رادیو سخنرانی 35: چرا قضاوت می کنیم؟ فردی را تصور کنید که لباسهای کهنه، پاره و نامرتبی به تن دارد، به نظر میرسد که ماههاست که حمام نرفته، ریش بلند و نامرتبی دارد و دیوانه وار فریاد میکشد وسط یک جمع میپرد و با یک کلاشینکف به همه تیر اندازی میکند و وقتی تیرهایش تمام میشود با پرت کردن وسایل به دیگران سعی میکند به آنها آسیب برساند و تا زمانی که او را دستگیر کنند فریاد میکشد و سعی میکند همه را نابود کند…
این فرد به نظر شما چطور انسانی است؟
مغز ما انسان ها خیلی دوست دارد که زود راجع به هر چیزی قضاوت کند، اما در عصر امروز نیاز به قضاوت سریع کمتر شده است و در این فایل صوتی از مجموعه فایلهای رادیو سخنرانی که فایل 35 از فایلهای رادیو سخنرانی است، در خصوص اینکه چرا قضاوتت می کنیم و اینکه چرا باید قضاوت کنیم صحبت شده است.
چرا قضاوت می کنیم؟
به نام آنکه هستی نام از او یافت/ فلک جنبش زمین آرام از او یافت
سلام دارم خدمت شما دوستان عزیز و همراهان گرانقدر مجموعه آموزش سخنرانی و فن بیان.
شما در حال گوش دادن به سی و پنجمین فایل از مجموعه فایل های رادیو سخنرانی هستید.
و من محمد پیام بهرام پور هستم از مجموعه بیشتر از یک نفر.
جایی که تلاش می کنیم بیشتر و موثرتر از یک نفر باشیم تا دنیا یک جای بهتری برای زندگی کردن باشد.
توی فایل سی و پنجم رادیو سخنرانی میخوایم راجع به یک موضوع خیلی مهم صحبت کنیم.
موضوعی که به نظر من در کشور ما واقعا جای اون خالیه و ای کاش از بچگی این رو خوب یاد می گرفتی .
یک لحظه تصور بکنید:
یک فردی که لباس های پاره و کثیف داره (یک فرد حدود مثلا 40 ساله با یک ریش نامرتب و صورت خونی و خاکی) یک مرتبه از پشت کوچه ای بیرون میاد با یک مسلسل و شروع می کنه به فریاد زن و تیر اندازی به سمت تمام ادم هایی که می بینه و تمام کسانی که اونجا هستند، رو می کشه.
شما چه حسی نسبت به این فرد دارید ؟
دوره غیر حضوری سخنرانی و فن بیان را از دست ندهید.
احتمالا میگید که یک تروریست عوضی هست، احتمالا یک حس خیلی بدی به اون فرد دارید. عجب آدم بی وجدانیه
خب این یک قسمتی از داستان بود، درسته؟
اما من کافیه یک جمله اضافه بکنم. بگم این اتفاق در خرمشهر رخ داده در زمان جنگ و ایشون یک رزمنده بودند که داشتند نیروهای عراقی را می کشتند.
حالا اون آدمی که تا دقایقی پیش، یک ادم عوضی بود چه آدمی میشه؟
یک قهرمان دلیر و رشید و بی نظیر که از خودگذشتگی می کنه برای کشورش.
فرق این دو تا اتفاق چی بود؟! فقط دو تا جمله!
یک آدم از آدم عوضی که ما می گفتیم دیگر از این بدتر امکان نداره بشه تبدیل میشه به یک فرشته مهربانی که برایمان بسیار ارزشمند هست.
یا یک داستان دیگه براتون بگم:
یک بار یکی از دوستان من اومد پیشم( حدود 2.5 – 3 سال پیش)، گفت: پیام، راستش من اومدم فقط باهات خداحافظی کنم.
چرا؟
گفت: به هر حال تو دیگه اون آدم قبل نیستی ، کار هایی رو انجام میدی که واقعا از تو بعیده.
من یک مقدار برایم عجیب بود. گفتم : خب چیکار کردم؟
گفت: ببین دیگه خودت میدونی، نذار رومون بهم باز شه و صحبت کنیم. به هرحال دوستی خیلی خوبی بود و ..
گفتم خوب میشه به من بگی چیکار کردم؟ من فکر می کنم کار بدی نکردم که باعث بشه مثلا دوستیمون از بین بره.
