این موضوعی است که برای همه افراد ممکن است پیش بیاید.
شما در کنار یک همکار فقط نقش یک همکار را دارید.
برخورد با همکار مرد ممکن است زیاد دلپذیر نباشد، و روز کاری تان خراب شود یا حتی آن را مختل کند.
مردان و زنان به طور متفاوتی ارتباط برقرار می کنند، بنابراین اگر شما مردی هستید که در تلاش برای مقابله با یک همکار مرد که ناسازگار است، وضعیت ممکن است کمی ساده تر باشد.
اگر شما زن هستید، ممکن است چالش برانگیز باشد. در هر دو مورد، چند راهکار ساده ممکن است شما را قادر سازد تا به طور موثر با یک همکار کارمند غیر دوستانه مقابله کند.
محل کار می تواند یک میدان مین از شخصیت های متضاد باشد؛ همکار مذهبی یا غیر مذهبی، رئیس عصبانی، نفس نفس زده.
هنگامی که شما یک کارمند کمالگرا هستید، ممکن است مجبور شوید که با این افراد زندگی کنید.
اگر با همکار جنس مخالف خود در محیط کار مشکلاتی دارد، راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند:
1. با همکارتان صحبت کنید
بسیاری از درگیری ها می تواند به سادگی با باز کردن گره ها و صحبت کردن حل شود.
بعضی از مردان اعتماد به نفس خود را در محل کار از دست می دهند – گرچه نگرش های آنها ممکن است در غیر این صورت بیان شود – و این امکان وجود دارد که شما به طور تصادفی می گوئید و یا چیزی را انجام دادید که باعث عدم اعتماد به نفس در او شده است.
به او بگویید که شما احساس می کنید که ممکن است بین هر دو نفر از شما تنش وجود داشته باشد
و از او بپرسید که آیا چیزی است که می توانید انجام دهید، هم اکنون یا در آینده، که این وضعیت را برای هر دو شما بهتر خواهد کرد.
در بعضی مواقع صحبت صریح با همکار در مورد نامناسب بودن رفتارش سبب تغییر طرز فکر او میشود، یا حداقل باعث میشود در زمانی که باهم کار میکنید رفتارش را تغییر دهد.
اگر مزاحمتهای ناخواسته در هنگام سفرهای کاری اتفاق بیفتند چون به سرپرست و یا بخش منابع انسانی دسترسی ندارید باید رک و راست با همکارتان صحبت کنید و خودتان مساله را حل و فصل کنید.
هنگامیکه همکارتان در محیط خارج از شرکت رفتاری غیرمتعارف دارد، برخوردتان باید دقیقا مشابه برخوردتان در درون شرکت باشد. با او صحبت کنید و به او بگویید:” باید دست از این رفتار نادرست بردارید.”
شاید حتی بهتر باشد که در حالتی غیررسمی با او برخورد کنید مثل «من مدتی هست میخواستم در مورد رفتارت در شرکت با تو صحبت کنم، و حالا که در محیطی غیررسمی هستیم، امیدوارم وقت خوبی برای صحبت در این باره باشد.»
2. مشکل را شخصی نکنید
به طور کامل ممکن است که همکاران شما توسط افراد یا شرایطی که از محل کار کاملا حذف می شوند، دچار مشکل شوند.
نگرش او ممکن است هیچ ارتباطی با شخصیت شما نداشته باشد.
بعضی از مردان با مردان دیگر رقابت می کنند و در محیط حرفه ای زنان تهدید می شوند.
اگر زن هستید و همکار شما مرد است، همکار شما ممکن است ترس داشته باشد که در کار بهتر از او کار کنید یا ممکن است احساس ناراحتی در اطراف شما داشته باشد؛ زیرا شما زن هستید.
وضعیت هر چه باشد ممکن است افراد معمولی مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند و اگر بیش از حد مشکل را شخصی کنید، ممکن است به نحوی منفی رفتار کنید که وضعیت را حتی بدتر می کند.
3. تماس با همکاران خود را تا آنجا که ممکن است محدود کنید
با بعضی از اشخاص نباید صحبت های غیرکاری داشته باشید.
