اریک ریس در کتاب معروف و ارزشمند خودش که در ایران با نام “نوپای ناب“ شناخته میشود، میگوید:
من از موفقیت و شکست خودم و دیگر افراد دیگر یاد گرفتم؛ موفقیتِ یک کسب و کار نتیجه ژن خوب یا فقط بودن در شرایط مناسب نیست، در واقع موفقیت را میتوان با شناخت اشتباهات بقیه و دوری از آنها، مهندسی کرد! این یعنی موفقیت آموزشپذیر است و میتوان آن را یاد گرفت!
با توجه به همین موضوع، در این مقاله باهم متداولترین اشتباهات کارآفرینان در کسب و کار را مرور میکنیم تا خودمان را در برابر آنها مقاوم کرده و از لبه پرتگاههای خطرناک شکست دور بمانیم. با من همراه باشید.
متداول ترین اشتباهات کارآفرینان
در بخش اول مقاله، به سراغ مجله انگلیسی زبان فوربس رفتم. این مجله چند اشتباه کارآفرینی را از زبان خود کارآفرینان موفق ذکر کرده که خواندنشان دید خیلی خوبی به ما میدهد:
1_ فرض اینکه هر بازاری محصول موفق شما را میپذیرد
John Rougeux که یک کارآفرین نسبتا شناخته شده است، میگوید:
شما به هیچ عنوان نباید به بهانههایی مثل موفق بودن محصولتان در بازار اول، از تحقیقات بازاریابی، گفتگو با مردم، شناخت مخاطبان و حتی نظرسنجی برای بررسی نظرات آنها دست بکشید.
در واقع تاریخچه دنیای بازاریابی پر است از محصولات موفقی که در بازارهای مشابه شکست خوردند! مثلا خیلی مواقع شده یک نوشیدنی در آمریکا فروش خوبی به دست بیاورد اما به محض اینکه به یک کشور اروپایی مثل فرانسه یا انگلیس صادر شده، به دلایل مختلف در فروش شکست بخورد.
در ادامه مجله فوربس مینویسد:
خیلیها تصور میکنند اگر محصول یا خدماتشان در بازاری موفق بود، این بهانه خوبی است که همان محصول در بازارهای بعدی هم موفقیت زیادی به دست بیاورد. اما در اصل این یکی از بزرگترین اشتباهات کارآفرینان است.
2_ راهاندازی کسب و کار با شرکای زیاد
Volodymyr Berezhniy میگوید:
من در ابتدا که میخواستم کسب و کارم را راهاندازی کنم، خیلی برای شروع هیجانزده بودم و همین موضوع باعث شد تن به شراکت با تعداد افراد زیادی بدهم. اما بعدا متوجه شدم این یکی از بزرگترین اشتباهات من بوده….
به نظر من کارآفرینان باید به جای یک شروع بزرگ و جنجالی، در ابتدا به آرامی کارشان را شروع کرده و در صورت نیاز به شریک، با تعداد کمی همراه شوند. در ضمن بهتر است هر کدام از شرکا هم مهارت متفاوت و ارزشمندی داشته باشند که به درد کسب و کار بخورد.
3_ انتظار کشیدن زیاد برای شروع
Varoon Raghavan میگوید:
فکر میکنم به انتظار ماندن زیاد برای شروع و راهاندازی کسب و کار یکی از بزرگترین اشتباهات کارآفرینی است که البته من هم آن را مرتکب شدهام. به نظر من برای شروع نباید تعلل کنید، بلکه باید خودتان را در کار غوطهور کرده و به مرور تکامل پیدا کنید.
اگر ممکن است دچار این اشتباه کارآفرینی شوید، پیشنهاد میکنم حتما مقالات مرتبط با کامل گرایی در بیشتر از یک نفر را بخوانید تا بهتر متوجه ابعاد این موضوع و اهمیتش شوید.
