در مقاله مهم ترین موانع سخنرانی به چند ترمز روانی برای شروع و انجام یک سخنرانی اشاره میکنیم و اینکه چرا عده ای از افراد با وجود علاقه به سخنرانی و فراگیری آموزشهای لازم به دلیل وجود این ترمزهای روانی از انجام سخنرانی باز میمانند. سه مانع اصلی که افراد را با وجود داشتن میل و اشتیاق به سخنرانی، از انجام آن باز میدارد عبارتند از :
- کامل گرایی
- ترس و خجالتی بودن
- نبود خودباوری و عزت نفس
با ما در بیشتر از یک نفر همراه باشد تا به طور مفصل سه مورد از مهم ترین موانع سخنرانی را بررسی کنیم.
کامل گرایی – مانع بزرگ در سخنرانی
یکی از مهم ترین موانع سخنرانی، کامل گرایی است. افرادی که در شروع کارها مشکل دارند، دائم امروز و فردا میکنند، با اینکه طرحها و برنامههای زیادی در سردارند اما هیچ کدام به مرحله اجرایی نمیرسد یا احساس میکنند هنوز آمادگی لازم را ندارند. به همین دلیل احساس خوبی به خود ندارند. ازمسیر زندگی لذت نمیبرند و فقط به فکر رسیدن به اهداف هستند. از ترس اینکه دیگران معایب کارهایشان را نبینند وقت و انرژی زیادی روی کارهایشان میگذارند. یک جمله معروف دارند: «من کاری را یا انجام نمیدهم یا اگر انجام دهم باید به بهترین شکل انجام بدهم.» به خاطر همین خیلی از فرصتهای زندگی را ازدست میدهند.
کامل گرایی باوری است مبنی بر اینکه باید کارها را دربهترین شکل ممکن و دریک ساختار کامل و بدون نقص انجام داد. در نتیجه این باور فرد همیشه از خودش انتظار دارد در یک سطح عالی و و بدون عیب و نقص ظاهر شود.
- بیشتر بخوانید: چطور کمال گرایی مثبت داشته باشیم؟
- بیشتر بخوانید: 5+1 راهکار ساده برای غلبه بر کمال گرایی
آیا شما فرد کامل گرایی هستید؟
پرسشهای زیر را از خودتان بپرسید و اگر در پاسخهای صادقانه خودتان اغلب پرسشها به جواب بله رسید، احتمالا شما فرد کاملگرایی هستید.
آیا مدام در تلاش برای رسیدن به اهدافتان هستید ؟
آیا بیشتر بر شکستهایتان تمرکز میکنید یا بر موفقیتهای خودتان؟
آیا دیگران به شما میگویند که معیارهایتان سطح بالاست ؟
آیا از اینکه به معیارهای خود دست نیابید خیلی میترسید؟
آیا عزت نفس شما به تلاش و موفقیتتان بستگی دارد؟
آیا به خاطر ترس از شکست یا نداشتن وقت کافی برای انجام یک کار از انجام آن اجتناب میکنید؟
آیا فکر میکنید هنوز زمان لازم برای شروع برنامه و ایده های شما فرا نرسیده است؟
آیا اهداف بلندپروازانه و جاه طلبی افراطی دارید ؟
ریشه کامل گرایی
واقعیت داستان کامل گرایی به دوران کودکی ما برمیگردد. بیشتر افرادی که ازمشکل کاملگرایی رنج میبرند احتمالا در کودکی یاد گرفته اند که احساس ارزشمندی آنها با توجه به میزان کارآیی و انجام دادن هرچه بهتر کارها صورت گیرد. دریافت این پیام که “فرزند خوب فرزندی است که کامل و بی عیب و نقص باشد باعث دریافت محبت مشروط از والدین میشود.” این موضوع در نظامهای آموزشی هم تکرار میشود جایی که احساس ارزشمندی دانش آموزان بر اساس نمرات آنها و مقایسه شدن نمرات آنها با یکدیگر تعریف میشود. اینکه در صورت گرفتن نمرات عالی فرد ارزشمندی است. والدین کاملگرا اگر کارنامه فرزند خود را میدیدند و همه نمرات 19 و 20 بود ولی یک نمره 17 بود؛ دقیقا به همان نمره 17 گیر میدادند.
