در مورد هوش و مغز انسان که جزو پیچیدهترین پدیدههای عالم هستی است، نظریات بسیار متفاوت و حتی متناقضی ارائه شده است. نظریه هوش چندگانه گاردنر یکی از مشهورترین این نظریههاست. قرار است دراین مقاله باهم به این نظریه بپردازیم و در مورد آن بیشتر بخوانیم. با ما تا انتها همراه باشید.
نظریه هوش چندگانه گاردنر چیست؟
هوش، تیزهوشی، هوش های چندگانه و … از آن دسته مواردی است که اکثر افراد از کودکی تا بزرگسالی درگیر آن هستند و هر کس به نوعی می تواند در این میدان حضور داشته باشد.
صحبت پیرامون هوش های چندگانه کمی پیچیده و زیباست که وبسایت بیشتر از یک نفر قصد دارد تا در این مطلب به این موضوع بپردازد ، پس اگر قصد دارید هوش های چندگانه خود را بشناسید و آن ها را تقویت کنید این مطلب را از دست ندهید.
هاوارد گاردنر (Howard Gardner) روانشناس دانشگاه هاروارد که به خاطر نظریه هوش چندگانه (multiple-intelligence) برای کودکان شهرت فراوانی دارد، به بررسی این فاصله عظیم پرداخته است. گاردنر هفت نوع جداگانه هوش (در زمینه آموزشی) را شناسایی نموده است که بنا بر گفته محققین، تنها 3 نوع از آنها در تستهای هوش معمول و متداول، منظور شده اند.
قبل از اینکه به معرفی انواع هوش بپردازیم، توجه شما را به آنچه گاردنر در کتاب خود Intelligence Reframed و در رابطه با فرزندانش نوشته جلب میکنیم :
“من میخواهم که فرزندانم جهان را درک کنند، نه به دلیل اینکه جهان جذاب و ذهن انسان کنجکاو است. من میخواهم آنها جهان را درک کنند تا در موقعیتی قرار بگیرند که بتوانند آنرا به جایی بهتر مبدل کنند.”
این نوع متفاوتی از هوش است و شکی نیست که تبدیل آن به یک سوال چند جوابی کار مشکلی است. زیرا برای تبدیل کردن جهان به جایی بهتر، تنها یک پاسخ وجود ندارد.
گاردنر اعتقاد دارد کودکان دارای انواع متفاوتی از هوش هستند که آنها را قادر به انجام چنین کار جاه طلبانه ای خواهد نمود. باید صادقانه بگوییم که این تقسیم بندی هنوز از نظر تمام روانشناسان تایید نشده است، اما از طرفی، روزگار اعتقاد داشتن به یک مفهوم واحد نیز سپری شده است.
انواع هوش چندگانه گاردنر چه کاربردی دارند؟
نظریه هوش چندگانه گاردنر نشان داد که کسی که چیزی را از کسی دیگر کندتر یاد میگیرد، لزوماً کم هوشتر نیست، بلکه ممکن است در چیزی یگر، از آن فرد بهتر باشد. همین کاربرد ساده به اعتماد به نفس، مهارت آموزی و عزت نفس انسان کمک میکند. اینکه بدانیم اگر در چیزی خوب نیستیم، شاید لازم باشد تلاش بیشتری کنیم یا شاید اصلا آن حوزه، حوزه مناسب ما نیست و باید تغییر مهارت دهیم.
انواع هوش چندگانه گاردنر که باید بدانیم!
با هم انواع هوش چندگانه گاردنر را بررسی میکنیم:
اولین هوش: هوش کلامی یا زبانی
هوش کلامی یا زبانی است و فعالیتهای این هوش در راستای صحبت کردن و نوشتن است، یعنی؛ کسانی که دوست دارند بخوانند و صحبت کنند و بنویسند.