باید نوع شخصیت او را بشناسید. اگر فکر می کنید که صحبت کردن با او مشکل را بدتر می کند یا صحبت کردن باعث می شود او تحریک شود یا….. پس با او صحبت نکنید.
هنگامی که با او صحبت می کنید، اطمینان حاصل کنید که در مورد موضوعات مرتبط با کسب و کار تماس خود را تا حد ممکن محدود کنید.
4. شرایط موجود را بپذیرید
اگر سعی کردید با او صحبت کنید و آن را ندیده اید، ممکن است با این واقعیت روبرو شوید که ” این رابطه دیگه چه طور رابطه ای است که نمی شود پیدایش کرد و با او حرف زد.”
به خاطر داشته باشید که شما نباید با همه کسانی که با آنها کار می کنید، دوست باشید.
شما فقط باید گاهی اوقات با همکاران در طول ساعات کار خود صحبت کنید تا شما و همکارانتان بتوانید کار خود را انجام دهید.
5. با رئیس خود در مورد وضعیت صحبت کنید
این به خصوص مهم است اگر احساس می کنید که نگرش همکار شما بدتر می شود یا اگر از اینکه او را تهدید کنید، می ترسید که به یک رویارویی فیزیکی یا آزار و اذیت بپردازد؛ باید با رئیس خود صحبت کنید.
رئیس شما باید از آنچه که اتفاق می افتد آگاهی داشته باشد تا بتواند در صورت لزوم به او دست بزند.
اگر همکارتان به مرزبندیهای شخصی شما احترامی نمیگذارد و کاملا حرفهای شما را نادیده میگیرد، رفتار او را به سرپرستتان گزارش کنید.
سرپرست شما میتواند میانجیگری کرده و موقعیتهای ناخوشایند پیشآمده را حلوفصل کند، بنابراین از او کمک بخواهید! وظیفه او این است که به شما کمک کند.
توجه داشته باشید اگر شما در صحبت کردن با یک همکار مرد که سعی دارد به شما نزدیک شود راحت نیستید، یا اگر حس تهدید شدن دارید
و یا اینکه بهطور ساده دوست ندارید بهتنهایی با او روبهرو شوید، بخش منابع انسانی شرکت شما موظف به حمایت از شما است.
اگر شما بهطور فیزیکی، احساسی و یا زبانی مورد آزار قرار گرفتید، حتما کارهای او را به رییس تان گزارش بدهید.
بااین وجود صحبت با بخش منابع انسانی ممکن است پرخطر باشد و در بسیاری مواقع میتواند به یک فرایند طولانی و پرتنش تبدیل شود.
6. با همکارتان نهار نخورید یا به حداقل برسانید
بعضی مواقع فهمیدن اینکه همکار شما صرفا قصد دوستی کاری دارد یا میخواهد با شما رابطهای خارج از روابط کاری داشته باشد، راحت نیست.
اما اگر همواره سعی کنید محتاطتر باشید، بهتر است.
اگر یک همکار شما را برای ناهار دعوت میکند و شما احساس میکنید این ناهار در حقیقت برای شروع یک رابطه است، به او با صراحت بگویید اگر فقط دونفره برای ناهار میروید، شما راحت نیستید.
مثلا بگویید: «ممنون از دعوت شما، اما فکر میکنم بهتر است که با سایر همکاران گروهی برویم.» معمولا بهترین روش کشتن گربه دم حجله است.
اگر او قصد تحقیر شما را نداشته باشد یا دنبال دردسر نگردد، منظور شما را خواهد فهمید.
اگر این به نظر شما خیلی رک و راست است و ممکن است طرف ناراحت شود، میتوانید خودتان ناهار را گروهی کنید.
تعداد دیگری از همکاران که از کنارشان بودن لذت میبرید را برای ناهار دعوت کنید.
اگر همکار شما اصرار کرد که باید دو نفری تنها با هم نهار بخورید، و شما خجالتی هستید و نمی توانید رک بگویید می توانید به او بگویید که سرتان شلوغ است
و در فرصت مناسب او را خبر خواهید کرد، بالاخره او منظور شما را خواهد فهمید.