نشانه های اصلی کامل گرایی
کاملگرایی با چند نشانه اصلی در رفتار نمایان میشود که عبارتند از:
- تعیین معیارها و استانداردهای سطح بالا برای انجام کارها
- داشتن یک ذهنیت ایده آل گرا و درانتظار زمان مناسب بودن
- به تاخیر انداختن کارها به جهت کسب آمادگی لازم
- وحشت بیش از اندازه از شکست و خراب شدن کارها
- ترس بیش از حد از بازخورد و انتقاد دیگران
- سرزنش خود به خاطر از دست رفتن فرصتها و اشتباهات
- عادت کردن به الگوی اجتناب از موقعیتهای دشوار
- اضطراب بیش از حد در زندگی روزمره
- تفکر سیاه و سفید یا تفکر هیچ یا همه چیز
- بیشتر بخوانید: چگونه ارائه کنفرانس خوبی داشته باشیم؟
- بیشتر بخوانید: نحوه شروع سخنرانی در جلسات
پیامدهای کامل گرایی
الگوی اجتنابی مهمترین و مخربترین پیامد میل به کامل گرایی است. فرد کامل گرا از روبرو شدن با موقعیتهایی که اورا دچار اضطراب میکند مثل سخنرانی یا جلسه مذاکره اجتناب میکند. همین الگوی اجتنابی باعث شدت اضطراب درونی فرد و در نهایت احساس افسردگی در وی میشود.
این افراد به خاطر داشتن تفکر هیچ یا همه چیز آن قدر معیارهای سطح بالا برای خودش در نظر میگیرد که انجام هر عملی برایش مشکل و طاقت فرسا میشود و به خاطر همین معیارهای بالا انجام کارها را به بعد موکول میکند وفرد به تدریج اهمالکار میشود.
از دیگر پیامدهای کاملگرایی این است که از بحث کردن و بیان عقاید مخالف خود نزد دیگران خودداری میکنند. از ترس زیر سوال رفتن توسط سایرین از مطرح کردن سوال ، خواسته یا عقیده خود جلوگیری میکنند.
گفتگوی درونی منفی و خودسرزنشگری که همیشه معایب و اشتباهات آنهارا گوشزد میکند از دیگر پیامد میل به کاملگرایی است که باعث میشود فرد از زندگیش احساس رضایت درونی نداشته باشد. فرد کامل گرا احساس ارزشمندی درونی خود را بر اساس میزان دستیابی به معیارهایش اندازه گیری میکند بنابراین اگر در کاری به اندازه معیارهای سطح بالای خودش دست پیدا نکند خودش را فردی متوسط و ضعیف میداند.
فرد کامل گرا به خاطر داشتن یک دنیا ذهنی ایده آل ، اقدامات و گامهای کوچک برای رسیدن به اهدافش را نادیده می انگارد و تصورش براین است که حتما باید یک اقدام بسیار مهم و اساسی توسط او صورت گیرد تا موفقیت حاصل شود او قدردان کارهای کوچک خود نیست و همین دلیل دیگریست براینکه از زندگیش احساس رضایت نداشته باشد. این شخص دائما خودرا با افراد بهتر در جایگاه کاری خودش مقایسه میکند و همین مقایسه های افراطی درنهایت باعث سرخوردگی او در انجام کارها میشود.
انتظار اینکه من همیشه باید حالم خوب باشد و هرگز عصبانی وناراحت نشوم نمود دیگر کامل گرایی است که به کامل گرایی احساسی معروف است که فرد از خودش انتظار دارد همیشه شاد و خوشحال باشد و هرگز ناراحتی وعصبانیتی در طول روز نداشته باشد. اگر بنا به دلیل ناراحت وعصبانی شد از اینکه عصبانیت خودرا ابراز کرده ناراحت میشود.