هوش زبانی یکی دیگر از هوش های چندگانه است که در به کارگیری واژه ها و توانایی برقراری ارتباط بسیار خوب از طریق گفتار را در شما فعال می کند. هوش زبانی به شما کمک می کند تا ترتیب و معنی واژه ها و سطوح عمیق زبان را متوجه شوید و از آن به راحتی استفاده کنید. معمولا شاعران، سخنرانان، رمان نویسان و افرادی از این قبیل دارای هوش زبانی غالب هستند.
هوش دوم: هوش منطقی و ریاضی
هوش منطقی و ریاضی هست. افرادی که این هوش در اونها غالب هست، به ریاضی و علوم پایه علاقه زیادی دارند و اندیشهای انتزاعی دارند و اونها تقریباً غیر تصویری هستند.
هوش منطقی-ریاضی در شما توانایی محاسبه، اندازه گیری، درک فرضیه ها و … به وجود می آورد. افرادی که این هوش در آن ها غالب است به راحتی می توانند ارتباط منطقی بین موارد مختلف را درک کنند و مسائل پیچیده ریاضی را فهمیده و حل کنند. این شما را قادر میسازد روابط و ارتباطات را درک کنید و از تفکرات انتزاعی، نمادین و همچنین مهارت های استدلال متوالی و الگوهای خاص بهره ببریم.
هوش منطقی معمولا در ریاضیدانان، دانشمندان و کارآگاهان توسعه یافته است. اگر این هوش در شما غالب باشد به احتمال زیاد به تعداد زیادی از اطلاعات منطقی، الگوها، دسته ها و روابط علاقه مند هستید. همچنین بازی های استراتژیک و تجربه های ریاضی شما را به سمت خود می کشاند.
هوش سوم: هوش تجسمی و فضایی
یه جورایی برخلاف هوش منطقی یا ریاضی هست، هوش تجسمی یا فضایی برای کسانی هست که برای یادگیری بیشتر نیاز به تصویر و تصوّر کردن دارن. بنابراین باید اون چیزی که بهشون توضیح میدیم رو به تصویر بکشیم.
هوش فضایی توانایی تفکر چند بعدی است. اصلی ترین ویژگی آن شامل درک تصاویر ذهنی، استدلال فضایی، مهارت های گرافیکی و هنری و تخیل فعال است. دریانوردان، خلبانان، مجسمه سازان، نقاشان و معماران همه معمولا دارای هوش تصویری-فضایی هستند. اگر این هوش در شما غالب باشد به هنرهایی مثل نقاشی علاقه دارید و معمولا در طول روز مواقع زیادی در رویاهایتان غرق می شوید و تصویرسازی ذهنی می کنید.
هوش چهارم: هوش بندی و جنبشی
هوش بندی و جنبشی هست. بچههایی که این هوش در اونها قوی باشه، به کاردستی، ساختن، کارهای ریتمیک و … علاقه داند. متأسفانه این بچهها در مدارس ایران عموماً به عنوان بچههای بیش فعال شناخته میشوند.
هوش پنجم: هوش موسیقایی
پنجمین هوشی که میخوایم در موردش صحبت کنیم، هوش موسیقایی هست و بچههای که از این هوش بهرهی بیشتری دارند، دوست دارند بخوانند و برقصند و کارهایی از این دست! در نظام آموزشی ما این بچهها یه جورایی کاملاً ترد میشن! و خب این هنر معلم هست که با شعر و داستان و حرکات ریتمیک اونها رو هم سر کلاس فعال کنه.
هوش موسیقایی برای شما با توانایی درک ریتم، تون، لحن و دیگر جنبه های موسیقی است. این هوش ما را قادر می سازد تا به عنوان سازنده، رهبر ارکستر، نوازنده، خواننده و حتی یک شنونده خوب به ایجاد، تکثیر و تفکر بر روی موسیقی، روی بیاوریم. جالب توجه است، اغلب بین موسیقی و احساسات ارتباطات عاطفی وجود دارد؛ و بین موسیقی و ریاضی تفکری مشترک به اشتراک گذاشته می شود.