اگر همکار مزاحم شما پا را بازهم فراتر بگذارد، به او بگویید که رفتارش صحیح نیست: «آقای ….. من واقعا از شما میخواهم که آنقدر از من نخواهید که بیرون برویم. این کار در شان ما نیست و باعث میشود که من احساس راحتی نکنم. من نمیخواهم که اینطور احساس کنم وقتیکه ما در یک محیط مشترک کار میکنیم.»
حتی برخی از خانمها در محیط کار یا تحصیل برای همکاران یا همکلاسیهای مرد خود، غذا آماده میکنند و میبرند که این انجام این کار، وجهه خوبی برای خود آن خانم و حتی آقا ندارد.
وقتی که یک مادر یا یک همسر در خانه و برای خانواده خودش، غذایی آماده میکند، بهنوعی نقش مادری و همسری خود را در برابر اعضایی که همدیگر را بهعنوان یک مجموعه در کنار هم پذیرفتهاند، ایفا میکند. اما اگر همین خانم یا همسر بخواهد خودش را برای آماده کردن غذا برای همکار یا همکلاسی خود به زحمت بیندازد، کار بیهودهای انجام داده است چون وظیفه و نقشی در قبال آن فرد ندارد و اصلا نیازی هم به ایجاد حس وظیفه برای انجام این کار نیست.
در واقع خانمی که برای همکار مرد خود غذا درست می کند و می برد، می خواهد همکارش به او توجه کند.
اگر مرد یا زن یا هردو متاهل باشند که اصلا کار درستی نیست، اگر هم هر دو مجرد باشند بازهم دلیلی برای جلب توجه وجود ندارد و راه های بهتری برای جذب همکار وجود دارد.
7. در طول مسافرت کاری ارتباط را محدود کنید
وضعیت بدتر هنگامی است که وضعیت های ناخواسته در هنگام سفرهای کاری اتفاق بیفتند.
نمیدانم به چه دلیلی ولی اینطور بهنظر میرسد که همکاران در هنگام سفرهای کاری فکر میکنند تمام قوانین پوچاند و دیگر نیازی به رعایت کردن آنها نیست.
بودن در هتل حتی این حالت را تشدید میکند، انگار که کلمه هتل مجوزی برای این است که رعایت آداب معاشرت انتخابی و اختیاری است و میتوان آن را کنار گذاشت.
ولی در طول مسافرت کاری تا آنجا که ممکن است روابطتان را کمتر کنید تا به مشکل برنخورید.
8. با هم سطح خود ازدواج کنید
اگر در محل کار تصمیم گرفتید با همکارتان ازدواج کنید، بهتر است از ازدواج با کسی که موقعیت شغلی خیلی بالاتر یا خیلی پایینتر از شما دارد، دوری کنید.
برای مثال اگر کارمند هستید، همانطور که درخواست آشنایی از تحصیلدار شرکت را نمیپذیرید، بهتر است از رابطه با مدیرکل هم بپرهیزید.
شما همیشه خود را پایینتر از کسی که مدیر شماست میبینید و همین پایینتر دیدن میتواند اعتماد به نفس شما را در زندگی از بین ببرد و باعث شود حس کنید موقعیت سستتری دارید در حالی که شما خارج از محیط کار شخصی هستید با ارزشهای والای خودتان که این ارزشها هیچ ربطی به سلسله مراتب اداری شما ندارد.
به علاوه این رابطه میتواند حسادت همکاران را هم برانگیزد و باعث مشکلاتی در کار شود. همچنین در این صورت ممکن است هر پیشرفت کاریای که شما میکنید به حساب ارتباطی که دارید نوشته شود و قابلیتهای شما تحت سؤال قرار بگیرد. این را هم بدانید اگر رابطه با رئیستان به مشکل خورد، ممکن است کارتان را از دست بدهید.
بعضی از محلهای کار نسبت به روابط بین کارمندان حساس هستند. در ایران تعدادی از شرکتهای خصوصی استخدام زن و شوهر را ممنوع کردهاند بنابراین بهتر است قبل از تصمیم برای ازدواج با همکار، سیاستهای شرکت در اینباره را بدانید و از خود بپرسید آیا ارزشش را دارد که به خاطر آن کارتان را کنار بگذارید یا نه.
