هفته پیش یک کار اداری برایم پیش آمده بود و مجبور شدم از ساعت 9 صبح تا 11 در یکی از ادارات دولتی منتظر باشم. همانطور که میدانید با توجه به اینکه همیشه در این محلها به کار ارباب رجوع دیر رسیدگی میشود؛ در گوشه و کنار اتاقهای مختلف آدمهایی را میبینیم که در همین چند دقیقه یا چند ساعت با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و صحبت میکنند.
خب طبق روال همیشه هم نیمی از این آدمها در مورد مشکلات روز صحبت میکنند و از بخت بد، من هم کنار چند نفر از آنها نشسته بودم. (با حفظ فاصله اجتماعی)
در میان صحبتها حرف به موفقیت و ثروت رسید و همان ابتدای کار یکی از افراد که اتفاقا سن بالایی هم نداشت؛ از این گفت که مطمئنا دیگر بدون پارتی یا سرمایه نمیتوان موفق شد! جالبتر اینجا بود که همه اطرافیان هم صحبتهایش را تایید و حتی نمونههایی از انسانهای موفق را مثال میزدند که به کمک پارتی و… به این درجه فعلی رسیدهاند.
همین موضوع باعث شد کمی به فکر فرو بروم و در نهایت تصمیم به نوشتن این مقاله بگیرم: انسان های ثروتمندی که فقیر بودند؛ موفقیت بدون پارتی
چرا باید این مقاله بخوانیم؟
در واقع همه موفقیتهایی که یک انسان در زندگی به دست میآورد، از اعتماد به نفس و باوری است که به خودش دارد. حالا در همین حین، به نظرتان من و شمایی که دائما هر روز در مقابل اخبار ناامید کننده قرار گرفته و انسانهایی را میبینیم که به زعم خودمان با پارتی موفق شدهاند، چقدر برای تواناییهای خودمان به عنوان یک انسان بدون داشتن پارتی و… ارزش قائلیم؟
در واقع ما همیشه الگوهایی رو مرور میکنیم که به ما ثابت میکنند موفقیت برای یک انسان عادی، ناممکن است. اما نمیدانیم که مشاهده الگوهای یکی از مهمترین تمرینها برای باور کردن یک موضوع منفی یا مثبت است. در واقع یکی از تمرینهای اعتماد به نفس این است که قبل از شروع یک کار، انسانهای موفقی که در انجام آن پیروز شدهاند را ببینیم تا مطمئن شویم که اگر قبلا این کار انجام شده پس ما هم میتوانیم انجامش دهیم. اما زمانی که در حال مشاهده الگوهای برعکس هستیم، فقط اعتماد به نفس خودمان را کاهش میدهیم.
هدفم از نوشتن این مقاله اول از همه کمک به خودم و سپس به شماست. چون میدانم با خواندن سرنوشت کوتاه این انسانهای موفق، بار دیگر باور میکنیم که موفقیت الزاما نیاز به پارتی و سرمایه و مال پدری ندارد! در واقع با خواندن این سرگذشتها، باور میکنیم که میشود؛ چون بقیه توانستند و بقیه هم مثل ما انسان بودند!
- بیشتر بخوانید: کارآفرینی چیست؟
- بیشتر بخوانید: راه اندازی کسب و کار
- بیشتر بخوانید: مدیریت چیست؟
- بیشتر بخوانید: راز موفقیت ثروتمندان از زبان خودشان!
1_ بهروز فروتن
به نظر من یکی از هنرهای نویسنده، این است که قبل از نوشتن رفتار مخاطبش را حدس بزند! البته من آنقدر هنرمند نبودم که رفتار مخاطبم را حدس بزنم پس سری به مقالات مختلف در سطح وب زدم و با چنین جملاتی از طرف مخاطبان روبرو شدم:
جملاتی که همه نشان از ناامیدی یا کم امیدی نسبت به شرایط کشورمان دارند.
بنابراین تصمیم گرفتم اول از همه، یک فرد ثروتمند ایرانی را به شما معرفی کنم. بهروز فروتن که اغلب محصولات کارخانه او را به نام “بهروز” میشناسیم، در سن 15 سالگی پدرش را از دست داد و از همان سنین با کمک فروش محصولاتی مثل بادکنک و… امرار معاش میکرد. آقای فروتن در دفعه اول البته خیلی سریع به موفقیت نسبی رسید و یک کسب و کار مناسب برای خودش دست و پا کرد اما در همین حین به دلیل یک اعتماد اشتباه، تمام اموالش را از دست داد و دوباره به نقطه صِفر برگشت!
