جمله مشهوری منسوب به استیون هاوکینگ دانشمند بزرگ بریتانیایی هست که میگوید:
«بزرگترین دشمن انسان، جهل نیست، بلکه توهم دانش است».
واقعیت این است که توهم دانایی یا همان توهم دانش، یکی از بزرگترین آسیبهای عصر ما به ویژه با وجود شبکههای اجتماعی است.در مقاله پیش رو، با توجه به سوال یکی از دوستان عزیز، سعی کردیم به موضوع توهم دانش یا توهم آگاهی بپردازیم.
یکی از دوستان عزیز بیشتر از یکی، این سؤال را مطرح کرده است:
جملهای از استیون هاوکینگ میخوندم: «بزرگترین دشمن انسان جهل نیست، بلکه توهم دانش است میشه بگید چجوری توهم دانش نداشته باشیم؟ اصلا چی هست این توهم دانش؟
و حالا این فایل ویدئویی از پیام بهرام پور در پاسخ به ایشان را بببینید و سپس به ادامه مطلب بپردازید:
توهم دانش چیست؟
از صفحه اینستاگرام محمد منشی زاده، بیایید، چند نمونه از توهمات دانش را بخوانیم:
شاید دیده باشید افرادی که با خواندن چند تا مطلب در تلگرام و اینستاگرام احساس میکنند در آن زمینه متخصص شدهاند. دانش تلگرامی یا دانش اینستاگرامی اسمی هست که برای این توهم دانایی میگذارند، مثلاً بعضیها عضو چند صفحه اینستاگرام تربیت فرزند میشوند و فکر میکنند با خواندن روزی دو سه تا مطلب دیگر نیازی به کتاب و مشاور و آموزش ندارند.
یا مثلاً عضو کانال تلگرام تغذیه و بدنسازی میشوند و با دیدن چند پست، برای دیگران هم رژیم غذایی و ورزش تجویز میکنند.
یا با خواندن دو سه تا تحلیل اقتصادی، دیگر گمان میکنند نیازی به داشتن علم و تجربه در بازار و کلاس برای صاحبنظر بودن ندارند.
خیلی از آدمها در این مرحله از یادگیری، درجا میزنند. چون نیازی به بیشتر دانستن احساس نمیکنند، اما از یک جایی به بعد، سقوط از توهم دانایی رخ میدهد و بعد تازه علم و دانش واقعی در آدمها شکل میگیرد. همانجایی که شاعر میگوید:
تا بدان جا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم…
در حقیقت شاید بهتر باشد تعریف توهم دانش را در سخن زیر جستجو کنیم:
اگر بدون گذراندن پیشنیازها، بدون تحمل سختی و صرف وقت زیاد احساس کردیم مفهومی علمی را درک کردهایم، باید بدانیم بهاحتمال بالا، دچار توهم دانش شدهایم…
اثر دانینگ کروگر و توهم دانش
دیوید دانینگ (David Dunning) و جاستین کروگر (Justin Kruger) دو محققی هستند که در زمینه توهم دانش و دلایل آن مطالعه کردهاند و کوشیدهاند «توانایی انسان را در ارزیابی تواناییهای خودش» ارزیابی کنند.
اثر دانینگ – کروگر به زبان ساده میگوید:
«افرادی که در یک مهارت ضعیف هستند، معمولاً ارزیابی خوبی از وضعیت خود ندارند و به عبارت دیگر، متوجه نیستند که در آن مهارت ضعیف هستند.»
این اثر، یک معجزهی شگفتانگیز و غیرمنتظره نیست. بلکه اشاره به واقعیتی است که بسیاری از ما آن را تجربه و مشاهده کردهایم.
اما ارزش کار دانینگ و کروگر در این است که یک دانسته عمومی را با استفاده از روش علمی آزمودهاند. تحقیق آنها مسیر تازهای را باز کرد و محققان بسیاری علاقهمند شدند تا این پدیده را در حوزههای مختلف بسنجند و آزمایش کنند.
آنها نتایج تحقیقاتشان را در مقالهای در سال 1999 چاپ کردند. آنها در این مقاله به چند آزمایش اشاره میکنند که در آنها توانمندیهایی مانند شوخطبعی، منطق و قدرت استدلال و نیز تسلط بر گرامر و دستور زبان سنجیده شده است.
هر بار از شرکتکنندگان خواسته شده که توانمندی خود را در هر یک از این حوزهها برآورد کنند. در کنار این برآورد، آزمونی هم از آنها گرفته شده تا توانایی واقعیشان مشخص شود. دانینگ و کروگر یافتههای خود را در قالب چند نمودار گزارش کردهاند. از آنجا که این نمودارها کموبیش مشابه هستند، اجازه بدهید یکی از آنها را با هم ببینیم:
همانطور که در حاشیهی نمودار توضیح داده شده، خط تیره و ضخیم، برداشت هر فرد از تواناییهای خودش است. در حالی که خط کمرنگ، نشان میدهد که افراد در آزمون واقعی چه امتیازی کسب کردهاند.