✔️ 5+1 راهکار ساده برای غلبه بر کمال گرایی
✔️ چطور کمال گرایی مثبت داشته باشیم؟
✔️ کمال گرایی: دشمن اعتماد به نفس – درمان کمال گرایی
یک هدیه کوچک: نکتهای از دوره پول
در جلسه پنجم از دوره جامع پول که مربوط به کسب و کار است، استاد بهرامپور نکته بسیار مهمی را مطرح کردند:
اینکه شما باید کارمند کسب و کارتان باشید! در واقع یکی از اشتباهات رایج کارآفرینان این است که بعد از به سود رسیدن کسب و کار، دائما از آن برای رفع نیازهای شخصی پول برداشت میکنند. اما یک کارآفرین موفق میداند که چنین کاری باعث ولخرجیهای بیهوده شده و عملا سرعت رشد کسب و کار را کاهش میدهد. بنابراین شما باید یک حقوق ثابت از کسب و کارتان تعیین کرده و مابقی را روی خودش سرمایهگذاری کنید.
4_ شراکت با فرد اشتباه
قبل از اینکه نظر این کارآفرین در مورد اشتباهش را برایتان بنویسم، اجازه بدهید نظر خودم را بگویم: به نظر من در شراکت، فرد اشتباه وجود ندارد. در واقع آن کسی که ما به آن شریک بد میگوییم، کسی است که قبل از شراکت به خوبی با او کنار نیامدهایم.
یک کارآفرین که قصد شراکت با کسی را دارد، باید قبل از شروع ابتدا نظر طرف مقابلش در مورد کسب و کار را بفهمد، باید بفهمد او از این شراکت چه چیزی میخواهد و چقدر با اهداف کسب و کار همراستاست؟ همینطور باید بفهمد اصلا طرف مقابل روحیه کارآفرینی، تحمل استرس و… را دارد؟ یا اینکه صرفا از سر یک تصمیم احساسی قرار است شریک کسب و کار شود؟
Alex Wolk میگوید من به عنوان یک کارآفرین جوان، با کسی شراکت کردم که با او هیچ نقطه اشتراک و تفاهمی نداشتم. ما از ابتدا با هم مشکل داشتیم اما به خاطر اینکه فکر میکردیم فرصت خیلی خوبی در مقابلمان وجود دارد، چشممان را روی این مشکلات بسته بودیم و این موضوع ما را زمین زد.
5_ پایین آوردن ارزش محصول
Dave Blakey میگوید: اینکه شرکت شما یک استارتاپ نوپاست، بهانه خوبی نیست که بخواهید به خاطرش محصولی بیکیفیت و با ارزشِ پایین را وارد بازار کنید. شما باید محصولی فوقالعاده بسازید و مطمئن شوید که مخاطبان از ارزش آن باخبر هستند.
نکته: منظور از ارائه یک محصول ارزشمند، این نیست که دچار کاملگرایی شده و بخواهید محصول همهچیز تمامی به بازار عرضه کنید. اگر دقت کنید حتی شرکتهای بزرگی مثل مایکروسافت و adobe هم در ابتدا محصولاتی داشتند که در برابر محصول امروزیشان هیچ حرفی برای گفتن نداشت. شما هم باید مثل کسب و کارهای بزرگ یک محصول “خوب” ارائه کنید و به مرور با توجه به نظرات و بازخورد مشتریان، آن را بهبود بدهید.
- بیشتر بخوانید: چطور بهترین کارمندان و بهترین شرکت را داشته باشیم؟
- بیشتر بخوانید: افزایش بهره وری در محیط کار
- بیشتر بخوانید: ویژگی های مهم مدیران موفق!
- بیشتر بخوانید: رفتار مصرف کننده چیست؟
6_ خودکار کردن همه چیز
Stephen Hetzel میگوید: من در ابتدای کار سعی کردم همه چیز را در کسب و کارم خودکار کنم و همهجوره از اتوماسیون کمک بگیرم. خب این در آن شرایطی که ما منابع کمی داشتیم، بسیار کمکمان میکرد و هزینههایمان را کاهش میداد.
اما بعد از مدتی من متوجه شدم که در مسیر اشتباه هستم! در واقع من یاد گرفتم که حضور انسانهای متفکر در یک تجارت بسیار اهمیت دارد. انسانهای باهوش، پیشفرضهای مختلف کسب و کار را زیر سوال میبرند، ایدههای ارزشمند ارائه کرده و با تفکر انتقادی، ما را به مسیر درستتر هدایت میکنند.
دیگر اشتباهات کارآفرینان
برای نوشتن ادامه مقاله به سایت entrepreneur مراجعه کردم. این وب سایت معتبر هم نکات مهمی در مورد اشتباهات رایج کارآفرینان نوشته. با من همراه باشید.