بار دیگر آقای فروتن و این بار به کمک همسر خود و در یک زیرزمین اجارهای اقدام به تولید محصولات غذایی مثل ترشی و… کرد. در این راه و بعد از مورد استقبال قرار گرفتن محصولات، اقدام به فروش خانه خود و حتی شراکت برای جذب سرمایه کرد و در نهایت توانست برند غذایی محصولات بهروز را پایه گذاری کند.
البته مسیر پایهگذاری کارخانه بهروز به این راحتیها هم طی نشد. طبق گفته خودش برای راه اندازی اولین کارگاه حتی حلقه همسرش را هم فروخت اما بعد از این ماجرا و دقیقا در حین گرفتن پروانه بهداشت، کارگاهش آتش گرفته و تمامی داراییاش سوخت. ولی حتی این موضوع هم باعث توقف این مرد نشد…
2_ نازنین دانشور
یکی دیگر از بهانههایی که در سطح وب از زبان مخاطبان خواندم و البته بارها مشابه آنها را در محلهای مختلف میشنوم این است که:((زنها در ایران نمیتوانند به موفقیت برسند.)) بنابراین تصمیم گرفتم به عنوان نفر دوم؛ به جای شخصی که از فقر به ثروت رسیده، به بانویی اشاره کنم که در کشور خودمان به موفقیت رسیده.
خب راستش را بخواهید با یک گشت و گذار 10 دقیقهای در سطح وب به نام بیشتر از 20 بانو موفق کارآفرین ایرانی رسیدم که بدون توجه به این موضوعات؛ توانسته بودند به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنند. اما در نهایت تصمیم گرفتم نام خانم نازنین دانشور را در مقالهام بیاورم.
خانم دانشور بنیانگذار مجموعه بزرگ تخفیفان است و در حال حاضر یکی از موفقترین زنان کارآفرین در ایران محسوب میشود. قسمت جالب زندگی نامه خانم دانشور اینجاست که قبل از راه اندازی تخفیفان، یک زندگی کاری عالی در کشور آلمان داشته. اما در نهایت تصمیم میگیرد برای راه اندازی کسب و کار دلخواهش؛ به ایران برگردد!
در همین ایرانی که خیلیها میگویند در آن فرصت رشد به کسی داده نمیشود؛ او به همراه چند تن دیگر وب سایت تخفیفان را راه اندازی کرده و این مجموعه را به اولین استارتاپ تخفیف گروهی در کشور تبدیل کردند. خانم دانشور امروز صاحب و بنیانگذار مجموعه بزرگ تخفیفان است و توانسته به الگوی خیلی خوبی برای دیگر بانوان ایرانی تبدیل شود. با ادامه مقاله « انسان های ثروتمندی که فقیر بودند »همراه باشید.
- بیشتر بخوانید: مهارت های کارآفرینی
- بیشتر بخوانید: تحلیل سخنرانی افراد مشهور
- بیشتر بخوانید: چگونه درآمد بیشتری داشته باشیم؟
- بیشتر بخوانید: چطور موفقها در شرایط سخت موفقتر میشوند؟
3_ بابک بختیاری
بگذارید به عنوان نفر سوم لیست هم از یک ایرانی با شرایط خاص نام ببرم تا دیگر هیچ بهانهای را در بخش نظرات این مقاله نبینم. بابک بختیاری بنیانگذار برند آیس پک و یکی از کارآفرینان موفق ایرانی است؛ ولی زندگی این فرد پر از شکستهای مختلف است!
او در 14 سالگی با ورشکستگی پدرش روبرو شد، در سنین جوانی در راه اندازی یک رستوران شکست خورد و در نهایت به دلیل شکست در یک کسب و کار، تمام سرمایهاش را از دست داده و با 300 میلیون تومان بدهی به زندان افتاد! بختیاری بعد از جلب رضایت شاکیان از زندان آزاد شد و بعد از چند تجربه نه چندان موفق دیگر در راه اندازی کسب و کار، ایدهای به اسم آیس پک را به وجود آورد. همین ایده باعث شد این بار آقای بختیاری به یک کارآفرین موفق با ثروت بسیار زیاد تبدیل شود و امروز هم نامش در میان کارآفرینان برتر ایرانی باشد. به تازگی هم این شخص ایده جدیدی در صنعت غذایی به اسم توت طلایی را به وجود آورده و موفقیتهایی را با این ایده کسب کرده.