- بیشتر بخوانید: چگونه روان و شمرده حرف بزنیم؟
- بیشتر بخوانید: بازی برای تقویت هوش کلامی
- بیشتر بخوانید: آموزش تلفظ کلمات فارسی به صورت درست
هفت گام رهایی از دام کامل گرایی
خب پس تا به این جا با کاملگرایی از ابعاد مختلف آشنا شدیم و میدانیم که داشتن ویژگی کاملگرایی چقدر میتواند یک دشمن برای سخنرانی باشد. حالا نوبت به ارائه هفت راهکار است. قبل از ارائه راهکارها چند نکته را در نظر بگیرید. تغییر در رفتارها و عاداتی که در وجود ما ریشه دوانده با اینکه قطعاً امکان پذیر است اما کاری است یک مقدار پرچالش ، زیرا مغز ما به این سبک زندگی شرطی شده است. از آنجایی که کار مغز حفظ وضعیت موجود است؛ انتظار تغییرات سریع و آنی نداشته باشید. متاسفانه دیده میشود که برخی از افراد انتظار دارند با شرکت در یک کارگاه یا سمینار یا مطالعه یک مقاله یا کتاب به سرعت تغییر کنند که همین انتظار غیرواقع بینانه یک انتظار کامل گرایانه است.
برای هر قدم کوچک و هر پیشرفت اندک از خودمان تشکر کنیم و به خودمان پاداش بدهیم. مغز ما انسانها از دو بخش منطقی و احساسی تشکیل شده است وقتی شما قصد دارید تغییری در خود ایجاد کنید به صورت منطقی تصمیم میگیرید اما پاداش دادن به حرکات مثبت در جهت تغییر باعث درگیر شدن بخش احساسی مغز شما میشود و همین نکته بسیار ساده اما فوق العاده مهم باعث ایجاد انگیزه برای ادامه راه تغییر است. توجه داشته باشید که در دام فیلترهای ذهنی نیفتید به صرف اینکه این راهکار ساده است یا این تمرین را من میدانستم از کنار نکته ها عبور نکنید .
گام اول- تبدیل کردن منتقد درونی به یک مربی مهربان
گرایش به کامل گرایی باعث انتقاد کردن از خودمان می شود. پیامهای والدی از دوران کودکی، یک منتقد درونی بزرگ در ما به وجود می آورد که دائما اشتباهات و خطاهای ما را گوشزد میکند و ما را سرزنش میکند.
برای تبدیل این منتقد به مربی دلسوز سعی کنید صدای انتقادگر درونتان را بشناسید، اصطلاحات و صفاتی که در گفت و گوهای درونی یا (Self-Talk) با خود مرور میکنید. فرض کنید میخواهید یک ارائه دانشجویی در برابر جمعیتی حدود بیست نفر داشته باشید اگر گفت و گوی درونی شما دائما این باشد که :
من نمیتوانم، من خراب میکنم، من قبلا این کار کردم و افتضاح به بار آوردم، اصلا من برای این کار ساخته نشدم و …
دو تمرین مهم برای تبدیل این منتقد به مربی این است که هر روز صفات و ارزشهایی که در وجودتان است را با خود مرور کنید:
◾️ من اهل مطالعه و یادگیری هستم.
◾️ من در کارم مسئولیت پذیر و متعهد هستم.
◾️ من فردی خوش قول و وقت شناس هستم.
با این تمرین شما ارزشهای وجودی، ویژگیها و صفات مثبت خود را به خود یادآوری میکنید. تمرین دوم این است که هرشب کارهای خوب و مثبتی که درطول روز انجام داده اید را یادداشت کنید مثلا:
◾️ به یک عابر پیاده آدرس دادم.
◾️ امروز دوستم را ناهار دعوت کردم.
◾️ برای منزل خرید کردم.
◾️ ظرفها را شستم..
و همین کارهای ساده اما مثبت و سازنده ای که هرروز انجام میدهیم ولی به چشم نمیآیند را به خودمان یادآوری کنیم.
