم (صوت و ویدیو)
تقویت فن بیان نتیجه بهبود کدام مهارت است؟
ترفندهای متقاعدسازی و اقناع دیگران با 7 روش شگفت!
چطور شوخ طبع باشیم و دیگران را بخندانیم؟
۸ دیدگاه دربارهٔ «چرا بعضی ها به حرف هایمان گوش نمی دهند؟!»
خیلی خوب
خیلی عالی بود
چقدر خوب که تو عید نوروز هم دقایقی را به آموزش می گذرانید؛ تبریک به شما
امسالتون مبارک, بیشتر ازیک نفر
عالی بود
خوشحالیم که بیشتر ازیکی هستید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
خیلی خوب بود
خوشحالیم که دنبال رشد و آگاهی هستید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
چه جالب!
وقتی صحبتمون نفعی برای فرد مقابل داشته باشه با دل جون به صحبت هامون گوش میده.
این اتفاق دیروز برام افتاد…