هوش ششم: هوش طبیعتگرایانه
هوش طبیعت گرایانه است که و بچههایی که بیشتر از این هوش بهره میبرنده افکار و هوش خود را به فعالیتهای بیرون از خانه و مدرسه پیوند میدهند، نمونه جمع میکنند، یکی از فعالیتهای معلمان برای این بچهها دادن اجازه برای فعالیتهای کشاورزی در علوم و جمع آوری کلکسیونهای علمی میتونه بشه.
هوش طبیعی توانایی انسان را در تبیین موجودات زنده (گیاهان، حیوانات) و حساسیت و داشتن احساسات یبشتر به ویژگی های دیگر دنیای طبیعی (ابرها، سازه های سنگی) مشخص می کند. این توانایی در گذشته تکاملی ما به عنوان شکارچی، جمع آوری کنندگان و کشاورزان به وضوح ارزش داشت و همچنان این هوش در زمینه هایی مانند گیاه شناسی، جانورشناسی، طبیعت گردی و حتی رشته هایی مانند آشپزی بسیار به درد می خورد. اگر این هوش در شما غالب باشد به احتمال زیاد با دیدن هر گل، حیوان و هر اثر حتی معمولی طبیعی شگفت زده می شوید و از آن خوشتان می آید.
هوش هفتم: هوش وجودی
هفتمین هوشی هست که آقای هلو اون رو مطالعه کرده، افراد دارای این هوش، به مطالب فلسفی و تاریخی علاقه دارند و عادت دارند که غالباً بپرسنده «چرا؟» آقای هلو میدونه که حضور این بچهها سر کلاس یه نعمت بزرگ هست و ذهن بچهها را حسابی فعال میکنه!
اما حیف که بقیه از این فرصت خیلی خوب استفاده نمیکنن!
هشتمین هوش: هوش میان فردی
هوش میانفردی هشمتین هوش است. و بچههایی که در کنار دیگران بهتر هستند و به کار گروهی علاقه دارند، هوش میانفردی قوی دارند، این افراد دوست دارند علاقهها و دانستههای خود را با دیگران تقسیم کنند.
و هوش نهم: هوش درون فردی
و آخرین هوش، هوش درون فردی است و این افراد آرام و محتاط هستند و زیاد از با گروه بردن لذت نمیبرن!
آقای هلو میدونه که این افراد افسرده نیستند و درون گرا بودن با افسردگی فرق داره، بنابراین سعی میکنه ضمن دقت به درست اجتماعی شدن این بچهها به علاقههای اونها هم توجه کافی رو داشته باشه.
آقای هلو به خوبی میدونه که در هر درسی باید به طریقی سعی کنه که این 9 تا هوش بچهها رو درگیر کنه تا همه به خوبی مطالب رو یاد بگیرن و البته هر دانشآموز فقط از یک هوش بهره نمیبره ولی یک یا نهایتاً دو هوش از این 9 هوش در آنها غالب است و بقیه قدرت یادگیری کمتری دارند.
دوباره میگم اخلاق آقای هلو فوقالعاده است…
هوش کلامی دقیقاً چیست؟
اگر بخواهیم کوتاهترین تعریف ممکن از هوش کلامی را داشته باشیم میتوانیم بگوییم.:
توانایی کاربرد موثر زبان مادری و گاه سایر زبان ها به صورت شفاهی یا نوشتاری
هوش کلامی با کلمات سرو کار دارد. حال میتواند در غالب یک سخنرانی باشد یا در داستان سرایان، روزنامه نگاران، وکلا و…
این هوش، اساس توانایی در اطلاع رسانی موثر، ترغیب نمودن، مباحثه، تدریس و سرگرم نمودن است.
افرادی که در این زمینه باهوش هستند، جذاب صحبت میکنند، لحن خوبی دارند، از جملات مناسب استفاده میکنند، معمولاً به خوبی طنز پردازی میکنند و در چنین حیطههایی مهارت فراوانی دارند.
آنها از شنیدن صدای کلمات لذت میبرند و کتابخوانانی حریص یا نویسندگانی شیرین قلم خواهند شد.