گفت: ببین تو دیگه زن داری، این کارهایی که می کنی الان یک مقدار عجیبه.
من واقعا جا خوردم، گفتم خدایا نکنه کاری می کنم خبر ندارم؟
گفتش: ببین خودت میدونی دیگه نذار من باز کنم. فقط خواستم بگم میدونم و دیگه به هر حال ..
گفتم: خب بگو به من چیه؟
گفت: پیام این همکار جدید که استخدام کردی و در مجموعه باهاش رابطه داری…، فکر کردی من نمی دونم؟
گفتم که: چه رابطه ای دارم؟
گفت: ببین دیگه علنی من دیدم دستش رو می گیری، لپش رو می کشی، به هر حال تو زن داری، خجالت بکش
خب حس شما به من چیه؟
چون واقعا این دوستمون راست می گفت. دستش رو می گرفتم، لپش رو می کشیدم، باهاش خیلی شوخی می کردم، یک خانمم بود!
منتها این دوست من یک چیزی رو نمی دونست که اون همکار جدید از قضا خواهر منم هست. تا ثانیه های پیش من یک هویت بی شخصیت نمیدونم بی هزار تا چیز هستم و تا ثانیه های بعد یک ادمی هستم که نه خیلی عادی دارم زندگی می کنم.
یک جمله باز نظر شما و هرکس دیگه ای رو می تونه عوض بکنه.
حالا یک معتادی رو توی خیابون می بینیم. عموما بهش چه حسی داریم؟
انگل اجتماع، بی خاصیت، تقصیر خودشه، خودش رو بدبخت کرده و هزاران حرف دیگه….
ولی واقعا چند نفرمون اطلاعات کامل راجع به این ادم داریم که بدونیم واقعا الان چه حسی داره، چه جایگاهی داره، تو چه خانواده ای بزرگ شده؟
ما اگه تو اون شرایط بودیم چیکار می کردیم؟
یک بار یک حرف خیلی جالبی شنیدم ، یک معتادی می گفت:
همه به من میگن ترک کن، بذار کنار، تو می تونی.
اعتماد به نفس چیست؟ اهمیت داشتن اعتماد به نفس
گفت من از همه اون ها یک خواهش دارم:
نمک اعتیاد داره؟
ما خب گفتیم: نه!
نمک رو لطف کنید یک هفته از سر سفرتون حذف کنید تا ببینید آیا میشه مواد رو کنار گذاشت یا نه.
اون لحظه بود که فهمیدم واقعا مثل اینکه ما خیلی زیاد داریم قضاوت می کنیم!
خب میدونید ما توی سایتمون دوره رایگان داریم (9 تا درس اموزشی حدود 2 ساعت مطلب اموزشی کاملا رایگان ارسال میشه). قاعدتا شما هم عضو این دوره رایگان هستید.
اتفاقی که خیلی جالب هست اینه که یک موقع هایی سیستم دچار مشکل میشه واین فایل ها ارسال نمیشه.
یک مرتبه فحش های عجیب غریبی دریافت می کنیم: شما عضویا میخواهید ایمیل ما رو بگیرید، خجالت بکشید، چرا درس ها را ارسال نمی کنید و واقعا ادم جا میخوره که خدایا 105 هزار نفر شرکت کردند توی این دوره و حالا مثلآ 2 نفر به مشکل خوردند، این همه ما باید توهین بشنویم؟!
یا یک اتفاقی که ساعاتی پیش رخ داد، ما یک تخفیفی به مناسب روز زن روی وبسایت برای محصولات گذاشتیم. چند روز پیشش هم برای سال جدید این کار رو انجام دادیم.
خب زمانی که تخفیف گذاشتیم، اینقدر بالا و عجیب غریب بود که سایت از کار افتاد و خب ما عملا 50 درصد یا حتی خیلی بیشتر از مخاطبین رو نتوانستیم پاسخگو باشیم براشون. چون اصلا سایت باز نمی شد
اینقدر که بازدید بالا بود! خب اتفاقی که افتاد چی بود؟
این هستش که یک عده گفتن که شما تخفیف نمی خواستین بدین، سایت رو از دسترس خارج کردین. بعد هم که زمان تخفیف تمام شد سایتتون به حالت عادی بازگشت!
