آیا به کاری که میکنید چندان علاقهای ندارید؟ آیا از آن نفرت دارید؟ ما بین یک دوم تا یک سوم از وقت روزانهمان را به شغلمان اختصاص میدهیم؛ اما آمارها میگویند بین 70 تا 85 درصد از کارمندان و کارگران یا از شغلشان و یا از مدیرانشان رضایت ندارند.
چند بار در مورد افرادی شنیدهاید که بیمار، افسرده یا اسیر مواد مخدر هستند، چرا که آنها در شغل خود احساس بدبختی میکنند؟ آیا بهبود نگرش ما نسبت به کار، تأثیر قابلتوجهی بر سلامت و رفاه ما دارد؟ اگر شما در محل کار منفی یا سمی کار میکنید و یا با قلدر محل کار سر و کار دارید، پس شغل شما واقعاً برایتان گران تمام میشود.
بسیار خب! با این وجود چرا میترسیم که از شغلمان بیرون بیاییم و جایی بهتر و موقعیتی متفاوتتر کار کنیم؟
دلایل زیر، مهمترین دلایلی است که اغلب کارمندان و کارگران میترسند شغل فعلیشان را ترک کنند:
ترس از چیزها و تجربههای جدید
ممکن است برای شغلهای جدید مصاحبه کنید. با این حال، شما از وظایف جدید، افراد جدید، یک رئیس جدید که نمیشناسیدش یا یک محیط جدید میترسید. ما اغلب در کاری که حتی از آن تنفر داریم میمانیم چون ترجیح میدهیم با «شیطانی» سروکار داشته باشیم که میشناسیم تا در دامن «شیطانی» بیفتیم که نمیشناسیم. (منظور این است که با خود میگوییم نکند محیط کار جدید بدتر باشد؟)
خب! راههایی برای غلبه بر این مساله وجود دارد. شرح شغلی، مهارتها و وظایف مورد نیاز را به خوبی بررسی کنید تا بدانید در شروع کار تازه، چه جایگاهی خواهید داشت.
پس از این حقیقت، باید به چیزی که در آن خوب هستید نگاه کنید. نیاز دارید روی چه چیزهایی کار کنید؟ برنامهای بریزید تا خودتان را برای رفتن از موقعیت فعلی به موقعیت تازه، برنامهریزی کنید و بهبود دهید.
سؤالات زیادی در مورد شغل جدید بپرسید. حتی میتوانید از کارمندان شغل جدید این سؤالات را بپرسید. بسیار خوب است که درباره محیط کار فیزیکی سؤال کنیم. بههرحال این جایی است که شما چند سال آینده را در آن سپری خواهید کرد.
سپس، در برخی موارد، شما باید یک جهش از ایمان و باور داشته باشید که هر کار تازهای مستلزم آن است. منظور این است که خوشبین باشید، حتی اگر اوضاع بعدی از اوضاع کنونی بدتر شد، یک تجربه خوب به دست آوردهاید!
- بیشتر بخوانید: اشتباهات کارآفرینان
- بیشتر بخوانید: چرا رسالت زندگی مان را پیدا نمی کنیم ؟
- بیشتر بخوانید: تفکر سیستمی چیست؟
- بیشتر بخوانید: آموزش نحوه غلبه بر ترس از شروع کار
ترس از شکست
همانطور که قبلاً ذکر شد، ممکن است از وظایف جدید، چالشهای جدید و انتظارات جدید بترسید؛ اما کارهای زیادی هست که میتوانید در این منطقه انجام دهید.
با افرادی که ممکن است در همان منطقه شغلی میشناسید تماس بگیرید و از آنها مشاوره بگیرید. در مورد کارهایی که باید انجام دهید آموزش ببینید تا مطمئن شوید که این کار را از داخل و خارج میشناسید. در حوزههای کلی دیگر مانند تفکر انتقادی، رهبری، نوشتن، تابآوری و غیره آموزش ببینید تا کارمند بهتری باشید.
صدها منابع برای آموزش رایگان در همه زمینهها وجود دارد.
به لیست محصولات رایگان سایت بیشتر از یک نفر هم نگاهی بیندازید. ضمن اینکه یکی از تازهترین و بهترین آموزشهایی که میتوانید ببینید و برای شما هم رایگان منتشر کردهایم، تفکر انتقادی است. آموزش رایگان تفکر انتقادی را از دست ندهید!
ترس از موفقیت
ممکن است از انجام کار خوب و عواقب ناشی از آن بترسید. چگونه ممکن است همهچیز را برای شما تغییر دهد؟ بهعنوانمثال، ممکن است بترسید که در شغل جدید، انتظارات بیشتری از شما خواهند داشت شما مطمئن نیستید که آیا میتوانید آنها را برآورده کنید! اما نگران نباشید، این نقطه میتواند نقطه پیشرفت یا ارتقای شغلی شما باشد.
پیوسته با چالشهای بزرگتر و بهتر به پیش بروید. شما نهایت تلاش خود را برای غلبه بر چالش بعدی انجام میدهید؛ و بعد نوبت بعدی میرسد.