احد عظیم زاده
آقای عظیم زاده با عنوان پدر فرش ایران شهرت دارد. وی در سال 1336 در استان آذربایجان شرقی متولد شد. او قالیبافی را از سنین پایین آغاز کرد و به یکی از بزرگترین کارآفرینان و تاجران فرش ایرانی تبدیل شد. او با صادرات فرش ایرانی به کشورهای اروپایی مثل بلژیک، آلمان و سوئیس به شهرت فرشهای ایرانی افزود.
او 1700 کودک یتیم را تحت سرپرستی خود گرفت و یکی از بزرگترین خیرین در ایران است.
وی علاوه بر فعالیت در حوزه فرش یکی از بزرگترین مجموعه های هتل پنج ستاره «متل قو» با بیش از پنج شعبه را در شمال ایران تاسیس کرد.
مانی خوشبین
مانی خوشبین یک کارآفرین، سخنران و سرمایه گذار ایرانی آمریکایی است که در سن 14 سالگی به آمریکا مهاجرت کرد. او تا سن 20 سالگی به همراه خانواده شش نفره اش در ماشین پدرش زندگی میکردند. زندگی در شرایط سخت موجب شد تا او تمام تلاش خود را برای بیرون آمدن از آن شرایط انجام دهد.
ابتدا در فروشگاههای دست دوم شروع به فعالیت کرد. سپس وارد حوزه فروش املاک و بازسازی و فروش منازل شد. با سرمایه گذاری و تاسیس شرکت مرتبط با املاک توانست به ثروت خوبی برسد. همسر او لیلا میلانی و آنها دو فرزند دارند.
شاهرخ ظهیری
وی یکی از کارآفرینان برجسته ایرانی و بنیانگذار گروه صنعتی مهرام است. او در سال 1309 در ملایر به دنیا آمد و در سال 1398 در گذشت. از او به عنوان «پدر صنایع غذایی ایران» و «سلطان سس ایران» یاد میشود. خانواده او به قم مهاجرت کردند و با فوت پدرش در 18 سالگی او مسئولیت خانواده را به دوش گرفت.
او همزمان به معلمی، تحصیل در رشته حقوق و کار در فروشگاه منسوجات پرداخت. او در سال 1349 کارخانه مهرام را تاسیس و با معرفی سس مایونز به سرعت محبوب شد. او استانداردهای غذایی در ایران را جابجا کرد.
4_ پیتر دینکلیج (Peter Dinklage)
شخصی که در تصویر میبینید؛ پیتر دینکلیج است که در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. او در رشته تئاتر تحصیل کرد اما آنقدر وضع مالی نامناسبی داشت که حتی در پرداخت هزینه وام دانشجویی و اجاره منزل به مشکل خورده بود. همین موضوع باعث شده بود شبها را در خانه دوستانش سر کند.
او تا 29 سالگی در شرایط نامساعد و بدی زندگی میکرد و اغلب از راه نظافت و… پول در میآورد؛ اما در همین سن به خودش قول داد که به یک بازیگر تبدیل شود و در نهایت به خواستهاش رسید. اگر سریال تلویزیونی و پرطرفدار بازی و تاج و تخت را دیده باشید، مطمئنا این بازیگر ریز نقش اما بزرگ را در نقش “تیریون لنیستر” به یاد دارید. در واقع او به یکی از نقشهای اصلی پربیننده ترین سریال جهان تبدیل شد!
5_ دو وون چانگ (Do Won Chang)
دو وون چانگ یک مهاجر کرهای بود که برای امرار معاش به آمریکا مهاجرت کرد. او در ابتدای مهاجرتش به این کشور در یک رستوران مشغول به ظرفشویی شد و به درآمد ساعتی 3 دلار قناعت کرد. علاوه بر این برای شغل دوم خودش به استخدام یک پمپ بنزین درآمد. در همین حین با بعضی از افراد ثروتمند که برای بنزین زدن ماشینشان به آنجا میآمدند صحبت میکرد و از آنها در مورد شغلشان میپرسید؛ در نهایت به این جمع بندی رسید که اغلب ثروتمندان آن ناحیه در حوزه پوشاک فعالند. بنابراین شغلش را رها کرد در یک فروشگاه لباس مشغول به کار شد.