پیشنهاد میکنم این دو تمرین ساده ولی خیلی مهم را به مدت چهل روز به طور مستمر انجام دهید تا تاثیرات شگرف آن را آهسته آهسته در درونتان احساس کنید. در انجام این تمرینات تصور کنید میخواهید با یک کودک 5 ساله صحبت می کنید و خوبیها و ارزشهایش را به او یادآور میشوید. این کودک 5 ساله کودک درون شماست که باید با شفقت و مهربانی هرچه بیشتر با او صحبت کنید تا صدای مهربان ودلسوز مربی درونی بیشتر و بیشتر در شما آشکار شود.
گام دوم – تبدیل قوانین خشک زندگی به قوانین قابل انعطاف
سعی کنید تمام قوانین زندگیتان و اجبارها و بایدهایی که شما برای خود درنظر گرفته اید را مورد بررسی قرار دهید. مثلا قانونی خشک نظیر اینکه” من نباید هرگز شکلات بخورم” را با یک قاعده انعطاف پذیر مثل ” بهتر است که شکلات نخورم اما اگر در زمانهایی این موضوع را رعایت نکردم هم اشکالی ندارد ” جایگزین کنید.
گام سوم- گاهی اوقات عمدا کارهایتان را ناقص انجام دهید
گاهی عمدا کارتان را ناقص انجام دهید؛ حتی اگر این نقص باعث تذکر و یا انتقاد دیگران به شما بشود. این تمرین وحشت از شنیدن انتقاد را که یکی از پیامدهای جدی کامل گرایی است در درون شما کاهش میدهد. به عنوان مثال اگر ده کار در لیست برنامه های روزانه خود ثبت کرده اید عمدا و آگاهانه دو مورد را انجام ندهید.
اگر ظرف میشویید عمدا در پایان کار یکی دو ظرف کثیف در سینک ظرفشویی رها کنید. اگر میخواهید پاورپوینتی ارائه دهید عمدا یک یا دوغلط املایی در اسلایدها بگذارید که به چشم دیگران دیده شود.
گام چهارم – رهایی از دام تفکر ” هیچ ” یا ” همه چیز “
تفکر همه یا هیچ با تفکر صفر را به مرور کنار بگذارید. نمود بارز این تفکر در رفتارهای ما ” هیچ کاری انجام ندادن ” یا ” به شدت کار کردن ” است. مورد اول در رفتارهای ما منجر به اهمالکاری و اجتناب از پیگیری بسیاری از اهداف و برنامه ها میشود و مورد دوم یعنی “به شدت کار کردن” نوعی اضطراب و وسواس بیش از حد برای انجام دادن یک کار را درون ما ایجاد میکند. نمود بارز این تفکر درمهم ترین موانع سخنرانی این است که من یا باید عالی سخنرانی کنم یا اصلا سخنرانی نکنم. اگر در حین سخنرانی اشتباهی از من سربزند فاجعه خواهد شد و کل سخنرانی من زیر سوال خواهد رفت.
گام پنجم – مقابله با افکار پیش گویانه منفی
افکار پیش گویانه منفی یکی از مخرب ترین پیامدهای کامل گرایی است. اگر ما قبل از سخنرانی دائما به این فکر کنیم که سخنرانی ما خراب میشود. یا من ضایع میشوم یا از من سوالی پرسیده میشود که من نمیتوانم پاسخ دهم یا کسی به صحبتهای من توجه نمیکند. این پیشگویی ها انرژی روانی و انگیزه ما را کاهش میدهد.
پیشگویی های منفی را با قضاوتهای واقع بینانه جایگزین کنید. مثلا به خودتان بارها و بارها تلقین کنید که من تمام تلاش خودرا به کار میگیرم کارم را به درستی انجام دهم اگر هم از من انتقادی شد یا اگر اشتباهی از من سر بزند اشکالی ندارد من فرد کاملی نیستم.