به محور افقی نگاه کنید. اگر جمعیت مورد بررسی را به چهار بخش تقسیم کنیم، گروهی که از همه ضعیفترند، فکر میکنند که توانایی نسبتاً بالایی دارند (توانمندی حدوداً خود را بالاتر از 60 درصد جامعه مورد بررسی برآورد میکنند).
این وضعیت در گروههای دوم و سوم، کمی بهتر میشود؛ یعنی فاصله توانایی واقعی و برداشت از توانایی کاهش مییابد. قسمت آخر نمودار (Top Quartile) هم جالب است. کسانی که واقعاً توانمندی بسیار بالایی دارند، توانایی خود را کمتر از آنچه هست ارزیابی میکنند.
معمولاً اثر دانینگ کروگر را به این صورت خلاصه میکنند:
افرادی که در یک مهارت ضعیف هستند، متوجه نیستند که ضعیف هستند و سطح توانمندی خود را بالاتر از آنچه هست برآورد میکنند.
افرادی که در یک مهارت بسیار قوی هستند، به قوی بودن خودشان آگاهاند، اما فکر میکنند که حتماً دیگران همچنین مهارتی را دارند و توانایی دیگران را بالاتر از آنچه هست برآورد میکنند، به همین علت نمیتوانند به سادگی بپذیرند که خودشان در گروه متخصصین برتر قرار میگیرند.
در مورد اثر دانینگ کروگر، فیلم زیر را هم از دیوید دانینگ تماشا کنید:
متهمین و مسببین توهم دانش
اینجا میخواهیم چند مورد از دلایل اینکه به توهم دانش دچار میشویم را توضیح دهیم:
اول: ناقص خواندن
یا خیلی زیاد بخوانید یا اصلاً نخوانید!
کسانی که چند کتاب محدود خواندهاند، به متوهمترین و خطرناکترین انسانها تبدیل میشوند زیرا تعصب شدیدی روی دانش اندکشان پیدا میکنند.
یکی از بزرگترین دلایل توهم دانش این است که کم میخوانیم و برای آموزش عمیق و دانایی، حاضر نیستیم سختی تحمل کنیم. دانش عمیق، دشوار است. اگر میخواهید به توهم دانش دچار نشوید یا اصلاً نخوانید یا برای هر موضوع واقعاً منابع دست اول و معتبر آن را عمیقاً مطالعه کنید و در بحر مکاشفه آن فرو بروید!
دوم: آموزش غلط
برتراند راسل فیلسوف معروف میگوید:
آدمها احمق به دنیا میآیند نه نادان! این آموزش غلط است که آدمها را نادان میکند!
آموزش غیر صحیح میتواند اثری مخرب بر فهم ما از زندگی و اتفاقات مختلف بگذارد. این امر یکی از متهمین و مسببین به وجود آورنده توهم دانش است.
سوم: فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
اکنون فضای مجازی و شبکههایی مثل اینستاگرام، بخش بزرگی از وقت روزانه ما را به خود اختصاص میدهند. به دلیل افسارگسیختگی شبکههای اجتماعی و نبود کنترل و درک درست از آن، هرکسی میتواند چیزی غیرعلمی را به عنوان یک فکت علمی به خورد شما بدهد و حتی برایش سندسازی کند!
دنیایی از اطلاعات و اخبار درست و نادرست و سالم و ناقص در دستان شماست. آنقدر سرعت تولید اطلاعات بالاست که زمانی برای تجزیهوتحلیل و بررسی در مورد آنها باقی نمانده است. در قرن جدید یکی از ویژگیهای افراد متمایز با دیگران، قدرت آنها در کنترل ورودی اطلاعات و داشتن تفکر انتقادی است. در تفکر انتقادی ما میپذیریم که هر اطلاعاتی که به ما میرسد نیازمند بررسی و راستی آزمایی است.
حتماً به شما توصیه میکنم در وبینار رایگان و فوقالعاده تفکر انتقادی شرکت کنید:
البته شاید بهتر باشد به جای مقصر دانستن شبکههای اجتماعی، خودمان را مقصر بدانیم که در «انتخاب» شبکهها و کانالهای مختلف که ورودیهای زیادی وارد مغزمان میکند، دقت کافی نمیکنیم. البته شاید بهتر باشد گناه شبکههای اجتماعی را با این تهمت پاک نکنیم!
شاید بهتر باشد بیشتر به کنترل ورودیهای ذهنمان بپردازیم و دست به انتخابهای بهتری بزنیم. وجود هر کانال آموزشی یا مطلب و خبر در تلگرام یا اینستاگرام دلیلی برای درستی اطلاعات آن نیست. این خرده اطلاعات، به باور محمد منشی زاده، مانند پفک هستند. دل آدم را سیر میکنند اما فایدهای برای ما ندارند!
از کجا بفهمیم دچار توهم دانش شدهایم؟
جملات زیر که از سایت فرزند سبز برداشته شده است، میتواند به شما کمک کند که بفهمید توهم دانش دارید یا خیر؟
خوب فکر کنید آیا اینگونه جملات را از دیگران شنیدهاید یا خودتان به کار بردهاید؟
◾️ من خودم میدانستم و نیازی به گفتن شما نبود
◾️ این مقاله هیچ چیزی برای من نداشت.
