حتما شما هم جزو کسانی هستید که برایتان پیامکی مبنی بر حضور در یک جلسه سخنرانی موفقیت یا به اصطلاح معروف تر سخنرانی انگیزشی ارسال شده و یا کسانی را دیده اید که این سخنرانی ها را تبلیغ می کنند.

اما سخنرانی انگیزشی چیست؟ چه تاثیراتی دارد؟ آیا واقعا به اندازه ای که در تبلیغات پر طمطراق از آن صحبت می شود، تاثیرگذار است؟

همانطور که از نام این اصطلاح پیداست، سخنران انگیزشی به دنبال برانگیختن انگیزه و شوق رسیدن به اهداف در مخاطبین خود است. اکنون با گسترش جمعیت و رقابتی تر شدن بازارها، سخنرانان انگیزشی زیادی با طیف متنوعی از روش ها، اهداف، مباحث و تکنیک ها مشغول کار هستند. در این مقاله ابتدا باهم تعریفی از سخنران انگیزشی می خوانیم، سپس از دریچه ی چشم موافقین و مخالفین به این امر نگاه و در آخر سخنرانی انگیزشی را از نظر علمی واکاوی می کنیم. با ما همراه باشید!

سخنران انگیزشی کیست؟

سخنرانی انگیزشی شخصی بسیار پرشور و پراحساس است که گروهی از مردم را برای دستیابی به اهداف جمعی یا صنفی با هم متحد کرده ، برای انجام کار و یا تغییر عقیده ای تحریک نماید و با ارائه خود قصد دارد انگیزه ای در شنوندگان خود ایجاد کند و یا الهام بخش آن ها باشد. این نوع سخنرانی ها منبع الهام هستند و موضوع آنها می‌تواند در مورد مسائل متفاوتی مانند اصول تجارت، رازهای موفقیت، سبک زندگی و حتی داستان های خاطره انگیز باشد. سخنرانیهای انگیزشی مجموعه متنوعی ازمباحث عبرت آموز را در بر میگیرد و سبب ایجاد تجربه‌ای مشخص در مخاطب می‌گردد. باعث می‌شود مخاطب نوع رفتار خود را تغییر داده، مسیر آینده خود را انتخاب کند ویا حقیقتی را بپذیرد. هدف این سخنرانان این است که استراتژی درست مواجه با مشکلات پیش رو و جبران اشتباهات گذشته را به مخاطبان بیاموزد. بعلاوه می تواند با ارائه ابزار، اطلاعات و هوشیاری دادن به مخاطبین آنها را برای موفقیت در زندگی شخصی و دستبابی به اهداف بزرگتر در جامعه امروز کمک کند.

مخالفین و موافقین سخنرانی انگیزشی چه کسانی هستند و چه می گویند؟

من مخالفم!!

برخی از افراد با استناد به دلایلی می گویند کتاب های روانشناسی، سخنرانی های انگیزشی و سمینارهای مختلف هیچ تاثیری بر مخاطبین ندارد.

یکی از این دلایل این است که این نوع سخنرانی ها اصولا نوعی تلقین است. با وجود اینکه به صورت بالقوه باعث ایجاد انگیزه و شوق در مخاطبین می شود، اما در عالم واقعیت، چیزی را عوض نمی کند!

دلیل دیگر این گروه این است که هرکسی بنا بر شرایط زندگی خودش، نوع خلق و خو و تفکرات و اهداف خود باید تصمیم بگیرد که چه راهی را انتخاب کند و به چه شیوه ای برای ایجاد انگیزه توسل یابد.

سومین دلیل افراد مخالف می تواند این باشد که کتاب ها و سخنرانی های روانشناسی همه فهم و خیلی دم دستی نوشته می شوند و حرف هایی تکراری می زنند!

یکی دیگر از دلایل مخالفین این است که سخنرانی انگیزشی یک موضوع غربی است و برای زندگی به سبک ایرانی بومی سازی نشده است و تمام ترفندها و روش ها مختص به زندگی به سبک غربی و اروپایی است!

من موافقم!!

اما اگر از دید موافقین که تعداد بسیار فراوان تری دارند، به این قضیه نگاه کنیم می بینیم که مخالفین دلایل واهی و نه چندان محکمی برای رد نظریات انگیزشی دارند. از دید موافقین:

منتقدین احتمالا بدون بررسی کتاب ها و سخنان معروف و اثرگذار، نظر خود را بیان می کنند. ذکر این نکته ضروری است که قطعا در این حوزه هم کتاب های بد و سخنرانان انگیزشی ضعیف و آماتور هم وجود دارند. اما نباید افراد تاثیرگذار و موفق را با آنها در یک گروه قرار داد.

احتمالا افرادی که به سخنرانی انگیزشی و کتاب های معروف روانشناسی ایراد وارد می کنند، از قدرت کلمات و واژه ها بی اطلاع اند. کلمه ها ، عقاید شکل گرفته و افکار بیان شده هستند . به عبارت ساده آن چه می گوییم فکری است که بیان می شود. شاید بد نباشد بدانید که آنتونی رابینز تنها در هفت دقیقه با استفاده از قدرت واژه ها توانست شخصی را که به مدت 30 سال لکنت زبان داشت درمان کند و او را به این باور برساند که همه رفتارهای منفی ما، نتیجه تفکرات اشتباه ماست. مجددا در اینجا باید توصیه کنیم که دستیابی به هیچ موفقیتی غیرممکن نیست.

کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند. امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستد و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهد ! به طور مثال وقتی به ما می گویند : ” خسته نباشی ” در اصل خستگی را به یاد ما می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم ( خودتان امتحان کنید ) . اما اگر بجای آن از یک عبارت مثبت استفاده شود نه تنهای نیروی از دست رفته ، ترمیم و خستگی جسم را از بین می برد بلکه نیروی مثبت و سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم.