بخوانید:
گام ششم – رهایی از کامل گرایی در روابط اجتماعی
افرادی که میل شدید به کامل گرایی دارند افرادی هستند سخت گیر و با روابط اجتماعی محدود. علت این موضوع این است که این افراد با سخت گیری بیش از حد اشتباهات دیگران را آنقدر بزرگ میکنند که کل شخصیت و هویت یک فرد را با اشتباه او برابر میدانند. به تدریج و با قدم های کوچک احساسات منفی و ناراحتی ها خود را درروابط خود ابراز کنید.
اگر اشتباهی از کسی دیدید به این فکر کنید که آیا خودتان این اشتباه را مرتکب نشدهاید. مثلاً اگر دوستی به شما دروغ گفت یا بدقولی کرد یا موجب رنجش شما شد، به جای اینکه کل شخصیت اورا زیر سوال ببرید به این فکر کنید که آیا من خودم تا به حال دروغ نگفتهام؟ بدقولی نکرده ام؟ کسی را از خودم نرنجاندم؟ به خاطر داشته باشید انسانی که احتمال خطا کردن در خود را ببیند ، خطای دیگران را هم درک خواهد کرد و میبخشد.
گام هفتم – به جای امروز و فردا کردن اقدام کنید
امروز و فردا کردن یا اهمالکاری Procrastination یکی از پیامدهای میل به کامل گرایی است. تنها راه برای رهایی از این وضعیت این است که کار مورد نظر را به قطعات کوچک تقسیم کنید و بلافاصله اقدام کنید. به خاطر داشته باشید که منتظر ایجاد انگیزه برای شروع کارها نباشید. همیشه انگیزه بعد از اقدام در شما ایجاد میشود پس لطفا فقط اقدام کنید.
تمام تحقیقات علمی برروی موضوع اهمالکاری نشان می دهد که به تعویق انداختن کارها، اهداف و پروژه ها در کوتاه مدت اضطراب شما را برای انجام وظایفتان و روبرو شدن با موقعیتهای اضطراب زا و ترس آور کاهش میدهد؛ اما در بلندمدت این اضطراب بیشتر شده و یک حس بی کفایتی و بی ارزشی که ناشی از کاهش عزت نفس است در انسان پدیدار میشود.
برگردیم به موضوع مقاله یعنی مهم ترین موانع سخنرانی؛ اگر شما مدتهاست در فکر برگزاری یک سخنرانی یا وبینار هستید بهتر است هر چه سریعتر دست به کار شوید. با قدمهای کوچک با این موضوع اضطراب آور یعنی صحبت کردن در مقابل یک جمعیت روبرو شوید. این بهترین گزینه و بهترین اقدام برای از بین بردن اهمالکاری، کاملگرایی و در نتیجه روبرو شدن با ترسهایی است که درواقعیت همگی حبابی بیش نیستند.
در دوره رایگان سخنرانی و فن بیان شرکت کنید:
خجالت و ترس – قاتلان سخنرانی
خجالت و ترس! دو عامل مخرب در سخنرانی هستند که به سادگی میتوانید آنها را از میان بردارید. تقریباً همه افراد تصور میکنند که فقط خودشان از سخنرانی میترسند و به گونهای از آن صحبت میکنند که انگار یک راز بزرگ است و هیچ کس دیگری چنین ترسی ندارد. اما حقیقت این است که اکثر افراد ترس از سخنرانی دارند. ممکن است دستشان بلرزد، نفسشان بگیرد، صورتشان سرخ شود، دهانشان خشک شود، حرف یادشان رود.
مارک توآین نویسنده و ادیب معروف میگوید:
دو نوع سخنران وجود دارد، کسی که میترسد و کسی که دروغ میگوید!
دلایل ترس از سخنرانی
این که چرا از سخنرانی میترسیم میتواند دلایل مختلفی داشته باشد اما یکی از اصلیترین دلایلش این است که ما از ناشناختهای ترس داریم! در حقیقت اگر از چیزی میترسیم به این دلیل است که شناخت کافی از آن موضوع نداریم و برای سخنرانی نیز در 90 درصد اوقات همینطور است.
