همه چیز در مورد سبک زندگی

روز یکشنبه، 5 خردادماه 1399، یک لایو مهم راجع به سبک زندگی در اینستاگرام بیشتر از یک برگزار کردم.

این لایو را به دقت نگاه کنید. ضمن اینکه نکات مهم آن را در پایین هم برای شما آورده‌ام.

لینک لایو

 

 تعریف سبک زندگی

در یک تعریف ساده می‌توانیم بگوییم:

«سبک زندگی یعنی نوعی از زندگی که در راستای اهداف و رسالتمان باشد!»

شاید از نظر شما، این تعریف کمی ساده‌انگارانه بیاید. اما اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم سبک زندگی بسیاری از ما، نه تنها در راستای اهداف و رسالت خودمان نیست، بلکه در تضاد با آن است.

به بیان دیگر، یعنی اول باید این را از خودمان بپرسیم که «من می خواهم چگونه انسانی باشم و به کجا برسم؟» و سپس سبک زندگی‌مان را بر این اساس طراحی و اجرا کنیم.

ولی آیا همیشه، سبک زندگی ما بر اساس اهدافمان است؟ خیر!

فرض کنید شما عاشق خانواده خودتان هستید و دلتان می خواهد وقت زیادی با آن‌ها باشید. اما دائماً سرتان در گوشی است و این هدف، هرگز میسر نمی‌شود. بنابراین، سبک زندگی شما مشکل دارد و در راستای هدفتان نیست.

 آیا باید حتماً صبح زود بیدار شویم؟

در سبک زندگی، «بایدی» وجود ندارد. شما ممکن است یک «جغد» باشید که شب ها بهتر و موثرتر کار می کند و یا یک «چکاوک» که سحرخیزی حالتان را بهتر کرده و کارهایتان بهتر پیش می‌رود. بنابراین باید سبک خودتان را بشناسید.

اما چرا صبح بیدار شدن خوب است؟

سحرخیزی فواید زیادی دارد از جمله:

1. می‌توانید صبحانه‌ خوبی بخورید

وقتی سحرخیز باشید، می‌توانید صبحانه‌ای مقوی و کامل در بهترین ساعات شبانه روز میل کنید. این صبحانه سطح انرژی شما را بهبود ‌بخشد و به بدن کمک ‌کند تا غلظت گلوکز خون را تنظیم و در نتیجه حافظه بهتری در طول روز داشته باشید.

2. احساس می‌کنید زمان بیشتری قبل از شروع کار دارید

سحرخیزی تأثیرات منفی تمایل به خواب زیاد را که بر اساس پژوهش‌ها تا دو ساعت یا حتی بیشتر نیز طول می‌کشد، از بین می‌برد؛ بنابراین عملکرد حافظه، زمان واکنش، توانایی انجام عملیات اساسی ریاضی، هوشیاری، تمرکز و توجه را افزایش می‌دهد.

3. سحرخیز باش، بهتر مسائلت را حل کن!

بر اساس تحقیقات علمی صورت گرفته، افراد سحرخیز به نسبت افراد بیشتر، توانایی بیشتری برای حل مسائل دارند.

4. سحرخیز باش، خوشحال‌تر باش!

پزوهش های علمی بیان می‌کنند که «چکاوک‌ها» از «جغدها» خوشحال‌تر هستند. چکاوک‌ها کسانی هستند که صبح زود بیدار می‌شوند و جغدها، افراد شب زنده دارند!

چکاوک‌ها فعالیت‌های صبحگاهی را برنامه‌ریزی می‌کنند و سلامت ذهنی بهتر و شخصیت پایدارتر و باثبات‌تری دارند.

جغدها صبح‌ها دیر برمی‌خیزند و شب‌ها فعالیت می‌کنند. آن‌ها استعداد بیشتری برای افسردگی و استفاده از الکل و محرک دارند. احتمالاً استرس زیاد و سلامت عمومی کمتری دارند.

5. سحرخیز باش، بازدهی‌ات را زیادتر کن

در یک نظرسنجی مشخص شد، افراد سحرخیز عباراتی مثل «من زمانی را صرف مشخص کردن اهداف بلندمدت برای خودم می‌کنم» و «من احساس می‌کنم می‌توانم هر کاری را انجام دهم» را به نسبت افراد شب زنده دار، بیشتر بیان کردند.

6. ورزش صبحگاهی کن، چربی‌هایت را بسوزان

محققان می گویند کسانی که صبح‌ها زود از خواب بلند می‌شوند و با شکم خالی ورزش می‌کنند، 20 درصد بیشتر چربی می‌سوزانند و علاوه بر این اندورفین آزادشده برای شروع روز حال خوبی به آن‌ها می‌بخشد.

این مقالات را هم بخوانید: 

چگونه صبح سرحال بیدار شویم؟

سحرخیزان ثروتمند؛ سحرخیز بودن؛ رمز موفقیت!