◾️ یک سمینار تکراری رفتم هیچ نکتهای نداشت.
◾️ کتابها تکراری شدهاند. من ترجیح میدهم با علم روز دانشم را اضافه کنم.
◾️ نه! این درست نیست! آنها همه اشتباه میکنند!
شاید دیدن این صحنه در مهمانیها تکراری باشد که وقتی صحبت از سیاست میشود همه صاحب نظر هستند. یا زمانی که از عالیترین سطح اقتصاد کشور صحبت میشود عدهای از دید خود راه حلهای فوری و شفابخشی ارائه میدهند.
در همان زمان اگر موضوع، نحوه بازی یک تیم ورزشی باشد همه به عنوان متخصصین علم ورزش از اشتباهات مربیان و داوران میگویند. واقعیت آن است که ما سعی میکنیم از همه چیز سر در بیاوریم و این باعث توهم دانش در ما میشود. چیزی که استیون هاوکینگ دانشمند بزرگ معاصر آن را نقطه مقابل دانش و بدتر از نادانی میداند.
چطور توهم دانش نداشته باشیم؟
هیچ جواب ساده و سریعی برای این کار وجود ندارد.
معمولاً پیشنهاد میکنند که «از دیگران بخواهید شما را نقد کنند و صادقانه بگویند که چه برآوردی از توانمندی شما دارند.» همچنین پیشنهاد میکنند که «در مسیر یادگیری متوقف نشوید و هرگز فکر نکنید که به سطح مطلوب رسیدهاید.»
نکته بعد توجه کردن به حرفهای مخالف، بدون آرد گرفتن است. گاهی وقتها شاید با بررسی عمیق حرفهای مخالف و دانستن دلایل آنها به این نکته پی ببریم که ما داریم اشتباه میکنیم!
شاید یک راهحل دیگر هم این باشد که همیشه چند نفر را که از شما بسیار جلوتر و قویتر هستند مد نظر داشته باشید و با پیگیری آنها و فعالیتهایشان، تصویری واقعبینانهتر از جایگاه خود به دست بیاورید.
برای چند لحظه سعی کنید کمی از نقد کردن دیگران فاصله بگیرید و دنبال مصداقهای دانینگ-کروگر و توهم دانش در اطرافیان نگردید. به این فکر کنید که در چه مواردی، برآوردی غیرواقعبینانه از توانمندی خود داشتهاید؟ آیا پیش آمده که برای این برآورد غیرواقعبینانه هزینه هم پرداخت کرده باشید؟
نکته بعدی این است که به دنبال جواب قطعی درست نباشیم. رویکردهای علمی همیشه ممکن است دچار خطا باشد یا بعداً نظریههایی بهتر کشف و گفته شود. بنابراین دنبال جوابهای قطعی و بسیار کامل در مورد دانستههایتان نباشید.
همیشه انعطافپذیر باشید و اجازه بدهید دانستههایتان مورد آزمایش قرار گیرند و روی آن تعصب نداشته باشید.
به یاد داشته باشید که حقیقت نزد یک نفر یا یک جریان نیست. راستی، از کلمات همیشه و هیچوقت هم کمتر استفاده کنید؛ مراقب این دو کلمه باشید.
همیشه مشتاق دانایی بیشتر باشید و بدانید که ممکن است یک سال بعد، تمام دانستههایتان تغییر کند و بفهمید که اشتباه میکردید.
احتمال دارد به این مقالات هم علاقه مند باشید:
چطور از شر تعصبات بیجا خلاص شویم؟
10 مهارت حیاتی و ضروری که برای آینده نیاز داریم!
مقابله با نژادپرسی، چطور با نژادپرست ها رفتار کنیم؟
چطور شایعه و اخبار نادرست را بشناسیم؟
۳ دیدگاه دربارهٔ «توهم دانش چیست و چگونه توهم دانش نداشته باشیم؟»
بخوان هر چه خوانی و لیکن تمام
که ناپخته نیکوتر از نیم خام
دنبال مفهوم جامع توهم دانایی بودم که از سایت شما سر دآوردم وخیلی کمکم کرد.مطمئنم بامطالعه آموزشهای رایگان شماازجمله داشتن تفکر نقادانه نسبت به خود
نیز بسیار لذت خواهم برد.مطمئنم افراد زیادی که عطش دانش دارند از مطالب شما استفاده خواهند کردو آنرا به دیگران نیز انتقال خواهندداد واثر بخشی آنرادرکار وزندگی خود خواهند دید.
بسیار سپاسگذارم از جنابعالی که اینگونه حوصله ودغدغه برای همنوعان خود دارید.
پاینده باشید و سلامت
سلام خیلی خوشحالیم که مطالب مورد توجه شما قرار گرفته است و امیدواریم در ادامه هم بتوانیم با محتوای کاربردی و علمی در کنار شما باشیم. موفق باشید.