1_ در نظر گرفتن حاشیه سود پایین
هنوز هم خیلی از کارآفرینان این تصور غلط را دارند که در نظر گرفتن سود پایین، باعث افزایش فروش و جبران شدن سود کم میشود. اما خب تجربه نشان داده که حداقل برای اغلب محصولات، چنین ایدهای کاملا دور از ذهن و غیر قابل اجراست. چرا؟ توضیح میدهم:
تصور کنید ما یک شرکت سازنده لوازم خانگی هستیم که همین استراتژی را پیش گرفته و محصولاتمان را با قیمت پایین به فروش میرسانیم. حتی تصور کنید که قیمت پایین محصول باعث نشده مشتریان فکر کنند محصولمان بیکیفیت است و تعداد زیادی مشتری داریم.
در ادامه قطعا برای این مشتریان، مشکلات مختلفی به وجود میآید. یکی نحوه کار با محصول را بلد نیست و پشتیبانی میخواهد و یکی دیگر به دلیل خرابی نیاز به تعویض محصول یا تعمیرات دارد. اما زمانی که حاشیه سود ما پایین است، نمیتوانیم هزینه زیادی برای پشتیبانی و رسیدگی به مشتریان صرف کنیم و این موضوع باعث ناراضی شدن مشتریان و در ادامه برندسازی منفی میشود.
علاوه بر این، سود پایین قدرت انعطاف را از ما میگیرد. این یعنی اگر قرار باشد ایده جدیدی در تولید یا حتی فروش محصولات به کار گرفته و کار جدیدی بکنیم، به دلیل این حاشیه سود پایین دستمان بسته است. به جز اینها حتی اگر قرار باشد به هر دلیلی قیمت را بالا ببریم، مشتریانی که به خاطر قیمت پایین به سراغ ما آمدهاند، خشمگین میشوند. بنابراین میتوان گفت عملا تعیین سود پایین، یک استراتژی است که در بلندمدت شما را به سمت شکست هدایت میکند.
2_ زیاد هزینه کردن یا برعکس!
بین کارآفرینان موفق دو ذهنیت مهم وجود دارد:
- در خرج کردن پولِ نقد وسواس داشته باشید،
- از سرمایهگذاری روی افراد و شرایط مناسب ترس نداشته باشید.
نکته مهم اینجاست که هر دو این ذهنیتها در صورتی که با افراط و زیادهروی همراه شوند، میتوانند باعث شکست کسب و کار شما باشند! یک کارآفرین موفق میداند که در کسب و کار، نه باید پول را بدون حساب و کتاب خرج کرد و نه باید در شرایط لازم، از صرف پول ترسید.
شاید در نگاه اول این نکتهای بسیار ساده به نظر برسد. اما اگر میخواهید به واقعیت و اهمیت موضوع پی ببرید، همین حالا نگاهی به کسب و کارتان بکنید و ببینید که کجا بیاندازه ولخرجی کردهاید؟ همینطور ببینید کجا صرفهجویی زیادتان باعث عقب افتادن کسب و کار شده؟
3_ تصمیم گیری در مورد استخدام بر اساس هزینه!
در ادامه نکته قبلی: زمانی که هزینههای کسب و کار بالا و بودجه محدود باشد، خیلی از کارآفرینها به این فکر میکنند که در استخدام و حقوق دادن صرفهجویی کنند. در عین اینکه این ایده بسیار وسوسهانگیز است، باید بدانید که استخدام با حقوق پایین، صرفهجویی نیست! چون چند برابر هزینهای که در حقوق دادن صرفهجویی میشود، در دراز مدت به کسب و کارتان تحمیل شده و حتی ممکن است باعث شکستتان شود. منظور چیست؟
مثلا اگر قرار است یک فروشنده استخدام کنید، ممکن است بخواهید برای صرفهجویی به جای یک متخصص فروش، یک نیرو تازهکار یا ناوارد به خدمت بگیرید. مطمئن باشید فرصتهایی که این نیروی تازهکار از شما میگیرد، خیلی بیشتر از هزینهای است که در حقوق دادن صرفهجویی کردهاید.
همانطور که در مقاله مهارتهای کارآفرینی هم گفتم، مهمترین سرمایه یک کسب و کار نیروی انسانی آن است. بنابراین برای به دست آوردن این سرمایه ارزشمند، بهتر است کمی وسواسی عمل کنید.