باز یک قضاوت دیگه و من برام فوق العاده عجیب بود، خب تعارف که نداریم، منم که دوست ندارم دروغ بگم یا الکی تعریف بکنم. زمانی که من تخفیف می گذارم درآمد بسیار عالی کسب می کنم، مگه عقلم کم هست سایت رو از دسترس خارج بکنم؟ و اصلا واقعا برای من و همکارانم این سوال خنده دار بود که آخه یعنی چی؟ چنین توهم و توطئه ای وجود داره؟
روش تدریس چیست؟
تمام این داستان ها: اون مرد ریشی ای که یک مرتبه می آمد و همه رو با مسلسل می کشت، اون فردی که به من گفتش که خجالت بکش به خاطر ارتباطی که با کارمند جدیدت داری، دیدن اون فرد معتاد و داستان تخفیف و هزاران داستانی که تو زندگی مون می دونیم، یک چیز خاصی رو داره به ما میگه!
اونم اینکه گویا مغز ما انسان ها خیلی دوست داره قضاوت بکنه همه چیز رو. چرا قضاوت می کنیم و زود قضاوت می کنیم؟
بخاطر اینکه مغز ما دوست داره پرونده هر چیزی رو سریع ببنده، بر گردیم به چندهزار سال قبل، اجداد ما توی غار ها زندگی می کردن، هر چیزی که از دور می دیدن سریع باید قضاوت می کردن.
یک چیزی روی زمین تکون میخورد سریع باید قضاوت می کردند که مثلا این یک تیکه ای، پارچه ای، پوستی، چیزی هستش که داره حرکت میکنه یا نه ماره! که سریع باید قضاوت بکنه، دیر قضاوت میکرد دیگه ممکن بود جونش رو از دست بده یا یک چیزی با سرعت می آمد سمتش باید سریع قضاوت می کرد که آیا این خطر داره برای من یا نه!
پس مغز ما از اون موقع تکامل یافته برای اینکه قضاوت بکنه اما الان دنیا فرق کرده: روابط خیلی پیچیده تر شده و نیاز به قضاوت سریع خیلی جاها کمتر شده. بنابراین باید یاد بگیریم که خیلی حرفه ای تر نسبت به مقوله قضاوت رفتار بکنیم.
حالا چطوری؟
من میخوام چند تا راهکار بگم. اول این راهکار اینه، یک سوال از خودمون بپرسیم: اصلا به من ربطی داره یا نه؟
اولین بار که میخوایم قضاوت بکنیم (ببینید قضاوت اتفاق میفته) ما نمی تونیم جلوی قضاوت رو بگیریم یعنی به نظر من نشدنی هست. منتها بروز اون قضاوت مهم هست. اینکه تو جمع برگردیم بگیم که خجالت بکش این کار رو کردی یا برات واقعا متاسفم یا رابطمون با فردی عوض بشه.
ما یک چیزی رو وقتی می دونیم قاعدتا این قضاوت ذهنی شکل می گیره. دیگه دست خودمونم نیست.
چون یک نفری رو می بینید که مثلا با یک فرد دیگه ای داره خوش و بش می کنه سریعا مغز ما قضاوت می کنه نمی تونیم بگیم نمی کنه. منتها اینکه با اون قضاوت چیکار می کنیم مهمه!
اینکه به کسی می گیم، واکنش نشون میدیم، رفتارمون عوض میشه یا…
پس راهکار اول اینکه اول از خودمون بپرسیم آیا به من ربطی داره یا نه، این قضاوت کردن به من کمکی می کنه یا نه، اینکه بگم یک معتادی رو کنار خیابون ببینم بگم: خاک بر سرش! آیا واقعا به من ربطی داره؟
یک موقع هست نه، من مصلح اجتماعی هستم، یک کاری می توانم انجام بدهم مسلما رفتار، ولی اگر فقط یک رهگذرم و هیچ نقشی ندارم اصلا قضاوت رو باید بذارم کنار.
این که دوست من این کار رو داره انجام میده یا درامدش از چه روشیه اگر مفید هستم میتونم کاری بکن ، به من ربط داره، خب خیلی خوبه اما اگر نه، خیلی مفید نیستم دیگه خیلی موضوعیتی نداره این کار.
پس اولین نکته این که ببینیم اصلا بهمون ربطی داره یا نه.
همه چیز از آنتونی رابینز | زندگی نامه، جملات زیبا، کتابها و فیلم آنتونی رابینز
دومین موضوع سوال پرسیدنه، سوال پرسیدن قبل از اظهار نظر.