ترس از سخنرانی به دلیل این که ما شناخت کافی از شرایط نداریم. مغز ما احساس خطر میکند که نکند خرابکاری کنیم، نکند اشتباه کنیم و نکند مورد تأیید قرار نگیریم. پس اگر بخواهم یک روش کلی برای کنترل ترس از سخنرانی بیابیم این است که: خودمان و ذهنمان شناخت کافی از از شرایط سخنرانی داشته باشیم و ناشناختههایی تا جای ممکن برای ما باقی نماند.
حتماً این مقاله کامل را مطالعه کنید:
چطور ترس از سخنرانی را مدیریت کنیم؟
برای بسیاری از ما این موضوع مهم است که ترس خود را از صحبت در جمع و سخنرانی مدیریت کنند. اما به دلیل این که ما از کودکی عادت کردهایم که از ترسهای خود فرار کنیم، ترجیح میدهیم که به جای این که سخنرانی خود را تقویت کنیم، از آن فرار کنیم و دیگر خود را در موقعیت سخنرانی قرار ندهیم و همین موضوع باعث میشود که ترس ما بیشتر و بیشتر شود. در حقیقت بهترین جمله این است که: اقدام، درمان ترس و تنبلی عامل ترس است!
اگر می خواهید بر یکی از مهم ترین موانع سخنرانی یعنی ترس و خجالت کشیدن از سخنرانی خود غلبه کنید؛ به سادگی با کمی تمرین سخنرانی را به تجربهای فوقالعاده و یک عادت دوست داشتنی تبدیل کنید. اما موضوع دوم خجالت است! خیلیها خجالت میکشند که در یک جمع صحبت بکنند! این موضوع بسیار سادهتر از مورد قبلی یعنی ترس از سخنرانی حل میشود. فقط کافیست خود را در شرایط قرار دهید، همین!
بخش یاز بسته جامع سخنرانی و فن بیان در مورد دلایل ترس از سخنرانی را حتما ببیند:
کمبود عزت نفس – نداشتن برگ برنده در سخنرانی
عزت نفس یک باور و احساس درونی مبتنی بر ارزش و لیاقت خود است. اگر بخواهیم دریک جمله عزت نفس را تعریف کنیم فردی که از عزت نفس سالمی برخوردار است این باور را در درونش دارد که: من دوست داشتنی و ارزشمند هستم و لیاقت و شایستگی رسیدن به اهدافم را دارم.
نکته جالب این است که شاید شما فردی را مشاهده کنید که موفقیتهای فراوانی را با خودش حمل میکند اما با وجود موفقیتهای فراوان بیرونی و حتی ظاهر با اعتماد به نفس خود از درون حس بی ارزشی کند. فرد دارای عزت نفس بالا به همان اندازه که خودش را دوست داشتنی و ارزشمند میداند، سایر انسانها را نیز محترم و با ارزش میداند.
- بیشتر بخوانید: چطور نه بگوییم ؟
- بیشتر بخوانید: چطور راحت حرف بزنیم؟
- بیشتر بخوانید: لفظ قلم حرف زدن
پیامدهای کمبود عزت نفس در سخنرانی
اهمیت داشتن عزت نفس در موضوع سخنرانی در این است که من به عنوان یک سخنران با وجود داشتن عزت نفس بالا از بیان عقاید ، افکار و ارائه ایده های خود در مقابل دیگران ترسی ندارم. به دلیل اینکه: به خودم اطمینان دارم و برای حرف و مطلب خودم ارزش و احترام قائل هستم. چون از درون حس اطمینان و امنیت میکنم و دیگران را همچون خودم با ارزش و دوست داشتنی میپندارم از انتقاد دیگران و قضاوتهای آنها و حتی اشتباه و خطا در برابرشان به عنوان مخاطب وحشت ندارم.
گوشه گیری و انزوا و اضطراب شدید درارتباط با دیگران یعنی اضطراب اجتماعی ناشی از این باور است که فرد تصور دارد که اگر وارد جمعی بشود همه اورا زیر ذره بین گرفته اند و میخواهند معایب و ایرادهایش را پیدا کنند.