برای رسیدن به سطح بعدی، از آنچه در موقعیتهای گذشته خود آموختهاید و تجربه کردهاید، استفاده کنید… تحقیق خود را انجام دهید و از آنچه در آینده در مسیر شغلی شما قرار دارد آگاه باشید. مجموعه بعدی نیازها و انتظارات چیست؟
یا ممکن است احساس کنید که شایسته موفقیت نیستید! چون در طول این سالها، گیرنده بسیاری از بازخوردهای منفی بودهاید. در این حالت شما باید روی عزت نفس خود کار کنید و به آنچه می دانید، میتوانید انجام دهید و به دست آوردهاید ایمان داشته باشید.
- بیشتر بخوانید: ثروتمند نمیشوید، اگر این 10 کار را هنوز انجام میدهید!
- بیشتر بخوانید: راه اندازی کسب و کار موفق
- بیشتر بخوانید: چگونه درآمد بیشتری داشته باشیم؟
- بیشتر بخوانید: افزایش بهره وری در محیط کار؛ 12 اشتباه در 10 دقیقه!
ترس از درخواست پول بیشتر
این همیشه برای بسیاری از مردم سخت است. هر کسی پول و مزایای بیشتری میخواهد، اما مطمئن نیستند که چطور این سؤال را بپرسند، یا اینکه چطور توضیح دهند که چرا سزاوار آن هستند. شما باید بتوانید فهرستی تهیه کنید و توضیح دهید که چگونه و چرا شایسته پول و یا مثلاً حقوق بیشتری هستید.
یک مثال از گذشته من زمانی است که من در یک تیم پایگاه داده کار میکردم. قرار بود چهار نفر باشیم. این عدد به سرعت به سه، بعد دو نفر رسید، بعد فقط خودم. باید اضافهکاری میکردم، من خوشحال نبودم. من این را به شرکت خودم اعلام کردم و از من خواستند آنجا بمانم. من کار خود را به خوبی انجام دادم و سخت تلاش کردم.
همچنان که زمان میگذشت، تمام چیزهای مهمی که به دست آورده بودم را ثبت کرده بودم و تمام مدت اضافهای که در آن بودم را ثبت کردم. من این اطلاعات را در گزارش کار خودم گذاشتم و اجازه دادم که مدیر من از طریق ایمیل مطلع باشد؛ و هنگامی که مشتری از کار من راضی بود، از آنها خواستم تا ایمیلها را به مدیر من بفرستند و این موضوع را به او نشان دهند. شما باید مایل به درخواست بازخورد مثبت باشید. این خیلی مهم است. در پایان سال، یک جایزه 5000 دلاری و یک افزایش حقوق 5000 دلاری دریافت کردم. پول را از دست دادم.
ترس از اینکه بهتر عمل کنید یا بیشتر انجام دهید
شما باید از منطقه راحتی خود خارج شوید و چیزهای جدید یاد بگیرید، در چیزهای دیگر بهتر شوید و در مقابل افراد صحبت کنید و به افراد دیگر بتوانید خودتان را ارائه شوید. وقتی وارد مناطق جدید شوید و از منطقه امنتان بیرون بیایید، دیر یا زود پاداش دریافت میکنید! خواهد شد. این یک هدیه است. اگر موقعیت بهتر و پول بیشتری میخواهید، پس بهتر است بتوانید کارها را در سطح بالاتری از آنچه قبلاً انجام میدادید انجام دهید. میخواهید مدیران شرکتتان برای شما ارزش و اشتیاق داشته باشند؟ کاری کنید که از ازدست دادن شما بترسند!
در آزمون رایگان اهمال کاری شرکت کنید:
ترس از تغییر (رضایتمندی)
تنبلی و اهمال کاری ساده است. بسیاری از مردم از تغییر خوششان نمیآید. ما در واقع، ذاتاً، برای مقاومت در برابر تغییر برنامهریزی شدهایم. اگر روشی بیابید که شما تغییر را مدیریت کنید، تفاوت مهمی را رقم زدهاید. ما میتوانیم یک شغل جدید را بهعنوان یک شروع جدید در آغوش بگیریم.
برخی افراد دوست دارند شکایت کنند و خودشان را یک قربانی بدانند، قربانی شرایط، خانواده و غیره! اگر اکنون اقدام نکنید، شما مشکل خودتان هستید. بعضی از مردم هرگز تغییر نمیکنند…! تمام این ترسها قابل مدیریت هستند…
تقریباً همهچیزهای منطقی در زندگی، قابل یادگیری و مهمتر از همه «قابلانجام» هستند… یک کتاب عالی در مورد تغییر وجود دارد که توصیه میکنیم بخوانید: «چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟»
شغل یا شرکت شما برای شما چیست؟
آیا به رسمیت شناخته میشوید؟ در حال پیشرفت هستید؟ آیا شما ارتقا پیدا میکنید؟ آیا به اندازه کافی پول دریافت میکنید؟ می دانید چرا ترفیع پیدا نکردید؟ آیا شما توسط شرکت شما آموزش داده میشوید؟ آیا برای موفقیت یا عدم موفقیت آماده شدهاید؟
به طور کلی شغل شما باید شما را در جایی در به جایی در زندگی برساند. البته شاید با شغل و درآمدتان راحت باشید. این مشکلی نیست؛ اما اگر در یک محیط سمی و زهرآلود کار میکنید، میتواند زندگی ناخوشایندی برایتان رقم بزند.