در ادامه و با فعالیت در 3 شغل مختلف روزانه، توانست حدود 11 هزار دلار پس انداز به دست آورده و با کمک همین مقدار پول، یک فروشگاه پوشاک برای فروش لباس با قیمت پایین راه اندازی کرد. این اولین شعبه از فروشگاههای زنجیرهای او بود! در حال حاضر دو وون چانگ با ثروتی بیشتر از 3 میلیارد دلار، جزو میلیاردرهای آمریکایی است.
6_ اینگوار کامپراد (Ingvar Kamprad)
چند ماه پیش با یکی از اقوام دورم که در خارج از کشور زندگی میکند صحبت میکردم؛ در حین صحبتهایش به فروشگاههای زنجیرهای مبلمان و محصولات چوبی به اسم IKEA اشاره کرد که بسیار در آمریکا و اروپا محبوب هستند. او گفت آنقدر این فروشگاهها محبوب و پرفروشند که هر بار قرار باشد یک فروشگاه IKEA در یک منطقه از کشور راه اندازی شود، قیمت املاک تجاری آن نقطه به شدت کاهش پیدا میکند؛ چون مردم به دلیل علاقه زیاد به آنها دیگر به بقیه فروشگاهها علاقهای نشان نمیدهند!
اما به نظر شما چه کسی این فروشگاههای بزرگ را راه اندازی کرده؟ در واقع موسس آنها آقای “اینگوارد کامپراد” بود. شخصی که در سنین 6 سالگی و از شدت فقر خانوادگی مجبور بود در خارج از خانه کبریت بفروشد. همینطور او از یک بیماری به اسم “خوانش پریشی” رنج میبرد که باعث میشد نمرات خوبی در مدرسه نگیرد؛ اما با این حال تحصیلش را ادامه میداد.
آقای کامپراد در سال 2018 با 91 سال سن و بیشتر از 55 میلیارد دلار ثروت درگذشت و در حال حاضر فروشگاههای زنجیرهای او در جهان بیشتر از 350 شعبه دارند!
- بیشتر بخوانید: کارآفرینی در خانه
- بیشتر بخوانید: آزمون کوچینگ در 5 دقیقه
- بیشتر بخوانید: بهترین شغل دنیا چیه؟
- بیشتر بخوانید: ویزیتوری چیست؟
انسان های ثروتمندی که فقیر بودند
7_ جان دی راکفلر (John D. Rockefeller)
امروزه ثروتمندترین مرد دنیا، جف بیزوس با ثروتی بیشتر از 140 میلیارد دلار است اما جالب است بدانید که اگر بخواهیم ثروت جان دی راکفلر را به پول امروز حساب کنیم، این شخص بیشتر از 400 میلیارد دلار ثروت داشته! در واقع او ثروتمندترین فرد جهان بوده و همینطور اولین میلیاردر آمریکایی در سال 1916 شناخته شده. ثروت این فرد از فعالیت در صنعت نفت به دست آمد.
مانند بقیه افراد حاضر در لیست، جان دی راکفلر هم از پشتوانه مالی آنچنانی برخوردار نبود، در اصل او در یک خانواده پرجمعیت کشاورز به دنیا آمد و اولین شغلش را در سن 16 سالگی و به عنوان یک پادو تجربه کرد.
کلام آخر؛ همه چیز اعتماد به نفس است…
بگذارید یک مرور کوتاه داشته باشیم؛ در این مقاله به افراد موفقی اشاره کردم که با شکستهای مختلف مالی روبرو شدند، به زندان افتادند، با وجود شرایط اقتصادی سخت دست به راه اندازی کسب و کار زدند، برای به دست آوردن بودجه مالی به صورت 3 شیفت کار میکردند، از مشکلات اقتصادی شدید رنج میبردند و حتی بیماریهای مادرزادری مختلف داشتند! اما همه آنها نقاط مشترکی هم داشتند: در شرایطی که همه ناله میکنند؛ آنها موفق شدند! به نظر من این به خاطر اعتماد به نفس فوقالعادهشان است.