چنین افرادی معمولاً درجمع های دوستانه یا خانوادگی و یا حتی در برخورد با جمعهای غریبه به شدت افراد محتاط و ساکتی هستند و از ترس اینکه مبادا حرفی بزنم که مورد قضاوت دیگران قرار بگیرم یا این حرف اشتباه باشد سکوت اختیار میکنند.
این چنین افرادی همیشه در زندگی احساس بازنده بودن ، احساس قربانی و احساس اجحاف میکنند و همیشه به دنبال مقصر در اتفاقات زندگیشان هستند. چنین افرادی همیشه به دنبال یک ناجی در دنیای بیرونی اند، کسی یا چیزی در بیرون که آنها را به اهداف و آرزوهایشان برساند به دلیل همین حس قربانی بودن رو به بهانه آوردن و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای خود می آورند. فرار از چالشهای زندگی و سختیهایی که فرد باید برای رسیدن به اهداف خود داشته باشد از دیگر پیامدهای این مشکل است.
نشانه های کمبود عزت نفس
حساس و زودرنج بودن و به اصطلاح حرفهای دیگران را سریعا به خود گرفتن و متوجه خود کردن، احساس ترس شدید در انجام کارها، ابراز احساسات به روش انفعالی و درون ریزی احساسات و یا ابراز احساسات به صورت پرخاشگرانه و تهاجمی، توهین، تحقیر و تمسخر دیگران از دیگرنشانه های کمبود عزت نفس است.
حس خودارزیابی بیش از حد در زندگی نشانه دیگر این مشکل است، چنین افرادی در روابط اجتماعی خود دائما در یک جدال و گفت و گوی درونی با خود درگیر هستند که:
آیا این کارم درست بود؟
این حرفی که زدم درست بود؟
باید ازش تشکر میکردم؟!
و …
دائم این قضاوت و ارزیابی بیش از حد و افراطی در زندگی شخصی و روابط اجتماعی باعث کاهش انرژی روانی و به هم ریختگی درونی میشود. بعد از این گفتوگوها باید با شلاقهای منتقد درونیشان مواجه شوند، منتقدی که مارا به خاطر اشتباهاتمان با قضاوتهای سنگین و بی رحمانه مورد حمله قرار میدهد. اینکه ازدرون دائم خود را با صفات نامطلوب مثل (بی عرضه ، بی لیاقت ، تنبل ، دست و پا چلفتی و …) مورد خطاب قرار میدهیم از نشانه های کمبود عزت نفس است .
احساس مهرطلبی و تشنه محبت و توجه دیگران بودن، تایید طلبی بیش از حد، ترس از شکست ، نداشتن استقلال فکری و شخصیتی و هویت فردی دررابطه با دیگران، ترس از بیان نظرات شخصی و بیان احساسات درونی و همچنین احساس رنجش شدید از خود به خاطر اشتباهات گذشته و احساس تقصیر و گناه به خاطر خطاهای گذشته از نشانه های اصلی کمبود عزت نفس است.
خود بزرگ بینی و حالت از خودراضی بودن، فقط نظر و عقیده و خواسته خود را به حق دانستن و به صورت خودخواهانه دیدن و نظرات و عقاید دیگران را بی ارزشش دانستن نشانه دیگر این مشکل است.
سخن پایانی مقاله مهم ترین موانع سخنرانی
رسیدیم به بخش پایانی از مقاله مهم ترین موانع سخنرانی. در این مقاله به طور خیلی مفصل از سه دشمن اصلی سخنرانی گفتیم یعنی: کاملگرایی، ترس و خجالتی بودن، کمبود عزت نفس. به عنوان پیام آخر این نکته را اشاره کنیم که ما یک انسان هستیم نه یک ابر انسان. ما راه رفتن را با زمین خوردن ، نوشتن را با غلط املایی، آشپزی را با سوزاندن غذا، رانندگی را با خاموش کردنهای پی در پی آموختهایم.