- بیشتر بخوانید: کنترل احساسات در محیط کار
- بیشتر بخوانید: تفکر سیستمی در زندگی
- بیشتر بخوانید: طرز فکر افراد موفق چطور باعث موفقیت آنها میشود؟
- بیشتر بخوانید: رفتار مؤثر با مشتری
4_ همکاری با شرکتهای غیر متعهد
اغلب کسب و کارها بعد از کمی رشد، برای بزرگتر شدن و به موفقیت رسیدن نیازمند همکاری با دیگر شرکتها و افراد هستند. مثلا همکاری با یک شرکت طراحی سایت، سئو، حمل و نقل و… .
در این بین، همکاری با شرکتهای غیر متعهد آثار به شدت تخریبگری روی کسب و کار دارد. نکته مهم این است که صرفا یک قرارداد قانونی نمیتواند باعث شود شرکت مقابل شما به همه تعهداتش عمل کند. بنابراین پیشنهاد میکنم حتما قبل از شروع کار، در مورد مجموعه تحقیق کنید، نمونه کارها را بررسی کرده و حتی از مشتریان قبلیشان نظرسنجی کنید.
5_ تعیین نکردن هدف قابل دستیابی
کارآفرینان بیتجربه میگویند ما یک ایده بزرگ یا هدف عظیم داریم. آنها بدون داشتن یک برنامه مناسب و بدون هدف قابل مشاهده، کار میکنند و زمان و بودجهشان را از دست میدهند. اما کارآفرینان باتجربه و موفق میدانند که برای رسیدن به موفقیت باید اهداف واقعبینانه و قابل دستیابی تعیین کنند.
هر کسب و کار باید اهداف بلندمدت و کوتاهمدتی داشته باشد و برای رسیدن به هر کدام از این اهداف، با برنامهریزی دقیق پیش برود. پیشنهاد میکنم حتما دوره رایگان هدفگذاری را برای درک بهتر این مفهوم مشاهده کنید. البته این سمینار برای آموزش هدفگذاری فردی است اما اصول آن برای کسب و کار هم صدق میکند.
6_ غرق مدل درآمدی شدن
ببینید، قطعا واضح بودن مدل درآمدی هر کسب و کار، اهمیت زیادی در موفق شدن آن دارد. اما مشکل از جایی شروع میشود که بعضی کارآفرینان بیش از حد به مدل درآمدی اهمیت میدهند. آنقدر که کلید اصلی موفقیت کسب و کار را فراموش میکنند: داشتن مشتریان راضی!
قبل از اینکه بخواهید به روشهای درآمدی و سود کسب و کار فکر کنید، باید مطمئن شوید که مشتریان از محصولات، خدمات و البته نحوه برخورد و پشتیبانی شما رضایت کامل دارند.
7_ بیتوجهی به بازاریابی
یکی دیگر از اشتباهات کارآفرینان این است که تصور میکنند محصول خوب، خودش را میفروشد! در دوره جامع پول، استاد بهرامپور چند دقیقهای در مورد این موضوع صحبت کردند و گفتند:
اگر قرار به این بود که محصول خوب خودش را بفروشد، قطعا کمپانیهای بزرگی مثل تویوتا، bmw و بقیه شرکتها برای فروش این محصولات ارزشمندشان، بازاریابی نمیکردند!
جالب است بدانید سالها پیش شرکت پپسی تصمیم گرفت به جای هزینه برای کمپینهای بازاریابی، بودجهاش را در کارهای فرهنگی صرف کند. اما به سرعت و با توجه به کاهش فروش، از این ایده صرف نظر کرد و تغییر جهت داد.
با توجه به اینهمه شواهد محکم، باید بدانید محصول شما هر چیزی هم که باشد، نیاز به بازاریابی دارد. این بازاریابی ممکن است شامل بازاریابی محیطی، بازاریابی آنلاین، سئو سایت، بازاریابی محتوا و… باشد.