فکر می کنم دو سال پیش بود، توی بندرعباس، دفتر یکی از شرکت کننده های دوره رفته بودم. ایشون با یک عصبانیت خاصی در دفتر گفتش که: اون میمون رو می بینی؟
بعد من نگاه کردم دیدم داره یک منشی رو نشون میده ، گفتم که: بله ایشون رو میبینم
گفتش: ببین چقدر وقیحه!
گفتم: چرا؟
گفت: ببین داره توی ساعت کاری با موبایلش حرف می زنه بعد منم نگاهش می کنم لبخند میزنه بجای اینکه موبایلش رو بذاره کنار و به کارش برسه!
بعد گفت: بذار برم حالش رو بگیرم!
بعد گفتم: یک دقیقه بایست! بپرس ازش بعدا برو حالش رو بگیر!
گفت: یعنی چی؟
گفتم: بپرس که چرا با موبایل صحبت می کنی؟
و خیلی جالب بود، وقتی که پرسید از اون فرد، متوجه شدیم که اصلا تلفن شرکت بخاطر کابل برگردان یا چیز دیگری 4 روز بوده قطع بوده و این فرد تلفن شرکت رو دایورت کرده روی موبایلش!
و حتی خارج از ساعات کاری هم به این تلفن جواب می داده.
یعنی نه تنها به قول اون مدیر میمونی نبود که داره داخل ساعت کاری با موبایلش کار شخصی می کنه بلکه یک ادم بیسار عزیزی بود که خارج از ساعت کاری هم داشت کار انجام می داد.
اون فرد دو تا کار می تونست بکنه:
اول: قضاوت بکنه بره بهش بگه خجالت نمی کشی بی مسئولیت!
و کار دوم اینکه: اول سوال بپرسه! اگه دید بله تلفن شخصیه اون موقع بگه خجالت نمی کشی بی شخصیت!
پس راهکار بعدی این هستش: قبل از اینکه اظهار نظر بکنیم سوال بپرسیم و اطلاعاتمون رو کامل بکنیم.
اگر یک داستان تعریف می کرد که یک فرد ریشو با چهره خونی اومد تیر اندازی کرد بگیم: کی بود و به چه کسانی تیر اندازی کرد.
اگر دیدید که مثلا یکی با یکی رابطه ی عجیب غریبی داره، اگر بهمون ربط داره اول بپرسیم ببخشید رابطه ات با این ادم میتونم بدونم چطوریه (اگر بهمون ربط داره)
قبل از اینکه بگیم که واقعا برات متاسفم!
اگر می بینیم (مثال همون سایت رو بزنم چون یک خرده دلم پُره از اینکه ما حالا این شرایط رو فراهم کردیم حتی بهمون می گن که نمیدونم شهامت ندارید، جرات ندارید، شرف ندارید! خب اقا سایت از دسترس خارج شده به جای اینکه بنویسید که شما خجالت بکشید، فلان و چهار تا فحش بدید، سوال بپرسید:
دلیل خاصی داشت سایت از دسترس خارج شده بود زمانی که تخفیف گذاشتید؟
اون وقت خیلی قشنگ تره
و راهکار سوم…
دو تا راهکار اول چی بودن؟
اول اصلا ببینیم بهمون ربط داره یا نه و مورد دوم قبل از اظهار نظر سوال بپرسیم و مورد سوم:
“قطعی” صحبت نکنیم. به جای اینکه بگیم تو اینجوری هستی، بگیم:
به نظرم اومد اینطوریه، درسته؟
یعنی به صورت 100 درصد نگیم یا من چند باری دیدم این اتفاق میفته، مثلا:
به جای اینکه بگیم تو سیگاری هستی، من چندباری تورو دیدم سیگار می کشی، این خیلی بهتره
شاید واقعا یک داستان دیگه ای داشته باشه!
یا مثلا:
تو الکی هستی!
خب اول باید ببینیم به ما ربط داره یا نه بعد حالا بریم سراغ این موضوع که:
قطعی صحبت بکنیم یا نه!
پس این را باید خیلی دقت بکنیم!
و چند تا نکته مهم میخوام بگم، به نظر من با این سه تا راهکار، خیلی دوست داشتنی تر، خیلی جذاب تر و خیلی ارزشمند تر می شیم اما
یک: قضاوت نکردن به این معنی نیستش که هیچ وقت قضاوت نکنیم و بعضیا دیگه ببخشید قضاوت کردن رو یا خریت اشتباه می گیرن. من میگم زود قضاوت نکنیم، اطلاعامون کامل باشه بعد!