9. محیط کار، مهمانی نیست!
همه میدانند محیط کار مهمانی نیست. جای شوخی و خنده زیاده از حد نیست! جای درد دل نیست. جایی برای کنجکاوی در زندگی دیگران نیست.
جایی برای ابراز خشم و ناراحتی نیست. جای فرو ریختن عقدهها و نگرانیها بر سر دیگران نیست.
اما کمتر کسی هست که این نکات را در محیط کار مراعات کند. جدیت و انعطافپذیری در محیط کار از مهمترین شاخصهای رفتاری است.
با جدیت میتوان اهداف کاری شرکت یا اداره و نیز اهداف کاری شخصی را تحقق بخشید و با انعطافپذیری میتوان مشکلات را حل کرد و موانع را از سر راه برداشت.
ما دارای حقوقی هستیم، باید از آنها هر جا که در توانمان است استفاده کنیم. اگر احساس می کنیم رفتار همکارمان درست و به جا نیست، باید خودمان از حق خودمان دفاع کنیم.
۱۷ دیدگاه دربارهٔ «نحوه برخورد مرد و زن همکار در محیط کار»
ارتباط محدود
عدم صحبتهای غیر کاری
کمی خشک بودن
عدم برقراری هرگونه روابط دوستی
اینها رمز موفقیت در محیط کاری است
به نظرم خیلی شیرین میشه زن و مرد تو همه جا با هم باشن تو کار خونه بهم کمک کنن چون کارها سریع تر تموم میشه راحت میشیم پول برق نمیدیم آخیش راحت شدیم
«ما دارای حقوقی هستیم، باید از آنها هر جا که در توانمان است استفاده کنیم. اگر احساس می کنیم رفتار همکارمان درست و به جا نیست، باید خودمان از حق خودمان دفاع کنیم.» واقعا جمله درست به جاییه
چقدر خوب که اهل مطالعه هستید؛ تبریک به شما
امیدواریم مجددا با محتواهای بعدی در خدمتتون باشیم.
بیشتر ازیک نفر
سلام
خلاصه و مفید بود
تشکر
خوشحالیم که همراهمون هستید و اهل آموزش.
عالی و خوب
خوشحالیم بابت همراهیتون؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
این موضوع متاسفانه خیلی ازش غقلت میشه و آدما خیلی کم درموردش حرف میزنند در صورتی که خیلیا با این مشکل مواجه هستن
سلام شب خوش
به مطالب بسیار خوبی اشاره کردید حیف که بسیار از آقایون اهل مطالعه نیستند
مثل همسرم که متاسفانه اصلا اهل مطالعه نیست و خودش رو عقل کل می دونه
خیلی دوست داشتم مطالب مفید شما رو مطالعه میکرد همسرم کارمند شهرداری حدود ۲ سال با همکارش رابطه ی بسیار صمیمانه ایی داشت بطوری که این صمیمیت مستقیما روی زندگیمون تأثیر گذاشته بود و از این موضوع همکار خدانشناسش اطلاع داشت و به همین دلیل برای رسیدن به منافع خودش روز به روز بیشتر به همسرم نزدیک میشد و خودش رو دلسوز و خیرخواه نشان میداد و با گفتن و خندیدن و ملاقاتهای خصوصی که با همسرم داشت توجه همسرم رو به خودش جلب کرده بود در صورتی که فقط به فکر منفعت و پیشرفت خودش بود و بعد از اینکه توسط همسرم ارتقاء پست گرفت همسرم رو بلاک کرد و کلا با همسرم قطع رابطه کرد ایشان در حال حاضر مدیر اداره بانوان شهرداری یکی از مناطق تهران و مجرد است . همسرم بسیار پشیمان است ولی به چشم منو فرزندم یک مرد خیانتکار و بسیار بی ایمان است
امیدوارم با وجود مطالب ارزشمند شما هیچ خانومی و آقایی در محیط کار خود به اندازه ی این خانوم بی وجدان نباشد و به همکار متاهل خود نزدیک و باعث به هم پاشیدگی یک خانواده نشود
سلام همراه عزیز
چقدر خوب که دنبال مقالات و محتوای آموزشی هستید؛ امیدواریم متن مقاله در این راستا براتون کاربردی باشد.