در مورد بازاریابی بخوانید:
◾️ بازاریابی چیست؟ انواع بازاریابی + مدل 4p
◾️ آموزش بازاریابی شبکه های اجتماعی | 8 تکنیک SMM
◾️ بازاریابی B2B چیست؟ ویژگی ها + آموزش بازاریابی b2b
◾️ بازاریابی جنجالی (بازاریابی بحث برانگیز) چیست؟ 3 نمونه + تکنیکها
◾️ بازاریابی دهان به دهان چیست و چگونه در آن موفق شویم؟
8_ تیم نساختن
هر صاحب کسب و کاری تصور میکند که هیچ کس نمیتواند مثل خودش کارها را انجام داده و دلسوزی کند. خب میتوان گفت به نوعی این تفکر درست هم هست. اما اگر کمی بلندمدت به قضیه نگاه کنید، متوجه میشوید که این تصور میتواند باعث فرسودگی شما به عنوان صاحب کسب و کار شود.
علاوه بر این، نساختن تیم، باعث میشود خیلی از کارها عقب افتاده و به جای موفقیت، در نهایت شکست بخورید. بنابراین بهتر است به جای بدبینی، تیم خودتان را بسازید و به مرور به کمک تکنیکهای متقاعدسازی، ایجاد حس تعلق به سازمان و دیگر نکات مدیریتی، اعضای تیم را نسبت به مجموعه متعهد کنید.
9_ ترس از اگرها!
قطعا شروع هر کار جدیدی ترسناک است. این ترس نه صرفا برای تازه کارها و بیتجربهها، حتی برای افراد بزرگ و باتجربه هم عادی است. چرا که یکی از ترسهای ذهنی ما انسانها ترسِ از عدم موفقیت و ترد شدن از جامعه است. اما نکته مهم اینجاست که کارآفرینهای بزرگ، اجازه نمیدهند این ترسها آنها را فلج کنند.
بنابراین در نهایت به این جمله معروف میرسیم که:
بترس ولی اقدام کن!
این جمله را میتوان در زندگی همه افراد و کارآفرینان بزرگ و موفقی که دست به کارهای بزرگی زدهاند، مشاهده کرد.
10_ بیتوجهی به عدم قطعیتها
دنیای ما دنیای عدم قطعیتهاست! در واقع در دنیای ما هیچ چیز را نمیتوان پیش بینی کرد. اینکه فردا قیمت دلار چقدر است؟ ماه بعد مردم به محصول ما علاقه دارند یا محصول رقیب را میپسندند؟ اینکه تبلیغاتمان بازدهی خوبی خواهد داشت یا نه؟ و هزار سوال بیجواب دیگر.
کسی که قصد دارد کارآفرین شود، باید همه این عدم قطعیتها را در نظر بگیرد. نتیجه بیتوجهی به عدم قطعیتها و برنامهریزی نکردن برای شرایط بد، نتیجهای است که شرکتهای تاکسی تلفنی از ورود اسنپ گرفتند، نتیجهای است که فروشگاههای موبایل و لوازم الکترونیکی از قدرتمند شدن دیجی کالا گرفتند و در نهایت نتیجهای است که برای کسب و کارهای فیزیکی و غیر آنلاین در دوران انتشار کرونا به وجود آمد. به قول استاد بهرامپور:
استراتژی یعنی برنامه داشتن برای بدترین و بهترین شرایط ممکن!
پس همین حالا استراتژی خودتان را مشخص کنید… .
سخن پایانی مقاله اشتباهات کارآفرینی
به عنوان کلام آخر: در دنیایی که هر روز علم و تکنولوژیاش پیشرفت میکند، یک کارآفرین همیشه باید در حال یادگیری باشد تا از روندها و جریانات اثرگذار روی کسب و کارش عقب نماند. بنابراین به عنوان کارآفرین، پیشنهاد میکنم یک برنامهریزی روزانه برای حداقل 1 الی 3 ساعت یادگیری داشته باشید.
یک توصیه:
حتماً و بدون تردید در دوره جامع پول شرکت کنید. این کار هیچ ریسکی برای شما ندارد!! این فیلم کوتاه را حتما تماشا کنید تا اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار دهیم!
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
برای ثبت نام در جلسه صفرم این دوره تقریبا به صورت رایگان روی لینک زیر کلیک کنید:
به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله با هم بیشتر از 15 اشتباه کارآفرینان را بررسی کردیم. اگر سوال یا نظری در مورد مطالب دارید، همین پایین برایمان کامنت بگذارید…!
منابع مقاله: