وینستون چرچیل میگوید:
نوع فکر (مثبت و منفی) ممکن است مسئلهای کوچک به نظر برسد، اما موجب تغییرات بزرگی میشود.
اکنون دیگر ثابت شده است که افکار مثبت رابطهای کاملاً مستقیم با سلامتی، موفقیت یا شکست و میزان رسیدن به اهداف دارد.
اما اغلب ما هنوز که هنوز است نمیدانیم چگونه افکار مثبت داشته باشیم.
در مقاله پیش رو تلاش میکنیم ابتدا ابعاد منفی نگری را بین کنیم و ببینیم اصلاً چرا این همه میگویند باید مثبت اندیش باشیم.
سپس چند راه خوب برای مثبت اندیشی پیش روی شما میگذاریم.
منفی نگری (از نظر علم) چیست؟
منفی نگری یعنی تفکر منفی. منفی نگری هنگامی اتفاق میافتد که ذهن ما وزن بیشتری برای اخبار و اطلاعات منفی قائل شود. حتی اگر نسبت اطلاعات منفی و مثبت یکسان باشد.
شاید برایتان جالب باشد از این زاویه به قضیه نگاه کنیم که اجداد مثبت نگر ما همه از بین رفتهاند. آنها به دلیل اینکه زیادی مثبت اندیش بودند و نگرش مثبت داشتهاند، هیچ تهدیدی را نمیدیدند و جدی نمیگرفتند. مثلاً فکر میکردند شیر یک حیوان بیآزار و زیباست. به سوی او میرفتند تا دست نوازشی بر سرش بکشند و میشد آنچه نباید میشد!
اما آنها که باقی ماندند، اجداد ما هستند.
این البته به شوخی بیشتر شبیه بود.
اما اگر علمیتر بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، باید بگوییم مغز ما وظیفه شناسایی تهدیدهای بالقوه را دارد. بعد از شناسایی، وقت آن است که برای این تهدیدات، راهحلی بیابد و در نتیجه احتمال بقا را زیاد کند.
هر چیز منفی که برای ما نوعی تهدید به حساب بیاید، به سرعت توسط مغز مورد واکنش قرار میگیرد. در زندگی ما اگرچه این واکنشها برای بقا لازم هستند، اما میتوانند اثر مخرب و در اغلب اوقات مضر داشته باشند.
یک پژوهش جالب میگوید…
در یک تحقیق علمی، عکس گروهی چند نفر را به شرکتکنندگان نشان دادند. در این عکس همه خندان بودند به جز یک نفر که اخم کرده بود و ناراحت به نظر میرسید.
از شرکتکنندگان خواسته شد واکنش خود را به این عکس در قالب جملاتی کوتاه بیان کنند. جالب است که اکثر افراد تنها به فرد اخمو اشاره کرده بودند.
مغز ما به طور کلی همانطور که گفتیم به چیزهای منفی بیشتر واکنش نشان میدهد تا چیزهای مثبت. حتی اگر تأثیرشان به لحاظ عاطفی برای فرد کموبیش یکسان باشد. منفی نگری در فرایندهای تصمیمگیری، نتیجهگیری، ارزیابی، برآورد هزینه و یادگیری مؤثر است.
نمونه دیگر منفی نگری را میتوانیم در ارتباطات زبانی ببینیم. تحقیقات نشان میدهد افراد ممکن است یک عبارت توهینآمیز را از زبان یک فرد سالها به یاد بسپارند. درحالیکه تعداد بسیار زیادی از واژگان و جملاتی را که وی بر زبان آورده بهراحتی فراموش کنند. شما هم از این تجربیات دارید؟
اما خبر خوب این است که…
خبر خوب این است که مغز کاملاً آموزش پذیر است. شما میتوانید با تمرین فراوان، این نوع نگرش مغز را تغییر دهید. بهطوریکه چیزهای مثبت را دستکم به اندازه چیزهای منفی ببینید و به آن واکنش نشان دهید.
آیا افکار مثبت داشتن به معنای بی خیالی است؟
داشتن تفکرات مثبت به معنای بی خیالی و پاک کردن صورتمسئله نیست.
اما داشتن تفکر مثبت به معنای برخورد اثربخشتر، سازندهتر و مبتنی بر ایمان به موفقیت در مقابله با حوادث ناخوشایند زندگی است.
نکته مهم این است که تا خودمان نخواهیم، هیچکس نمیتواند تغییرات خوبی در حال و روزمان ایجاد کند.
در حقیقت تفکر مثبت در اکثر اوقات با گفتگوی درونی آغاز میشود. برخی افراد از عبارت «ضمیر ناخودآگاه» به صورت اشتباه استفاده میکنند.
چگونه افکار مثبت داشته باشیم؟
برای غلبه بر منفی نگری و مثبت اندیشی راههای مختلفی وجود دارد. برای اینکه به تدریج از منفی نگری به سمت داشتن تفکر مثبت بروید، باید عادات خوبی در خودتان بسازید. اینکه برخی افراد تنها به شما میگویند باید به چیزهای خوب فکر کنید کافی نیست. شما باید این افکار را به «عادتها خوب» تبدیل کنید.
حالا میخواهیم چند راه ساده اما مؤثر را باهم مرور کنیم و ببینیم چگونه افکار مثبت داشته باشیم .
1- فهرست کردن جنبههای مثبت هر قضیه
یکی از بهترین راهها برای اینکه یاد بگیریم چگونه افکار مثبت داشته باشیم این است که هر بار تجربهای را پشت سر میگذاریم، تلاش کنیم فهرستی از جنبههای مثبت آن تجربه را در ذهن مرور کنیم.
این اندازهگیری به ذهن ما کمک میکند، دریافتی نزدیک به واقعیت را از آن تجربه پیدا کند. هر چه بیشتر فهرست کردن ذهنی را تجربه کنیم، راحتتر میتوانیم آن را تبدیل به یک عادت کنیم. در این صورت زمانی که تجربهای در کل مثبت است از آن لذت میبریم و اجازه نمیدهیم یک یا دو جنبه منفی کل تجربه را ناخوشایند کند.
2- به خود فرصت لذت بردن بدهید
راه بعدی برای اینکه چگونه افکار مثبت داشته باشیم این است که وقتی احساس خوبی داریم، تلاش کنیم مدتی آن حس را نگه داریم. به عبارت دیگر به خودمان فرصت لذت بردن از احساسات مثبت را بدهیم.
بسیاری اوقات وقتی چیزی خوب است انسان دوست دارد سریع تجربهاش به اتمام برسد. درحالیکه وقتی حسی منفی است، تمایل دارد در آن حس مدتی باقی بماند. به همین منوال شخص در زمانی که حس مثبتی دارد میتواند کاملاً خودآگاه به خودش زمان بیشتری بدهد و اصطلاحاً حس آن تجربه را زنده نگه دارد.
رؤیاپردازی و مثبت انگاری (حتی مصنوعی) هم در به حداقل رساندن اثر قدرتمند منفی نگری نقشی مهم ایفا میکنند.
3- زمینههای قابل تغییرتان را شناسایی کنید
یکی از علتهای منفی نگری این است که ما همیشه به نقاطی از زندگی فکر میکنیم که عملاً نمیتوانیم تاثیری روی آنها داشته باشیم.
مثلاً وقتی شما به اخبار منفی در مورد سقوط هواپیماها، تعداد کشتههای رانندگی، نوسان شدید بازار یا چیزهایی از این قبیل فکر میکنید. واقعاً ما روی چند درصد از اخباری که در طول روز میبینیم و میشنویم تسلط داریم؟ چقدر از آنها را میتوانیم تغییر بدهیم؟
بهتر نیست بیشتر به خودمان بپردازیم تا چیزهایی که تسلطی بر آنها نداریم؟
یک قدم اولیه و بزرگ برای تغییر منفی نگری و حرکت به سوی مثبت اندیشی همین است که بخشهایی از زندگی که عملاً تاثیری روی آن نداریم را حذف کنیم. به همین سادگی.
این کار تأثیر عمیقی بر میزان منفی نگری ما دارد. امتحانش کنید.
مثلاً از فردا سعی کنید حجم اخباری که دریافت میکنید را کم کنید. از کانالهای خبری بیرون بیایید. واقعاً اینکه بدانید امروز چه تعداد انسان در تصادفات کشته شدهاند، چیزی را عوض نمیکند. در عوض در مورد این بخوانید که چطور میتوانید مهارت رانندگی خود را تقویت کنید تا احتمال خطر کمتر شود.. بهتر نیست؟
4- شوخی کنید و به همه چیز بخندید حتی مصنوعی.
لطفاً نگویید «نفست از جای گرم بلند میشود». در هر شرایطی میتوانیم (تأکید میکنم میتوانیم) مثبت اندیش باشیم.
یک لطیفه فرانسوی هست که میگوید: «خوشبینی و تفکر مثبت یعنی اینکه وقتی کلاغی روی سر شما یا ماشینتان خرابکاری کرد، خدا را شکر کنید که گاو پرواز نمیکند!»
میبینید که حتی در بدترین شرایط هم میتوانیم نکتهای مثبت را از دل ماجرا بیرون بکشیم.
خندیدن را هرگز از خود دریغ نکنید. به قول چاپلین: «خندیدن و شادی بزرگترین انتقامی است که میتوانید از زندگی بگیرید»
5- سبک زندگیتان را تغییر بدهید
سبک زندگی حرفهای به معنای واقعی کلمه میتواند در میزان منفی یا مثبت نگری شما اثرگذار باشد. داشتن یک سبک زندگی حرفهای قدرت ذهنی و بدنی شما را به خوبی بهبود میبخشد و به مغزتان اجازه نمیدهد منفی نگر باشد.
ممکن است بپرسید حرفهای بودن یعنی چه؟
حرفهای زندگی کردن یعنی خوب فکر کنید، خوب بپوشید، خوب تغذیه کنید و به صورت کلی هر آنچه که یک آدم حرفهای نیاز دارد را رعایت کنید.
اما چطور؟
پیشنهاد ویژه ما تهیه دوره فوقالعادهای به اسم «حرفهای» است. در این دوره هر آنچه برای یک زندگی ایدئال نیاز داشته باشید توسط متخصصان آن گرد هم آمده است.
حرفه ای
6- حضور خلوت انس است و دوستان جمعاند…
شما برآیند 5 نفری هستید که بیشترین وقت را با آنها میگذرانید.
به عبارت دیگر اطرافیان شما خیلی مهم هستند. تلاش کنید کسانی را برای دوستی یا همکاری انتخاب کنید که روحیه مثبت، شاد و هدفمندی داشته باشند.
ارتباط با افراد منفی سطح استرس شما را زیاد و سطح انرژیتان را کاهش میدهد.
آنها دائماً غر میزنند و از زمین و زمان گلایه میکنند. اما با کسانی باشید که دائماً به دنبال بهبود و راه حل هستند. نه غر زدن.
7- گفتگوهای درونی مثبت را تمرین کنید
واژهها خیلی قدرتمندند. قدرت واژهها را هرگز دستکم نگیرید. اگر بتوانید هر روز یک واژه منفی را از بیانات خودتان کم کنید، به مرور اثر مرکبی درست میشود و ناخودآگاه در شما اثر خوب میگذارد.
تمرین:
میتوانید از تمرین کش استفاده کنید.
یک کش به مچ دست خود ببندید و هرگاه هر نوع حرف منفیای زدید، کش را کشیده و رها کنید. کمی درد باعث میشود مغز شرطی شده و تلاش کند میزان کلمات و عبارات منفی شما را برای جلوگیری از درد، کم کند.
چند گفتگوی درونی منفی را با گفتگوهای مثبت جایگزین کردهایم. خودتان ببینید چه احساس متفاوتی را به شما میدهد:
گفتگوهای منفی:
قبلاً هرگز این کار را نکردهام.
بهجای آن بگویید:
این یک فرصت برای یادگیری و کسب تجربهای جدید است.
گفتگوی منفی:
این مهارت خیلی پیچیده و یادگیریاش خیلی سخت است.
بهجای آن بگویید:
سعی میکنم آن را یاد بگیرم. این یک تجربه خوب است. هر چیزی را با تمرین میتوان یاد گرفت.
گفتگوی منفی:
خستهتر از آن هستم که این کار را بکنم. باشد برای بعد!
بهجای آن بگویید:
در ساعات کاری فرصتی برای آن نیافتم. بهتر است در اولویتبندیهایم تجدیدنظر کنم.
گفتگوی منفی:
امکان ندارد در این کار موفق شوم! شرایط بد است!
بهجای آن بگویید:
لااقل میتوانم تلاشم را کنم. به امتحانش میارزد!
گفتگوی منفی:
انگار برای رفقایم مهم نیستم. کسی سراغی از من نمیگیرد!
بهجای آن بگویید:
امروز دوستانم را با یک تلفن خوشحال میکنم و سر ذوق میآورم.
کلام آخر
تغییر نگرش و مثبت اندیشی یکشبه به دست نمیآید.
از خودتان توقع نداشته باشید یکروزه بتوانید خودتان را به طور کل زیرورو کنید. با یک روند منطقی و عادی تلاشتان را کنید. اما هر روز این را به یاد داشته باشید که فیلترهای ذهنی خوبی برای خودتان بسازید.
در انتها پیشنهاد میکنم «پادکست ساندویچ مغز» را از لینک زیر بخوانید و ببینید. درباره فیلترهای ذهنی است!
۱۲ دیدگاه دربارهٔ «چگونه افکار مثبت داشته باشیم؟»
عالی بود حالم خیلی بهتر شد امید در دلم زنده شد
بسیار سپاسگزارم
سپاس بابت همراهی ارزشمندتون
عالی بود تشکر احسنت
دوست عزیز بیشتر ازیکی
ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید و همراهمون هستید.
واقعا عالی بود..حالم بهترشد..
خوشحالیم که به دنبال محتوای آموزشی هستید؛ تبریک به شما
عالی وفوق العاده بود متشکرم.
خوشحالیم که همراهمون هستید و محتوا مورد توجه شما قرار گرفته است؛ سپاس بابت همراهی ارزشمندتون
بیشتر ازیک نفر
عالی بودآروم شدم امیدوارم بامثبت اندیشی همونی که میخام بشه
خوشحالیم که در مسیر رشد فردی قدم برداشته و بیشتر ازیک نفر شدید.
مرسی که نظرتون رو با عموم و با ما به اشتراک می گذارید.
روزگارتون نیک؛ بیشتر ازیک نفر…
عالی بود
سپاس بابت همراهیتون…