در مورد سخنرانی هم همین داستان است. تا تمرین، تمرین و تمرین نکنیم و از اشتباهاتمان تجربه به دست نیاوریم؛ یک سخنران حرفهای نخواهیم شد. برای حرکت کردن به سمت جلو راهی جز سعی، تلاش و یادگیری از اشتباهات خود نداریم. اشتباه نتیجه حرکت کردن است و این بی حرکتی و اقدام نکردن است که خیال ما را از بابت اشتباه نکردن راحت میکند. دیکتهی نانوشته غلط ندارد.
اگر میخواهیم وارد عرصه سخنرانی شویم اول بپذیرم که در شروع کار قطعا اشتباه میکنیم و اجازه اشتباه کردن را به خود بدهیم. پذیرش این موضوع توقعات مارا از خودمان کاهش میدهد و با آرامش و راحتی بیشتری دست به کار میشویم. به خاطر داشته باشیم به تعداد مخاطبینی که در برابر ما قرار دارند؛ نقدهای متفاوت درباره سخنرانی ما وجود دارد. در نتیجه بپذیریم که ما دائما نقد میشویم و چه بهتر که از این نقدها در جهت رشد خود استفاده کنیم.
چطور موانع سخنرانی را با قدرت از میان برداریم؟
در بسته جامع سخنرانی و فن بیان که نسخه تازه آن را به تازگی رونمایی کردهایم، علمیترین و کاربردیترین روشهای سخنرانی و فن بیان قدرتمند را آموزش میبینید:
۲۰ دیدگاه دربارهٔ «مهم ترین موانع سخنرانی | چه چیزهایی ترمزتان را میکشند؟»
درود بر شما
مقاله آموزنده ای بود
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر
با سلام
اینکه داخل مقاله هاتون شاهد ویس و ویدیو و تصاویر هستم خیلی خوبه
باغث میشه از خوندن مقاله خسته نشم
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر
در یک کلمه عالی
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر
سلام وقتتون بخیر
من خیلی انسان کمال گراسیم به همین دلیل عموما ترس از صحبت و سخنرانی دارم
راهکاری هست برای حل این مشکل؟
چقدر خوب که تو دنیای امروزی، شما به فکر رشد فردیتون هستید؛ بهتون پیشنهاد می کنیم در این راستا از طریق لینک زیر در دوره کمال گرایی همراهمون باشید.
دسترسی به دوره کمالگرایی
بیشتر ازیک نفر
مرسی که همچین مقاله کامل و خفنیو بی منت به طثر راسگان در اختیارمون میذارین
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر
مقاله های پیشنهادی رو بخونم باعث میشه در سخنرانی بهتر بشم؟
چقدر خوب که تو دنیای امروزی، شما به فکر رشد فردیتون هستید؛ بهتون پیشنهاد می کنیم در این راستا از طریق لینک زیر در دوره رایگان فن بیانمون همراهمون باشید.
دسترسی به دوره رایگان فن بیان
بیشتر ازیک نفر
نشانه های کمبود اعتماد بنفس رو به طور کامل دارم
چطور میتونم اعتماد بنفسم رو بالا ببرم
چقدر خوب که تو دنیای امروزی، شما به فکر رشد فردیتون هستید؛ بهتون پیشنهاد می کنیم در این راستا از طریق لینک زیر در دوره رایگان اکسیر همراهمون باشید.
دسترسی به دوره رایگان اکسیر
بیشتر ازیک نفر
خیلی نکات جدید و جالبی در مورد موانع سخنرانی یاد گرفتم
تشکر
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر
کقاله علمی و آموزنده ای بود سپاس
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر
موانع سخنرانی مختصر و کامل اشاره شد
ممنون بابت مطالب خوبتون کلی چیز جدید یاد گرفتم
خوشحالیم که اهل یادگیری هستید؛ امیدواریم در مقالات بعدی نیز در خدمت شما باشیم.
سال خوبی داشته باشید؛ بیشتر ازیک نفر