 کتاب در مورد سبک زندگی

کتاب در مورد سبک زندگی، خیلی کم است. اما من «صبح جادویی» را در وهله اول به شما توصیه می‌کنم.

همچنین خانم «ماری کوندو» کتابی تحت عنوان «The Life-Changing Magic of Tidying Up» منتشر کرده که بسیار به منظم و سازمان‌دهی شدن شما کمک می‌کند. این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است. تحت عنوان «جادوی نظم: هنر ژاپنی خلوت‌سازی و سازماندهی».  این هم لینک دانلود و خریدش.

 افسردگی پس از کلاس‌های موفقیت چیست!

حتماً برای شما هم پیش آمده که به کلاس‌های موفقیت و شادکامی رفته‌اید، دو سه روز اول حالتان حسابی خوب است و پرانرژی و پرانگیزه هستید، اما ناگهان مثل توپی که پنچر می‌شود، احساس پنچری می‌کنید!
چرا این اتفاق می‌افتد؟

برای یافتن دلیل این امر باید به درون «مغز انسان» سفر کرد.

مغز ما در مواقعی که احساس خوبی دارد، دوپامین ترشح می‌کند. مثلاً موقعی که چیزی می‌خرید و از خرید آن خوشحال هستید. یا وقتی به اهداف بزرگتان فکر می‌کنید و برای آن برنام‌ریزی می‌کنید.

وقتی در کلاس‌های موفقیت و شادکامی که بدون عمل، فقط وعده پاداش به شما می‌دهند شرکت می‌کنید، مغز شما آن را باور می‌کند و دوپامین ترشح می‌کند. اما درست چند روز بعد، وقتی با واقعیت‌ها روبرو می‌شود و هیچ عملی برای رسیدن به آمال و آرزوها انجام نمی‌دهید، ناگهان یاس و ناامیدی جای آن لذت و سرخوشی را می‌گیرد. این امر موقعی اتفاق می‌افتد که شما مشغول مقایسه خودتان با افراد بسیار موفق می‌شوید. شما زحمات چندین ساله او را نمی‌بینید و فقط دارید با خودتان می گویید: «چرا او انقدر موفق است و من نیستم؟» در چنین شرایطی احساس بدی به شما دست می‌دهد.

من خودم هم دچار این عارضه شده بودم. خودم را با «دیوید آلن» مبدع روش GTD مقایسه می‌کردم و حالم بد می‌شد! (اگر نمی‌دانید GTD چیست، به دوره برنامه ریزی و مدیریت زمان مراجعه کنید)

همه چیز در مورد سبک زندگی

اما چطور باید جلوی افسردگی پس از کلاس‌های شادکامی را بگیریم؟

اولا با خود مهربان‌تر باشید. دوماً توقعاتتان باید از خودتان واقع‌بینانه باشد. آیا شما واقعاً به اندازه‌ای که افراد بسیار موفق تلاش کرده‌اند تلاش کرده‌اید؟ آیا برنامه ریزی و هدف گذاری درستی داشته‌اید؟ آیا اهمال کاری نکرده‌اید؟

شما باید به خودتان زمان کافی بدهید. تغییر اصلا چیز ناگهانی و یهویی نیست. اگر من دارم در مورد سبک زندگی حرف می‌زنم، دارم برای دو تا سه سال آینده شما حرف می‌زنم. سبک زندگی، اصلا چیزی نیست که بتوان با آن یک شبه زندگی را تغییر داد.

 تغذیه سالم را چطور وارد سبک زندگی کنیم؟

نکته اول این است که محیط را تغییر دهید. یعنی تغذیه ناسالم را تا حد ممکن، در خانه راه ندهید. همچنین تغذیه سالم را دم دست قرار دهید.

در زمینه تغذیه، می‌توانید به دوره «حرفه‌ای» مراجعه کنید.

در فضایی مثل خوابگاه، چطور سبک زندگی خوبی داشته باشیم؟

جمله‌ای هست با این مضمون:

اگر روی محیط اثر نگذاری، محیط روی تو اثر می‌گذارد…!

یک راه این است که تلاش کنی روی محیط اثر بگذاری. مثلاً من در محیط پادگان، تلاش کردم تغییر ایجاد کنم. فراخوانی برای جذب کتاب دادم که صدها جلد کتاب جمع آوری شد. تمام این کتاب‌ها باعث شد کتابخانه آنجا خیلی غنی شود. طی هفته‌های بعد، مشاهده می‌کردم که آمار کتابخوانی به صورت کاملاً ملموس و محسوسی بیشتر شده است. من تلاش نکردم تک تک بچه‌ها را تغییر دهم. من تلاش کردم محیط آنجا را تغییر بدهم و خوشبختانه نتایج خوبی هم گرفتم.

بخوانید:

 در مورد قانون جذب، نظرم چیست؟

به نظر من قانون جذب بخش‌های بسیار خوب و کمک کننده‌ای دارد و در عین حال شامل بخش ها و مباحثی است که از نظر علمی رد شده و مورد تایید نیست.