منفی بودن میتواند باعث شود که شما به عقب برگردید، یا به این دلیل که نمیتوانید در بهترین حالت خود عمل کنید و یا به این خاطر که افرادی که با آنها کار میکنید، مانع از رسیدن شما به تمام چیزهایی میشود که میتوانید انجام دهید.
با تنفر از شغل خود چه کنیم؟
ممکن است شما هم در محیط کار جدید یا قدیمی خود به یک باره متوجه شوید در حال تکرار این جمله هستید: «خدایا، از شغلم متنفرم.» اگر احساسات به شما غلبه کند و ترس از پیامدهای آینده نداشته باشید احتمالا استعفا میدهید. اما میدانیم در اغلب موارد چنین نیست. بسیاری از ما با وجود تنفر از شغلمان، کاری بابت تغییر شرایط یا احساس خود نمیکنیم.
این بار قضیه متفاوت است. اگر مجدد چنین احساسی را تجربه کردید کارهای زیر را انجام دهید:
- دلیل نارضایتی کار را مشخص کنید. فشار کاری بالا؟ مسیر دشوار؟ حقوق پایین؟
- آیا شرایط موقت و قابل تغییر است؟ شاید پروژه فعلی شما را راضی نمیکند یا مشکلات شخصی روی کار شما تاثیر گذاشته.
- با مدیر یا منابع انسانی صحبت کنید. درباره جنبه های منفی کار با آنها مشورت کنید. برخی تکنیکها یا حتی یک سمت شغلی جدید یا انتقال به بخشی جدید میتواند موجب استفاده حداکثری از توانایی های شما شود.
- مزایای کارتان را به خاطر بسپارید. شاید کار فعلی به صورت موقت راضیتان نکند اما مسیر رسیدن به موقعیتهای بهتر را هموار میکند.
- به دنبال یادگیری و بهبود رزومه خود باشید. با این کار به دید مناسبی در پیشرفت شغلیتان میرسید. قیدکردن مهارتهای جدید در رزومه معیاری برای سنجش رشد شما خواهد بود.
- قدم بعدی را با احتیاط انتخاب کنید. دقت کنید که آیا در یک الگوی رفتاری اشتباه گیر کرده اید یا خیر. مثلا آیا هنگام انتخاب محیط کار فرهنگ سازمانی را نادیده گرفته اید؟
در آخر این جمله از «آلن دوباتن» در کتاب «مصائب شاغل بودن» را به خاطر داشته باشید:
«از بزرگترین مصیبتهای شاغل بودن این است که احساس کنیم تنها بخش کوچکی از استعدادهای ما در فعالیتهای روزانه مورد استفاده قرار میگیرد. میتوانیم پیشرفتی ورای شغل خود داشته باشیم. عنوانی که روی کارت اشتغال ما نوشته شده، تنها یکی از هزاران توانایی ماست.»
پس احساسات خود را به رسمیت بشناسید و به دنبال حال خوب، پیشرفت و پرورش استعدادهای خود در خارج از محیط کار باشید.
برای بهبود وضعیت شغلی چه کنیم؟
هیچ راه میان بری وجود ندارد. اگر وضعیت بهتری میخواهید، باید برای آن کاری کنید. هیچکس نمیتواند شغل رؤیاییتان را به شما تحویل بدهد. اگر روحیهتان با کارآفرینی جور درمیآید، کسبوکاری دستوپا کنید. هرچند کوچک باشد. در غیر این صورت بهترین شغل و بهترین جایگاه شغلی را برای خودتان طبق مطالبی که بالاتر گفتیم، پیدا کنید.
در این رابطه به ویدئوی زیر هم توجه داشته باشید:
اگر میخواهید اوضاع بهتر شود، باید جرئت کنید و از منطقه امن خود بیرون بیایید. از ترسهای خود رها باشید و چیزی را به دست آورید که سزاوارش هستید.
زندگی بیشازحد کوتاه است که زمان را تلف کنید. با نشستن، پول، فرصت و از همه مهمتر سلامتتان را از دست میدهید. ما باید اکنون اقدام کنیم تا مشاغل ما تبدیل به “محکومیت حبس ابد” برایمان نشوند…!
شرکت در دوره جامع پول کمک میکند در هر شغل و جایگاهی که هستید، تغییرات اساسی در نگاهتان به پول داشته باشید و طبیعتاً به رضایت شغلی بالاتری دست پیدا کنید
تنفر از شغل