البته فکر میکنم واژه اعتماد به نفس این روزها برای ما به یک کلمه مصنوعی تبدیل شده که صرفا به یکی از مهارتهای موفقیت فردی اشاره دارد. اما اگر کمی در این واژه ریز شویم؛ میبینیم که این کلمه به این موضوع اشاره میکند: اعتمادی که انسان به خودش دارد!
در واقع همه افراد ثروتمند تاریخ به خودشان اعتماد داشتند! آنها چه در لحظه شکست و چه موفقیت میدانستند که انسان ارزشمندی هستند؛ میدانستند که یک شکست نمیتواند این ارزش را از آنها بگیرد و میدانستند که تواناییهای بزرگی به عنوان یک انسان دارند. بنابراین در هیچ کجای زندگیشان نه غر زدند و نه نظارهگر تغییرات بودند. آنها یا با تغییرات همراه شدند و یا تغییرات را ساختند؛ چون به خودشان اعتماد داشتند.
و دوره فوقالعاده، علمی و کاملاً موثر اعتماد به نفس، برای شماست تا به فردی موفق تبدیل شوید:
۱۷ دیدگاه دربارهٔ «افرادی که بدون سرمایه ثروتمند شدند در ایران»
میدونید چی جالبه
اینکه تمام این کسایی که گفتید همشون از ۴۰ سال پیش موفق به ثروتمند شدن شدن
ولی اکنون هیچ کس نمی تونه ثروتمند بشه
چرا الان ایران هیچ ثروتمندی نداره
واقعا چرا همه نخبه ها دارن مهاجرت میکنن؟؟ چون هیچ موفقیتی در ایران وجود نداره
این کسایی که میبینید ثروتمند شدن همشون از ۴۰ سال پیش شروع کردن و طبیعتن معلونه که اون موقعه وعضعیت مملکت بهتر بوده ولی الان نیست الکی نگین ثروتمند میشه شد چون دیگه امکانش نیست
و جالبه که همه این افراد یک برنامه فیک خارجی ساختن که ثروتمند شدن
مثل اینستاگرام که روبیکا رو براش ساختن یا مثلا سایت eBay که برنامه مشابه بهش رو با نام دیوار ساختن
الکی از موفقیت کسایی نگین که همشون به وسیله حکومت و پارتی موفق شدن
سلام
ممنونیم از وقتی که گذاشتید و نظرتون رو نوشتید
ما هم درک میکنیم که شرایط زندگی مخصوصا در ایران سخت تر و پیچیده تر از گذشته شده. البته اگر علمی به اقتصاد نگاه کنیم اصول روش های ثروتمند شدن خیلی تغییر نکرده فقط باید در زمان درست تصمیم های بهتری بگیریم.
پیشنهاد میکنیم مینی دوره قوه تشخیص را از طریق لینک زیر مطالعه نمایید.
دسترسی به مینی دوره قوه تشخیص
عالی واقعیت بی نظیر
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش و یادگیری دارید؛ همراهیتون باعث افتخارمون هست…
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش و یادگیری دارید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
بسیار عالی بود
با این الگوها میخوام به تواناییهای بی نهایت خودم چراغ سبز نشون بدم.
من میتوانم عالیترین باشم
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که دغدغه آموزش و یادگیری دارید.
امیدواریم در کنار هم پر قدرت مسیر رشد رو ادامه دهیم.
بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی بود
سپاس بابت همراهیتون…
سلام دوستان
به مدت سه سال کار نظافت انجام میدم
الان هم به فکر تاسیس شرکت بودم موفق شدم شرکت خدماتی و نظافتی آوای پاک ترنج را تاسیس کنم
و یه قدم مونده به برنده شدن در مناقصه بزرگ خدمات راه آهن
به امید پیروزی و دعای دوستان
سلام همراه عزیز
چه خوب که اهل کار و تلاش هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
سلام خیلی خوب بود بینهایت لذت بردم امیداست ماهم بتوانیم مانند این افراد درکارخود موفق شویم
خوشحالیم که این روزا دغدغه آموزش و یادگیری دارید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
عالی بودددددددددددددددددددد
عالی بود
سلام دوست عزیز
از شما ممنونیم که مجموعه بیشتر از یک نفر رو برای رشد و یادگیری خودتون انتخاب کردید.
خوشحالیم که مقاله موفقیت بدون پارتی برای شما کاربردی بوده.
ما رو در جریان موفقیت هاتون قرار بدید.
موفق و بیشتر از یک نفر باشید …