مثلا یک مقاله ای رو خانومی می خونه می بینه که همسرش بارها دیر میاد خونه: نه من قضاوت نکنم!
نه اصلا به این معنی نیستش، من میگم اطلاعاتمون رو کامل بکنیم، مطمئن بشیم، 100 درصد که مطمئن شدیم اون وقت راهکار داشته باشیم.
دو: قرار نیستش که این حس رو به دیگران بدیم که ما هالو هستیم و نمی فهمیم.
نه! اتفاقا این اقتدار ما رو نشون میده که زود قضاوت نمی کنیم و حرفه ای هستیم.
چون میخوایم حرفمون، حرف باشه!
پس این خیلی خیلی اهمیت داره، و چه جمله زیبایی گفتند حضرت علی (ع)، اگر اشتباه نکنم خطاب به مالک اشتر گفتن که:
اگر شب هنگام بنده ای رو در هنگام گناه دیدی ، فردا اون رو به چشم گناهکار نگاه نکن ، شاید توبه کرده باشه.
و این حرف، خیلی حرف بزرگی هست اینکه ما داریم چطوری فکر می کنیم، چطوری رفتار می کنیم، بزرگانی مثل حضرت علی (ع) چطوری دارند نگاه می کنند و واقعا ایا ما در جایگاهی هستیم که قضاوت باید بکنیم یا نه.
امیدوارم این سه تا راهکار، بهمون کمک بکنه و فکر می کنم شروع خیلی قشنگی باشه که امسال تصمیم بگیریم که:
سال 95 یا حالا هر زمانی که این فایل رو گوش می دید، قضاوت های کمتری بکنیم، دیرتر قضاوت بکنیم، تا دنیا یک جای بهتری برای زندگی کردن باشه، این شروع خیلی خوبی میتونه باشه برای بیشتر از یک نفر بودن.
ممنون. دوستتون دارم.
من محمد پیام بهرام پور هستم از مجموعه بیشتر از یک نفر
خدانگهدار
۵۲ دیدگاه دربارهٔ «قضاوت چیست و چرا قضاوت میکنیم؟»
سلام و درود، ممنون و قدردان این محتوای خوب هستم که از فایل ارزشمند رادیو سخنرانی: ۳۵ که از صحبت های آقای بهرام پور عزیز به صورت مکتوب بازنشر شده. و چقدر لذت بردم از تمثیل های بسیار خوبی که ایشان در جهت توضیح موضوع قضاوت استفاده کرده است. ✌✌✌فقط وقتی این محتوای جذاب و اثرگذار رو خوندم به ناخودآگاه به دنبال دیگر قسمت های رادیو سخنرانی که این قسمت، قسمت ۳۵ آن بوده جستجو کردم. حتی نگاه کردم که شاید در انتهای مقاله یا در ستون های کناری اثری از آن ببینم که متأسفانه چیزی ندیدم در قسمت جستجو هم، کلمه رادیو سخنرانی رو سرچ کردم اما به طور پراکنده فقط چند قسمتی از آن را دیدم! ممنون می شوم جهت دسترسی به سایر قسمت های این فایل ها راهنمایی کنید.
جناب اقای پیش بین عزیز
ممنونیم که همواره نظراتتون رو با ما به اشتراک می گذارید؛ اینکه انقدر اهل مطالعه هستید و همراه ما باعث افتخار ماست.
سایر مقالات رادیو سخنرانی متاسفانه در دسترس نیست بابت همین خدمتتون ارائه نشده است.
بیشتر ازیک نفر
چقدر لذت بخش بود سپاسگزارم
ممنونیم که نظراتتون رو باهامون به اشتراک می گذارید، نظر و همراهیتون برامون ارزشمنده
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
با خوندن این مقاله یاد گرفتم که قبل از قضاوت کردن، باید کمی مکث کنم و به جای اینکه به سرعت نتیجهگیری کنم، سؤالات بیشتری بپرسم و سعی کنم اطلاعات بیشتری به دست بیارم. این رویکرد نه تنها باعث میشه از سوءتفاهمها جلوگیری کنم، بلکه به من کمک میکنه با دید بازتری به مسائل نگاه کنم و به درک عمیقتری از موقعیتها و رفتارهای دیگران برسم. با این روش، میتونم روابط سالمتری برقرار کنم و از پیشداوریهای نادرست دوری کنم.