مقاله کامل هوش کلامی را مطالعه کنید و در مورد این پدیده تاثیرگذار بیشتر یاد بگیرید. همچنین مقاله تکنیک های افزایش هوش کلامی را از دست ندهید.
هوش کلامی شامل چه مهارتهایی است؟
افرادی که هوش کلامی بالایی دارند (یا میخواهند هوش کلامی بالایی داشته باشند) باید در زمینههای زیر مهارتهای خوبی را کسب کنند.
- گوش کردن
- حرف زدن
- قصه گفتن
- توضیح دادن
- درس دادن
- طنز پردازی
- دریافت مفهوم و معنی کلمه ها
- به خاطر سپاری و به یاد آوردن اطلاعات
- قانع کردن دیگران با کمک کلمه ها و واژگان
و نکته جالب این است که تمام اینمهارتها قابل یادگیری هستند و با تمرین و یادگیری میتوان در آنها به مهارتهایی ارزشمند دست یافت.
مشاهده فیلم هوش های چندگانه:
برای دانلود کافیست اینجا کلیک کنید
آقای هلوی فوقالعاده، خیلی برایش مهم هست که کاملاً به روز باشد و برای همین در هفته چندین ساعت را به مطالعه اختصاص میدهد تا بهترین روشهای یادگیری را بداند.
در آخرین مطالعهی آقای هلو، با نظریهی هوشهای چندگانه گاردنر آشنا شده که در آن گفته میشودحدود 9 هوش وجود دارد و هر کسی در یکی از این هوشها قویتر است و آموزش باید از مجرای هوشی متناسب با هر فرد ارائه شود.
تیزهوش یا نخبه چه کسی است؟
برای تعریف واژه تیزهوش یا نخبه اتفاق نظر اندکی وجود دارد. تیزهوشی به صورت هوش عمومی بالا، استعداد در حوزه تحصیلی خاص و تعامل بین توانایی و خلاقیت بالا تعریف شده است. کودکان تیزهوش در بسیاری موارد شناخته نمی شوند.
اولین شرط تیزهوشی داشتن بهره هوشی (IQ) بالای 130 است و در کنار بهره هوشی، قدرت خلاقانه، توانایی در استدلال و توانایی و ابتکار را نیز باید لحاظ کرد.
در سنین پیش از مدرسه کارشناسان معمولا استفاده از خزانه لغات وسیع، مهارت کلامی و به کار بردن جملات کامل، علاقه در مشاهده دقیق و کنجکاوانه، علاقه مندی به کتاب، توجه به ساعت ها و تقویم ها در سنین کم، تمرکز روی موضوعاتی خاص، مهارت فوق العاده در نقاشی، توجه و کشف رابطه علت و معلولی، رشد توانایی خواندن در سنین کودکی، توانایی رهبری جمع همسن و سال، مهارت های حرکتی و… را از صفات بارز تیزهوشی می دانند که البته شدت این معیارها با توجه به محل زندگی افراد متفاوت است.
1) نسبت به یادگیری حریص اند و مفاهیم پیچیده و جزییات را بسرعت جذب می کنند.
2) اعتماد به نفس بالایی دارند.
3) دارای روحیه تعاون و همکاری بوده و مسوولیت پذیرند.
4) انضباط فردی دارند و به ارزش های اخلاقی و معنوی پایبندند.
5) قدرت استدلال دارند و دستورهای آمرانه را بدون بازنگری نمی پذیرند و…
متاسفانه هرچند تعداد این کودکان که تیزهوش خوانده می شوند زیاد نیست، اما عد ه ای که می توانند با عنوان تیزهوش خوانده شوند به خاطر وجوه تربیتی و آموزشی نادرست، به صورت تک بعدی پرورش می یابند.
سخن پایانی مقاله نظریه هوش چندگانه گاردنر
طرز فکرتان را زیر و رو کنید!
محصولی که بر اساس چندین کتاب و دوره معتبر و علمی دنیا تهیه شده و میتواند طرز فکر شما را نسبت به طرز فکرتان متحول کند!! کلیک کنید!