همه ما می دانیم که موفقیت بدون تلاش کافی ممکن نیست. شاید کسانی که به سخنرانی انگیزشی با دید منفی نگاه می کنند، انتظار پیروزی ناگهانی و موفقیت بدون سعی و تلاش را دارند. این دقیقا بر خلاف صحبت های سخنرانان و نویسندگان بزرگ روانشناسی است. اتفاقا صحبت اصلی آنان این است که با یک هدف گذاری صحیح، بسیج همه امکانات و سعی و تلاش خستگی ناپذیر می توان به هر موفقیتی دست پیدا کرد و هیچ غیر ممکنی وجود ندارد.

فرق است بین مطالعه با کیفیت و مطالعه بی کیفیت! حتی برای مطالعه کتاب های انگیزشی و گوش دادن به سخنرانی های افراد باتجربه، باید هدف داشته باشیم. حتما گوش دادن به یک سخنرانی با کیفیت و 1 ساعته بهتر از خواندن چندین کتاب بی کیفیت و بی هدف است.

سخنرانان با تجربه انگیزشی، به ما یاد می دهند که چگونه مثبت بیاندیشیم، به موفقیت ایمان داشته باشیم و راه پیروزی را پیدا کنیم. بسیاری از افراد هستند که استعداد ویژه یا پتانسیلی خاص دارند. اما از وجود آن بی اطلاع اند یا انگیره ای برای عملی کردن آن ندارند. سخنران انگیزشی وظیفه اش ایجاد همین انگیزه و یادآوری قدرت های درونی هرکدام از ماست.

شاید بتوان گفت در ابتدای ورود این مباحث به کشورمان اغلب روش ها و اصول آن غربی بود، اما پیشرفت های بسیار خوبی در این زمینه در سال های اخیر در ایران صورت گرفته و بسیاری از روش ها به خوبی بومی سازی و با سبک زندگی ایرانی سازگار شده است.ضمن اینکه موفقیت، غربی و ایرانی ندارد. هرکسی در هرجایی از دنیا می تواند به فرد موفقی تبدیل شود، اگر به خوبی هدایت شود و ارزش های بی نهایت درونی خود را شناسایی کند و پرورش دهد.

شخصیت یک سخنران انگیزشی چگونه است؟

یک سخنران انگیزشی اول باید خودش به صحبت های باور و ایمان قلبی عمیق داشته باشد. مثل آنتونی رابینز که یک فرد بسیار فقیر بود و تنها به این باور داشت که روزی همه چیز برایش تغییر خواهد کرد. شناخت مخاطب برای یک سخنران انگیزشی بسیار مهم است. آنان صرف نظر از مدرک تحصیلی و موقعیت اجتماعی مخاطبان خود، می خواهند آنها را در هر سمتی که هستند با ارزش ها و پتاسنیل بسیار بالای هر فرد آشنا کنند. همان طور که نیک وویچیچ که هردوپا و هردو دست خود را از دست داده توانست با انگیزه مثال زدنی، با ناتوانی ظاهری خود مبارزه کند و به یکی از الهام بخش ترین افراد دنیا تبدیل شود.

حالات یک سخنران با تجربه با صلابت و محکم است و با اعتماد به نفس بالا جملات را برزبان می آورد. آنها از جملات تاکیدی و یا کلمات پرانرژی مانند “انجام دهید”، “بخشنده باشید”، “به ما بپیوندید”، “خلق کنید”، “از امروز شروع کنید” و … استفاده می کنند. نوع جملات و کلماتی که برزبان می آورند در این نوع سخنرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آنها هرگز قدرت کلمات را دست کم نمی گیرند.

ویژگی های یک سخنران انگیزشی موفق چیست؟

در این جا به 10 ویژگی اساسی یک سخنران حرفه ای به صورت تیتروار می پردازیم و در مقاله بعدی این 10 ویژگی را تشریح خواهیم کرد.

شور و اشتیاق

دانش و تخصص

همدلی

خودخواه نبودن

پرانرژی و پویا

صادق و راستگو

معنویت و اعتماد به نفس

مهارت های نوشتاری عالی

رک و انعطاف پذیر

سرزنده بودن

چرا باید سخنران انگیزشی را دنبال کنیم؟

اگر دقت کرده باشید، بعد از خواندن یک کتاب خوب یا گوش دادن به یک سخنرانی پرشور، تا مدت زیادی حالمان خوب است و برای کارهایی که می توانستیم انجام دهیم و هرگز انجام ندادیم، انگیزه می گیریم. یک سخنران انگیزشی اگر بتواند به ما بفهماند که چه کارهایی از ما برمی آید و این حسرت را در ما ایجاد کند که چرا ما هرگز به طرف کارهایی که دوستشان داریم نرفتیم، کارش را به درستی انجام داده است. هرکدام از ما بعد از گوش دادن به سخنرانی های افراد معروف و متخصص در این زمینه مثل آقای رابینز، تریسی، زیگ زیگلار و وین دایر نکات خوبی را برداشت کرده ایم. راه درست برای بهره بردن از این سخنرانی ها عمل به خواسته ها و آموزش های آنان، پیگیری مداوم و ناامید نشدن است. احتمالا کسانی که فکر می کنند سودی از این سخنان نبرده اند یا خیلی زود ناامید شده اند و یا پشتکار لازم را نداشته اند. اصلا همین که یک سخنران انگیزشی حالمان را خوب می کند و حس احترام به خود، حس مفید بودن و ارزشمند بودن را به ما می دهد هم می تواند نکته بسیار خوبی باشد!