ممنون از تیم خوب بیشتر از یک
چقدر خوب؛ سپاس بابت همراهی شما دوست عزیز اهل آموزش
ممنون از مطالب مفید تیم بیشتر از یک
خوشحالیم که محتوا براتون کاربردی بوده است؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی بود سپاسگزارم
سپاس بابت همراهی ارزشمندتون
بسیار عالی
تشکر
چقدر خوب که اهل مطالعه و آموزش هستید؛ درود بر شما همراه بیشتر ازیکی
ممنون
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که سال جدیدتون رو با آموزش آغاز کردید؛ امسالتون مبارک.
بیشتر ازیک نفر
خوبه
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که سال جدیدتون رو با آموزش آغاز کردید؛ امسالتون مبارک.
بیشتر ازیک نفر
مقاله ی خوب و مفیدی بود
سپاس بابت همراهی ارزشمندتون؛ بیشتر ازیک نفر
کاملا درسته. با این کارها خیلی از بحث و جدل ها از بین میره
سلام همراه عزیز بیشتر ازیکی، خوشحالیم که این روزا کنار دغدغه های دیگه زندگی به آموزش توجه دارید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی
مقالات بیش تر از یک برام یک کتابخونه آنلاینه بی نظیره
از این که اهل مطالعه و یادگیری هستید بسیار لذت میبریم؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
مرسی
از این که اهل مطالعه و یادگیری هستید بسیار لذت میبریم؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی
سلام دوست عزیز اهل آموزش؛ خوشحالیم که همراهمون هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
ممنون
قدردان همراهی شما هستیم؛ بیشتر ازیک نفر
ممنون
خوشحالیم بابت همراهیتون؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
متاسفانه سایت بیشتر از یک نفر چند وقتی که اصلاً جوابگوی تیکتهای پشتیبانیش نیست جای تاسف داره
همراه عزیز
روانه حتی در روزاهای تعطیل تیکت پاسخ داده می شود و در حال حاضر نیز هیچ تیکتی از طرف شما ثبت نشده است؛ از ثبت تیکت خود مطمئنید؟
خیلی از اوقات ما نیاز داریم به یاد اوری که با وجودیکه میدانیم نباید قضاوت کنیم اما دچار لغزش میشویم .دانلود فایل صوتی جناب بهرامپور میتواند خیلی کمک کند که با چند بار گوش کردن روراهکار های انرا از بر کردن این اتفاق کمتر رخ بدهد .سپاس از آقای بهرامپور برای نکات ظزیف آموزشی وخوبی که مطرح کردند.
ممنون
خوشحالیم که اهل آموزش هستید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
ممنون
سپاس بابت همراهی شما
تشکر
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که در این مقاله همراه ما بودید؛ مرسی که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
باحال بود
خوشحالیم که تو دنیای امروزی دغدغه آموزش و یادگیری دارید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
مقاله ی خوب و مفیدی بود. ممنون
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که به فکر رشد فردی هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
دمت گرم
سپاس بابت همراهی ارزشمندتون
به نظرم خیلی عالی بود من متن رو خوندم ولی دوست دارم یک بار دیگه با صدای خودتون گوش بدم، میخوام تو زندگیم عملیش کنم از همین الان
خوشحالیم که تو جمع بیشتر ازیکی ها هستید و اهل آموزش؛ ممنوینم بابت همراهیتون.
بیشتر ازیک نفر
ما بیشتر موقع ها قضاوت میکنیم که چیزی گفته باشیم.
قضاوت کردن راحت ترین کار ممکنه
سلام محمد آقا
سال نو و ماه رمضان بر شما مبارک
مقاله خوبی بود در رابطه با قضاوت
انشالله که همه ما از گزند قضاوت نادرست در امان باشیم.
دانشجو هستم
اگر شما اجازه بدین از متن شما برای سخنرانی کلاسی با همین موضوع استفاده کنم.
متشکرم
سلام دوست عزیز
خوشحالیم که این قسمت رادیو سخنرانی (چرا قضاوت میکنیم) برای شما مفید و کاربردی بوده و از شما ممنونیم که در راستای ترویج فرهنگ قضاوت به ما کمک میکنید.
مارو در جریان موفقیت هاتون قرار بدید
موفق و بیشتر از یک نفر باشید …