بیشتر ازیک نفر…
سلام وقت بخیر
خیلی ممنونم که چه موضوع مهمی رو مطرح کردین و چقدر منصفانه و دور از عقده گشایی خاصی نوشتین,چون هم خیلی سرچ داشتم و هم راجع بهش با چند تا مشاور صحبتم کردم…
من دختر مجرد۳۹هستم.از ابتدای اشتغالم امکان کار در محیط دولتی رو داشتم اما برای حرفه ای شدن رفتم بخش خصوصی….کلا نه اهل آرایشم نه زیبا هستم نه تیپ خاصی دارم خیلی اونورتر از معمولیم چون فک میکنم محیط کار جای نمایش نیست و امکان هر گونه جلب توجهی را بستم ولی هم خانم ها و هم آقایان واسه صدا و بیانم واکنش نشون میدن که متاسفانه چندین بار با برخوردهای غیرمنطقی همکارام مواجه شدم…و ناچارا محل کارم رو تغییر دادم.اما خواستم بگم با اوضاعی که جامعمون داره جلو میره ,هر بار داره موضوعات بدتری پیش میاد….یه جایی که طرف میخواست تو سرویس بهداشتیِ بخش اداری کارخونه بغلم کنه!!با اینکه خیلی ارتباط کاری هم نداشتیم… مزاحمت هاشونم بمانددد…اخیرا ۳ماهه از شرکت آخری به بهانه ی شخصی زدم بیرون.راستش چون همکار متاهلم خیلی علاقه مند بود توجهش رو ابراز کنه,طوری که همکارام فک میکردن ما دوستیم!.. ولی من بشدت از توجه دیگران بیزارم و خیلی آدم آرومی هستم ینی تا خودم نخوام با کسی حرف هم نمیزنم اما روابط اجتماعیم خوبه.چون آدم خوبی بود خواستم نزدیک بشم که مطرح کنم من با رفتارش مشکل دارم و قصدم کمک بهش بود چون دلم می سوخت که تلاش بی ثمری میکنه…اما یجوری پیش رفت که کلی پیام جنسی داد,بعدشم تقصیر من انداخت,جوریکه مثلا من ازش درخواست رابطه داشتممم و خجالت کشیدم!!!…خلاصه واقعا بهم ریختم و زدم بیرون.الانم که دارم به کار مستقل فکر میکنم تا ازین به بعد فقط کار و تلاشم بهم کمک کنه.متاسفانه جامعمون هم خیلی با حب و بغض قضاوت میکنه…تو این شرایط بسیار بسیار اذیت میشم…غمگینم واقعااااا..حالمم بده اما باید ادامه بدم چون زنده ام..
سلام همراه عزیز
بابت اتفاق های پیش اومده واقعا متاسفیم؛ کاملا حق دارید.
امیدواریم راهکارهای مقاله براتون مفید باشه…
براتون ارزوی ارامش خواهیم کرد.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
ممنون از مقاله خوبتون
ممنون بابت همراهیتون…
من هرجامیریم برای سرکارمردهاخیلی پروهستن هرچی میگم ازدواج کردم بدترمیکنن.ادم خجالتی هستم ولی اونهاپرووبی ادب هستن ازکارکردن دربیرون بدم میادازمردهای هیزوعوضی
به عنوان یک همجنس با تجربه کاری ۲۰ ساله عرض میکنم
قبل ازهر چیز باید روی شخصیت اجتماعی و نوع برخورود با آقایان کار کنید تا زمانی که شما خود را فردی خجالتی می دانید نه تنها آقایان همجسنهای خودمان هم از شما سو استفاده خواهند کرد توانایی و قدرت نه گفتن و برخورد در شرایط مختلف را یاد بگیرد و به چشم تجربه به اتفاقات زندگیتون نگاه کنید نیازی به بداخلاقی و باعصبانیت برخورد کردن نیست فقط باید جدی و محکم برخورد کنید و بدونید کجا پاسخ دهید و کجا با نگاه پاسخ دیگران را بدهید .