بنابراین تا جایی که احساس می‌کنیم قانون جذب می‌تواند برای ما انگیزه‌بخش و انرژی دهنده باشد، باید از آن استفاده کنیم و مسائل غیرعلمی آن را رها کنیم.

 چرا در کارهایمان مصم نیستیم؟

یک واقعیت این است که مغز ما از تغییرات چندان خوشش نمی‌آید و در عوض عاشق کارهای لذتبخش است.

مثلاً اینکه یک موضوعی را آموزش ببیینم و از ان آموزش ها در زندگی استفاده کنیم و تغییراتی در خودمان بدهیم، کار آسانی نیست. پس مغز ما خوشش نمی‌آید.

برای اینکه مغزمان را به کارهای سخت و نه چندان خوشایند وادار کنیم، باید بتوانیم آن‌ها را به کارهای لذتبخش و البته آسان تبدیل  کنیم.

مثلاً وقتی کتاب را دم دست بگذاریم، یک خودکار هم لای کتاب بگذاریم که بدانیم از کجا شروع کنیم، کار مغز را راحت‌تر کرده‌ایم.

به این می‌گویند «قانون 20 ثانیه»

اگر میخواهیم کاری را انجام دهی، کاری کن که آن را 20 ثانیه زودتر و البته راحت‌تر انجامش دهی.

و اگر می‌خواهی کاری مثل اینستاگرام‌گردی نکنی، کاری کن که آن را 20 ثانیه دیرتر شروع کنی. مثلاً از دسترستان دورترش کنید. یا نمایشگر موبایل را «سیاه و سفید» کنید تا مغز، لذت کمتری ببرد.

میخواهی ورزش کنی؟ کفش و لباست را از قبل آماده کن.

میخواهی کتاب بخوانی؟ فقط کافی است به خودت بگویی دو دقیقه میخوانی آسان‌تر می‌شود.

 روتین قبل از خواب ما چطور باشد؟

اولین نکته این است که دستکم یکساعت قبل از خواب، هرگز نباید با گوشی خودتان کارکنید. ان را ساعتی قبل از خواب کنار بگذارید.

دومین نکته، کمتر کردن نور محیط است.

نکته سوم این است که غذا را با فاصله از خواب بخورید. یعنی حداقل یکی دو ساعت قبل از خواب تا خواب بهتر و سبک ‌تری داشته باشید.

و اینکه ترجیحاً کارهای آرامش بخش را قبل از خواب انجام دهید. مثل یک نقاشی ساده، خواندن یک کتاب خوب یا صحبت کردن با اعضای خانواده.

 چطور از شر فکرهای زیاد ذهنمان خلاص شویم؟

پاسخ شما را با بهره‌برداری از «روانشناسی اکت ACT» می‌دهم. 

فکرهای مزاحم ناشی از هر اتفاقی (از ساده تا مشکل) می تواند برای ما پیش بیاید و مدت‌ها درگیرمان کند.

از یک سوتی ساده در یک جمع تا بدترین اتفاقات مثل فوت یکی از نزدیکان یا هر چیز دیگری.

مغز ما طی تکامل، به گونه‌ای  تغییر یافته که اتفاقات بد را دائماً تکرار می‌کند.  نکته اول این است که باید بفهمید شما مریض نیستید. این اتفاق برای هرکسی ممکن است بیفتد.

دومین نکته این است که تلقین مثبت،‌بر خلاف تصور عامه مردم، برای  همه نمی تواند کارساز و مفید باشد. در تحقیقی که در سال 2009 انجام شد، (لینک مقاله)، نشان داده شد که تلقین‌های مثبت تنها برای تعدادی افراد می‌تواند کارساز و راهگشا باشد. برای کسانی که عزت نفس بالایی دارند. اما برای افرادی که روی عزت نفس خودشان کار نکرده‌اند، اتفاقا می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد.

 نکته سوم این است که نباید تلاش کنید این افکار را سرکوب کنید یا نادیده بگیرید. در عوض باید تلاش کنید آن ها را بپذیرید و تعاملی سازنده با آن ها برقرار کنید. 

درست مثل اینکه یک کلاغ قارقارو روی شانه شما نشسته است. اگر تلاش کنید با آن کل کل کنید و مشاجره کنید، ممکن است شما را نوک بزند. به جای آن سعی کنید با این کلاغ رابطه‌ای دوستانه برقرار کنید و حرف‌هایش را بپذیرید و برای آن به دنبال راه حل باشید.

بیشتر در این مورد بخوانید:

چطور با افکار مزاحم مبارزه کنیم؟

سایر سوالاتی که در این لایو پاسخ‌های کوتاهی به آن‌ها داده‌ام:

 چطور خویشتن دوست‌تر شویم؟

 چطور تصمیم گیری بهتری انجام دهیم؟

 از کجا بفهمیم واقعاً چه چیزی می‌خواهیم؟

 یک عادت چطور ساخته می‌شود؟

 و…زندگی بهترین افراد جهان

سبک زندگی افراد موفق